هاشمی نژاد، قتل عام ۶۷ و کارکرد اجتماعی مجاهدین خلق



چهره ها

اینبار سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، «دبیرکل بنیاد هابیلیان» از معاونتهای وزارت اطلاعات در حوزه‌ی مجاهدین خلق را به دانشگاه تهران بردند تا در جمع «دانشجویان» علیه مجاهدین خلق و توجیه اعدام های سال ۶۷ سخنرانی کند. نگاهی به عکس های منتشر شده توسط «پایگاه خبری‌تحلیلی هابیلیان» نشان می‌دهد که بسیاری از صندلی ها خالی ست و چهره هایی که در آن جلسه نشسته اند کمتر شباهتی به دانشجویان دانشگاه تهران دارند.

نفوذ

هاشمی نژاد طی سخنرانی اش به گستره و نفوذ مجاهدین خلق در سراسر کشور در سال های بعد از انقلاب می‌پردازد. او همچنین تاکید می‌کند که آنها از بدو تاسیس شان از قدرت تشکیلاتی بسیار بالایی حتی در داخل زندان های شاه برخوردار بوده اند.
هاشمی نژاد در مورد قدرت تاثیر گذاری مجاهدین خلق در سال های اخیر به پروژه ساخت بمب اتمی توسط نظام مقدس! اشاره کرده و می‌گوید، نخستین افشا کننده آن، شبکه مجاهدین خلق بود. هاشمی نژاد می‌افزاید اکنون مجاهدین خلق به دنبال «مباحث حقوق بشری» و «ساقط کردن حکومت» هستند.

شهید و جلاد

هاشمی نژاد به ناچار به سراغ موضوع اصلی یعنی قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ می‌رود، همان موضوعی که روحانی در نزاع انتخاباتی با خامنه ای به آن متوسل شد و به ناچار به طور تاریخی شهادت داد: مردم «آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند را قبول ندارند». [روحانی و قتل عام ۳۸ ساله] و خامنه ای در ۱۴ خرداد بر سر قبر خمینی اعلام کرد که مصادیق شهید و جلاد در نظام او تغییر کرده است. [دهه ۶۰؛ جلاد و شهید]
هاشمی نژاد اذعان می‌کند که جای شهید و جلاد در داخل نظام تغییر کرده است زیرا «سی سال از آن زمان گذشته است.» و نسل جدید نظام «هیچ چیز نمی‌داند» و این فرصتی را برای مجاهدین خلق به وجود آورده است که در این رابطه «بحث حقوق بشری درست کنند.» هاشمی نژاد می‌گوید الان شرایط به این صورت شده است که «در ذهن هر جوان می‌آید که جمهوری اسلامی در مقطعی مخالفین خودش را اعدام کرده است. متأسفانه در فضای فعلی کشور هم این موضوع دارد دست به دست می‌چرخد.»
هاشمی نژاد تاکید می‌کند که اکنون مجاهدین خلق به دنبال این هستند که از موضوع سال ۶۷ یک جنایت درست کنند. زیرا در اذهان بدنه‌ی نظام «جای قاتل و مقتول را می‌خواهند عوض کنند.»

هولوکاست۶۷

هاشمی نژاد به دانشگاه تهران رفته است تا به همان مخاطبین اندک و احتمالا دستچین شده اش در مورد خطر مجاهدین برای اذهانشان هوشیاری بدهد. او ناچار است که پیش از هرچیز به مشروع! سازی هولوکاست ۶۷ بپردازد تا مبادا در ذهن مخاطبانش جای شهید و جلاد عوض شود.

پرسش ها

اما او با پرسش هایی مواجه می‌شود که نشان می‌دهد مخاطبین او بیشتر ساعات روزشان را درباره مجاهدین خلق فکر می‌کنند. یک نفر از حاضران می‌پرسد: «آیا مسعود رجوی زنده است؟» دیگری می‌پرسد: مجاهدین خلق «در حال حاضر چه برنامه یا استراتژی برای ضربه زدن به نظام» دارند؟ یک نفر دیگر درباره تعداد اعدام شدگان تابستان ۶۷ می‌پرسد و یادآور می‌شود که برخی از آنها احکام زندانشان به پایان رسیده بوده است و اتهام جدیدی هم متوجه شان نبوده است. یک نفر دیگر از حاضران در مورد رابطه مجاهدین خلق با «پدر طالقانی» می‌پرسد. و آخرین سوال عرق سرد را بر پیشانی هاشمی نژاد می‌نشاند: «درباره کاندیداتوری آقای رجوی در انتخابات بگویید که رد صلاحیت ایشان منجر به این رویه شد؟»
هاشمی نژاد در این لحظه احتمالا به یاد عبارتی می‌افتد که پیشتر در سخنرانی اش به کار برده بود: در سال ۸۸ نیز مجاهدین خلق وارد تجمعات شدند و فرمان را در دست گرفتند.
او احساس می‌کند فرمان جلسه از دستش خارج شده است.