مجاهدان آلبانی ، افشای یک «جنگ روانی» -سمیه محمدی


تَبَارَک الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ لِیکونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا {الفرقان/۱}
بسیار پربرکت کرد کسی که مرزبندی‌ها را برای بنده خود فرو فرستاد تا برای همه جهانیان بیم دهنده باشد
رژیم پوسیده و روبه‌زوال آخوندها پس از شکست‌های پیاپی بین‌المللی و آخرین آن‌ها یعنی در لیست رفتن سپاه جنایت کارش و مشخصاً پس از دریافت ضربات سنگین سال گذشته از مجاهدین، از انجام موفقیت‌آمیز هجرت بزرگ تا برگزاری مراسم باشکوه تأسیس سازمان و انتخاب مسئول اول جدیدمان، وامانده و پریشان شده و نمی‌داند سرش را بر کدام سنگ بکوبد. چراکه برای موشک‌پرانی و ضربه زدن نظامی دیگر هم دستش خالی است لذا به حربه همیشگی‌اش که دروغ پرانی و پخش جعلیات و لجن‌پراکنی رو آورده است تا شاید بتواند ولو دقایق یا ساعاتی نیروهای وارفته خودش را سرگرم کرده و دلداری دهد و وقت مجاهدی مثل مرا بگیرد و به موضوع دروغ خود مشغول کند.
درحالی‌که من در سلامت کامل و در سرفرازترین روزهای مبارزاتی خودم به سر می‌بردم متوجه شدم که ۲۵مهر دروغی بزرگ در مورد من از تلویزیون و سایت‌های رژیم پخش‌شده که گویا من در این تاریخ خودم را به کمیساریای پناهندگان در آلبانی معرفی کرده‌ام.
وقتی خبر را خواندم لحظاتی شوک شدم که چطور رژیم درحالی‌که من زنده هستم و می‌داند که به‌زودی تکذیب این خبر توسط من در همه‌جا پخش خواهدشد و به گوش همه مردم ایران و هواداران مقاومت خواهد رسید دست به این کار کثیف زده است. ولی سرنوشت همه دیکتاتورهای رو به سقوط به یادم آمد و این واقعیت که رژیم آن‌قدر درمانده و ضعیف و ذلیل شده است که حاضر است هزینه چنین فضاحت و بی‌آبرویی را در دنیای سیاسی و مطبوعاتی به جان بخرد.
هرچند که این نوع دروغ‌ها برای همه مردم ایران آشناست و همه می‌دانند که این حکومت چطور از ابتدا بر پایه‌های دروغ و دجالیت و جنایت سوار شده است.
چند روز پیش یک کارگزار اطلاعاتی خامنه‌ای به نام «عباس سلیمی نمین» که سال‌ها از سرکردگان جنگ روانی علیه مجاهدین و کارگزار پروپاگاندای حکومت دروغ و ریای آخوندی است، در خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم، در مورد یکی از روش‌های «جنگ روانی» گفته بود:
«[در این روش] این رسانه ها طبعاً در عرصة جنگِ روانی پیش قراول نمی شوند بلکه آدم ها یا ابزارهایی … دارند که از طریق آن ابزارها، جنگ روانی را دنبال می کنند.
… ابزارهای انسانی که حاضرند پیش قراولِ برنامه های عملیات روانی شوند را شناسایی می کنند و از آنها بهره می گیرند تا بتوانند حرکتی را آغاز کنند البته قطعاً آن حرکت از پشتیبانیِ آنها برخوردار است اما اگر این حرکت موفق شد، از آن پشتیبانیِ عملی هم می کنند ولی اگر موفق نشد حتی در مقام تخطئه و تکذیب آن برمی آیند. … اگر موفق می شد آن مطلب کذب را هنرمندانه برای مخاطب جا بیندازد رسانه های رسمی هم پشت آن می آمدند اما اگر موفق نمی شد و مفتضح می شد رسانه رسمی خودش هم آن موضوع را تکذیب می کرد. با اینکه آن را پوشش داده بود اما تکذیب می کرد». (تسنیم ۲۳مهر۹۶)
با این آشنایی با متدهای جنگ روانی، می‌پردازم به موضوع خودم:
هم‌وطنان عزیزم به یاد دارند که سال ۹۳ فیلمی را با عنوان «فیلمی ناتمام برای دخترم …» درست کردند که من همان زمان در جواب به آن، کتاب و مصاحبه مفصلی انجام دادم و همه جنایت و دروغ‌پردازی‌های این رژیم طی سالیان گذشته را که با سوءاستفاده از خانواده‌ام انجام داده بودند افشا کردم. فیلم این مصاحبه و کتاب خودم را در لینک زیر ضمیمه می‌کنم تا بیشتر با ترفند و توطئه‌های این رژیم آشنا بشوید.
البته این نوع ابتلائات برای من و هر مجاهدی واقعیات سخت اما زیبای مبارزه‌ای است که انتخاب کردیم. مجاهدینی که پس از ۱۵سال مبارزه در سخت‌ترین حملات پیاپی به اشرف و لیبرتی نه‌تنها خم به ابرو نیاوردند که هرروز در مسیر مبارزه استوارتر و جدی‌تر شدند.
و همه می‌دانند که هر مبارزه‌ای فضولات و تفاله‌های خود را دارد که الحق مصداق خسر الدنیا  و الآخره هستند.
اما واقعیت اصلی که رژیم و انواع مزدوران و بریده خائنین بیش از همه می‌داند و پیام آن‌را به‌خوبی گرفته‌اند این است که مجاهدین امروز بسا بسا از مجاهدین دیروز قوی‌تر و با ایمان‌تر و برای سرنگونی هر چه سریع‌تر این رژیم حاضرتر هستند.
در آخر هم میگویم هر چه می‌خواهید و با هر چه در چنته دارید بیایید ما را باکی نیست. نه از دروغ و تهمت می‌ترسیم و نه از توطئه و فشار.
من با هرکدام از این ابتلائات و نبردها،‌ در مبارزه مقاوم‌تر و نسبت به آرمان و سازمانم عاشق‌تر می‌شوم و انگیزه‌ام برای سرنگون کردن رژیم صد برابر افزون‌تر می‌شود تا بتوانیم هر چه سریع‌تر مردم عزیزم ایران بخصوص جوانان را از دست این رژیم جنایتکار نجات بدهیم.
برای صدمین بار میگویم بجنگ تا بجنگیم. همان‌طور که در سوگندهایم گفته‌ام من مجاهدخلق سمیه محمدی سرفرازانه مجاهد می‌مانم و مجاهد می‌رزمم و مجاهد می‌میرم.
مجاهدخلق- سمیه محمدی
آلبانی- مهر۹۶
مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342

