بحران بی آبی ؛ مشکل در کجاست؟


 هر چه جلوتر می رویم ، بحران بی آبی بیشتر جلوه می‌کند و در گرمای تابستان بیشتر حس اش می‌کنیم.

ظاهر مساله

در ظاهر، مسئولان مربوطه، مشکلاتی را مطرح می‌کنند که گویا مشکل اصلی، مردم هستند  و  این طور برداشت می‌شود که انگار مشکل تنها و تنها در «مصرف زیاد شهروندان» و «شستن خودروهای شخصی با آب شهری» و «پر کردن استخر ها» و ... است.
اما به واقع آیا در ایران ۸۰ میلیونی، همه‌ی شهروندان استخر و ماشین و ... دارند که عامل و مسبب اصلی بحران کم آبی باشند؟!
در رابطه با بارش کم باران و خشک و نیمه خشک بودن اقلیم ایران و ... بسیار و بسیار می‌توان سخن گفت و این طور وانمود کرد که انگار هیچ چیزی به نهادهای مسئول! دولتی برنمی‌گردد و باید مشکل را در طبیعت و مردم ایران ! جستجو نمود. ولی آیا در گفته های مسئولان! ذی ربط، حرفی از ناکارآمدی دولت! هم زده می‌شود؟

مشکل در کجاست؟

مشکل اصلی در رابطه با این بحران جدی که اکنون به موضوعی امنیتی برای خلافت اسلامی! تبدیل شده است، ناکارآمدی دولت! در حل موضوعات پایه ای ست.
بر اساس آمار، میزان اتلاف آب در بخش کشاورزی ۷۰ درصد، در سیستم آب رسانی ۳۰ درصد که این موضوع به بی کفایتی دولت! در بهینه سازی روش ها و ساختارهای آبرسانی بر می‌گردد.
طی بیست سال گذشته بیش از  ۷۰  درصد از منابع زیرزمینی به دلیل حفر بیش از ۳۰۰ هزار حلقه چاه غیر  مجاز برداشت شده است.
به دلیل عدم مدیریت صحیح از جانب دولت!، سرانه‌ی مصرف آب در جهان که  ۱۵۰ لیتر در روز است، در ایران به ۲۰۳ تا ۳۰۰ لیتر در روز تبدیل شده است.
سفید رود به دلیل تخلیه‌ی هزاران تن زباله به این رودخانه در طی سال، تبدیل به آلوده ترین رودخانه‌ی ایران شده است.
رودخانه های جاجرود و کرج به باکتری های کلیفروم آلوده شده اند که نشان از تخلیه‌ی بیش از حد فاضلاب انسانی تصفیه نشده است.

عمق فاجعه!

بر اساس گزارش سازمان محیط زیست، ۷۵ درصد تالاب های ایران در شرایط بحرانی ست. ۴۰ درصد تالاب ها بین ۴۰ تا ۹۰ درصد آب شان را از دست داده اند مثل ارومیه و بختگان و ...  تمام تالاب های فارس خشک شده اند .
به گفته‌ی معاون شهرسازی و معماری وزیر راه و شهرسازی، «ایجاد ۴۴ سد در سال‌های اخیر باعث خشک شدن آب دریاچه ارومیه شده است».
به گفته‌ی فرماندار شادگان، به دلیل بحران بی آبی، بیست هزار شهروند شادگانی به دیگر مناطق کوچ کرده اند و بحران کوچ بابت بیکاری، به بحران بی آبی در این مناطق ضریب زده است.

چشم انداز

موضوع اصلی این است که کشور ایران با این همه ذخایر آبی تبدیل به کشوری شده است که مطابق گزارش موسسه‌ی منابع جهانی، در میان  ۳۳ کشور که تا سال ۲۰۴۰ شدیدترین وضعیت تنش آبی را خواهند داشت، در رتبه‌ی سیزدهم قرار دارد.
به دلیل عدم رسیدگی صحیح به این بحران، هر چه جلوتر می‌رویم در بخش کشاورزی و همچنین صنعت شاهد بیکاری های روزافزون خواهیم بود.
به راستی آیا این ضررها و خسارات ناشی از این عدم مدیریت در زمینه‌ی مصرف و انتقال آب، جبران پذیر است؟!