قسمت
پانزدهم
استراتژی
قیام و سرنگونی
اشرف کانون استراتژیکی نبرد
نقدینه بزرگ ملت درمبارزه آزادیبخش با رژیم ولایت
پیام به رزمندگان ارتش آزادی
و نیروهای انقلاب دموکراتیک در سراسر میهن اشغال شده
مسعود رجوی -30دی 1388
سلسله آموزش برای نسل جوان در داخل کشور
اشرف کانون استراتژیکی نبرد
نقدینه بزرگ ملت درمبارزه آزادیبخش با رژیم ولایت
پیام به رزمندگان ارتش آزادی
و نیروهای انقلاب دموکراتیک در سراسر میهن اشغال شده
مسعود رجوی -30دی 1388
سلسله آموزش برای نسل جوان در داخل کشور
نگاهی به مواضع شورای ملی مقاومت ایران
چنین است که شورای ملی مقاومت، با صراحت از 25سال پیش در فروردین 1363 اعلام کرده است که حتی امکان ”استحاله رژیم“ را «تصور باطلی میداند که برای شکستن روحیه مقاومت و دلسرد کردن نیروهای مقاوم و رزمنده مردمی اختراع شده است و تبلیغ میشود». چرا که «تخطئه این مقاومت عادلانه، بههر عنوان و بهانهیی که باشد، در نهایت حاصلی جز ادامه حیات رژیم ارتجاعی خمینی نخواهد داشت».
***
شورا در همان سال درباره نامهنگاری مخفیانه بنی صدر و مدنی به خمینی و رفسنجانی و در مورد مصاحبههای مربوطه پیرامون ”گشایش“ و ”میانهروی“ رژیم خمینی به صراحت اعلام کرد:
- «هرگونه موضعگیری یا فعالیتی را که درخدمت حفظ و تحکیم این رژیم ارتجاعی باشد و شبهه تحولپذیری و قابلیت اصلاح آن را القا کند همدستی با ضدانقلاب حاکم و تلاش مذبوحانه برای تضعیف روحیه مقاومت و در نتیجه خیانت به عالیترین مصالح مردم ایران و آرمانهای آزادیخواهانه و استقلال طلبانه آنها ارزیابی میکند شورای ملی مقاومت مصاحبهها و نامههای فوقالذکر رامصداق چنین تلاشی میشناسد که ضمناً تطهیر مسئولان جنایتپیشه و خونخوار رژیم خمینی را مد نظر دارد. هر چند نخستین هدف این قبیل موضعگیریها متلاشی کردن شورای ملی مقاومت میباشد». (بیانیه شورای ملی مقاومت- 23مرداد1363)
در دوره ریاست جمهوری خاتمی نیز شورا مجدداً در قطعنامه 8مهر1376 خاطرنشان کردکه: ”تضعیف روحیه مقاومت را بر ضد عالیترین مصالح ملت و آرمانهای آزادیخواهانه و استقلال طلبانه“ میداند و ”ضدیت و تضعیف و تخطئه“ شورا و مقاومت «در برابر دیکتاتوری مذهبی و تروریستی به هر عنوان و بهانهیی که باشد، در نهایت حاصلی جز ادامه حیات رژیم ارتجاعی نخواهد داشت».
***
در هفتم آذر 1377 شورای ملی مقاومت، بیانیه ملی ایرانیان را تحت عنوان ”دفاع از دموکراسی یا توجیه همکاری بارژیم؟“ تصویب و منتشر کرد. قسمتهایی از آن را میخوانم:
- «تکلیف کارگزاران وهمدستان رژیم، که از مدتها پیش زره ”البته خمینی“ به تن کردهاند تا به جنگ جنبش مقاومت بروند، کاملا روشن است. آنهابه وظیفهیی که به عهده گرفتهاند عمل میکنند. ا ما آن عده از فضلا و مدرسین حوزه دموکراسی، که از روی خودنمایی یا برای اظهار فضل حاضرند با آنها همصدا شوند تا نقش «ناصحین» بسیجی را بازی کنند و به دیگران درس ادب و اخلاق یا عبرت آموزی از تاریخ بدهند، بهتر است اول مراقب جلوی پای خودشان باشند تا در چاهی که رژیم برای «تبدیل معاند به منتقد» برایشان کنده است، نیفتند. در ضمن پرسیدنی است که چرا این مدعیان دفاع از آزادی ودموکراسی همه حساسیت خود را در مورد «خطر» مجاهدین و شورای ملی مقاومت بروز میدهند و در قبال ترفندهای تروریستی و جاسوسی رژیم در داخل و خارج کشور که بهطور روزمره ادامه دارد، وظیفه خود را در امر به معروف و نهی از منکر مدام فراموش میکنند».