مجاهدان آلبانی ، ایستاده مردن، بهتر از زندگی کردن ذلت‌بار است



آنچه در ایران می‌گذرد
من حبیب‌الله قاسمی متولد ۱۰بهمن۱۳۵۹ هستم، نخستین جرقه‌های انقلابی در ذهن من با دیدن صحنه‌های فقر و کودکان خیابانی، فروش دختران به کشورهای همسایه شروع شد، دنبال علت این‌همه رنج بودم. از خودم می‌پرسیدم «چرا کشوری بااین‌همه ذخایر طبیعی تا این‌سان از فقر و تبعیض رنجور است؟»
از سوی دیگر شاهد سرکوب آزادی فکر و عقیده هم در جامعه بودم. شاهد بودم که زنان را به خاطر نوع پوششان چطور دستگیر می‌کنند و مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. به دنبال مسبب این‌همه مصیبت و این‌همه فشار می‌گشتم. کم‌کم حس می‌کردم که پشت این‌همه جنایت و سرکوبی کسی جز آخوندها و پاسدارهایی که بر سرزمین من حکومت می‌کنند نیست. همان‌هایی که بر تمام منابع طبیعی و ظرفیت‌های کشور مسلط هستند و برای حفظ منافعشان از هیچ جنایتی کوتاهی نمی‌کنند.
بعدازآن قطاری از پرسش‌ها از خاطرم می‌گذشت: «چه پاسخی در برابر این‌همه رنج وجود دارد، آیا راه‌حلی است؟ آیا من می‌توانم کاری انجام دهم؟» یاد امام حسین می‌افتادم که گفته بود ننگ و ذلت را نمی‌پذیرم و زیر پرچم ستمکاران نخواهم رفت.
دیگر دیدن صحنه‌های اعدام یا خواندن خبرهای سنگسار و شلاق برایم تحمل‌ناپذیر شده بود.
سال ۷۷ روزی به چشم دیدم، دختر جوان دانشجویی را از طبقه پنجم ساختمانی در صادقیه تهران به پایین پرتاب کردند و بعد بر زبان‌ها انداختند که خودکشی بوده و احتمالاً مشکل خانوادگی داشته است! برایم بسیار سخت بود که کاری از دستم برنمی‌آید و نمی‌توانم مانع از این ظلم شوم.
در قیام ۱۸ تیر ۷۸ شاهد صحنه‌های دیگری از جنایات بسیجی‌ها بودم. دیدم که در خیابان ولی‌عصر از طبقه دوم و سوم ساختمانی، معترضین را به پایین پرتاب می‌کنند. آن شب را از ترس اینکه دستگیر نشوم به منزل یکی از بستگان پناه برده بودم. این در حالی بود که خودم نیز از پا مجروح شده بودم.
قبل از ورود به منزل آن آشنایمان با یک بسیجی مواجه شدم، آن فرد بسیجی که از حجم جنایت‌های صورت گرفته وحشت‌زده بود، برای آنکه بسیج را درببرد، می‌گفت که پاسداران بودند که به دانشجویان مجروح تیراندازی می‌کردند و کار بسیج نبوده است!
بر سر دوراهی بودم، «در برابر این‌همه ظلم چه باید کرد؟ سکوت کنم یا راه امام حسین را برگزینم؟»
آشنایی با مجاهدین
۸ ساله بودم که دیدم هواداران درجایی جمع شده‌اند و با اشاره به عملیات فروغ جاویدان می‌گویند مجاهدین تا ۴۸ ساعت دیگر به تهران خواهند رسید. آن‌ها از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند. این نخستین بار بود که اسم «سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران» را شنیدم.
بار دوم که نام مجاهدین را شنیدم، در همان سال ۶۷ بود که مغازه یکی از هواداران سازمان در خیابان خیام زنجان توسط عوامل رژیم به آتش کشیده شد. بعدها که بزرگ شدم فهمیدم که آن مغازه را به خاطر آنکه عکس‌های برادر مسعود و خواهر مریم را در آن‌ها پیداکرده بودند به آتش کشیده بودند. همین مرا کنجکاو کرده بود که بیشتر راه و رسم مجاهدین را جستجو کنم.
یکی از آشنایانمان که مدتی تحت امر رژیم سلاح برداشته بود، بعد از عملیات فروغ نیست و ناپیدا شد، بعد از مدتی خانواده‌اش او را در زندان پیدا کردند. تقریباً ۸ ماه طول کشید تا او را با پیدا کردن پارتی و آشنا و پرداخت رشوه کلان از زندان بیرون بیاورند. بعدها که پیگیر موضوع شدم، معلوم شد که او در عملیات فروغ جاویدان توسط زنان مجاهد خلق اسیر می‌شود. مجاهدین به آن‌ها می‌گویند سلاح‌هایتان زمین بگذارید و خودتان آزادید که بروید، آشنای ما هم همین کار را کرده بود اما به پشت جبهه که آمده بود توسط نیروهای رژیم دستگیر می‌شود. رشادت و جوانمردی زنان مجاهد خلق باز مرا به فکر فروبرد که این‌ها دیگر چطور انسان‌هایی هستند؟
اما بزرگ‌ترین شانسی که در زندگی‌ام آوردم، زمان سربازی‌ام بود. آنجا با یک کرد اهل ماکو آشنا شدم، او مجاهدین را به‌خوبی می‌شناخت و بسیار درباره آن‌ها برای من صحبت کرد، قرار گذاشتیم که او مرا از مرز عبور دهد و درنهایت همین کار را نیز انجام داد. با سختی و تلاش بالاخره توانستم به سازمان برسم، گمشده‌ای که سالیان در پی آن بودم.
پیوستن به مجاهدین
فروردین سال ۸۱ در پذیرش ارتش آزادی‌بخش بودم. تا ماه‌ها وقتی از خواب بیدار می‌شدم خود را در یک رؤیا می‌دیدم و نمی‌توانستم باور کنم که همه این‌ها واقعی است و من در سازمان مجاهدین هستم. احساس می‌کردم در دنیای جدیدی قرارگرفته‌ام؛ رابطه‌ها، عواطف و … همه‌چیز برایم رنگ دیگری داشت. دنیایی می‌دیدم که در آن طبقات و تبعیض وجود ندارد، افرادی که جدا از پیشینه‌های اجتماعی‌شان، همه باهم برابر هستند!
در سازمان مجاهدین دیدم و لمس کردم که همه برای آزادی ایران می‌کوشند و هیچ‌کس، هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهد. این هدف والا، مرا به سازمان بسیار نزدیک می‌کرد و با آن احساس یگانگی می‌کردم.
امروز وقتی به خودم نگاه می‌کنم، غرق افتخار هستم، افتخار به اینکه به‌جای رفتن به دنبال راحت زندگی برای خود، در مسیر تحقق آزادی برای مردم ایران حرکت کرده‌ام و در این مسیر به سرفرازی ابدی دست پیداکرده‌ام.
هجرت بزرگ
بعد از هجرت بزرگ و انتقال جمعی مجاهدین به کشور آلبانی، رژیم برای مدتی در بهت و حیرت فرورفته بود، احساس می‌کرد که از مجاهدین جامانده است و فرصت کشتار و نابودی دسته‌جمعی مجاهدین در عراق را ازدست‌داده است.
اگر رژیم می‌توانست مجاهدین را در اشرف یا لیبرتی نابود کند، توانسته بود خطر سرنگونی‌اش را برای یک دوره از سر دور کند. در اشرف و لیبرتی دست به هر توطئه‌ای زده بود، محاصره پزشکی و دارویی در اشرف به همراه جنگ کثیف روانی و شکنجه صوتی توسط کسانی که آن‌ها را خانواده مجاهدین می‌نامید، هنگامی‌که با حملات ۶ و ۷ مرداد، ۱۹ فروردین و ۱۰ شهریور در اشرف همراه می‌شد، همه و همه زمینه‌سازی‌هایی بود برای نابودی فیزیکی مجاهدین.
در لیبرتی نیز موشک‌باران و استفاده از افرادی که خود را بستگان مجاهدین می‌نامیدند هم‌زمان بود. رژیم می‌خواست یا همه مجاهدین را بکشد یا در زیر فشار آن‌ها را به پشیمانی از مسیری که پیموده بودند وادار و مردار کند.
در شهریور سال ۹۵، رژیم متوجه شد که تمام توطئه‌هایش با شکست نهایی مواجه شده است زیرا تمامیت تشکیلات سازمان مجاهدین در زیر چتری از یک حمایت بی‌نظیر بین‌المللی که خودمان فراهم کرده بودیم از عراق به آلبانی منتقل شد.
رژیم دیگر نمی‌تواند به‌مانند عراق در آلبانی به مجاهدین حملات موشکی بکند. حالا تنها ابزاری که فکر می‌کند در اختیار دارد، استفاده از «اهرم خانواده» است. این رژیم جنایتکار که کمترین عاطفه بشری ندارد می‌خواهد به‌وسیله تحریک عواطف خانوادگی مجاهدین را از مبارزه پشیمان و مردار کند تا به‌تدریج مجاهدین با رها کردن مبارزه جبهه نبرد علیه او را خالی بکنند. رژیم آرزو دارد که به این طریق بتواند به خواستهٔ نابودی تشکیلات مجاهدین که در اشرف و لیبرتی با آن جنایات ضدبشری برایش محقق نشد، در آلبانی دست پیدا کند.
رژیم فکر می‌کند که شاید جاذبه‌های زندگی معمول در اروپا، اگر با فشار وارده از طرف «خانواده»! برای ترک مبارزه همراه شود در اراده و انتخاب یک مجاهد خلق می‌تواند ذره‌ای تأثیر بگذارد. از همین رو دست به بسیج ضدانقلابی گسترده علیه مجاهدین زده است و در این میان خانواده‌ای از ما نیست که از این فشارها و توطئه او در امان مانده باشد؛ اما یک‌چیز را فراموش کرده است؛ آن‌هم آرمانی که این رزم‌آوران آزادی از سر اوج آگاهی و مسئولیت‌پذیری انتخاب کرده‌اند، آرمان آزادی مردم ایران که سوگند تحقق آن را خورده‌ایم، آرمانی که در مسیر آن همچون جد تاریخی خودمان مصدق بزرگ، می‌گوییم: «آنجایی که حق در کار باشد با هر قوه‌ای مخالفت می‌کنم. از همه‌چیز می‌گذرم، نه زن‌دارم، نه پسردارم، نه دختر. هیچ‌چیز ندارم، مگر وطنم را، که در جلوی چشمم دارم»
آرمانم
اکنون افتخار می‌کنم که به‌عنوان یک «مجاهد خلق» در زمانه‌ای که بسیاری بی‌تفاوت از رنج‌های مردم ایران گذشتند، من مسیر مبارزه با ریشه این‌همه زشتی را انتخاب کرده و به مجاهدین، تبلور همه خوبی‌ها، در اشرف پیوستم. سال‌های اشرف و لیبرتی باوجود، همه توطئه‌های دشمن را سرفرازانه پشت سر گذاشته و امروز با اتکا به همان آرمان و همان سازمان در آلبانی برای جنگ بیشتر و نه کمتر از عراق هستم. افتخار می‌کنم که نام مجاهد خلق را برای خود افتخار کرده‌ام و به‌واسطه این نام آن‌قدر شرف یافته‌ام که با پلیدترین روزگار، یعنی رژیم ضدبشری خامنه‌ای، بجنگم، حالا که ولی‌فقیه ارتجاع به فکر توطئه علیه من و سازمانم افتاده است و ما را به نبرد طلبیده است، من در کسوت یک مجاهد خلق و با عشق به سازمانم و آرمان پرشکوه آزادی، همچنان از روز اولی که گام در این مسیر نهاده‌ام، خود را آماده برای همه امتحانات و آزمون‌ها قرار داده بودم، از هر صحنه پیش‌آمده باافتخار استقبال می‌کنم.
حبیب‌الله قاسمی
مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342

مجاهدان آلبانی وپژواک حضورشان دراعتراضات ووحشت خلیفه ارتجاع


جاوید صالحی 
این روزها وقتی که به سایت ها ونشریات خلیفه ارتجاع روی می آوریم یک موزیک متن مشترک بین صحبت ها وتحلیل ها وسخنرانی های کارگزاران وحشت زده رژیم بارز می شود ترس ووحشتی که خواب آرام را ازچشمان این تبهکاران ربوده است وهرشب کابوس سرنگونی وجود پلیدشان را فراگرفته است .
البته این شرایط هم خودبخودی نیست ودقیقا ناشی از قانونمندی هایی است که هیچ کس توان مهار آن را ندارد حکومت پوچ وسرتاپا فاسد دردوران زمامداری خود چون نه تنها کاری برای این مردم آزاده نکرده که هیچ تمام جامعه ایران را به محاق برده است واگر نبود حضور آلترناتیو قدرتمند شورای ملی مقاومت ایران  که نابودی آن جزء رؤیاهای خلیفه ارتجاع بود هیچ امیدی به سرنگونی این جنایتکاران حداقل درچشم انداز نزدیک نبود اما به یمن فدای بیکران وپرداخت بهای سنگین رشیدترین فرزندان این خاک ومیهن مسیر رهایی وشکوفایی ایران زمین گشوده شده ومردم قهرمان ما درانتهای راه ونزدیک مقصد پرشورشان که همانا برچیدن بساط این حکومت ننگین است نزدیک شده اند .
رژیم ولایت فقیه که تماما دربحران های داخلی ومنطقه ای وبین المللی دست وپا می زند وراه خلاصی ازاین باتلاق را درپیش ندارد به ناچار برای گمراه کردن وانحراف از سرنوشت سرنگونی هر روز وهرلحظه با روی آوردن به گزافه گویی های مشمئز کننده سعی درروحیه دادن به نیروهای وارفته از یک طرف واز طرف دیگر ناخواسته آدرس آلترناتیو را به گویا ترین صورت می دهد البته چاره ای ندارد ومجبور هست که هرروز با ترفندی وبا دجالگری خاص آخوندی به خودش روحیه بدهد اما آن سبو بشکست وآن پیمانه ریخت ودیگر مردم ایران گول دجالگری وفریب کاری های کفتاران عمامه بسر را نخواهند خورد . این هفته قاسم سلیمانی آدم کش را به صحنه فرستاد که نفس فرستادن او به صحنه اولدروم های توخالی بیشتر نبود اینقدر مضحک که صدای خود اصحاب ولایت راهم درآورد البته هم ریشان ولایت فکر می کنند که با این لفاظی ها مشکلی از نظام عظما حل می شود ولی کشتی ولایت که به گل نشسته دیگر راه نجاتی ندارد وخلیفه ارتجاع  مجبورهست که با فرستادن به صحنه این آدم کشان شاید نفسی به کالبد درحال مرگ بدمد . این آدمکش تا توانست دق دل خودش را سرمجاهدین خالی کرد که بیان حرف های او اینقدر مضحک هست که طرح آن هم موجب تمسخر خواهد شد وی مدعی شدکه یک تنه با آمریکا می جنگد معلوم است نه جنگ با آمریکا را می فهمد نه اینکه عواقب آن چیست شاید توهم آدم کشی وبطورخاص کشتن بیگناهان وکودکان عراق وسوریه دربمب گذاری های هدف دارسیاسی ، این توهم را برای او ایجاد کرده که نکند سوپرمن ولایت هست که باید از پارس های او خلایق بترسند !
اماغافل از این است که به قول معروف « بازی چرخ بیضه شکند درکلاه » البته یک مقدارجلوتر برویم بیشتر مشخص می شود که درگود ولایت پای حرف های خودش می ایستد یا نه که ازنظر من تجربه زدن اهداف وپایگاه های تروریستی خلیفه درسوریه ومخفی شدن مدت دار سلیمانی برای هیچ کس پوشیده نیست به نحوی که مردم درشبکه های اجتماعی می گفتند قایم سلیمانی وحالا که اوضاع بطورخاص بعداز موضع گیری ترامپ یک مقدار جدی تر شده خلیفه ارتجاع خامنه ای خودش این جرات را پیدا نکردکه به صحنه بیاید وروحانی هم دید که بهتر است غلاف کند تا بعد ریش نامبارگ گیر نکند سلیمانی را به صحنه فرستادند تابایقه درانی لات مآبانه طرف مقابل را بترساندبه این می گویند رقص گراز  کودن درمحفل عظما غافل از اینکه هرروزدایره آتش مقاومت برای کل نظام ولایت تنگتر می شود که البته نقطه انگیزش وتاثیر گذارهم هیچ چیز نیست جزحضور نیرومند آلترناتیو ودلاوران وجنگ آورقهرمان آن که همه مردم می گویند مجاهدان مستقر درآلبانی که سایه حضورشان ترس را برپیکر فرتوت این نظام مستولی کرده است ودیرنیست که به همراه کانون های شورشی خواب های وحشت آلود سران وسرکردگان وجنایتکاران ریز ودرشت نظام را به واقعیت تبدیل کند 
درود برمجاهدان مستقر درآلبانی 

مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342

آقای خامنه‌ای حجاب چه می‌شود؟؛ وقتی همه چیز یک ملت از دست رفته است

آقای خامنه‌ای حجاب چه می‌شود؟؛ وقتی همه چیز یک ملت از دست رفته است
آقای خامنه‌ای همینطور که داریم همه چیز را می‌دهیم دیگر نه کلیه داریم نه جنگل و نه آب. بزودی رعایا مجبورند لباس تنشان را درآورده بدهند تا به لقمه نانی برسند. آنوقت آقای خامنه‌ای حجاب چه می‌شود؟ اسلام در خطر است. کاری کن.
نادررئوفیان
نظام ما، نظام علی آقا ولی فقیه است. اما الان همه مقامات ریز و درشت کشور نگران آینده اسلام هستند. ما هم نگران شده‌ایم. یادتان هست؟ از همان زمانهای قدیم که حضرت امام (… علیه) در نوفل لو شاتو زیر درخت سنجد می‌نشست، تا زمانی که مردم اعلیحضرت را بیرون کردند و آبها از آسیاب افتاد، حضرت امام شجاعت فرمودند و قدم بر پله‌های هواپیما گذاشتند. و خلاصه از همان زمان که «ناجیان» ایران او را بر هواپیما نشاندند و هلفتی بر فرودگاه تهران فرود نمودند مانند قطره‌ای جوهر شد که در ظرفی از آب شفاف بیفتد. بله، از همان ابتدای ورود، ایشان، یعنی همان حضرت امام، دائماً از «اسلام عزیز» می‌گفتند. ما رعایا انگشت به پیشانی ماندیم که منظور امام از این عزیز که اینجا آورده‌اند چیست. از آنجا که قبل از این ایشان اهل توضیح المسائل بودند و چندین جزوه پر از رهنمود کتابت نموده بودند ذهنمان را بستیم که منظورشان عزیز خانم که در همسایگی‌شان سکونت دارد نیست. و حتماً موارد شرعی رعایت می‌شود. آقایی هم بنام عزیز یا عزیزالله نمی‌شناختیم. لذا آن موقع ذهنمان قد نداد که منظور امام از اسلامی که عزیز باشد کدام است.
زمان اما گذشت. ما هم گفتیم که ما خاکیان را چکار به ورود به معنویات امام. نکند یک وقت محارب یا عامل بیگانه شویم. اما نمی‌شد. هنوز نمی‌فهمیدیم عزیز چی بود یا کی بود ولی صبح که می‌رفتیم خرید کنیم می‌دیدیم خربزه و تخم مرغ گران شد. کنارش اجاره مسکن هم هی رفت بالا و نان سنگگ هم دیگر مزه قبلی را نمی‌داد. در جامعه ما طفلی به دنیا آمد بنام گرانی، احتمالاً مامانش همان عزیز بود. این آقا کوچولو کم کم بزرگ شد. هر چه او رشد می‌کرد بحمدالله مقامات مملکتی فربه می‌شدند، اما ما رعایا – از گناهکاریمان بود- هی نحیف می‌شدیم.
کم کم که گذشت ما دیگر خانه‌مان را دادیم و اجاره نشین شدیم. باشد، فدای سر نظام. کمی بعد در اقتصاد مقاومتی شغلمان را هم دادیم. چه می‌شد کرد؟ لذا فرش زیر پایمان و اسباب بازی‌های بچه‌هایمان را دادیم. هر چه گذشت با اسلام عزیز امام راحل بیشتر آشنا شدیم. آقای روحانی، نور به قبرش بباره، وقتی آمد دیگه خلاصه طوری شد که ما دکتر و دوا درمانمان را هم دادیم. قبل از ایشان هم دیده بودیم که بالاخره چاره‌ای نداریم شکم باید سیر شود. کلیه‌مان و چشممان را هم دادیم.
ما بهیچ وجه قصد نداریم در امور معنوی و الهی امام راحل و این یکی فعلی دخالت کنیم، اما از سیره زندگی بعضی از انصار امام و آقاولی مثل آقا مجتبی و آقای لاریجانی و آقای رئیسی و و و به نظرمان آمد که این اسلام برای خود این عاشقانش واقعاً چقدر عزیز بوده و هست. ما البته زیاد دقیق نمی‌شویم چون نمی‌خواهیم به جاسوسی برای بیگانگان آلوده شویم. اما یک نگرانی داریم که آقا امت اسلام دارد به بی حجابی می‌رسد، آقای ولایت یا رئیس دولت تدبیر و امید چاره‌ای کنند.
خلاصه مسیر اسلام عزیز ادامه پیدا کرد. ما دکل‌های نفتمان را دادیم، رودخانه‌هایمان را هم دادیم، کشاورزی‌مان را هم دادیم. آنها را نمی‌خواستیم. یک آقایی هم گفت مردم مقاومت کنند به جای تمام میوه وغیره هفته‌ای نصف خیار بخورند کافی است. بعد از اینکه بعضی ساختمانها و زمین‌ها و جنگل‌ها و حتی شهرهایمان را هم دادیم اخیراً آب را هم دادیم. همین جاست که دیگر نگران اسلام و نگران آقای ولی فقیه شده‌ایم. آخر در ولایت آقا همینطور که داریم همه چیز را می‌دهیم دیگر نه کلیه داریم نه جنگل و نه آب. بزودی رعایا مجبورند لباس تنشان را درآورده بدهند تا به لقمه نانی برسند. آنوقت آقای خامنه‌ای حجاب چه می‌شود؟ اسلام در خطر است. کاری کن.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342

قاسم سلیمانی رئیس جمهور آمریکا را به ترور تهدید می‌کند


قاسم سلیمانی رئیس جمهور آمریکا را به ترور تهدید می‌کند
قاسم سلیمانی رئیس جمهور آمریکا را تهدید به ترور می‌کند در حالی که کمتر از یک ماه پیش طرح تروریستی سپاه علیه گردهمایی ایران آزاد در پاریس با دستگیری تروریست‌ها به شکست منتهی شد. فرمانده سپاه قدس در لفافه فحاشی، تأیید می‌کند که تنها آلترناتیو ممکن برای نظام، شورای ملی مقاومت است.
قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس سخنرانی روز پنجشنبه ۴ مرداد خود را به فحاشی به رئيس جمهور آمریکا و سازمان مجاهدین خلق ایران اختصاص داد.
او در مراسم بزرگداشت کشته‌شدگان سپاه از همدان در عملیات رمضان در سال ۶۱ سخن می‌گفت؛ عملیاتی که با طراحی سپاه و با هدف اشغال شهر بصره عراق صورت گرفت و البته تبدیل به شکستی مفتضحانه شد. در خرداد همان سال نیروهای عراقی خرمشهر را تخلیه کردند و خمینی به جای پذیرش صلح، هدفی را که از شروع جنگ داشت، ادامه داد؛ سرکوب در داخل و اشغال عراق.
سلیمانی سخنرانی در سالگرد یک عملیات شکست خورده‌ی سپاه را برای قدرت‌نمایی سپاه ترتیب داده بود اما آنقدر ذهن او مشوش و آشفته بود که مدیر کشور در سال‌های ۶۰ و ۶۱ را رجایی نامید؛ در حالی که رجایی در شهریور سال ۶۰ کشته شده بود.
سلیمانی گفت: «در دوره سال ۶۰ و ۶۱ زمانی که فقط سه روز در سیلوها گندم داشتیم، ایشان [رجایی] به بهترین شکل ممکن کشور را مدیریت کردند.»
فرمانده نیروی تروریستی قدس، رئیس جمهور آمریکا را به ترور تهدید کرد و خطاب به او گفت: «از آنچه که شما فکر می‌کنید ما به شما نزدیک‌تریم.»
کمتر از یک ماه پیش یک طرح تروریستی سپاه در اروپا با شکست مواجه شد؛ در حالی که اسدالله اسدی مامور سپاه قدس و دیپلمات رسمی نظام، در آلمان و سایر اعضای تیم ترویستی او در بلژیک و فرانسه دستگیر شدند. آنها می‌خواستند گردهمایی ایران آزاد را هدف قرار دهند. در این تجمع که با حضور بیش از ۱۰۰ هزار ایرانی برگزار شد سخنران اصلی مریم رجوی بود. همچنین از جمله سایر سخنرانان می‌توان به رودی جولیانی وکیل شخصی رئیس جمهور آمریکا و نیوت گینگریچ از نزدیکترین شخصیت‌ها به ترامپ سخن گفت.
سلیمانی که در طول ۴۰ سال خدمت به خلافت اسلامی! به جز کشتن و تهدید کردن حرفه‌ی دیگری نیاموخته است، در ادامه سخنرانی‌اش به فحاشی نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران و رئیس جمهور برگزیده مقاومت پرداخت. سلیمانی همچنین مدعی شد که آمریکا در حال گردآوری مجاهدین و پوشش رسانه‌ای مریم رجوی‌ست زیرا «تنها امید» آمریکا محسوب می‌شوند. [ایسنا ۴ مرداد ۹۷]
قاسم سلیمانی سیاست مماشات با نظام را پایان یافته می‌بیند. این سیاست به قاسم سلیمانی امکان داده بود تا با دست باز در سوریه، عراق، یمن و … دست به کشتار بزند. این سیاست همچنین دست‌های سازمان مجاهدین خلق ایران را با لیست‌های تروریستی و سایر محدودیت‌های پیدا و پنهان که در توافق و معامله بین مماشات گران و نظام ولایت فقیه تهیه شده بود به بند می‌کشید.
اکنون سیاست مماشات در عرصه بین‌المللی شکست‌های اساسی دریافت کرده است و همه چیز برای قاسم سلیمانی و سپاه می‌تواند به سرعت پایان یابد.
با کنار رفتن سیاست مماشات، واقعیت جامعه ایران خود را هرچه بیشتر بارز می‌‌کند:
دوقطبی بین نظام ولایت فقیه و شورای ملی مقاومت ایران
دوقطبی بین خامنه‌ای و پاسدارانش از یک سو، و مریم رجوی و مجاهدین از سوی دیگر
دوقطبی بین اقلیت حاکم و اکثریت به جان آمده
دو قطبی بین بسیج و سپاه از یک سو، و کانون‌های شورشی و شوراهای مقاومت از سوی دیگر
پس سلیمانی حق دارد که مانند خامنه‌ای و روحانی، آشفته، مضطرب، به هم ریخته و ناامید باشد؛ «ژنرال» به پایان ماجرا نزدیک می‌شود.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342

