«سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» در ابتدای سال ۵۸ با هدف سرکوب مجاهدین خلق، و تقویت بازوی نظامی و امنیتی خمینی تاسیس شد. محمد سلامتی به عنوان رئیس این گروه، به بخشی از نقش آنها در سرکوب اذعان میکند.
مصاحبه با شرق
محمد سلامتی که برای سالیان ریاست «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» را برعهده داشته است، در مصاحبهای با شرق به گوشهای از نقش این گروه در بنای پایههای سرکوب در بعد از انقلاب ۵۷ اشاره میکند.
سرکوب کردستان
محمد سلامتی در مورد وقایع کردستان در اوایل بعد از انقلاب ۵۷ و پیشقدمی گروه او برای سرکوب مردم در آن قسمت از کشور، میگوید: «طرحی هفتمادهای که متضمن اقدامات نظامی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و عمرانی بود، به آقای هاشمیرفسنجانی که آن ایام وزیر کشور بود دادیم تا در شورای انقلاب مطرح کنند. پس از تأیید در شورای انقلاب مسئولیت حل مسائل کردستان بر عهده ما گذاشته شد.»
در ادامه آنها برای اجرایی کردن طرح سرکوب در کردستان اقدام به تشکیل «سازمان پیشمرگان کرد مسلمان» میکنند که معادل بسیج یا همان نیروهای شبه نظامی تحت کنترل سپاه، در مناطق کردنشین بود. طرح آنها البته گسترده تر از این بود و برای ایجاد هماهنگی بین «ارتش» و «سپاه» پیشنهاد میدهند که محمد بروجردی بهعنوان «فرمانده سپاه غرب کشور» منصوب شود، و صیادشیرازی نیز به عنوان «فرمانده نظامی غرب کشور». سلامتی در ادامه میگوید: «پیشنهادهای ما هر دو اجرائی شد به همین دلیل هم بین ارتش، سپاه و سازمان پیشمرگان هماهنگی کامل برای عملیات نظامی به وجود آمد.»
محمد سلامتی میافزاید: «همین هماهنگیها و اقدامات سیاسی، فرهنگی و عمرانی بهموقع، توانست کار را در اسرع وقت به سامان برساند.» یعنی سرکوب با موفقیت به پیش رفت.
در ادامه آنها برای اجرایی کردن طرح سرکوب در کردستان اقدام به تشکیل «سازمان پیشمرگان کرد مسلمان» میکنند که معادل بسیج یا همان نیروهای شبه نظامی تحت کنترل سپاه، در مناطق کردنشین بود. طرح آنها البته گسترده تر از این بود و برای ایجاد هماهنگی بین «ارتش» و «سپاه» پیشنهاد میدهند که محمد بروجردی بهعنوان «فرمانده سپاه غرب کشور» منصوب شود، و صیادشیرازی نیز به عنوان «فرمانده نظامی غرب کشور». سلامتی در ادامه میگوید: «پیشنهادهای ما هر دو اجرائی شد به همین دلیل هم بین ارتش، سپاه و سازمان پیشمرگان هماهنگی کامل برای عملیات نظامی به وجود آمد.»
محمد سلامتی میافزاید: «همین هماهنگیها و اقدامات سیاسی، فرهنگی و عمرانی بهموقع، توانست کار را در اسرع وقت به سامان برساند.» یعنی سرکوب با موفقیت به پیش رفت.
نقاط دیگر
محمد سلامتی در مورد برخی دیگر از ماموریتهای گروهش در اعمال سرکوب میگوید: «اقدامات امنیتی ـ سیاسی در سیستانوبلوچستان و کشف و دستگیری گروه فرقان، از دیگر اقدامات محرمانه و نیمهرسمی سازمان بود.»
علیه مجاهدین خلق
البته این تنها بخشی از نقش گروه محمد سلامتی در پروژه سرکوبگری توسط ولایت فقیه بود. گروه او از اساس برای از میان برداشتن مجاهدین خلق، در ابتدای بهار ۵۸، شکل گرفت. آنها به عمد نام مجاهدین را بر خود گذاشتند تا بتوانند در برابر مجاهدین خلق صفآرایی! کنند. محمد سلامتی میگوید که مصمم شدیم «تا مانع مصادره شدن عنوان مجاهد از سوی آنها باشیم.» [شرق ۳۱ مرداد ۹۶]
پروژه سرقت کلمات
«مجاهدین انقلاب اسلامی»! بخشی از پروژه کلانتر خمینی در سرقت کلمات، و تهی کردن آنها از محتوا بود. آنها نام مجاهد را به سرقت بردند تا محصول مبارزات مردم ایران از صدر مشروطه را در اساس منکر شوند. در آن هنگام که خود را مجاهد! مینامیدند، به مجاهدین خلق، اطلاق منافق! دادند و در زندانها، آنها را به صورت دستهجمعی اعدام میکردند.
پیشتر نیز خمینی کلمه انقلاب را به سرقت برده بود و آنرا از معنی خود تهی کرده بود؛ کلمه انقلاب که محتوای واقعیاش نمایان کننده تحول و تکامل در پهنههای اجتماعی است بر روی نهادهایی در نظام خمینی گذاشته شد که کارشان ایجاد مانع در برابر هر نوع تغییر بود.
خمینی کلمه مستضعفین را نیز از مجاهدین خلق ربود تا نام بالندهترین اقشار اجتماعی را بر بنیاد غارتگر مستضعفان! بگذارد.
محصول «مجاهدین انقلاب اسلامی»! برای جامعه ایران، سرکوب، سرقت و دروغ بود. فساد مالی بهزاد نبوی برای کسانی که آن سالها را به یاد میآورند فراموش ناشدنیست.
پیشتر نیز خمینی کلمه انقلاب را به سرقت برده بود و آنرا از معنی خود تهی کرده بود؛ کلمه انقلاب که محتوای واقعیاش نمایان کننده تحول و تکامل در پهنههای اجتماعی است بر روی نهادهایی در نظام خمینی گذاشته شد که کارشان ایجاد مانع در برابر هر نوع تغییر بود.
خمینی کلمه مستضعفین را نیز از مجاهدین خلق ربود تا نام بالندهترین اقشار اجتماعی را بر بنیاد غارتگر مستضعفان! بگذارد.
محصول «مجاهدین انقلاب اسلامی»! برای جامعه ایران، سرکوب، سرقت و دروغ بود. فساد مالی بهزاد نبوی برای کسانی که آن سالها را به یاد میآورند فراموش ناشدنیست.