- «سنت مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان و نیز حداقل شرافت اخلاقی و احساس همبستگی با مردم سمتدیده میهن حکم میکند که عمال این رژیم و همدستانشان را بهنحوی قاطع تحریم کرد و در انزوای کامل قرار داد. ما مرزبندی قاطع با رژیم ضدبشری ولایتفقیه را عمدهترین معیار برای ارزیابی ادعاهای افراد و گروهها و شناسایی دوست و دشمن تلقی میکنیم.
بنا براین تأکید میکنیم که هرکس حق دارد مخالف شورای ملی مقاومت ایران یا سازمان مجاهدین خلق باشد و انتقاداتش را آزادانه ابراز کند. اما بهانه کردن این مخالفت برای مخدوش کردن مرزبندی با رژیم یا مشروعیت بخشیدن به یکی از جناحهای درونی آن را خیانت به مصالح ملت میدانیم».
- «… . از اینرو افشای این شگردهای موذیانه را- که در پوشش تمرین دموکراسی، راهگشای تمرین خوشرقصی برای رژیمند-وظیفه خود میدانیم».
***
اکنون بگویید ببینیم ”تخطئه مقاومت عادلانه“ و تاریخی رشیدترین فرزندان مردم ایران در اشرف، ”بههر عنوان و بهانهیی که باشد“ ، بهسود کیست و چه حاصلی دارد؟
و هرگونه تلاش برای زیرآب زدن و بستن و متلاشی کردن و انهدام اشرف که در صدر خواستها و اولویتهای فاشیسم دینی است، جز خیانت چه نام دارد؟ بهخصوص در شرایطی که اشرف بسا فراتر از نمونههای مشابه در تاریخ معاصر در زیر مهیبترین بمبارانها، در معرض انواع فشارها و صدمات و لطمات و توطئهها، در برابر جنایتهای جنگی و جنایت علیه بشریت در 6 و 7مرداد گذشته، در برابر گروگانگیری رذیلانه، و در برابر شدیدترین محاصره و تحریم پزشکی و سوخت و ارزاق از سوی دولت فعلی عراق، 7سال است که مقاومت کرده و به فاشیسم دینی تسلیم نشده است. اکنون علاوه بر مواردمتعدد نقص عضو، دهها مورداز بیماران حاد و ویژه هستند که در اثر محاصره و تحریم پزشکی و ضدانسانی در وضعیت بسیار خطرناکی بهسر میبرند و دولت کنونی عراق جز با تسلیم و ندامت آنان به برداشتن تحریم پزشکی رضایت نمیدهد. اسامی و مشخصات شماری از این بیماران در اختیار مللمتحد است.
34سال پیش وقتی که اپورتونیستهای چپ نما تحت عنوان مارکسیسم و پرولتاریا مجاهدین را در یک مقطع متلاشی کردند و راه را برای اعمال هژمونی و حاکمیت مطلقالعنان ارتجاع گشودند، در همان زمان، با استنادهای لازم و کافی به همه متون مبارزاتی و سیاسی و ایدئولوژیکی، خیانت را نقض آگاهانه اصول و زیرپاگذاشتن تعهدهای اساسی، تعریف کردیم.
البته این تعریف در مورد کسانی صادق است که در مبارزه مردم ایران برای رهایی از دیکتاتوری و برای آزادی و حاکمیت مردم به جای رژیم ولایتفقیه، به اصل و تعهدی قائل باشند. و الا اگر با رژیم درآمیختهاند که دیگر حرفی با آنها نیست…
پایان قسمت پانزدهم
ادامه دارد.........