مافیای دولتی حکومت آقازاده‌ها! و مردمی که زیر خط فقر هستند گفتگو بامحمدرضا مرادی


مافیای دولتی حکومت آقازاده‌ها! و مردمی که زیر خط فقر هستند گفتگو بامحمدرضا مرادی
مافیای دولتی حکومت آقازاده‌ها! که بربخشی از اقتصاد ایران چنگ انداخته‌اند و فسادی که سیستماتیک ورسمی ثروت‌های این مملکت را فرومی بلعد. اما مردم ما که با فقر دست وپنجه نرم می‌کنند با مقوله فساد دراین حکومت آشنا هستند. شبکه تصویری ایران آزاد طی گفتگویی با آقای محمد رضا مرادی به این موضوع پرداخته وایشان ضمن بررسی مافیای دولتی حکومت آقازاده‌ها! به سئوالات پاسخ می‌دهد
پرسش: لطفاً فساد و غارت دولتی که از آن اسم می‌برید را توضیح بیشتری بدین؟
محمد رضا مرادی: ما در این رژیم به صورت کلی با ۲ نوع غارتگری روبرو هستیم که مانند گاز انبر مردم رو تحت فشار و منگنه گذاشتن.
نوع اول اون به اصطلاح غارتگری غیررسمیه مثل همین بحران ارز و سکه که همه شاهد اون هستن که به صورت نجومی نان رو از سفره همه مردم می دزدن .چند نمونه برای روشن شدن موضوع:
محسن زنگنه، از کارشناسان رژیم در روز ۱۹ تیر ۹۷ میگه: «مردم عادی نمی‌توانند ۲/۵ تن سکه خریداری کنند، مردم عادی پولی برای خرید ۳۸ هزار سکه ندارند و… فروشنده سکه و خریدار هر دو، خود نظام است!»
– مثل واردات بی‌رویه کالا و خودرو که همراه با بالاترین رانت خواری هستش
– مثل قاچاق کالا
– مثل قبضه کردن همه منابع تولید ثروت از صنایع و معادن و… توسط سپاه و بیت خامنه‌ای
– مثل قاچاق مواد مخدر که سرنخ آن در دست خود رژیم و سپاهه و الی آخر….
همه این نوع غارتگری‌ها کارشون با یک یا چند پیچ مستقیم یا غیر مستقیم دزدی نان مردم از توی سفره هاشونه
اما یک نوع چپاول و غارت گری دیگری هم داریم که رسمیه و دولتیه مانند:
افزایش انواع مالیاتها و عوارض و وضع مالیاتها و عوارض جدید؛ گران کردن سرسام‌آور قیمت کالاها و خدماتی است که منحصراً دست خود دولت است، مثل سوخت، آب و برق و…
نتیجه اینکه این رژیم در نقطه پایانی خودش غارت دولتی رو هم تشدید کرده و ابعاد غارت و چپاول این فساد حتی نسبت به قبل بسا فاجعه‌بارتر و فراگیر و سیستماتیک و سراسری‌تر شده.
پرسش: منظور شما از این که میگویید فساد و غارت به صورت رسمی و دولتی و سیستماتیک شده است چیست؟
محمد رضا مرادی: فساد و غارت به صورت رسمی و دولتی و سیستماتیک یعنی غارتی که تمام جمعیت کشور یا بخش عظیمی را در برمی‌گیره. چند مثال برای فهم بیشتر می‌زنم:
ـ در زمان روحانی، حجم نقدینگی بیش از ۳ برابر شده است. این آمار رو خودشون می‌گن…. یعنی قدرت خرید و سرمایه مردم به یک‌سوم کاهش پیدا کرده است / یعنی یک سوم سفره مردم از این طریق غارت شده است.
ـ گران کردن سوخت و آب و برق… یک غارت رسمی و دولتی و سیستماتیکه
ـ ۲ برابر کردن بهای ارز طی ۲ ماه اخیر هم یک نمونه غارت رسمی و دولتی که معنی‌اش اینه که قدرت خرید پول بی ارزش دست مردم بازهم نصف می‌شه
ـ نمونه دیگه…. دونرخی شدن قیمت ارز که از کثیف‌ترین نوع فساد دولتیه
– نگاه کنین…. دولت دلار را با نرخ رسمی ۴۲۰۰ تومان در اختیار نهادهای قدرت یا آقا زاده هاشون قرار می‌ده و بعد اونها با همان نرخ دولتی کالا می‌خرن و وارد کشور کرده و با نرخ غیر رسمی می‌فروشند یا اینکه مستقیم همین دلار را با نرخ غیر رسمی می‌فروشن…. شما تصور کنید که بابت هر دلار ۴ تا ۵ هزار تومن از جیب ملت در آوردن چقدر میشه…. و چه ابعاد فاجعه باری دارد.
ـ اجازه بدین یک نمونه رو از قول محسن زنگنه، از کارشناسان رژیم براتون نقل کنم:
– «از ۲۶ فروردین‌ماه تا ۱۶ اردیبهشت یعنی کمتر از یک ماه، در ۲۰ روز حدود تقریباً ۵۷ تن سکه پیش فروش می‌شه یعنی بر اساس آمار خود بانک مرکزی ۷ میلیون سکه پیش‌فروش می‌شه؛ هر سکه ۸ گرم و ۳۳۳ هزارم بگیرید، تقریباً می‌شه ۷ تن سکه!…….. سؤال برای مردم اینه که این ۵۷ تن سکه‌یی که پیش‌خرید می‌شه پولش از کجا می‌آد؟ اون طوری که دوستان صحبت می‌کنند و فضای جامعه هست اینه که مردم بلند شدن پولهاشون رو از تو بانکها برداشتند، همه گفتن که بیایم بریم سکه بخریم! درسته؟… دوستان دولت هم میان به مردم توصیه می‌کنند که نگران نباشید ما سکه داریم، هجوم نبرید! حالا سؤال اصلی اینجاست. آیا واقعاً این قدر پول دست مردم هست که بخوان برن سکه بخرند»؟
– «این چنین پول‌هایی دست بانکهاست! دست نهادهاست! مردم این وسط کاره‌یی نیستد.
-«اصلاً مردم از این پولها ندارند و مردم نمی‌تونند بازار سکه و ارز رو متشنج بکنند؛‌ کار، کار نهادهای قدرتمنده، مثل بانکها، مثل مؤسسات مالی اعتباری، مثل کارخانجات معظم و…».
به یک نمونه دیگه توجه کنین… آل اسحاق وزیر بازرگانی سابق رژیم در روزنامه آرمان می‌گوید:
-«موضوع فساد اساساً (فساد) یک سیستم است. اگر فضا فسادزا باشد، به فرض هم که با افراد برخورد شود، ماجرا هنوز ادامه دارد چون آن فضا هنوز فسادزاست. مثل این‌که در محیطی آنفولانزا رخنه کرده باشد و فضا آماده شده باشد؛ حالا اگر بیماران مبتلا را هم معالجه کنید، نفرات بعدی مبتلا می‌شوند…»
یعنی داره می‌گه بابا هرگز فساد در این رژیم جمع شدنی نیست چون فساد فساد یک سیستم و یک نظامه!
بعد ادامه میده: ‌
«یک وقت فساد ۱۰۰ میلیونی برای کشور فساد بزرگی بود و به ۱۰۰ میلیارد تومان رسید و این رقم به‌عنوان فساد بزرگ‌تر عنوان شد، ولی حالا که هزارمیلیارد تومان شده و همین‌طور بالا می‌رود… عین همان آنفولانزایی می‌ماند که درمان نمی‌شود و همه‌گیر می‌شود. (چون) میکروب سر جای خودش هست».
به نمونه‌ای از حقوق‌ها و اختلاس‌های نجومی دولتی که رسمی و نهادینه شده توجه کنید:
– در تاریخ ۵ تیر ۹۷ اعلام شده که مدیر عامل سازمان عمران زایندەرود اصفهان فقط برای ۲ ساعت کار در هفته ۵۶ میلیون تومان حقوق می‌گیرد!
این در حالی است که مردم محروم ورزنه و اصفهان از بی آبی در رنج و شکنجه به سر می‌برند.
-نمونه دیگر: کریمی قدوسی در تاریخ ۳۰ تیر ۹۷؛ از دست داشتن علاءالدین بروجردی در پرونده فساد مالی و اختلاس بزرگ ۲۸۰۰ میلیارد تومانی خبر داد!
-نمونه دیگر: متهم اصلی اختلاس ۱۳ هزار میلیارد دلاری مدیر عامل شرکت ثامن الحجج در کنار دادستان کل کشور با هم عکس می‌گیرند و هیچ کاری نیز با او ندارند.
نتیجه اینکه:
تا ما با ولایت و نظام ولایت فقیه سر و کار داریم نردبان فساد دولتی ساعت به ساعت رشد و افزایش خواهد داشت..
پرسش: این آمار و ارقام‌ها که مقامات رژیم ولایت فقیه خودشون رسماً می‌دن که خیلی اوضاع را خراب‌تر می‌کنه… پس چرا روی این فسادشان خاک نمی پاشن و اونو مخفی نمی کنن؟
محمد رضا مرادی: بله واقعیت اینکه این افشاگری‌های حکومتی به‌مثابه «خودزنی»! است. خامنه‌ای فساد حکومتی را «اژدهای هفت سر» توصیف کرد و رفسنجانی گفت این فسادی که می‌شنوید فقط «نوک کوه یخ فساد» است. اما جواب در جواب به این سؤال: ‌
ـ اول : کار از کار گذشته و آن قدر این آش شور شده و اجتماعی شده که نمیشه پنهانش کرد.
ـ دوم: وقتی خودشون افشا می‌کنن فقط بخش کوچکی از حقایق رو افشا می‌کنن… شما ممکنه که بگید که این‌ها خودش خیلیه ولی این افشاگری‌ها به قول رفسنجانی نوک کوه یخ است برای سرپوش گذاشتن روی همه واقعیت‌ها. /
ـ سوم: به این وسیله خودشونو کنار می‌کشن و آی دزد، آی دزد راه می‌اندازن… می‌گن فساد هست غارت و چپاول هم هست نجومی‌اش هم هست ولی من یکی نیستم! این حرفها رو وقتی خامنه‌ای با قریب به ۹۰ میلیارد دلار ثروت و دارایی اش می‌زند ببیند تا کجا به تمسخر گرفتن مردم محروم ایران است / کافیست فقط پول و ثروت خاندان خامنه‌ای را محاسبه کنیم
ـ چهارم: به این وسیله می‌گن که ما صدای ملت رو شنیدیم داریم مبارزه می‌کنیم
ـ پنجم: از این افشاگری‌ها در دستگاه جنگ باندی استفاده می‌کنن و زیرآب همدیگرو می‌زنن.
پرسش: پدیده‌ای که طی سال‌های اخیر در کشور دیده می‌شود؛ موضوع آقا زاده‌ها است که با غارت و چپاول و زندگی اشرافی همراه شده‌اند؛ موضوع آقازاده‌ها چیست و چه ابعادی دارد؟
محمد رضا مرادی: «آقازادگی» و «رانت خواری» پدیده‌های هستند که با نظام ولایت فقیه بطور گسترده در فرهنگ سیاسی ایران رایج شده است. اگر چه این پدیده به شکل دیگر و تحت عنوان «هزار فامیل» در دیکتاتوری سابق هم وجود داشت. اما در نظام ولایت فقیه ابعادی نجومی و غیر قابل تصور بخود گرفته است.
محققین و کارشناسان اقتصادی «رانت خواری» را اینگونه تعریف کرده‌اند:
«درآمدهایی که خارج از فعالیت‌های مولد اقتصادی و با بهره‌گیری از قدرت و نفوذ سیاسی یا اقتصادی صورت می‌پذیرد» در یک کلام یعنی مفت خوری مطلق یعنی کسب ماکزیمم درآمد بدون هیچ زحمت و تلاش ….
البته فساد اقتصادی و پدیده «آقازادگی» و «رانت خواری» سالیان سال است در نظام ولایت فقیه برای مردم ایران شناخته شده است. اما از قیام دیماه ۹۶ به این طرف این پدیده به یک بحران سیاسی در جامعه تبدیل گردید، برای فهم بیشتر به چند نمونه از اعداد و ارقام اشاره می‌کنیم:
– محمود بهمنی رئیس سابق بانک مرکزی و نماینده کنونی مجلس رژیم صحبت از وجود ۱۴۸ میلیارد دلار در حساب نزدیک به ۵ هزار آقازاده در آمریکا کرد همچنین گفت: «ذخایر کشور ما این قدر نیست، یعنی بیش از ذخایر ارزی کشور ما موجودی حساب آقازاده‌ها در خارج از کشور است.»
ه اخیراً فاکس نیوز در گزارشی نوشت: «چندین تن از فرزندان مقام‌های کنونی و پیشین ایرانی در ایالات متحده زندگی می‌کنند، از جمله به علی فریدون پسر حسین فریدون برادر و دستیار ویژه روحانی و فاطمه اردشیر لاریجانی دختر علی لاریجانی رئیس مجلس اشاره شده است.»
– سایر منابع موثق لیستی از آقازاده‌ها را منتشر کردند که فقط قسمتی از آن به شرح زیر است:
– مهدی موسوی‌نژاد عضو مجلس رژیم در تلویزیون رژیم به زمین‌خواری ٬ کوه‌خواری و دریاخواری ۵ هزار آقازاده اشاره کرد که به واسطه شغل پدرشان و دریافت رانت‌های اطلاعاتی اقدام به زمین خواری و دریاخواری می‌کنند و زمین‌های فقط تعدادی از آنها از ۲۰ هکتار به ۲۰۰ هکتار رسیده است.
– اکبرترکان مشاور روحانی، از دریاخواری گسترده سپاه و عناصر وابسته به باند خامنه‌ای در کیش و سواحل خلیج فارس اطلاع داده بود.
-یارمحمدی-عضو مجلس رژیم: «بیش از ۹۵ درصد مردم استان سیستان و بلوچستان غذا و امکانات زندگی مناسب ندارند. وضعیت بشدت بحرانی است و مردم بسختی دست نیاز دراز می‌کنند!»
پرسش:‌ وزیر امورخارجه امریکا در جلسه‌ای در مورد فساد و دزدیهای سران رژیم صحبت کرده. صحبت‌های وی چی بود و نظرشما در مورد اون چیه؟
