مقاله ای ازسایت فکری ایران آزادی
بانک مرکزی و موسسات مالی و اعتباری برای بازنگرداندن اصل پول مالباختگان، به روشهایی روی آوردهاند که طی آن با پرداخت اندکی از پول، به تعداد محدودی از افراد، صفوف مالباختگان را پراکنده کنند.
بانک مرکزی و موسسات مالی و اعتباری برای بازنگرداندن اصل پول مالباختگان، به روشهایی روی آوردهاند که طی آن با پرداخت اندکی از پول، به تعداد محدودی از افراد، صفوف مالباختگان را پراکنده کنند.
پایان بحران!
سیف مستمر اعلام میکند که «کار ساماندهی موسسات اعتباری غیرمجاز به پایان رسیده» است. هدف از اعلام پایان یک بحران چیست؟ آیا به این صورت بحران تمام میشود؟ مردمی که سپردههایشان ـ که در اغلب مواقع تنها دارایی زندگیشان بوده است ـ را از دست دادهاند، آیا با چنین اعلامهایی به رضایت و دریافت پولهای خود نائل میشوند؟
واقعیت
واقعیت اما از امر دیگری حکایت میکند، قرار نیست پولهای سپردهگذاران دیروز، و مالباختگان امروز برگردد، بلکه قرار است این بحران اجتماعی برای نظام مقدس! به نقطهی پایان برسد، به این معنی که دیگر در خیابانها شاهد حضور جمعیت معترض نباشد.
روشهای باندی
جمهوری اسلامی! پیش از آنکه یک دولت متعارف در قرن بیست و یکم باشد، یک دولت باندی، با دستهجات گوناگون است. راههایی که تربیت شدگان حوزههای علمیه یا پادگانهای سپاه برای حل مشکلات جامعه در چنته دارند از همین سنخ روشهای باندی و مافیایی است.
روش بانک مرکزی
علی وقفچی «نماینده» زنجان در «مجلس» به روشی که بانک مرکزی برای پایان دادن به بحران ناشی از کلاهبرداری موسسه کاسپین در پیش گرفته است، اشاره میکند و میگوید: «بانک مرکزی با راه حلی که برای حل معضل سپردههای مردم در مؤسسه کاسپین در دست اجرا گرفته است به شعور مردم توهین میکند، چرا که با وجودی که اعلام میکنند علیالحساب مبلغی به سپردهگذاران خواهند داد، اما اسناد مالی آنها را میگیرند و دیگر مدرکی مبنی بر اینکه مقدار سپردهشان چقدر بوده است در اختیار مردم باقی نمیگذارند و مشخص نمیشود که چقدر علیالحساب به آنان بازگردانده شده و چه میزان هنوز طلب دارند؟»
عدم استقبال
در این میان روش بانک مرکزی چندان موفق نمیشود و استقبال بسیار کمی برای دریافت سپردهها از کاسپین صورت میگیرد، و «تنها کسانی که به علت مشکلات شدید مالی مجبور هستند، برای دریافت سپردههای خود اقدام کردهاند». [جهان نیوز ۳۰ مرداد ۹۶]
تفرقه!
به این ترتیب نه تنها بخشی از مالباختگان با دریافت مبلغی از طلب خود، مدارک طلبکاری خود از کاسپین را از دست میدهند، همچنین از جانب دیگر، در صفوف متحد مالباختگان نیز تفرقه میافتد.
اما این تنها روشی نیست که از طرف موسسات مالی یا از طرف متولی امر ساماندهی! مالی یعنی بانک مرکزی صورت میگیرد.
این روزها با پدیده دیگری نیز مواجه هستیم؛ سپرده فروشی.
اما این تنها روشی نیست که از طرف موسسات مالی یا از طرف متولی امر ساماندهی! مالی یعنی بانک مرکزی صورت میگیرد.
این روزها با پدیده دیگری نیز مواجه هستیم؛ سپرده فروشی.
سپرده فروشی
زمانی که کارد به استخوان مالباختگان رسیده است، افرادی وارد صحنه میشوند و حاضر به خرید طلب فرد مالباخته با کسر درصدی از آن میشوند. برخی پرداختهای نقدی انجام میدهند و برخی دیگر معادل مبلغ توافق شده، اتومبیل یا ملک تحویل میدهند، هرچند در همه موارد بخش قابل توجهی از اصل طلب فرد مالباخته در این میان کم میشود.
فردی حاضر میشود معادل ۲۵ درصد طلب هر مالباخته، پول نقد تحویل بدهد، و مالباختگانی که همه چیز خود را از دست رفته میبینند، شاید در نهایت به یکی از این گزینهها امیدوار شوند.
فردی حاضر میشود معادل ۲۵ درصد طلب هر مالباخته، پول نقد تحویل بدهد، و مالباختگانی که همه چیز خود را از دست رفته میبینند، شاید در نهایت به یکی از این گزینهها امیدوار شوند.
در پشت صحنه خرید سپردهها چه کسی قرار دارد؟
ایمان اسلامیان، «تحلیلگر و کارشناس بانکی»، «پیشبینی میکند که احتمالا برخی از این خریداران از مدیونین موسسات مالی و اعتباریاند که با لابیهای پشت پرده قصد تهاتر بدهی موسسات با کالا یا ملک را دارند.» [شهروند ۱ شهریور ۹۶]
آزمون
در این سناریو نیز به تدریج موضوع مالباختگان از روی میز بانک مرکزی به کناری زده میشود.
آیا مالباختگان میتوانند به این معاملهها تن ندهند؟ میتوانند در برابر مبلغ اندک، وسوسه نشوند و خود را از زمرهی معترضین کنار نکشند؟
اگر اعتراضات مالباختگان نبود، سارقان هرگز حاضر به پرداخت همین میزان از پولها نیز نبودند، پس اگر اعتراضات ادامه پیدا کند، آنها باز هم مجبور به عقب نشینی خواهند بود. اما اگر مالباختگان تسلیم حیلهی غارتگران شوند، در نهایت از همان اندک وعدهی داده شده نیز نصیبی نخواهند برد.
آیا مالباختگان میتوانند به این معاملهها تن ندهند؟ میتوانند در برابر مبلغ اندک، وسوسه نشوند و خود را از زمرهی معترضین کنار نکشند؟
اگر اعتراضات مالباختگان نبود، سارقان هرگز حاضر به پرداخت همین میزان از پولها نیز نبودند، پس اگر اعتراضات ادامه پیدا کند، آنها باز هم مجبور به عقب نشینی خواهند بود. اما اگر مالباختگان تسلیم حیلهی غارتگران شوند، در نهایت از همان اندک وعدهی داده شده نیز نصیبی نخواهند برد.