مجاهدین خلق در بررسی کارشناسان! نظام



۶۷ 

براساس آنچه خبرگزاری رسا در ۱۵ مرداد ۹۶ منتشر کرد عده ای از افراد نظام که بر روی موضوع مجاهدین خلق کار می‌کنند به بهانه نشست «بررسی بازنمایی چهره گروهک منافقین در سریال های سیما» گردهم می‌آیند تا به تثبیت موقعیت قتل عام ۶۷ در وجدان عمومی جامعه اذعان کنند.

اشرف

با وجود آنکه جمهوری اسلامی! از ابتدای تابستان سال ۶۰ به دفعات اعلام کرده است که مجاهدین خلق دیگر وجود خارجی ندارند اما در این میزگرد بر موقعیت و تاثیرگذاری آنها به عنوان یک نیروی اجتماعی تاکید می‌شود.
محمدرضا خوشرو به عنوان «دبیر علمی این نشست» می‌گوید: «ما یک مشکلی داشتیم که نسل جوان ما گروهک منافقین را کمتر می‌شناختند و با افکار و عملکردشان آشنایی نداشتند و به همین خاطر ما آسیب هایی را از این بابت دیده ایم که در جریان فتنه ۸۸ جوانی که به نتیجه انتخابات اعتراض دارد ناگهان سر از اردوگاه اشرف در می آورد.»

کانون جاذبه

اشاره‌ی خوشرو به قرارگاه مجاهدین خلق در عراق است. هرچند کمی بعدتر کوشکی به عنوان دیگر «کارشناس» این میزگرد تاکید می‌کند که در سال ۸۸ مجاهدین خلق «در اشرف زندانی بودند» و امکان پیوستن کسی به اشرف وجود نداشته است، اما نافی آن نمی‌شود که مجاهدین خلق بعد از ۳ دهه از شروع کشتارهای گسترده در ابتدای دهه ۶۰ کماکان به عنوان کانون جاذبه برای نسل جوان و معترض ایران می‌باشد.
زندانی بودن مجاهدین خلق در سال ۸۸ اشاره به اعمال محاصره علیه قرارگاه آنها توسط نیروهای عراقی وفادار به جمهوری اسلامی! می‌باشد.
کوشکی سپس به این امر می‌پردازد که به وسیله سینما باید برای جامعه «هویت سازی» کرد، منظور او تهیه سریال ها و فیلم های سینمایی است که در آن مجاهدین خلق چهره های منفی نشان داده شوند تا جاذبه آنها برای نسل جوان از بین برود.

هوادار! مجاهدین خلق

جلیل سامان که این مراسم همچنین برای تقدیر از او ـ به عنوان کسی که علیه مجاهدین خلق چند سریال را کارگردانی کرده است ـ برگزار شده است، حرف های خوشرو را در نقش و جایگاه مجاهدین خلق در اعتراضات گسترده و سراسری سال ۸۸ تایید می‌کند. او اذعان می‌کند که نظام مقدس! نتوانست آن خیزش سراسری را «مدیریت» کند. جلیل سامان می‌گوید: «نفاق به گونه ای است که مردم نمی‌دانند که حق چیست و باطل چیست و چون نمی‌دانند از باطل پیروی می‌کنند مانند جریان فتنه ۸۸ که مردم نمی‌دانستند و آن اتفاقات افتاد و خیلی از افراد در فتنه ۸۸ پتانسیل هدایت داشتند ما نتوانستیم آنها را هدایت کنیم و نظام نتوانست مدیریت کند.»
سامان مقدم، سپس برای آنکه تصریح لازم را به عباراتش اعطا کند، می‌گوید: «سازمان منافقین هواداران زیادی بعد از انقلاب پیدا کرد و اگر نظام آنها را مدیریت می‌کرد این بلا به سرشان نمی آمد». منظور سامان مقدم از «بلا»، کشتار مجاهدین خلق توسط بیعت کردگان با ولایت فقیه در دهه ۶۰ است.
با وجود همه‌ی صحنه پردازیی هایی که سامان مقدم در سریال هایش علیه مجاهدین خلق، ترتیب داده است اما بخش هایی از نظام از او راضی نیستند و حتی به او نسبت هواداری از مجاهدین خلق را می‌دهند. سامان مقدم می‌گوید: «من در این فیلم فحش خواهر و مادر به سازمان مجاهدین خلق ندادم ولی توقع ارگان های امنیتی این بود که من فحش خواهر و مادر به منافقان بدهم و می‌گویند تو طرفدار منافقین بودی.»

