قتل‌عام ۶۷ ـ جنگ تحمیلی یا تحمیل جنگ ضدمیهنی ـ قسمت سوم


قتل‌عام ۶۷ ـ جنگ تحمیلی یا تحمیل جنگ ضدمیهنی ـ قسمت سوم
یکی از ابزارهای خمینی برای ایجاد اختناق و سرکوب نظرات مخالف، دامن زدن به جنگ ضدمیهنی بود. خمینی که سودای امپراتوری جهانی اسلام تحت لوای ولایت فقیه رو داشت از ماهها قبل با دخالت در عراق زمینه جنگ رو فراهم کرد و با شروع تهاجم گسترده عراق در ۳۱شهریور ۵۹ خمینی به اهداف میان مدتش رسید و اون‌رو موهبتی الهی اعلام کرد.
اما مجاهدین با وجود هشدارهای اولیه و تلاش مشترک با یاسر عرفات در تاریخ ۲۵ فروردین ۵۹ برای جلوگیری از ادامه جنگ، با شروع تجاوز عراق، به جبهه‌ها رفتن و تو همان روزهای اول تعدادی از هوادارانشون به‌شهادت رسیدن اما سپاه پاسداران که نیروهای صادق و راستین مجاهدین رو مزاحم کارهاش می‌دید به سرعت همه اونهارو دستگیر، زندانی و از خوزستان اخراج کرد. دستگیر ‌شدگان بعد از
۸سال شکنجه در جریان قتل‌عام ۶۷ اعدام شدند! باور می‌کنید! 


قتل‌عام ـ شرکت مجاهدین در جنگی که خمینی تحمیل کرد و خنجر در جبهه‌ها
همون هفته اول جنگ (۷ مهر ۱۳۵۹ ) سازمان کنفرانس اسلامی با فرستادن یک هیأت خواستار صلح شرافتمندانه و پرداخت خسارت به ایران توسط کشورهای جنوب خلیج‌فارس شد، خمینی نپذیرفت و رجایی گفت: این جنگ، جنگ عقیده است! [جنگ عقیده؟!] (
کلیپ دریوتوب)

سرانجام زیر فشار دولتها و سازمان ملل ۲۴ مهر ۵۹  رجایی نخست‌وزیر خمینی، به سازمان ملل رفت و پیشنهاد داد «... متجاوز به مرز خود برگردد و نیروی بی‌طرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی اتفاق نیفتد و...» اما هنگامی که سازمان ملل و عراق طرح رو پذیرفتند، حکومت ایران طرح صلح خودش رو هم رد کرد! (سایت حکومتی تابناک ۶ مهر ۹۳)
خمینی جنگ رو نعمت و موهبت الهی می‌دونست چون با چماق جنگ مخالفانش رو ستون پنجم معرفی و سرکوب می‌کرد و حفره‌های سیاسی و اجتماعی نظامش‌رو می‌پوشوند. حتی خرداد ۶۱  بعد از آزادی خرمشهر و عقب‌نشینی رسمی و اعلام شده عراق به مرزهای بین‌المللی که جنگ به نقطه صفر برگشت باز هم یک تنه ایستاد و گفت صلح دفن اسلام است.
شاید اون روز علت جنگ‌افروزی خمینی برای همه روشن نبود اما بعدها روشن شد که جنگ بهترین سرپوش اختناق بود. وقتی تیراژ نشریه مجاهد به ۵۰۰ هزار نسخه رسید و روزنامه ارگان اصلی حاکمیت یعنی جمهوری اسلامی به ۱۸ هزار هم نمی‌رسید خمینی چطور می‌تونست قلع و قمع کنه؟ 




قتل عام ـ‌ سرکوب و سانسور و دسیسه اولین هدف خمینی از جنگ

طبق آمار رسمی رژیم، (سایت مرکز ستاد تحقیقات دفاع مقدس) ایران تا مقطع آزادی خرمشهر، ۱۴ تا ۲۰ رشته عملیات انجام داد. در این بین ۴۵ هزار و ۲۲۰ عراقی کشته شد و کمی کمتر از این عدد هم از ایران. اگر جنگ همون موقع که صلح شرافتمندانه در دسترس بود، تموم می‌شد جون دو میلیون ایرانی و عراقی نجات پیدا می‌کرد و هزار میلیارد دلار سرمایه کشور نابود نمی‌شد.
حالا شما بگین جنگ میهنی بود یا ضدمیهنی؟ هدف اصلی خمینی چی بود و چه انتظاری از یک نیروی مردمی و میهن‌پرست وجود داشت؟ 



قتل عام ـ بیلان ۸سال جنگ ضدمیهنی خمینی
یکی باید آستین بالا می‌زد و با پذیرش هزاران انگ و برچسب وارد میدون می‌شد و لااقل به‌خاطر بچه‌های یتیم و جوونهایی که گوشت دم توپ خمینی می‌شدن صلح رو به خمینی تحمیل می‌کرد.

تنها کسی که شجاعت انجام این کار رو داشت مسعود رجوی بود که بعد از آزادی خرمشهر و عقب‌نشینی عراق، ضمن امضای قرارداد صلح با وزیر خارجه عراق (اسفند ۶۱) ادامه‌ جنگ رو نامشروع کرد و پس از ثبت اون تو ارگانهای معتبر جهانی با اومدن به عراق و تشکیل ارتش آزادیبخش اقدام به درهم شکستن ماشین جنگی خمینی و تحمیل جام‌زهر آتش‌بس کرد. او قبل از ترک فرانسه به سمت عراق برای درهم شکستن طلسم جنگ گفت: «اما اگر بپرسید برای چه می‌روی؟ در یک کلام می‌گویم: که برفروزم آتشها در کوهستانها... .» 




پیام تودیع مسعود رجوی
سرانجام در ۳۰خرداد ۱۳۶۶با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران راه شکستن ماشین جنگی رژیم و تحمیل جام‌زهر آتش‌بس به خمینی باز شد و یک سال بعد، پس از عملیات چلچراغ و فتح شهر مهران توسط ارتش آزادیبخش ملی خمینی ناگزیر تن به آتش‌بس داد.
بعدها رفسنجانی و بقیه سران رژیم غیرمستقیم به علت عقب‌نشینی خمینی اعتراف کردن و پاسدار اسماعیل کوثری گفت امام از ترس مجاهدین قطعنامه‌رو پذیرفت.




قتل‌عام ـ اعتراف به شکستن طلسم جنگ ضدمیهنی توسط مجاهدین