منجی؛ روایتی از گردهمایی ایرانیان در پاریس و جایگاه رئیس جمهور برگزیده مقاومت


منجی؛ روایتی از گردهمایی ایرانیان در پاریس و جایگاه رئیس جمهور برگزیده مقاومت
منجی کسی است که در سختی‌ها به یاری یک قوم، یک ملت، یک سرزمین می‌آید. منجی نشانه و علامت نجات است.
مهدی راد
از ویژگیهای یک رهبر موفق در یک جریان سیاسی این است که با احساسات اعضای آن جریان در شادی یا غم شریک باشد، و متقابلاً اعضای آن سازمان نیز از غم و شادی او غمگین و شاد شوند. همانند مخرج مشترک یک معادله با چنان پیوندی که هر چقدر هم آتش دشمن قوی باشد قادر به شکستن آن نگردد. آنگونه رهبری که وقتی اشکها بر گونه‌هایش به یاد شهیدان راه آرمانش جاری گردد، اشک‌های شنوندگانش نیز چون سیل روانه شود.
مریم رجوی، رهبری با ویژگیهایی اینگونه. گردهمایی سالیانه مقاومت ایران در پاریس نمایشگاهی وسیع از ویژگیهای اوست. آنجا می‌شود زنان و مردانی را دید که الهام گرفته از او قدرت اراده و پایداری و استقامتشان در چهره‌های مصممشان خوانده می‌شود. آنان که خستگی ناپذیر تلاش می‌کنند این بزرگترین همایش ملی ایرانیان در خارج کشور را به رفراندمی جهانی برای پیشبرد امر سرنگونی تبدیل سازند. آن‌ها که در عین حالیکه در انبوه بی حساب کارهای آن غرقند، شور و نشاط ناشی از آن نیز از چهره‌هایشان محو نمی‌شود و با طلوع مریم رجوی در افق سن، سالن به اوج می‌رسد. مریم رجوی این زن ناهمگون با زنان جهان معاصر، کلام نافذش شور یکپارچه جمعیت را بر می‌انگیزد و وقتی نگاهش را به سوی دلبندانش در شهر شرف ـ اشرف ۳ ـ بر می‌گرداند لبخند، سراسر چهره‌اش را فرا می‌گیرد و برافروختگی ناشی از افتخار و نازیدن به آنها در اشاره‌های ابرو و چشم و گونه‌هایش بارز می‌گردد.
خانم رجوی در این گردهمایی پوسته قدرت پوشالی این رژیم را می‌شکافد و درون پوسیده آن را به نمایش می‌گذارد. فاتحانه گسترش تظاهراتهای مردمش و همزمان فعالیت‌های کانونهای شورشی پرورده در دستان این مقاومت را توأم با افتخار و تواضع به رخ جهان می‌کشد و نوید پیروزی را بیش از هر کس مؤمنانه در دل‌ها می‌افکند. او کسی است که از دیرباز طنین افکنده بود که این شعله بزودی آتش مهیبی خواهد شد که همه ایران را در بر می‌گیرد، اینگونه شد و این نه یک فال بینی در شبکلاه شعبده، بلکه برخاسته از ایمانی در اعماق وجودش که در مبارزه‌یی سهمگین توأم با بهایی سنگین، با خون وخطر آن را کسب کرده است وهمچون کشاورزی با تجربه و ماهر، به ساقه و برگ و میوه‌ی بذری که کاشته یقین دارد.
