آرش صادقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در نامهای سرگشاده نسبت به شرایط غیرانسانی و فشارهای وارده بر زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج اعتراض کرده است.
پیشینه
آرش صادقی دانشجوی فوقلیسانس رشته فلسفه دانشگاه علامه، که بهخاطر فعالیتهای دانشجویی از تحصیل محروم و در فاصله سالهای ۸۸تا ۹۳بارها دستگیر شد، به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به ۱۹سال حبس محکوم شده است. همسر وی گلرخ ایرایی نیز به اتهام توهین به «رهبری و نظام» ولایت فقیه و مطلب انتشار نایافته علیه سنگسار؛ به شش سال زندان محکوم شده است. حال آرش صادقی که خود قربانی ظلم حکومت ولایت فقیه است، فریاد اعتراض خویش را برای زندانیان اعتصاب غذا کننده در گوهر دشت کرج، سر میدهد.
خلاف موازین حقوق بشر
آرش صادقی مینویسد: «مطلع شدم بیش از بیست روز است که زندانیان سیاسی سالن ۱۲ گوهردشت، با ضرب و شتم به سلولهای انفرادی و بعد از آن به سالن ۱۰ منتقل شدهاند. سالنی که بیش از ۴۰ دوربین در آن وجود دارد و شرایط فوق امنیتی بر آن حاکم است. در اعتراض به این انتقال، که خلاف اصول و موازین حقوق بشر و آییننامه سازمان زندانهاست، دستکم ۱۸ تن از زندانیان در اعتصاب غذا به سر میبرند.»
ضرب و شتم
آرش صادقی که خود آثار شکنجه و ضرب و شتم و اعتصاب غذا را به همراه دارد، شرایط دوستانش در گوهردشت را چنین توصیف مینماید: «در جریان جابجایی این زندانیان، گارد زندان اقدام به مداخله و ضرب و شتم شماری از زندانیان کرده است. این در حالی است که وسایل شخصی و حتی داروهای زندانیان توسط مسئولین زندان ضبط شده و با گذشت بیش از ۲۰ روز در اختیارشان قرار نگرفته است.»
دستان پشت پرده
آرش صادقی انتقال زندانیان گوهردشت به سالن ۱۰ را، تلویحا یک توطئه میداند: «گرچه این وقایع بیسابقه نبوده و پیشتر نیز در ۲۸ فروردین ۹۳ فاجعهای دیگر و در ابعادی متفاوتتر برای زندانیان سیاسی رقم خورده بود، ولی تکرار این موارد، این تصور را در ذهن متبادر میکند که این وقایع قطعاً تخلف موردی نبوده و ارادهای خاص و قاهر پشت این برخوردها است.»
زندان برای به سکوت کشیدن
فلسفه زندان در دیکتاتوری ولایت فقیه، در نامه آرش صادقی چنین برجسته میشود: «جای تأسف است که در شرایط فعلی هیچ مرجعی که پناهگاه و مأمن تظلم خواهی این زندانیان باشد وجود ندارد. زندان و حصر برای به سکوت کشیدن منتقدان میراث حکومتهای غیر دموکراتیک است.»
جبران عدم مشروعیت
آرش صادقی کارکرد زندان در نظام را به بیان دیگری نیز بازگو میکند: «با وجود اینکه بخشی از جهان این ترفندهای ضد بشری را تا حدود زیادی کنار گذاشته و با ایجاد سازمان ملل و تصویب قانون و کنوانسیونهای حقوق بشری روشهای نوینی برای رفتار حاکمان با شهروندان تعریف کردهاند ولی هنوز حکومتهایی هستند که برای جبران عدم مشروعیت به عمل بر اساس روشهایی که سدههاست مطرود شده ادامه میدهند. در دنیای متمدن شهروندان صرفنظر از وابستگی مذهبی، قومی، حزبی و طبقاتی طبق اصول اولیه حقوق بشر اندیشههای خود را به راحتی مطرح میکنند، حاکمیت را نقد میکنند و حتی میتوانند با تمامی اجزای حکومت مخالفت کنند. ولی شوربختانه در برخی از کشورها از جمله ایران قانون اساسی برای ایجاد یک دیکتاتوری قانونی تبین شده است.»
«مثال این مدعا بازداشت گسترده فعالین سیاسی، مدنی، عقیدتی و برگزاری دادگاههای چنددقیقهای و صدور احکام سنگین برای این عزیزان است.»
«مثال این مدعا بازداشت گسترده فعالین سیاسی، مدنی، عقیدتی و برگزاری دادگاههای چنددقیقهای و صدور احکام سنگین برای این عزیزان است.»
تلنگر
آرش صادقی سپس با چند سوال اعمال ولایت فقیه را به چالش کشیده و ذهن مخاطب را در برابر چند سوال قرار میدهد: «چگونه یک دستگاه قضایی میتواند با چنین تهدید و ارعابی امنیت را در کشور برقرار کند و عاقبت چنین روشهایی به کجا خواهد انجامید؟
این رفتارها با کدام اصول اخلاقی و انسانی سازگار است؟
آیا با تکیه بر انهدام روانی و شخصیتی زندانیان بهعنوان حلقه تکمیلکننده شکنجه و سرکوب میتوان به عدالت دست یافت؟» و نتیجه میگیرد: «شرح این وقایع تأسفآور است و متأسفانه حکایت از فروپاشی نظام اخلاقی حاکمان دارد. چنین رفتارهایی با منتقدان، آن هم در زندان موید این گزاره است که نظام مستقر در ایران تحمل هیچ نوع منتقد و مخالفی را ندارد. اینچنین رفتارهایی با هیچ قانون و حتی شرعی قابل توجیه نیست.»
این رفتارها با کدام اصول اخلاقی و انسانی سازگار است؟
آیا با تکیه بر انهدام روانی و شخصیتی زندانیان بهعنوان حلقه تکمیلکننده شکنجه و سرکوب میتوان به عدالت دست یافت؟» و نتیجه میگیرد: «شرح این وقایع تأسفآور است و متأسفانه حکایت از فروپاشی نظام اخلاقی حاکمان دارد. چنین رفتارهایی با منتقدان، آن هم در زندان موید این گزاره است که نظام مستقر در ایران تحمل هیچ نوع منتقد و مخالفی را ندارد. اینچنین رفتارهایی با هیچ قانون و حتی شرعی قابل توجیه نیست.»
ساحت انسانیت
آرش صادقی آنگاه برادرانش در گوهردشت را خطاب قرار میدهد: «برادرانم در زندان رجایی شهر: فروزانی مشعل آزادی و خرد و دفاع از کرامت و حرمت انسانی، بهایی دارد، به امید روزی که دیگر شاهد تعرض به ساحت انسانیت نباشیم.»
آرش صادقی
آرش صادقی