روحانی در مجلس؛ اعلام آمادگی برای برجام‌های بعدی


 ایلنا در ۲۴ مرداد ۹۶ نوشت که روحانی در جلسه «بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی با حضور در صحن مجلس» درباره برجام گفت: «مسیر پرونده هسته‌ای با مذاکرات کارشناسانه اجماع ملی، حمایت مقام معظم رهبری به سرانجام رسید.»
سرانجامی که برای روحانی یادآور دوران خوش اوباما و گفتگوهای طولانی مدت ظریف وجان کری «وزیر خارجه وقت آمریکا» بود. دورانی که اکنون برای نظام تبدیل به روزگار سپری، شده است.

«بدعهدی»

روحانی در ابتدا سعی می‌کند تا با نشان دادن دستاورد برجام برای نظام، بر «بدعهدی» دولت فعلی آمریکا بتازد. روحانی می‌گوید: «قطعنامه‌های تهدیدکننده امنیت ملی و تحریم‌ها و همچنین قطعنامه فصل هفت زیر نظر شورای امنیت ملی، با برجام یک جا لغو شد و مشاهده کردیم که مناسبات اقتصادی با جهان به یکباره شتاب تازه‌ا‌ی گرفت.»


شتاب!

منظور روحانی از «شتاب» «مناسبات اقتصادی» واگذاری قرارداد نفتی فاز ۱۱ پارس جنوبی به توتال است، قراردادی که با در نظر گرفتن سهم ۵۰.۱ درصد برای طرف فرانسوی [زنگنه، توتال و وعده های بی سرانجام به سپاه] بسیاری در درون نظام را به یاد قرارداد ترکمن چای انداخته است. اما مهمتر آنکه نه در زمینه اشتغال و نه در زمینه نظام پولی گشایشی در اقتصاد جمهوری اسلامی! دیده نمی‌شود زیرا چنین زمینه‌هایی بیش از آنکه مربوط به تحریم‌ها باشد، با سرقت حکومت گران ارتباط مستقیم دارد؛ نمونه مالباختگان و موسسات غارتگر در برابر چشم همگان است. [مالباختگان؛ جنبشی در راه]


دوران خوش اوباما

روحانی یادی از دوران خوش اوباما می‌کند و آنرا با این عبارات توصیف می‌کند: «با به فرجام رسیدن برجام، فصل نوینی در سیاست خارجی ایران آغاز شد، ایران برجام را تهدیدی علیه کشورها نمی‌داند بلکه توافقی برد برد است که مسیر همکاری را بین کشورها باز کرده است.»
اما اکنون مقامات فعلی آمریکا «دوست دارند با زبان تهدید سخن بگویند و می‌خواهند خود را از مزایای صلح محروم کنند.»


مزایای صلح

چه کسی می‌خواهد مزایای صلح را به چالش بکشد، جمهوری اسلامی! یا ... ؟
موضوع اصلی آن است که نظام مقدس! همواره موضوع فشار علیه خود را معادل جنگ و آشوب نشان می‌دهد تا همه طرف ها را از زیان‌های احتمالی آن بترساند و بقای خود را معادل صلح نشان دهد. با این وجود نباید از یاد برد که خلافت اسلامی! تنها زمانی می‌تواند سایرین را از مزایای صلح محروم کند که در برابر خود هماوردی نبیند؛ مشابه آنچه در سوریه و عراق انجام داده و می‌دهد.


التماس

اما همه اینها دلیل بر آن نمی‌شود که روحانی در برابر ارباب التماس نکند؛ «دولت جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ پرافتخار خود نشان داده که هر جا تعهدی را امضا کند، پای آن می‌ایستد و امروز دنیا متوجه شده که این آمریکا است که به تعهدات خود عمل نمی‌کند. دولت جدید آمریکا از تجربه دولت‌های قبلی درس بگیرد و ببیند آنها چگونه در پای میز مذاکره نشسته‌اند.»


جام‌های زهر

مطلوب برای روحانی سرکشیدن جام‌های زهر بعدی است؛ جام‌های سه گانه منطقه‌ای، موشکی و حقوق بشر. روحانی به بهانه معرفی ظریف به «مجلس» برای گرفتن «رای اعتماد»، به توصیف وضعیتی که نظام تا پیش از برجام در آن قرار داشت می‌پردازد.
«آمریکایی‌ها حربه‌‌ای را ایجاد کرده بودند. اگرچه آمریکا نمی‌توانست آن حربه را عملی کند» ولی هروقت سرمان را بالا می‌آوردیم، «یک چماق را بالای سر خود» می‌دیدیم. «آن چماق فصل هفتم منشور سازمان ملل و قطعنامه‌ها و مصوبات شورای حکام بود» «آنها مانند چماق بودند. یک نفر با چماق بالای شما باشد، شما بگویید نمی‌زند، خب نزند ولی بالا بودن آن چماق موجب حواس‌پرتی می‌شود. ما این چماق و دست را از بین بردیم.»
روحانی سپس برای آنکه جناح مقابل را برای برجام های بعدی به سر جاده بیاورد می‌گوید: «برجام را اقتصادی می‌دانند»، اما «مسئله اول برجام، امنیت ملی، برهم زدن برنامه‌ها و حربه‌های آمریکا و تثبیت حقوق هسته‌ای ایران است.»


اجازه

روحانی سپس با اشاره به جناح مقابل می‌گوید: «برخی وضعیت قبلی کشور را یادشان رفته است. اقتصاد و وضعیت نفت را فراموش کردند. بحث سوئیفت و عدم سرمایه‌گذاری در کشور را فراموش کردند. حالا می‌گویند چرا بانک‌های بزرگ سرمایه‌گذاری نمی‌کند، می‌گوییم این بانک بزرگ کیست؟ می‌گویند می‌دانیم ۶۰ درصد آن بانک برای امریکایی‌ها است، تکلیف ما را روشن کنیم. تحریم هسته‌ای را برداشتیم. تحریم‌های غیرهسته‌ای هم اهلا و سهلا! به ما در مسئله هسته‌ای اجازه داده شد در این باره نیز مجوز بدهید می‌رویم آنها را حل می‌کنیم البته ما متولی همه مسائل نیستیم.»
روحانی آماده نوشیدن جام های زهر بعدی و نوشاندن آن به خامنه‌ای است. تحریم‌های تصویب شده در آمریکا علیه سپاه بلافاصله انعکاس خود را از تهران دریافت می‌کند؛ «اینجا کسی رمق ایستادگی ندارد.»