محمد رضا مرادی: همانطور که گفتید مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا بامداد دوشنبه اول مرداد در یک سخنرانی رهبران و روحانیون حاکم بر ایران را به فساد گسترده و ثروت اندوزی متهم کرد و با نام بردن از شماری از مقامات، گفت آنها در حالی ثروت انبوهی جمع کرده‌اند که مردمشان در رنج هستند. این سخنرانی از این بابت که توسط یک مقام ارشد دولت آمریکا اون هم با چنین حدت و شدتی مطرح می شه طبعاً روی رژیم تأثیر گذاره و انزوای بین المللی او نو هرچه بیشتر می کنه و طبعاً رژیم رو در تنگنای بیشتری قرار می ده و این به سود مقاومت و مردم ایران و خیزش آنها در داخل کشورمان است. اما برای اینکه ابعاد مساله روشن باشه فقط بخشی از نکات گفته شده در ارتباط با فساد درون رژیم را از سخنرانی مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا می‌خوانم.
سطح فساد و ثروت در بین رهبران ایران نشان می‌دهد که ایران توسط چیزی که بیشتر به مافیا شباهت دارد تا یک دولت حکمرانی می‌شود.
این چهل سال انقلاب، تلخ بوده است. چهل سال دزدسالاری و حکومت فاسدان، چهل سال غارت ثروت مردم برای حمایت از تروریسم، چهل سال به زندان افکندن ایرانیان عادی بخاطر بیان مسالمت‌آمیز حقوقشان.
برخی معتقدند که پرزیدنت روحانی یا وزیر خارجه ظریف میانه رو هستند. واقعیت این است که آنها فقط افراد پوششی آیت الله و شیادی بین‌المللی او هستند. توافق هسته‌ای، آن‌ها را میانه رو نکرد بلکه آنها را تبدیل به گرگ در لباس میش کرد. از دسامبر گذشته پایدارترین و قوی‌ترین اعتراضات خیابانی رخ داده که از سال ۱۹۷۹ تا کنون بی‌سابقه بوده است. برخی از شعارهای تیز: مردم در فقر هستند در حالیکه آخوندها مانند خدا زندگی می‌کنند. انتخاب سایرین این است که بازار بزرگ تهران را ببندند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در این سخنرانی که با عنوان «حمایت از صدای مردم ایران» برگزار شد، گفت: «رژیم چهار دهه است که ثروت مردم ایران را به تاراج برده و مردم را متحمل چنین رنج و آلامی کرد. این طبیعت و ماهیت جمهوری اسلامی است.»
وزیر خارجه آمریکا به فساد گسترده در جمهوری اسلامی، به حساب‌های شخصی صادق لاریجانی اشاره کرد و گفت جای تعجب است که یکی از اراذل و اوباش به ریاست دستگاه قضایی برسد. او همچنین به شمار دیگری از آیت‌الله‌ها، از جمله ناصر مکارم شیرازی هم اشاره کرد و گفت او به «سلطان شکر» معروف شده است.
وزیر خارجه آمریکا از دارایی گسترده آیت الله خامنه‌ای سخن گفت که از هرگونه نظارت و بازرسی مصون است و خرج سپاه پاسداران و اهدافی مانند حمایت از بشار اسد و حزب‌الله می‌شود
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد پیامی برای مردم ایران دارد و آن، این است که ایالات متحده آمریکا صدای شما را می‌شنود، ایالات متحده از شما حمایت می‌کند، و ایالات متحده با شماست.
پرسش: با توجه به بحران‌های رژیم و با توجه به وضعیت انفجاری که در اقشار فقیر و محروم وجود داره آیا به نظر شما رژیم با این فساد و چپاول مقابله میکنه و یا می‌تونه بکنه؟
محمد رضا مرادی: بله‌تردیدی نیست که رژیم به گفته سرانش در بحرانی‌ترین وانفجاری‌ترین موقعیت خودش در این ۴۰ سال قرار دارد و باز به قول خودشون فساد هم در بالاترین حد ممکن قرار داره ولی آنچه که ما در صحنه می‌بینیم عکس این واقعیت است که به آن اشاره کردید و فساد حکومتی در ایران در این شرایط نه تنها کمتر نشده بلکه خیلی هم بیشتر شده چرا؟ چون:
«رژیمی که با ۴۰ سال جنایت به ته خط رسیده و وقتی بوی سرنگونی به مشامش می‌رسه مثل همه دیکتاتورها و جانی‌ها… بیشتر و بیشتر به فکر خودش و جمع و جور کردن وسایل و آماده کردن الزامات فرارشه مثل شاه و خاندانش که وقتی بوی سقوط رژیم را شنیدن میلیاردها دلار پول این مملکتو به خارج فرستادن پس این غارت نه تنها کم نمیشه بلکه برعکس این چپاول حتی به صورت دولتی و رسمی هم تشدید می‌شه.
پرسش: مگه خامنه‌ای نمی دونه که این افشاگری‌های رسمی به ضرر نظامه؟ پس چرا جلوی اونو نمی گیره؟ چرا جلوی این فساد افسار گسیخته رو که خشم مردم را بیشتر می‌کنه؛ نمی گیره؟
محمد رضا مرادی: بله‌تردیدی نیست که افشای فساد درونی رژیم توسط خودشون حتی در همین حد محدود نیز در موقعیت انفجاری جامعه پیامدهای خطرناکی برای نظام داره ولی خامنه‌ای:
ـ اولاً توان مهار جنگ قدرت باندهای درونی را ندارد.
روزنامه جهان صنعت (۲۷ تیر) می‌نویسد: «… به‌نظر می‌رسد شرایط موجود بیش از آن که نشان‌دهنده یک جنگ اقتصادی با دیگر کشورها باشد، مؤید یک جنگ کاملاً داخلی است که هر ذی‌نفعی به‌دنبال به‌دست آوردن غنایم جنگی در آن است…».
ـ دوما: مساله بسیار آشکارتر و بی پرده‌تر از این حرف‌هاست که بشود پنهانش کرد.
ـ این هم نشانه دیگری از بن بست‌های لاعلاج این رژیمه یعنی کار از دست خامنه‌ای مانند مهار سایر بحران‌های این رژیم خارج است و نمی تونه جلوشو بگیره و گر نه می‌گرفت.
ـ سوما: خامنه‌ای خودش و خاندانش و تمامی سران سپاه دزد اصلی هستن و آگه بخواد جلوی فساد رو بگیره قبل از همه باید یقه خودش رو بگیره… خودشون در رسانه‌های همین رژیم می‌نویسند که اگر قرار است با فساد مبارزه شود در درجه اول باید به فساد در نهادهای وابسته به خامنه‌ای رسیدگی کرد.
در اینجا خلاصه‌ای از گزارش خبرگزاری رویترز از فساد مالی خامنه‌ای رو براتون میخونم:
رویترز: خامنه‌ای یک امپراتوری ۹۵ میلیارد دلاری را کنترل می‌کند.
خبرگزاری رویتر روز دوشنبه ۲۰ آبان ۹۶ گزارشی تحقیقی را منتشر کرده‌است که به نوشته آن خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نظارت بر سازمانی را به نام «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» برعهده دارد که میزان دارایی‌های این سازمان «بالغ بر ۹۵ میلیارد دلار» تخمین زده می‌شود.
به نوشته رویترز، «این رقم چیزی حدود چهل درصد بیشتر از صادرات نفتی ایران در سال گذشته است» و «حتی از ثروت اندوخته شاه سابق ایران هم پیشی می‌گیرد.»
رویترز می‌نویسد که این ستاد «در شش سال گذشته به یک بازوی عظیم اقتصادی تبدیل شده» و می‌افزاید که «کنترل این امپراتوری عظیم اقتصادی تنها دست یک نفر است و او خامنه‌ای است.»
پرسش: اگر مشکل اقتصاد در ایران اصلاح بشه؛ این فساد دولتی هم حل وفصل میشه؟ چون عده‌ای میگویند اگر رژیم بتواند معضلات اقتصادی را حل کند، می‌تواند با فساد هم مقابله کند؟
محمد رضا مرادی: همین غارت گران و چپاول گران و آقازاده‌ها؛ تمامی زیرساخت‌های تولید صنعتی و تولید کشاورزی را منهدم کرده‌اند. زیرساخت‌های استراتژیک مملکت را از بین برده‌اند. رودخانه‌ها و دریاچه‌ها را خشک کرده‌اند. سرمایه کشور را درون جنگهای منطقه‌یی ریخته و نابود کرده‌اند.
حسین عبده تبریزی، یکی از کارشناسان اقتصادی رژیم، می‌گوید:
«اگر ما ۳ نفر از بهترین کارشناس‌های اقتصادی جهان را هم بیاوریم، نمی‌توانند کاری برای بهبود اقتصاد ایران انجام بدهند چون در ایران قدرتهایی وجود دارند که مانع پیاده شدن هر طرح اصلاحی برای تغییر وضعیت اقتصاد ایران می‌شوند از دولت پنهان (یعنی سپاه پاسداران) گرفته تا دیگر قدرتهای فائقه در بالاترین نهادهای رهبری کننده نظام!» و این، یعنی این‌که مشکل اقتصاد ایران در بنیاد خودش، یک مسأله صرفاً اقتصادی نیست بلکه با یک مشکل سیاسی در بالاترین ارکان قدرت نظام درگیر است»!
مشکل اصلی اقتصاد ایران، «اقتصادی» نیست بلکه «سیاسی» است! و قبل از تحریم خارجی به عفونت داخلی اقتصاد کشور برمی‌گردد و ویروسی که آخوندها به جان آن انداخته‌اند، ویروس فساد دولتی!
اما همین بحرانهای اقتصادی دقیقاً سوخت بالابردن ظرفیت انفجاری جامعه را تأمین میکنه.
توفان در راه است! یک انفجار بزرگ اجتماعی در کمین است. ارتش گرسنگان آماده قیام است!
این عبارات و دهها عبارت دیگر نظیر آن بطور مستمر ورد زبان مقامها و مهره‌های رژیم است و رسانه‌های حکومتی را پر کرده است.
پرسش: قیمت این چپاول را مردم فقیر ایران می‌دهند پس چکار میشه کرد؟ چطور می‌شه با این فساد در افتاد؟ و اونو متوقف کرد؟
محمد رضا مرادی: این رژیم هرگز نه می‌خواد و نه می‌تونه با فساد مبارزه کنه.
خیمه این نظام بر روی خامنه‌ای و بیت خامنه‌ای و سپاه پاسداران سوار شده و این عناصر همان عناصر اصلی و سر چشمه فساد هستند… خامنه‌ای و خاندانش و سپاه وقتی دیگه غارت و دزدی نکنن که دیگه دیکتاتور نمی شن دیگه خائنین به ملت نیستن بلکه خادمین ملت می‌شن.
تا این نظام ولایت هستش انتظار حل این مساله توسط خود سران این نظام مطلقاً شدنی نیست
پس تنها راه حل در سرنگونی است. و این کاریست که قیام آفرینان در شهرهای شورشی و اقشار مختلف این مردم و کانون‌های شورشی و این مقاومت در این میهن به آن مشغولند. پاسخ را مردم ایران در قیام مردم و مقاومت سازمانیافته آن با تشکیل شوراهای مقاومت و کانون‌های شورشی می‌بینند. واقعیت این است که مردم در قیام دیماه ۹۶ با شعارهای «مرگ برخامنه‌ای و مرگ بر روحانی»، «اصلاح‌طلب اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا» و «آخوندها حیا کنید مملکت رو رها کنید» مهرباطل بر تمامیت حکومت و باندهای درونی آن زده و خواهان سرنگونی آن شدند.
پرسش: شنیدم به دلیل اینکه فساد حکومتی آقا زاده‌ها قبل از تحریم‌ها زیاد بوده /تحریم‌ها تاثیری زیادی روی اقتصاد ندارد در این مورد اگر درست شنیده‌ام توضیح دهید؟ باتوجه به اینکه فساد دولتی و حکومتی بر کسی پوشیده نیست ، راه کار چیه؟
محمد رضا مرادی: فساد آقازاده‌ها قبل از تحریم بوده بعد از تحریم مطمئن باشید تشدید شده و همینطور که گفتم وقتی این نظام به دوران پایانی خودش نزدیک می‌شود ، اینها آماده سازی می‌کنند برای روز سرنگونی . بنابراین با تحریم و بی تحریم در هر صورت چون که حاکمیت دست این نظام و اقازاده ها هستش پس بر ابعاد چپاولشان می‌افزایند و کم نمی‌شود و اضافه خواهد شد .
پرسیدید راه کار چیه؟ راه کار به هیچوجه دردرون این رژیم و چشم دوختن به این رژیم و حتی چشم دوختن به بیرون این رژیم برای حل و فصل بحران‌ها و مشکلات اقتصادی و مقابله با این فساد و ابعاد نجومی این چپاول نیست پاسخ فقط و فقط در قیام و قیام آفرینان کانونهای شورشی شهرهای شورشی و مردم حاضر در صحنه هستش که حقوق خودشان را از این حکومت از سران این نظام از این آقازاده‌ها و تمام دارودسته هاشان چه کار کنند بگیرند که انشاالله به قطع و یقین آن روز دور نیست دیر هم نیست انشاالله ما با روندی که قیام ۹۶ به صورت گسترده و تسلسلی رو به پیش درحال حرکت هست و همه جهان هم به آن اذهان می‌کنند انشاالله ما هم شاهد این هم خواهیم بود که روزی انشاالله برسد که مردم ایران شاهد پایان دادن و مهر ابطال زدن بر این فساد و غارت گسترده در این مملکت خودشان باشند .
مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342

