خامنهای بعد از اوج گرفتن جنبش دادخواهی قتلعام شدگان در سال ۶۷، مجبور شده است، لاجوردی؛ قاتل آن قتل عام را، شهید! جلوه دهد.
نام ننگ
نام لاجوردی در تاریخ ایران و دهه ۶۰ برابر با جنایت، کشتار، خونریزی و مرگ است. [لاجوردی، شکنجه و اعدام؛ کلمات مترادف] هزاران زندانی سیاسی و مخالف حکومت ولایت فقیه، که سرانجام وارد کردن «اصل ولایت فقیه» در قانون اساسی را میدانستند و به شرایط دیکتاتوری که به تبع آن به وجود میآمد، اشراف داشتند، از همان ابتدا در مقابل آن ایستادند. این آزادیخواهان که بیشتر آنها از اعضاء و هواداران مجاهدین خلق بودند، در دهه ۶۰ به وسیله لاجوردی به جوخههای اعدام و تیرباران سپرده شدند. فاجعهبارترین این کشتارها در تابستان ۶۷ بود که به قتلعام ۶۷ معروف شد. در این قتل عام، به اذعان رضا ملک که از معاونان وزارت اطلاعات بوده است ۳۳۷۰۰ نفر اعدام شدند. ۱۰ سال بعد، لاجوردی در ۱ شهریور ۷۷ توسط علی اکبر اکبری از جوانان ایلامی در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۷۷کیفر یافت.
جنایت لاجوردی در حق کودکان
جنایات لاجوردی در اوین، در دهه ۶۰، فقط محدود به کشتار و شکنجهی زندانیانی که خیلی از آنها نوجوانان ۱۵- ۱۶ ساله بودند، نمیشد. سولماز ایکدر در حساب گوگل پلاس در تاریخ ۵ آذر ۹۵، درباره جنایات لاجوردی، به نقل از موسوی اردبیلی، «رییس دیوان عالی کشور» در سال ۶۷، که «با اصرار از لاجوردی خواسته بود تا قفل در یک اتاق» در زندان اوین «را باز کند.» نوشت: «در اتاق که باز شد، چند لحظه سیاهی مطلق بود، بعد چشمهایی دیدم، چندین جفت، که مثل چشم گربه در تاریکی میدرخشید. لاجوردی توضیح داد که اینها بچههای زنان زندانی سر موضع است. کودکانی که یا در زندان به دنیا آمده بودند و یا در نوزادی به همراه مادر خود بازداشت شده بودند. اینجا نگهشان داشتهایم تا پاک شوند و از زندانیان تاثیر نگیرند». [موسوی اردبیلی، لاجوردی و کودکان زنان زندانی]
جنبش دادخواهی و عوض شدن جای «جلاد و شهید»
۱۹ سال بعد از کیفر یافتن لاجوردی، سایت خامنهای، گزارش ملاقاتش با خانواده لاجوردی، در همان سال را، در تاریخ ۱ شهریور۹۶ برای اولین بار منتشر کرد. تاخیر ۱۹ ساله برای انتشار گزارش این ملاقات و چرایی انتشار آن در این برهه زمانی، ناظران بر اوضاع سیاسی کشور را به تفکر واداشته؛ که چرا این گزارش در این ایام و بعد از دو دهه انتشار مییابد؟
لازم به یادآوری است که در تابستان سال ۹۵ به دنبال فراخوان خانوادههای قتلعام شدگان ۶۷ برای دادخواهی خون فرزندانشان، [جنبش دادخواهی جانباختگان «قتل عام ۶۷» چیست؟] فایل صوتی آقای منتظری انتشار یافت. [قتل عام ۶۷ از زبان منتظری]
لازم به یادآوری است که در تابستان سال ۹۵ به دنبال فراخوان خانوادههای قتلعام شدگان ۶۷ برای دادخواهی خون فرزندانشان، [جنبش دادخواهی جانباختگان «قتل عام ۶۷» چیست؟] فایل صوتی آقای منتظری انتشار یافت. [قتل عام ۶۷ از زبان منتظری]
قتل عام۶۷ برگ برنده! روحانی در برابر رئیسی
به دنبال انتشار این فایل صوتی که انفجاری در جامعه ایجاد کرد و تقارن آن با انتقال مجاهدین خلق از عراق به آلبانی، کارزار علیه محاکمهی عاملان و آمران قتل عام ۶۷ بالا گرفت. به فاصله چند ماه، روحانی از موضوع دست داشتن رئیسی در این قتل عام بهره جست و دور دوم خود را تثبیت کرد. روحانی گفت: «مردم اعلام میکنند آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند را قبول ندارند». با این برگ، روحانی مهندسی خامنهای برای انتخابات! را بر هم زد و او را ناچار به پذیرش دور دوم خود کرد.
ادامه بحران خامنهای
اما مشکل خامنهای فقط معطوف به انتخاباتش نبود. گسترش جنبش دادخواهی از یک سو و انزجار از عاملان و آمران قتل عام۶۷، خامنهای را از گسترش محبوبیت مجاهدین خلق هراسان ساخت. خامنهای در ۱۴ خرداد در کنار قبر خمینی گفت: «مراقب باشیم تا در دهه شصت، جای شهید و جلاد عوض نشود». [دهه ۶۰؛ جلاد و شهید] اما درد خامنهای پایان ناپذیر است و بدنه نظامش حرف او را باور نمیکنند. نیروی قدس سپاه پاسداران که تا سال ۹۵، مقر مجاهدین خلق در عراق را موشکباران میکرد، اکنون دیگر این توان را ندارد. خامنهای به نیروی قدس دستور دارد تا این کار را در تسنیم ـ خبرگزاری نیروی قدس ـ دنبال کند. تسنیم یک صفحه ویژه به موضوع مجاهدین خلق اختصاص داد. [پرونده دهه ۶۰؛ یک دهه یک قرن]
دفاع از قتل عام۶۷
خامنهای کسانی را که به هر نحوی دست در قتلعام ۶۷ داشتند را به صحنه میآورد تا از جنایات خود دفاع کنند. خامنهای اقدام به بازسازی و جعل تاریخ کرده است. در این بازسازی وارونه، خامنهای میخواهد وانمود کند که لاجوردی یک قهرمان! و «شهید» بوده است. خامنهای به ناچار باید هر چه در چنته دارد را برای همآوردی با مجاهدین خلق، بر روی دایره بریزد. انتشار گزارش دیدار خامنهای با خانواده جلاد اوین از این منظر، قابل تبیین است.
«دشمن» حی و حاضر
خامنهای با اشاره به مجاهدین خلق میگوید: «دشمن در مقابل ما حى و حاضر ایستاده، دشمن هرگز از صحنه غایب نشده؛ غایب هم نخواهد شد... و دشمن در صحنه و فعال است. از سالهاى اول انقلاب برنامهریزى کردند؛ برنامهریزىهاى بلندمدت؛ با گذشت قضایاى گوناگون انقلاب هم بیدار بودند، هوشیار بودند، مبارزه کردند و برنامهریزى کردند و زمینهسازى کردند براى اینکه بتوانند از آن استفاده کنند. الان هم باز دارند براى فردا برنامهریزى میکنند؛ اینجور هم نیست که صحنهى رویارویى با دشمن، [فقط] امروز باشد.» [سایت خامنهای۱شهریور۹۶] خامنهای در سال ۷۷؛ موقع بر زبان راندن این سخنان، درست پیشبینی کرده بود و امروز؛ سال ۹۶، آن فردایی است که خامنهای فکر آن را کرده بود و گزارش این دیدار را برای امروز نگه داشته بود.