امیر محبیان و بحران های بی‌درمان «اصولگرایان»!


انشقاق
اصولگرایان یا همان جناح خامنه ای بعد از شکست از جناح مقابل در سیرک انتخابات ریاست جمهوری! دچار تشتت و بحران بیشتر شده اند. هرچند سابقه امر نشان می‌دهد که این جناح نظام مقدس! همواره در معرض ریزش و انشقاق قرار داشته است.
احمدی نژاد و ناطق نوری
احمدی نژاد که روزگاری به عنوان نماینده این جریان بر مسند ریاست جمهوری ولایت فقیه نشست بود، بعد از ۸ سال به نماد انحراف در جمهوری اسلامی! تبدیل شد. ناطق نوری که زمانی به عنوان سر این جناح در برابر خاتمی در سال ۷۶ ایستاده بود اکنون از آن فاصله گرفته است.

بازسازی!

اصولگرایان یا همان شاخه سیاسی جناح خامنه ای به فکر بازسازی! درونی خود افتاده اند در حالی که در نظامی به سر می‌برند که مدت های زیادی است که از هر نوع بازسازی فاصله گرفته است و مفهوم اصلاح برای آن معادل فروپاشی خواهد بود.

قالیباف

چندی پیش قالیباف با انتشار نامه ای خود را سخنگوی نسل جوان اصولگرایان معرفی کرد. او خطاب به نسل جدیدشان نوشت: «منتظرِ اقداماتِ از بالا به پایین در جریانِ اصول‌گرایی نباشید؛ زیرا تحلیلِ رفتارهایِ پس از انتخاباتِ برخی دوستانْ نشان می‌دهدْ تصمیم‌گیری در این مورد در رأسِ جریان همچنان دچارِ اختلال است.» [«نواصولگرایی» قالیباف و ناامیدی جوانان خلیفه]

محبیان

امیر محبیان که همواره علاقمند بوده است که به عنوان تئوریسین جناح خامنه ای از او یاد شود نیز وارد صحنه می‌شود تا دیدگاه خود را درباره فروپاشی جناح خامنه ای بیان کند. [ایلنا ۱۷ مرداد ۹۶]
محبیان اذعان می‌کند که «لزوم بازنگری در مبانی و حتی نحوه تعریف و تشخیص اصول و اولویت‌بندی‌های آن دیگر در جناح اصولگرا به امری بدیهی تبدیل شده است.» اما محبیان به واقعیتی بزرگتر هم اشاره دارد: «اراده لازم برای تحقق آن به چشم نمی‌خورد لذا زنجیره شکست‌ها ادامه دارد.»
وقتی لشکری شکست می‌خورد کسی باید باشد که کنترل صحنه را مجدد به دست بگیرد و آن جماعت را از مهلکه بیرون آورد. در جریان خامنه ای کسی چنین اراده و قوتی را در خود نمی‌بیند.

تصفیه

در شکاف های موجود در جناح خامنه ای، محبیان به دسته ای اشاره می‌کند که می‌خواهند به هر ترتیب قدیمی ترهایشان را کنار بزنند. محبیان هشدار می‌دهد که کنار کشیدن قدیمی ترها موجب فروپاشی جناح خامنه ای خواهد شد.
محبیان می‌گوید: «واقعیتی هم وجود دارد و آن شدت رانش در جریان اصولگرایی به‌ ویژه توسط جریانات فاقد اصالت است» و درباره عملکرد این جریانات در درون جناح خامنه ای می‌گوید: «این جریانات می‌کوشند با راندن السابقون و صاحبان اندیشه برای خود جا باز کنند. در چنین شرایطی چهره‌های اصیل اصولگرا اگر بر اساس ضعف اراده یا عافیت‌طلبی کنار بکشند، فقط فضا را برای اندیشه‌های سطحی و رفتارهای بی مبنا گشوده‌اند در این حالت همه قربانی خواهند شد.»
او تاکید می‌کند که «جریانات فاقد صلاحیت» در درون جناح خامنه ای، «سعی دارند محوریت اصولگرایان را بر عهده داشته باشند اما ظرفیت آن را ندارند» و درباره نتیجه عملکرد آنها می‌افزاید: «بازی‌های سطحی سیاسی فقط بر یاس بدنه ارزشمند و هوشمند اصولگرا می‌افزاید. طرح‌های محاسبه نشده و فاقد ارزیابی همه جانبه تنها اعتبار اصولگرایی را نشانه می‌رود.»

نجات!

محبیان راه نجات جناح خامنه ای از فروپاشی را در دو چیز می‌بیند: او اشکال قدیمی ترها در جناح خامنه ای را «عدم‌نوگرایی و فقدان انعطاف در شناسایی اقتضائات و تحولات اجتماعی و به روزسازی روش‌ها و رویکردها» می‌داند و از طرف دیگر خواستار آن می‌شود که «اصولگرایی باید به بدنه اجتماعی خود اتکا کند و تصمیمات از بدنه اخذ شود و نه آنکه از بالا به بدنه تحمیل شود.»

بی درمانی

نگاهی به نظرات امیرمحبیان و مروری بر آنچه پیشتر قالیباف بر سر نواصولگرایی مطرح کرده بود، هنگامی که در متن تضادها و کشمکش های این جناح، پیش و پس از سیرک انتخابات قرار می‌گیرد، ناظر بی طرف را به این نتیجه می‌رساند که جمهوری اسلامی! ضمن آنکه در کلیتش دچار روند فروپاشی شده است اما زمانی این روند بهتر درک می‌شود که بر روی اجزای آن دقیق تر شویم. بررسی یک جناح از این حکومت نشان می‌دهد که انشقاق و بی درمانی آن تا کجا راه باز کرده است.