تحریم دو مرحله ای آمریکا فشارش روی مردم است یا رژیم آخوندی؟ گفتگو با علیرضا معدنچی



تحریم دو مرحله ای آمریکا فشارش روی مردم است یا رژیم آخوندی؟حتما دراین مورد زیاد شنیده اید وبخصوص تبلیغات رژیم روی این موضوع متمرکر است که اگر تورم و گرانی و کمبود است، علتش تحریم های اعمال شده توسط آمریکا است و…آیا این واقعیت دارد؟ یعنی طی این چهاردهه همیشه تحریم بوده که وضعیت به این شکل درآمده ؟ برای پاسخ به این موضوع آقای علیرضا معدنچی طی گفتگویی با شبکه تصویری ایران آزادی آن را مورد بررسی قرارداده و به سئوالات پاسخ میدهد.
پرسش: این که گفته می‌شود تحریمها در دو مرحله علیه رژیم اعمال می‌شود، این دو مرحله چیست و در هر مرحله چه مواردی و چه کالاهایی تحریم می‌شود؟ و از چه زمانی شروع میشه؟
علیرضا معدنچی: دومرحله تحریم‌ها یکی‌اش باصطلاح مرحله اوله که ۱۳ مرداد یعنی همین حدود دوهفته دیگر عملی می‌شود و یکی سه ماه بعد در تاریخ ۱۳ آبان است.
یکی از مقامات وزارت خارجه امریکا بنام برایان هوک، که سرپرست تیم آمریکا هست برای گفتگو با کشورهای اروپایی گفته تحریم‌های امریکا علیه رژیم ایران از روز ۴ اوت که در واقع همان ۱۳ مرداد می‌شود این بخش اول هست و بخش دوم روز ۴ نوامبر یعنی روز ۱۳ آبان به مرحله اجرا گذاشته می‌شود . بخش اول شامل تجارت خودرو تجارت فلزات هست و بخش دوم شامل تحریم‌های نفتی و تحریم‌های بانکی هست که امریکا اعلام کرده که همه کشورها و شرکت هائی که بعد از ۱۳ آبان با رژیم ایران همکاری اقتصادی داشته باشند اینها مشمول مجازات‌های امریکا خواهند شد
خبرگزاری فرانسه درگزارشی گفته بود که اولین بخش تحریم‌ها علیه شرکت‌های تولید کننده خودرو و سازنده هواپیماهای مسافر بری در ۱۵ مرداد اجرا خواهد شد.
در چهارم نوامبر یعنی (۱۳ آبان) دولت آمریکا تحریم‌هایش را علیه بخش انرژی یعنی (نفت، گاز و پتروشیمی) اعمال خواهد کرد و خبرگزاری فرانسه گفته دولت امریکا خواهد کوشید واردات نفت خام از ایران راکاهش بدهد و به صفر برساند و همچنین مبادلات مالی در این بخش را هم هدف تحریم‌ها قرار خواهد داد.
بعد از این تاریخ، یعنی بعد از ۱۳ آبان دولت آمریکا تحریم‌هایش را در بخش مالی همانطور که گفتیم اجرا می‌کند و تا جلوگیری بکند از مبادلات مالی با نهادها و فعالان نظام مالی ایران از جمله بانک مرکزی ایران و محروم کردن رژیم از خدمات مالی نظام بانکی که معروف است به سویفت به اجرا خواهد گذاشت.
آمریکا بین سه ماه تا شش ماه به شرکت‌هایی که با ایران قرارداد امضا کرده‌اند، فرصت می‌دهد که این قراردادهای خودشان را لغو بکنند و از امضای هر گونه قرارداد جدید اقتصادی پرهیز بکنند، در غیر این صورت این شرکت‌ها مواجه با مجازات‌های دولت آمریکا خواهند شد.
پرسش: ‌ هدف از این تحریمها چیه؟ و از رژیم چی می‌خوان؟
علیرضا معدنچی: ترامپ ۴ شرط قبل از خارج شدن از برجام اعلام کرده بود و گفته بود که برای اینکه مذاکره با برجام به نتیجه برسد این ۴ تا شرط را رژیم بایستی اعمال بکند و به مرحله اجرا بگذارد
اولاً، بایستی اروپا از ایران بخواهد که اجازه بازرسی‌های نظامی را در همه سایت‌های مورد درخواست بازرسان بین‌المللی آژانس اجازه بدهد.
دوم، اینکه رژیم بایستی ضمانت بکند که هرگز حتی به تملک سلاح هسته‌ای نزدیک هم نمی‌شود.
سوم، بایستی بر خلاف این توافق هسته‌ای مفاد آن نبایستی بر خلاف برجام که مدت تعیین کرده برجامی که در آینده تصویب می‌شود یا هر قراردادی که بجای برجام می‌آید نبایستی تاریخ انقضا داشته باشد و تمامی مسیرهای ایران برای دستیابی به بمب، نه برای ده سال که در برجام گفته شده بلکه برای همیشه بسته شود
چهارم، موشک‌های دوربرد و برنامه‌های تسلیحات اتمی، این‌ها جدائی ناپذیر هستند و هر گونه ساخت و آزمایش موشک توسط رژیم بایستی مشمول تحریم‌های شدید شود.
بعد از اینکه رئیس جمهور آمریکا از برجام خارج شد روز ۳۱ اردیبهشت مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا این شروط ۴ گانه را بسط داد و ۱۲ شرط اعلام کرد که به این شرح است:
۱٫ رژیم ایران باید همه جنبه‌های نظامی فعالیت‌های هسته‌ای خودش را به آژانس اتمی اعلام بکند.
۲. رژیم ایران باید غنی‌سازی را به طور کامل قطع کند و هیچوقت دنبال بازپردازی پلوتونیم نرود. این شامل بستن رآکتور آب سنگین هم هست. یعنی آب سنگین اراک.
۳. رژیم ایران باید به بازرسان آژانس انرژی اتمی اجازه دهد بصورت بی قید و شرط هر موقعی که خواستند از همه پایگاه‌ها در همه نقاط این کشور بازرسی کنند.
۴. رژیم ایران باید توسعه برنامه موشکی بالستیکی خودش را و پرتاب موشک‌هایی که قابلیت حمل سلاح هسته‌ای دارند اینها را متوقف کند.
۵. رژیم ایران باید همه شهروندان آمریکا و همین‌طور شهروندان دیگر کشورهای هم‌پیمان ما را آزاد کند.
۶. رژیم ایران باید حمایت از “گروه‌های تروریستی” را متوقف بکند از جمله حزب‌الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی.
۷. رژیم ایران باید استقلال عراق را به رسمیت بشناسد و اجازه بدهد شبه‌نظامیان شیعه عراق یعنی حشد الشعبی خلع سلاح بشوند.
۸. رژیم ایران باید حمایت از حوثی‌های یمن را متوقف بکند.
۹. رژیم ایران باید همه نیروهای تحت امرش را از سوریه خارج بکند
۱۰. رژیم ایران باید حمایت از طالبان و دیگر سایر گروه‌های تروریستی را در افغانستان متوقف بکند.
۱۱. رژیم ایران باید به حمایت نیروی قدس سپاه از گروه‌های تروریستی و هم‌پیمانان نظامی خودش و شبه‌نظامی‌اش پایان دهد.
۱۲. رژیم ایران باید به تهدید همسایگان خودش که بیشترشان هم‌پیمان آمریکا هستند پایان دهد. از جمله تهدید ویران‌کردن اسرائیل و پرتاب موشک به عربستان و امارات.
پرسش: می‌گن اگر تحریم بشه، قحطی می‌شه؛ آیا این حرف واقعیه؟ من درآمد آزاد دارم و همین الان درآمدم پاسخگوی هزینه مخارجم نیستش ترس از این دارم اگرتحریم ها اعمال بشود از آنجا که بازار هم قفل شده و الان هم از پس انداز دارم روزگار می‌گذرانم سرنوشت ما چه خواهد شد؟
علیرضا معدنچی: ایشان صحبتی که کردند شامل چه درصدی از مردم ایران می‌شود چند میلیون نفر واقعیت اینه بیش از نیمی از مردم ایران دچار همین مشکل هستند. اولاًاجازه بدهید من تسریع بکنم این تحریمی که روز ۲۲ اردیبهشت، وزارت خارجه آمریکا رسماً اعلام کرد ش مواد غذایی و دارویی شامل تحریم ها نمی‌شود.
بنابراین شایعاتی که از سوی حامیان رژیم دامن زده می‌شود اگر تحریم بشود قحطی می‌شود و اینها شایعات است. چون از یکطرف رژیم اعلام می‌کند که در زمینة مواد اصلی غذایی و بخصوص گندم به خودکفایی رسیده‌ایم و از طرف دیگر مدعی است که ۸۵ درصد از داروها در داخل ایران تولید می‌شود. خوب حالا اگر از جنبه‌های از تبلیغاتی که بگذریم. همانطور که عرض کردم تحریم‌ها شامل مواد غذائی و دارو نمی‌شود اما سوالی که من از این هموطنان کردم این است که چه درصدی از مردم ایران این وضعیتی که شما توصیف می‌کنید را دارند بنابر آمارهای خود رژیم بیش از ۴۰ درصد از مردم ایران دچار فقر شدید هستند و بسیاری از میلیونها خانواده‌ها زیر خط فقر زیر خط بقا حتی زندگی می‌کنند یعنی نان برای خوردن ندارند
مگر شرایطی که هم اکنون در بخش وسیعی از کشور حاکم است. از جنوب خراسان تا سیستان و بلوچستان تا هرمزگان تا هر جای کشور که شما نگاه بکنید بسیاری از نقاط کشور خوب در واقع این یک قحطی و اگر قحطی نیست پس این وضعیت چیست؟
یکی از زنان هموطنمان بطور خیلی دردناکی توی تلویزیون رژیم می‌گفت که بچه‌ها نان می‌خواهند و از آنجائیکه من نان ندارم به آنها بدهم آنها را با کتک می‌خوابانم تا از من درخواست نان نداشته باشند خوب میلیونها نفر از مردم کشور نان برای خوردن ندارند. حتی آب آشامیدنی ندارند. الان قیام هائی که ما شاهد آنها هستیم در خرمشهر در کازرون و جاهای دیگر خب این قحطی آبه که بدتر از قحطی نان هم است خوب این یکطرف اصلاً خود مهره‌های رژیم بارها اعتراف کرده‌اند این وضعیت اقتصادی موجود این بحران اقتصادی ۸۰ درصدش هیچ ربطی به تحریم‌ها نداره بلکه نتیجه فساد و یا بقول خودشان سوء مدیریت هستش سوء مدیریت اسم شیک فساد و دزدی هستش شما ببینید در همین چند روز پیش دولت ۲۰ میلیارد دلار ارز به قیمت دولتی یعنی ۴۰۰۰ و دویست تومان فروخت اینهائی‌که نصیب چه کسانی شد خودشان الان میگویند نصیب باندهای مافیائی شد که شریک دولت هستند و اینها ارز ۴۰۰۰ و دویست تومانی را از رژیم گرفتند و رفتند موبایل وارد کردند با قیمت ارز ۴۰۰۰ و دویست تومانی ۷۰۰۰ تومان و ۸۰۰۰ تومان فروختند یا سایر کالاهائی‌که وارد کردند و اینطوری فروختند یا اصلاً دلار آزاد فروختند وطبق گفته خودشان طی همین چند روز چند نفر محدود چند تن سکه طلا خریداری کردند خب اینها چه کسانی هستند اینها در زمان همین اتفاق افتاد این فقر و فلاکت و بدبختی که هست مگر به خاطر تحریم بوده که این وضعیت ایجاد شده؟ نه اینها در شرائط غیر تحریم بوده است؟
اقتصاد پویا ۳۱ تیر:
سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس در روزنامه همین اقتصاد پویا که چاپ شده نوشته که التهاب در بازار نتیجه سوء مدیریت ها در کشور است نه خروج آمریکا از برجام خوب این وضعیتی است که حاکمه . در مورد این هموطنی که سؤال کردند خب بله کتمان نمی‌شود کرد که تحریمها ممکنه که این فشار را مضاعف بکند اما اگر که دشمن رژیم است اگر رژیم هستش که مسئول همه بدبختی گرسنگی و فلاکت مردم ماست همان مردم اینها ترجیح می‌دهند که یک مقدار فشار بیشتر تحمل بکنند تا این رژیم که مثل بختک به جان مردم افتاده این کنار برود و کنار زده بشود. البته تحریم‌ها خودش مستقیماً منجر به سرنگونی رژیم نمی‌شود اما رژیم را هرچه بیشتر تضعیف می‌کند و این حامیان رژیم هستند که اینجوری می‌خواهند وانمود بکنندکه فشار تحریمها بر مردم می‌آید بله ممکنه بخشی از این فشار به مردم بیاید ولی این مردم همان مردمی هستند که در دوران مشروطه که صد سال صدو بیست سال پیش می‌گفتند ما حاضریم یونجه بخوریم و مشروطیت بگیریم این مردم بقول خانم رجوی همچنان که گرسنه نان هستندگرسنه آزادی هستند و حاضرند برای رسیدن به آزادی فشار بیشتری را هم تحمل بکنند .
این رو بایستی مطرح کرد که این سؤال را بپرسیدکه دشمن مردم ایران چه کسانی هستند این را خود مردم جواب دادند در کوچه و خیابان که« دشمن ما همینجاست الکی میگن امریکا » دشمن رژیم آخوندی هستش دشمن همین نظام دیکتاتوری حاکم نظام ولایت فقیه هست این نظام منحوس که کشور ایران را با این همه ثروت دچار همچنین فقر و فلاکتی کرده و بنابراین در شرائطی که قیام هستش و رژیم از این می‌ترسد این تحریم‌ها مردم را اگر که فشار به مردم هستش مردم را بر می‌انگیزد و علیه رژیم و رژیم هم از این بشدت می‌ترسد که اگر دقت کرده باشید یکروز در میان روحانی یا نوبخت صحنه می‌آیند و میگویند ما هیچ نگرانی از تحریم‌ها نداریم انبارهامان پر هست و مردم نگرانی نداشته باشند کسانی که میگویند مردم نگرانی نداشته باشند خودشان از مردم نگران هستند. برای اینکه مردم ایران رژیم را بزیر بکشند و رژیم را سرنگون بکنند.
پرسش: رژیم می‌گه ما در برابر تحریمها از طریق اروپا و روسیه و چین می‌توانیم تحریم‌ها رو دور بزنیم. این حرف تا چه اندازه واقعیه؟
علیرضا معدنچی: این حرف واقعی نیست. چون اروپا هم در واقع ۴ شرطی را که برای همکاری با رژیم دارد و اعلام کرده در واقع همان ۴ شرطی هست که رئیس جمهور امریکا اعلام کرد بنا براین رژیم اگر از پذیرش شروط اروپا سر بزند اروپا هم حاضر به همکاری نیستش .
چهارشرط عبارتست از: رژیم دست از برنامه موشکی خودش برداره، به بازرسا اجازه بازرسی هر موقع خواستن از مراکز نظامی و غیر نظامی خودش را بدهد ، دست از دخالت در کشورهای دیگر بردارد، همچنین حقوق بشر را آنچنانکه مد نظر دنیا هست برسمیت بشناسد .
بنابراین بسته اروپا هم که اینروزها صحبت از آن است که اگراین شروط را بپذیرید ما هم امتیازات اقتصادی که شامل تجارت محدود با شرکت‌های کوچک اروپائی‌هست با رژیم را می‌دهیم اما رو آوردن رژیم به روسیه بیشتر و اساساً ناشی از این است که نتوانسته به این خواسته اروپائی‌ها جواب بدهد و تا حدود زیادی از اروپا نا امید شده، خودشان میگویند بسته اروپائی ‌پوچ بود در مورد اینکه چگونه رژیم از نا امیدی از اروپا رفته سراغ روسیه حرف‌های یکی از اقتصاددان های رژیم که چند روز پیش توسط تلویزیون رژیم صحبت می‌کرد قابل توجه هستش.
