قاسم سلیمانی «فرمانده سپاه قدس» که مسئولیت کشتارهای هولناک در منطقه برعهدهی اوست صبح روز یکشنبه ۲۹ مرداد در «پانزدهمین اجلاس روز جهانی مساجد» اعلام کرد که «شبیخون تهاجم فرهنگی در جامعه ما به وجود آمده است.» [ایسنا ۲۹ مرداد ۹۶]
تهاجم فرهنگی!
اشارهی سلیمانی به مباحثی است که خامنهای از ابتدای دههی ۷۰ در درون نظام مطرح کرده بود. خامنهای طی سخنرانیای به تاریخ ۲۱ مرداد ۷۱ خطاب به بخش «فرهنگی» نظام گفته بود، «مسأله حادّ جارىِ نظام ما در سه، چهار سال اخیر ـ از بعد از جنگ تا امروز ـ یعنی ایجاد جبهه فرهنگىِ دشمن و تهاجم نوبهنو و سازمان یافته از سوی دشمن» است. تهاجمی که خامنهای از آن به عنوان «تهاجم فرهنگی» یاد میکند که بنیانهای «فرهنگی» خلافت اسلامی! را هدف گرفته است. [سایت خامنهای ۲۱ مرداد ۷۱]
شبیخون فرهنگی!
خامنهای در سخنرانی دیگری در همان سال، از تعبیر شبیخون فرهنگی استفاده کرده، و گفته بود: «دشمن از راه اشاعهی فرهنگ غلط ـ فرهنگ فساد و فحشا ـ سعی میکند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی میکند، یک «تهاجم فرهنگی» بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است. امروز دشمن این کار را با ما میکند.» [سایت خامنهای ۲۲ تیر ۷۱]
اعلام شکست
اکنون سلیمانی در سال ۹۶ به صحنه آمده است تا شکست نظام را در جبههی فرهنگی اعلام کند. سلیمانی میگوید: «ما در کشور با رشد الحادگری و لاابالیگری مواجهیم». اگر فحشهای آغشته به ادبیات مذهبی را از کلام سلیمانی حذف کرده و ترجمان سیاسی آنرا در نظر بگیریم، سلیمانی به صراحت اعلام میکند که اندیشهی مخالفت با ولایت فقیه در کشور رشد کرده است.
دو تیغهی قیچی
سلیمانی از پیشروی جبههی ضدیت با نظام در داخل کشور به «فتنه مذهبی» تعبیر میکند و آنرا به همراه محاصرهای که نظام در سطح بینالمللی مواجه است به سان دو لبهی تیز یک قیچی میبیند: «ما امروز با دو خطر مواجهیم؛ یکی خطر داخلی که «فتنه مذهبی» است و دیگری خطر خارجی که «تهاجم علیه جهان اسلام» است.»
شکست خط
«فرمانده سپاه قدس» که مسجد را محور سخنرانی خود قرار داده است به وضعیت نظام در مساجدی که به اشغال خود درآورده، میپردازد و میگوید: «مسجد یک قرارگاه است و تأثیر آن بر کل جامعه است. کسی که نتواند سربازانش را حفظ کند، خطش سقوط کرده است. اگر جوانی از آن مسجد رفت، خطِ آن امام جماعت شکسته و سقوط کرده است.»
سابقهی مساجد نظام
در دههی ۶۰، مساجد نظام پایگاه بسیج بود. مساجد محلهایی بود که بخشی از نیروی سرکوبگر در آن متمرکز شده و کارش دستگیریهای خودسرانه بود. در دههی ۷۰ مساجد نظام به محل تجمع چماقداران تبدیل شد که وظیفهی آنها سرکوب خیزشهای شهری و برخورد با دانشگاهها بود ـ وضعیتی که در دهههای ۸۰ و ۹۰ نیز ادامه یافت ـ دو نمونهی خیزش دانشجویی ۱۸ تیر ۷۸ و تظاهرات گسترده و ادامهدار سال ۸۸ از جمله با چماقداران تجمیع شده در مساجد نظام سرکوب شدند.
ملاء از دست رفته
سلیمانی در ادامه اذعان میکند که نظام، ملاء اجتماعی خود را تا میزان زیادی از دست داده است؛ «چرا دائما از القاب بیحجاب، بدحجاب، اصولگرا یا اصلاحطلب استفاده میکنید؟ پس چه کسی میماند؟ تمام بچهها یکی نیستند، بلکه این پدر خانواده است که آنها را گرد هم جمع میکند. امام جماعت باید بتواند باحجاب، بدحجاب و بیحجاب همه را جذب کند.»
جنگ مذهبی
سلیمانی سپس عباراتی را در توصیف سیاستهای منطقهای نظام انتخاب میکند که نشان دهندهی فاصله خلافت اسلامی! با منافع مردم ایران است. سلیمانی میگوید: «ما بنا نداریم هر اقدامی را در کشور تبلیغ کنیم، برخی از تبلیغات در کشور ما موثر نیست. ما بین منافع خود و عراق تفاوتی قائل نیستیم»
در ادامه سلیمانی تایید میکند که در سوریه با راه انداختن جنگ مذهبی کار را پیش بردهاند. او میگوید: «ما منشأ ثبات در سوریه شدیم. ما با مذهب جلوی جنگ مذهبی را گرفتیم نه با قدرت نظامی.»
در ادامه سلیمانی تایید میکند که در سوریه با راه انداختن جنگ مذهبی کار را پیش بردهاند. او میگوید: «ما منشأ ثبات در سوریه شدیم. ما با مذهب جلوی جنگ مذهبی را گرفتیم نه با قدرت نظامی.»
شکست فرهنگی
در ماههای گذشته صفی از مقامات نظام به شکستهای جمهوری اسلامی در ۳۸ سال گذشته اذعان کردهاند؛ قالیباف شهادت داد که جامعه به دو بخش ۹۶ درصد محروم و ۴ درصد برخوردار تقسیم شده است. [طبقه چهار درصدی و جنگ های تجاوزکارانه] روحانی نیز اذعان کرد که در طول ۳۸ سال گذشته، نظام مشغول اعدام کردن و به زندان فرستادن افراد بوده است. [روحانی و قتل عام ۳۸ ساله] اخیرا نیز محمد شریعمتداری شهادت داد که تمام سیاستهای اقتصادی نظام در طول ۳۸ سال گذشته با شکست مواجه شده است. [محمد شریعمتداری و اعلام شکست اقتصادی جمهوری اسلامی!]
اینبار اما نوبت به قاسم سلیمانی رسیده است تا در حالی که دستانش به خون زنان و کودکان در سوریه و عراق آغشته است، از عمق استراتژیک نظام به دارالخلافه باز گردد تا شهادت دهد نظام در جبهه فرهنگی نیز شکست خورده است.
اینبار اما نوبت به قاسم سلیمانی رسیده است تا در حالی که دستانش به خون زنان و کودکان در سوریه و عراق آغشته است، از عمق استراتژیک نظام به دارالخلافه باز گردد تا شهادت دهد نظام در جبهه فرهنگی نیز شکست خورده است.