قتل‌عام ۶۷ ـ نخستین فرمان قتل‌ عام قسمت چهارم



قتل‌عام ۶۷ ـ نخستین فرمان قتل‌ عام قسمت چهارم
دیدیم هنوز یه سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که با قانون اساسی جدید و تجهیز چماقداران و تقلب و جعل تو انتخابات بنای سرکوب و سانسور و استبداد رو گذاشتن. این وسط هواداران مجاهدین بودند که به جرم افشای انحصارطلبی زیر ضربه‌های زنجیر و چوب و چاقوی چماقداران پرپر شدند اما یک مورد هم مقابله به مثل نکردن تا همین فضای نیم‌بند سیاسی بسته نشه.
فروردین ۵۹چشم پروین صادقی دختر نشریه فروش رو کور کردن. چند روز بعد نسرین رستمی رو با گلوله کشتن. جلیل مرادپور رو در حال فروش نشریه و ابراز عقیده کشتن. احمد گنجه‌ای رو تو رشت، احد عزیزی معلم روستا رو تو اردبیل و ۱۹ خرداد ناصر محمدی دانش‌آموز ۱۸ ساله رو با شلیک گلوله به چشمش از پا درآوردن. ۳ روز بعد از مراسم بزرگداشت شهادت قاصدان آزادی (ناصر، احد، احمد، جلیل، سیاوش شمس، شکرالله مشکین فام و عین الله پورعلی) مسعود رجوی در میتینگ امجدیه گفت مگر ما چه کردیم؟ لااقل به همان قانون اساسی خودتان ملتزم باشید... 

تو همون متینگ قانونی که با مجوز وزارت کشور تشکیل شد، دسته‌های چماقدار تا تونستن سنگ و گلوله و گازاشک‌آور زدن و باز هم شهیدی دیگر... 

تو این مدت دو ساله که مثلاً فعالیت قانونی بود، علاوه بر هزاران زخمی‌ و شکنجه شده، حدود ۷۱مجاهد با چوب و چاقو و تفنگ کشته شدن. باور می‌کنید؟ 



قتل‌عام ـ‌ سند داغ و چماق خمینی و بردباری مجاهدین



قتل‌عام ـ‌ سخنرانی مسعود رجوی در ۲۲خرداد ۱۳۵۹

در حین فریاد علیه چماقداری در امجدیه باران سنگ و داغ و چماق و گاز اشک‌آور بود که از همه طرف می‌بارید اما نجابت و بردباری مجاهدین باعث شد که فردای اون روز خمینی حتی توی خونه و بیت خودش هم تنها شد! پسرش احمد علیه چماقداری موضعگیری کرد؛ نمایندگان مجلسش بر ضد چماقداری حرف زدن و وزارت کشورش هم گفت کار چماقدارها غیرقانونی بوده است.


اما خمینی که نمی‌تونست انزوای چماقداران و اعتلای مجاهدین رو تحمل کنه و هیچ جوابی هم در برابر منطق مجاهدین نداشت ۱۳روز بعد به صحنه اومد و نخستین فرمان قتل‌ عام رو صادر کرد.




قتل‌عام ـ نخستین فتوای قتل‌عام مجاهدین در تیرماه 1359

خمینی تو اون سخنرانی بقدری عصبانی بود که حتی قرآن رو تحریف کرد و گفت: «در قرآن سوره منافقین هست، اما سوره‌ کفار نیست!» بعد از اون خیلی‌ها به مسخره می‌گفتن این دیگه چه مرجع و امامیه که قرآن هم بلد نیست! بعضی هم می‌گفتن سطح سوادش همینه و نمی‌دونه تو قرآن سوره کافرون هم داریم... 


قتل‌عام ۶۷ ـ‌ فرمان آتش به اختیار در سال ۵۹
خمینی«اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...» 

این فرمان آتش به اختیار خمینی برای حمله به هواداران مجاهدین و سایر نیروهای آزادیخواه بود. با همین فرمان بود که چشم‌های دختران و پسران از حدقه دراومد، دشنه‌ها به قلب‌ها و سینه‌ها نشست و از ۱۱ آبان ۵۹  انتشار نشریه و کتاب مجاهدین ممنوع شد. تو همین سال هزاران نفر مجروح و دهها دانش‌آموز روز روشن کشته شدن.

سیما صباغ دانش‌آموز ۱۵ساله از آخرین شهیدان این سال بود که تو لاهیجان به خاک افتاد.

سال ۶۰ به نام سال قانون نامگذاری شد. اما باز هم بهار قانون با لاله‌های سرخ آزادی گلگون شد. ۶ فروردین اصغر اخوان و صنم قریشی و خیرالله اقبالی‌رو در قزوین و بندرعباس و رامسر با گلوله کشتند. هفتم اردیبهشت تظاهرات 200هزار نفره مادران در اعتراض به چماقداری انجام شد. تو همین روز فاطمه رحیمی و سمیه‌رو تو قائم‌شهر و چندین دانش‌آموز و کارگر تو شهرهای مختلف به خاک افتادند.

سال گذشته حسن غفوری فرد وزیر نیروی دولت خامنه‌ای و یکی از فعالان سرکوب و سانسور دهه شصت توی مصاحبه با رسانه پاسداران گفت اون موقع وقتی با خودمون صحبت می‌کردیم یعنی تو صحبتهای خیلی خودمونی نظرمون این بود که تا تک‌تک این مجاهدین رو نکشیم مملکت درست نمیشه. البته منظورش از درستی مملکت روشنه! یعنی اگه این بچه‌های پاک و بی‌شیله پیله و میهن‌پرست‌رو نکشیم امام و نظام غارت و سرکوب و اعدام روی آرامش نمی‌بینه.

ماه خرداد ماه خون بود و پایان این ماه تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم که بدون اطلاع و اعلان قبلی 500هزار نفر شرکت کردند، تو میدون فردوسی تهران با رگبار پاسداران به فرمان خمینی به خون کشیده شد.

این پایان دوران شکیبایی و خط سرخ انقلاب و هیولای ضدانقلاب بود.




قتل‌عام ـ تظاهرات عظیم مردم در 30خرداد 1360 علیه انحصارطلبی








قتل‌عام ـ خنجر و چماق و گلوله پاسخ شعار زنده باد آزادی در سال 60