تم عاشقانه

مهدی روشن روان «مدیر فیلم و سریال شبکه سه سیما» دیگر بازیگر استیج حاضر است. او در دفاع از نوع پرداخت در سریال ها و فیلم هایی که در نظام علیه مجاهدین خلق ساخته می‌شود، می‌گوید: «ما باید اثر تلویزیونی را به گونه ای بسازیم که بیشترین مخاطب را جذب کنیم و تم عاشقانه می‌تواند این خاصیت را داشته باشد.»

هولوکاست

محمد حسین ظریفیان «مدیرکل پژوهش‌های اسلامی» پرده ها را بیشتر کنار می‌زند و ضرورت تبلیغات تصویری علیه مجاهدین خلق را با این عبارات توضیح می‌دهد: «در دو سه سال اخیر عده‌ای معاند نظام در جریان اعدام‌های سال ۶۷ کار جدی کردند» و می‌افزاید: «شبکه‌های خارجی مستندهای متعددی را کار می‌کنند و فصل تابستان که می‌رسد اوج این مستندها می‌شود و این اعدام‌ها را تبدیل به هولوکاستی برای منافقان کرده‌اند که افسانه‌ای بیش نیست.»
شاید نظام از همین واژه هولوکاست در هراس باشد. بازماندگان حکومت هیتلر هرگز نتوانستند داغ ننگ نسل کشی یهودیان ـ هولوکاست ـ در دوران زمامداری شان را از پیشانی آن حکومت بزدایند. با وجود آنکه آن نظام فروپاشید اما جرایم دست اندرکاران آن جنایت هرگز مشمول مرور زمان نشد. اکنون جمهوری اسلامی! به «مکافات» «جنایات» خود گرفتار آمده است. وقتی هولوکاستی در میان بوده است پس باید دادگاهی هم به میان بیاید، و ظریفیان بر روی همین موضوع دست می‌گذارد.
ظریفیان تاکید می‌کند که مجاهدین خلق بسا فراتر از یک گروه سیاسی بوده اند، و آنها کسانی بوده اند که هیچ پیوندی با ولایت فقیه نداشتند؛ «ما با جریانی روبرو بودیم که از چارچوب گروه‌های سیاسی خارج است و هیچ پیوندی با نظام ندارد».

نقش دانشگاه

کوشکی مجدد میکروفون را در اختیار می‌گیرد تا برای مخاطبین خود توضیح دهد که چگونه هولوکاست تابستان ۶۷ تبدیل به وجدان عمومی جامعه شده است. به گفته کوشکی دانشگاه ها در این زمینه نقش تعیین کننده داشته اند: «بر اساس تحقیقاتی که انجام شده است از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۸۶ اعدام های سال ۶۷ جزو چهار شبهه رایج در کل دانشگاه های ایران بوده است». به گفته کوشکی آن نسل دانشجو اکنون «طبقه متوسط» جامعه را تشکیل می‌دهند و این آگاهی را با خود به متن جامعه آورده اند. او می‌افزاید در همین روند بود که در انتخابات! امسال موضوع قتل عام ۶۷ مطرح شد.

شهید و جلاد

با همه توصیفات صورت گرفته در فوق درباره جایگاه مجاهدین خلق در جامعه ایران، قابل درک می‌شود که چرا خامنه ای در ۱۴ خرداد ۹۶ بر سر قبر خمینی می‌گوید که در اذهان بدنه‌ی نظام او جای شهید و جلاد عوض شده است. [دهه ۶۰؛ جلاد و شهید]خامنه ای به این ترتیب اذعان کرده است که جاذبه مجاهدین خلق به بدنه نظام نیز سرایت کرده است.