یکی از کارشناسان اقتصادی رژیم به نام متقی در تلویزیون رژیم گفت:‌ «ما در شرایط تهدید هستیم در شرایط تهدید ناچاریم که شکل بندی‌ها و الگوی رفتار سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم بنابراین نگاه به شرق و سیاست ائتلاف تغییر پیدا میکنه». یعنی از آنجائیکه ما نمی‌توانیم پاسخ مثبت بدهیم به اروپا ناچاریم و از روی ناچاری مجبور شدیم برویم سراغ روسیه و الگوی رفتار سیاسی خودمان را تغییر بدهیم و درائتلاف سیاسی خودمان تجدید نظر بکنیم البته این رفتن به روسیه و آویختن به اروپا در واقع دعوائی ست که بین دو باند جریان دارد باند روحانی همچنان معتقد که باید رفت طرف اروپا و از روسیه آبی گرم نمی‌شود و باند خامنه ائی می‌گوید از اروپا آبی گرم نمی‌شود و باید رفت و آویخت به روسیه .
پرسش: شنیدم که حتی روسیه هم به دلیل عواقب تحریم‌ها؛ حاضر به معامله و سرمایه گذاری در ایران نیست؛ آیا درست است؟
علیرضا معدنچی: بله همین طور هست شرکتهای روسی همچنین شرکت روسی گاز دیترم و یک شرکت دیگر اینها از شراکت با رژیم سرباز زدند بخاطر اینکه از تحریم‌های امریکا می‌ترسند و این تحریم‌های امریکا ممکنه دامن آنها را هم بگیره بنابراین رسماً اعلام کردند که از همکاری با رژیم معذور هستند .
از طرف دیگر ولایتی چند روز پیش به روسیه رفته بود و در مسکو مدعی شد که ما یک زمینه همکاری ۵۰ میلیارد دلاری با روسیه داریم و این رقم خیلی گنده بود اصلاً میزان تبادلات رژیم با روسیه پارسال دو میلیون دلار بود و اینکه چطور دومیلیون دلار به ۵۰ میلیارد دلار یکدفعه جهش پیدا کند خوب این معلوم بود لاف و گزافه اما همین مطلب را سخنگوی کرملین سخنگوی رسمی روسیه آمد و اظهارات ولایتی را رد کرد چرا این اظهارات را رد کرد اول از طرف امریکا اولاً همانطور که اقتصاددانان رژیم گفته بودند اصلاً روسیه چنین طرفیتی ندارد که ۵۰ میلیارد دلار مثلاً بخواهد چنین مراوادات اقتصادی با رژیم داشته باشد اما آن اینجوری آمد تکذیب کرد و گفتش که پوتین، برای سرمایه گذاری در ایران آمادگی ندارد و نمی‌تواند و او گفت نمی‌توانم این مساله را تأیید کنم خوب این یک تودهنی بود به رژیم و در واقع خود باند روحانی هم اینرا مایه تمسخر ولایتی کردند. از جمله عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت احمدی نژاد با اشاره به این حرف در تاریخ ۲۲ تیر گفتش حرفهای ولایتی را باید باور کنیم یا حرف سخنگوی پوتین را. ولایتی بعد از سفر به روسیه رفت به چین واین سیاست باصطلاح نگاه به شرق شامل هم روسیه هم چین می‌شود اما جالبه که هیچ خبری از رفتن به روسیه و ولایتی به چین و نه از برگشتنش نشد و آنجا چی شد هیچ خبری از این نزدند یعنی اینکه چین کاملاً دست خالی ولایتی را برگرداند دلیلش هم مشخصه چون چین صدها میلیارد دلار با امریکا تبادلات تجاری دارد و هیچگاه حاضر نیست این را فدای چند میلیارد دلار مبادلات تجاری خودش با رژیم بکند.
پرسش: چرا مجاهدین خواهان تحریم هستند؟ آیا با تحریم رژیم سرنگون می‌شود؟
علیرضا معدنچی: باید سؤال کرد که دشمن کیه؟ این سؤال را البته مجاهدین از ۳۰ خرداد سال ۶۰ جواب داده‌اند که دشمن اصلی مردم ایران دشمن حرث و نسل مردم ایران رژیم خمینی هست و بس و طی این مدت هیچ چیزی اینرا تغییر نداده نه جنگ ایران و عراق که در واقع سر پوش جنگ اصلی رژیم جنگ اصلی خمینی با مردم ایران و مقاومت اینرا تغییر نداد و نه طی این مدت که مجاهدین زیر سخت‌ترین فشار امریکا بودند و در جنگ اخیر سخت‌ترین و مهیب‌ترین بمبارانها علیه پایگا ههای ارتش آزادیبخش در عراق صورت گرفت اما این هم باعث نشد که مجاهدین فراموش بکنند دشمن اصلی مردم ایران رژیم هست و بس. همین را امروز هم مردم کوچه و خیابان به رساترین صورت فریاد می‌زنند اصلاً هم اینکه مردم میگویند:‌ «دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست!» از روی تجربه خونین ۴۰ سال در آمده حالا ببینید که این حامیان رژیم تلاش می‌کنند این درک و دریافت مردم را که با گوشت و پوست به آن رسیده‌اند را مخدوش بکنند یا مردم اصفهان رفتند در نماز جمعه پشت کردن به آن نماز ریاحی و ضد اسلامی باصطلاح نماز جمعه رژیم و گفتند: «پشت به دشمن رو به میهن». آن‌ها همین رژیم آخوندیه همین آخوندا همین باصطلاح نمایشات مذهبی و اسلامی به هرحال این دیگر نیازی نیست به توضیح که دشمن کیه / بنابراین چه آنزمانی که حامیان این رژیم سعی می‌کردند و می‌گفتند در زمان جنگ ایران و عراق که دشمن عراقه و دست در دست پاسدران باید با عراق جنگید و الان با همان منطق میگویند باید در مقابل تحریم‌ها از این رژیم دفاع کرد و اینها در حالیکه خودشان باصطلاح از غارت همین مردم پولشان از پارو بالا میره فریبکارانه سنگ مردم را به سینه می‌زنند اینها متحد رژیم هستند و اینها با این توجیهات می‌خواهند این رژیم بماند.
موضع مجاهدین موضعی بغایت ملی مردمی و انقلابی است و منطبق هست با خواسته مردم ایران که میگویند دشمن ما هیمنجاست یعنی رژیمه.
خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت در همان روزی که رئیس جمهور آمریکا خروج امریکا از برجام را اعلام کرد از آن استقبال کرد.
اما در پاسخ به سؤال بعدی که پرسیده بودند آیا تحریمها موجب سقوط رژیم می‌شود یا نه؟
نخیر تحریم‌ها به تنهایی موجب سقوط رژیم نمی‌شود. و ما برای سقوط رژیم چشم به این تحریم‌ها ندوخته ائیم ما در شرایطی که قیام هست بعد از قیام دی ماه ما هر روز د ر میهنمان استمرار قیام را می‌بینیم و همین نشان می‌دهد که مردم ایران بپا خواسته‌اند برای سرنگونی این رژیم این تحریم‌ها شرائط سرنگونی رژیم را فراهم میکنه.
پرسش: رابطة تحریم‌ها با اف ای تی اف و اینکه که الان رژیم ملاها و خامنه‌ای از بابت اف ای تی اف در تنگنا قرار گرفته‌اند چیه؟
علیرضا معدنچی: اولاً که ‌ FATF یا اف ای تی اف یک معاهده بین المللی هست که الان ۱۸۰ کشور دنیا شامل رژیم آخوندا و کرهشمالی می‌شود به هم پیوسته‌اند و در واقع این پیوستن به این کنوانسیون الزامی برای همه کشورهای عضوسازمان ملل متحد و این کنوانسیون خلاصه‌اش اینه که :
اولاً مراودات بانکی این کشورها بایستی شفاف باشد و د رمعرض دید این کنوانسیون قرار داشته باشد که کشورها نتوانند پولشوئی بکنند و همچنین این کنوانسیون تأمین مالی تروریسم را برای کشورها ممنوع می‌کند و اگر کشورها قصد داشته باشند از طریق سیستم بانکی باصطلاح گروه‌های تروریستی را کمکی بکنند توسط همان معاهده لو می‌روند و در مقابل بازخواست و تحریم قرار می‌گیرند .
معاهده اف ای تی اف ربطی به تحریمهای آمریکا ندارد، اما اگر رژیم از پیوستن به FATF سر باز بزند و در لیست سیاه آن قرار بگیرد. کما اینکه در لیست سیاه بود و الان به اش مهلت داده‌اند و آورده‌اند در لیست خاکستری و به آن مهلت ۳ ماهه داده‌اند و اگر باز برود در لیست سیاه اتوماتیک تحت تحریم هائی‌قرار می‌گیرد که به گفته بعضی از کارشناسان رژیم سخت‌تر از تحریمهای آمریکاست. چون درآنصورت هیچکدام از کشورهای دنیا و همان ۱۸۰ کشوری که معاهده FATF را امضا کرده‌اند (بجز رژیم و کرة شمالی) از هر گونه معامله و مراودات بانکی با آن خودداری می‌کنند.
رژیم یا در واقع دولت روحانی برای پیوستن به کنوانسیون FATF به مخمصه افتاده است. روند تصویب ۴ لایحه مربوط به FATF با سرعت در حال پیگیری بود و مجلس ارتجاع با کارگردانی لاریجانی دو تا از این لوایح را تصویب کرده بود، اما در لوایح بعدی که یکی لایحة پالرمو در رابطه با پولشویی و یکی لایحة منع کمک به تروریسم، ماه گذشته مجلس بر سر آن متشنج شد و بعد خامنه‌ای طی اظهارات دو پهلویی در دیدار با اعضای مجلس نسبت به خطرات پیوستن به کنوانسیون‌هایی که تحت مدیریت غربی‌ها قرار دارد، هشدار داد؛ اما کشمکش همچنان ادامه داشت و شورای نگهبان ایراد شکلی به این لایحه گرفت و گفت که موضوع قضایی است و قوة قضاییه باید نظر بدهد. اما مجمع تشخیص مصلحت وارد شد و آخوند شاهرودی طی نامه‌یی به جنتی رئیس شورای نگهبان لایحه پالرمو را مغایر با سیاستهای کلی امنیت ملی اعلام کرد. اما این نظر نه تنها به کشمکشها پایان نداد، بلکه آن را وارد مدار جدیدی کرد و باند روحانی با وارد کردن اشکالات آیین‌نامه‌یی نظر مجمع تشخیص را رد کردند.
پرسش: مردم فکر می‌کنند که خودشان باید رژیم را سرنگون کنند نظر شما چیست؟
علیرضا معدنچی: سرنگونی رژیم تنها بر عهده مردم ایران هستش. هیچ نیروئی و هیچ قدرتی در دنیا جای مردم ایران در سرنگونی نمی‌گیرد اولاً تا آنجا که به کشورهای دیگر برمیگردد خوب این رژیم منافع آنها را تأمین کرده اگر الان می‌بینید که سیاست مماشات کناری رفته اساساً بخاطر ایستادگی و مقاومت مردم ایران هستش بخاطر تلاش‌ها و سخت کوشی های مقاومت سازمانیافته یعنی مجاهدین هست که طی این سالها رژیم را افشاکردند جنایت‌هایش را دردنیا افشا کردند مثل همین توطئه رژیم برای بمبگذاری در گردهمائی‌بزرگ مقاومت در ویلپنت پاریس لو رفت و افشا شد و دیپلمات تروریستش حین ارتکاب جرم دستگیر شد و به یک رسوائی‌بزرگ برای رژیم تبدیل شده خوب همه اینها بخاطر مقاومت ایران بوده و اگر مقاومت ایران نبود اصلاً این تحریمها مطرح نمی‌شد. یکبار رهبر مقاومت گفت هیچ رژیمی از زمان قاجار تا الان نبوده که به اندازه این رژیم به منافع بیگانه خدمت کرده باشد به منافع مردم ایران ضربه زده باشد .
بنابراین آنها بطور مستقیم نفعی در سرنگونی این رژیم ندارند مگر اینکه الان مردم ایران برخواسته اند مگر اینکه الان تمام مردم ایران قیام کرده‌اند علیه این رژیم و سرنگونی این رژیم در چشم انداز قرار گرفته آنها خوب ناچار شدند تمام این سالها بیایند و به این واقعیت گردن بگذارند همانطور که در موضعگیری خانم مریم رجوی هم دیدیم بنابراین اصلاً اینطور نیست که مثلاً کسی فکر بکند مردم ایران نشسته‌اند دست روی دست گذاشته‌اند که دیگران بیایند سرنگون کنند دیگران اگر بیایند سرنگون بکنند سرنوشت مردم ایران می‌شود مثل سرنوشت مردم عراق ولی بدبختی عراق این بود که آلترناتیوی نداشت درحالیکه الان در ایران آلترناتیوی هست یک نیرو و بدیل قدرتمنده سیاسی جوشیده از اعتبار و شناخته شدگی بین المللی برخوردار هست و آنهم شورای ملی مقاومت و نیروی محوری آن سازمان مجاهدین خلق ایران و با این نیرو هست که چشم انداز ایران روشن و تابناک هستش و با وجود چنین نیروئی ما از تحریم هائی‌که علیه این رژیم اعمال می‌شود استقبال می‌کنیم ولو اینکه قدری فشار به مردم ایران هم بیاید مردم ایران اینرا پذیرفته‌اند و با جان و دل حاضرند این بها را بپردازند چون این غده سرطانی این طاعون شرش از سر مردم ایران و از سر تمام مردم منطقه کم بشود.
پرسش: چرا رژیم به اف ای تی اف تن نمی‌ده؟
علیرضا معدنچی: چون کنوانسیون FATF از یک طرف خواهان شفافیت در حسابهای بانکی است و کشوری که عضو آن می‌شود دیگر نمی‌تواند پولشویی کند و مراودات بانکی‌اش در معرض دید اعضای FATF خواهد بود و همچنین FATF تآمین مالی تروریسم را ممنوع می‌کند و رژیم نمی‌تواند به حزب الله کمک کند.
در مورد این که چرا رژیم از شفافیت مالی می‌ترسد؛‌ خبرگزاری دولتی ایرنا ـ ۳۰ تیر: نوشته است: با نگاهی به تحولات سیاسی اخیر و مواضع جریان دلواپس می‌توان پاسخ برخی از سؤالات مطرح شده پیرامون مواضع دلواپسان در خصوص فسادهای اقتصادی را یافت و به این نکته رسید که چرا دلواپسان هرگز در خصوص مبارزه با فساد مالی و اقتصادی صدایشان بلند نمی‌شود. یکی از مسائلی که در ماه‌های اخیر جریان دلواپس به شدت با آن به مخالفت پرداخته تصویب لوایح چهارگانه است. لوایحی که بخشی از آن به شفافیت گردش مالی و مبارزه با پولشویی اختصاص دارد. با پیوستن ایران به کنوانسیون FATF تمام گردش‌های مالی و بین بانکی می‌بایست شفاف و روشن باشد. این شرایط موجب جلوگیری از هرگونه رانت، پولشویی و گردش مشکوک پول بین بانک‌های خارجی و داخلی می‌شود. همین موضوع کافی است تا برخی از کاسبان تحریم احساس خطر کنند و جریانی را در جهت مقابله با تصویب لوایح چهارگانه به راه اندازند.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342