مقاومت زیر بال و پر او نیز اینک دیگر به نهایت رشدش رسیده است. می‌شود گفت هیچ آزمایش و سختی در این مسیر نبود که نگذرانده باشد. سالهای خشم و دستان خالی در فاز سیاسی؛ سالهای خون و عصیان در زندان و خیابان در فاز قهرآمیز؛ سالهای ارتش آزادیبخش و رقم زدن بزرگترین ناممکن‌ها از یک طرف و از طرف دیگر خدعه و توطئه با خون و عذاب در عراق؛ و اینک چند سالی در اشرف ۳؛ دور از وطن اما مصممتر و قدرتمندتر از گذشته. آن‌ها با رژیمی در افتاده‌اند که به قول نویسنده‌ای خارجی، ایران، این بهشت خدا روی زمین را به جهنم تبدیل کرده است و برای تأمین هیزمش فرقی بین ایرانی و غیر ایرانی، شیعه و سنی، و مسیحی و مسلمان و.. نمی‌گذارد، از هر نوعش… را در تنور این جهنم می‌ریزد. آخر رژیمی است قرون وسطایی که راه حل نداشته‌اش برای کشورداری را با نظریه ولایت فقیه‌اش می‌خواهد جبران کند. بنا بر این نظریه و برای بقای حکومتش که ظالمانه اسلامیش خوانده است می‌تواند تمام جهان را به آتش بکشد، می‌شود اعدام، شکنجه، اتمی، جنگ ویرانگر وخانمانسوز، جنگ مذهبی و قومی، تروریزم و حتی اگر لازم باشد منفجر کردن مقدس‌ترین سمبلهای مذهبی را بکار بگیرد. رژیمی که دیگر البته نفسهای عمر ننگین‌اش با ضربات مستمر سیاسی و نظامی و افشاگرانه از طرف همین مقاومت و مردم همراهش به آخر افتاده است؛ بازی اصلاح طلب و اصولگرا پایان یافته است و شکست کامل هر دو جناح در ایجاد هر تغییر جدی در جامعه و رابطه مسالمت آمیز با دیگر کشورها بر همگان آشکار شده است.
رژیمی که در طول ۴ دهه حکومتش جز افزایش فقر، فساد، بیکاری، فحشا، اعتیاد، فرار مغزها، نابودی محیط زیست، از هم گسیختگی خانواده‌ها، پر شدن زندانها، اختناق بی نظیر با بیش از ۱۰۰ نوع نیروی سرکوب، فیلترینگ، سانسور در داخل کشور و به هدر دادن خون ایرانیان به همراه خون ملتهای مظلوم در منطقه در جنگهایی ویرانگر و نابود کننده … دستاورد دیگری نداشته است.
در میان این تراکم بی نظیر فاجعه، او؛ مریم رجوی قامت تمام عیار یک امید است. قدیسی با بشارت یک منجی. عصای موسی در دست، تمام مار و مورهای دجالان حاکم تا شارلاتانهای غیر حاکم را جمع می‌کند. ید بیضای او طرح ۱۰ ماده یی پیشنهادیش برای ایران آزاد فردا است که بازوی پراقتداری همچون سازمان مجاهدین خلق ایران را برای عملی ساختن آن به همراه دارد. او اولین گام ضروری درهم شکستن این کوه فاجعه را سرنگونی تام و تمام این حکومت در همه جناح‌هایش می‌داند، بر آن پای می‌فشرد و برای آن اسباب کار از کانونهای شورشی داخل کشور تا تشکیلات پولادین خارج کشور همراه با لشکر عظیمی از آزاداندیشان و سیاستمداران آزاده فراهم ساخته است. او به قول نویسندگان جهانی، جهانی را در پشتیبانی از مقاومت مردم ایران و در برابر رژیم ایران متحد ساخته است. صدای گامهای این ارتش مشترک و مقتدر جهانی که لشکر اصلی‌اش را ارتش گرسنگان تشکیل می‌دهد هر روز بیشتر و بیشتر شنیده می‌شود.
او می‌آید، نگاه ایران به او دوخته شده است و نگاه جهان به ایران، ایرانی جدید، رها و رسته از ایلغار مغول‌های اشغالگر میهن، ایرانی منادی عشق و صلح و برادری، رفاه و آسایش، آزادی و دمکراسی، حقوق بشر و در یک کلام «حاکمیت مردم». او دستش را برای چنین ایرانی به سوی همه جریانات برانداز واقعی جهت پایان بخشیدن به این دیکتاتوری دراز کرده است.

مارا درحساب های زیر دنبال کنید سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342