مجاهدان آلبانی تبلوریک خشم مقدس علیه دیکتاتوری آخوندی


جاوید صالحی 
این روزها درهمه جای ایران اعتراضات وسیع مردمی درجریان می باشد. از اعتراض کامیونداران که از اول مردادماه شروع شد . واعتراضات روزانه مالباختگان که سرمایه هایی که اندوخته بودند، توسط باندهای حاکم همان دزدانی که بهشت را برای مردم می فروشند تا خودشان دراین دنیا درنازونعمت زندگی کنند. مردم اسیر ایران که نزدیک به چهل سال است که دراسارت مشتی تبهکار دین فروش به اسارت گرفته شده اند وتمام هستی ونیستی این مردم برفنا رفته یا بهتر بگوئیم درجیب گشاد زالوهای عمامه دار وتوله های آنها انباشته شده است. وبه این دلیل هرروز خشم مردم نسبت به این باندهای فاسد حکومت که البته از صدر تا ذیل آن همه یک باند فاشیستی هستند برافروخته تر می گردد وسرتاپای این رژیم ستمکار را به وحشت انداخته است اما ترس ووحشت روزافزون نه تنها از خشم مقدس مردم نیست بلکه ترس از یک نیروی سازمان یافته از یک نیروی فدارکاری است که چون ققنوس صدهابار ازخاکستر خود دوباره روئیده وتبدیل به نیرویی شده است که هرگز حکومت کثیف آخوندی یارای نابودکردن آنها را ندارد اگرچه شانس خودشان را دراین رابطه خیلی آزمودند ولی مثل همیشه سرشان  به سنگ خورد شاید به دلیل عمامه پیچ بودن سرشان زیاد درداحساس نکرده اند اما درد درون عظما وسایر سردمداران از واکنش های جنایتکارانه وزبونانه آنها هویداست وبه همین دلیل هرروز یک توطئه علیه اصلی ترین نیروی مقاومت ودر محور ومرکز آنها مجاهدان مستقر درآلبانی را تدارک می بینند که البته آب درهاون کوبیدن هست اما باید علت وریشه اصلی که آخوندها هرروز فکر وذکرشان مجاهدین شده اند را باید درگردابی که درآن دست وپا می زنند  دید وکابوس سرنگونی ولایت فقیه که با هدایت ورهبری این فرزندان رشید خلق درحال وقوع هست که خود مزدوران وسرکوبگران بدان اذعان می کنند ودادشان به هواست به نحوی که برعلیه مجاهدین خلق به سازمان ملل شکایت کرده اند که درعرف دیپلوماتیک بادودست محکم ولی فقیه توی سرخودش کوبید چون به این شگل هم جایگاه مقاومت وسازمان مجاهدین خلق را نشان می دهد که چه عزم راسخی برای سرنگونی دارد هم زوال ولایت فقیه که هماوردی مانند مجاهدین را درمقابل خود دارد 
بله مجاهدین خلق با اتکا ء به خلق محبوبشان مسولیت وتعهد دارند که آزادی را به خلق برگردانند وخورشید شکوفایی ورهایی درایران زمین را هرچه بیشتر درخشان کنند این تعهدی است که دست یافتنی است ومی توان وباید آن را محقق کرد.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342

مجاهدان آلبانی آتشی درخرمن ارتجاع

جاوید صالحی 

این روزها بعد ازمراسم بزرگ ویلپنت وشرکت ده ها هزار هموطن ، درگردهمایی مقاومت وسخنرانی پرشور رهبر اپوزیسیون خانم مریم رجوی شاهد موجی از یاوه گویی های کفتاران عمامه بسر علیه نیروهای مقاومت هستیم.گویی آتشی سوزان، تمام وجود وارکان نظام ولایت را، دربرگرفته است. که این چنین زوزه وحشت  مهره های درشت وریز خلیفه را می شنویم والبته طبیعی است،  چرا که بعد از ۳۹ سال جرم وجنایت وتبهکاری، روزگار مرگ این اهریمنان فرارسیده وبه هرشکلی می خواهند خودشان را اینطوری نشان بدهند که  هنوز حیاتی برای آنها متصور است. درحالیکه از هرگوشه این میهن اسیر فریاد مردم بپاخواسته ایران شنیده می شود وکارد به استخوان توده ها رسیده است. از دردها ورنج های مردم ناشی از بی آبی ، ریزگردها، گرانی ، تورم ، فساد، که منشا وبانی آن همین جنایتکاران آخوندی هستند.این فریاد های عصیانی هر روز گسترش می یابد وقلب ارتجاع که مسبب وبانی تمام این مشکلات هست را نشانه رفته است . یعنی خلیفه ارتجاع ولی فقیه جنایتکار خامنه ای  و  شعار مرگ براصل ولایت فقیه، مرگ بردیکتاتور، مرگ برخامنه ای مردم محروم ایران  ،جهانی را به حمایت  فراخوانده است. وبه همین دلیل دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام کردکه ما درکنار مردم ایران هستیم .
رژیم درمانده ارتجاع هار، از طریق مزدوران وعوامل دستار برسر خود، درتمام تریبون ها وشبکه های مجازی، هرجا که مجالی برای بازکردن چاک دهان کثیف شان بود، به نحو مضحکی وارد صحنه می شوند، تا به هرشکلی بتوانند علیه آلترناتیو ومقاومت ومجاهدین خلق شیطان سازی کنند. وهمه آنها یک آدرس  را می دهند مجاهدان آلبانی  که گویی خاری درپهلوی حکومت درگل مانده هستند. وبرای تسکین خود نیاز به این گندگاوچاله دهانی ها دارند. اما چه باک چون یک بار رهبر مقاومت گفت اگر ازدشمن فحش وناسزا وبرچسپ نخوریم کارمان یک جایی اشکال داشته است پس ماهم  به این جنایتکاران، این کفتاران عمامه بسر ،حق می دهیم که هرچه می خواهید تهمت وناسزا به ما بگوئید. مجاهدان آلبانی به خودمی بالند ومطمئن می شوند که راه شان درست کارشان صحیح ونبردشان عالی بوده وهرچه بیشتر باید رهبری شهرهای شورشی را در دست داشته باشند واین ناقوس مرگ رژیمی است که نفس های آخرش را می کشد 
صبح نزدیک است. درود برمجاهدان مستقر در آلبانی .
مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342