صادق خلخالی در چشم فاطمه صادقی




بدنام 

در تاریخ معاصر ایران نام صادق خلخالی با اعدام های خودسرانه گره خورده است. اعدام هایی که از نخستین روزهای بعد از انقلاب ۵۷ آغاز، به کردستان ادامه پیدا کرد و تا کشتار افراد به اسم قاچاقچی مواد مخدر هم رسید. خلخالی آنقدر در جامعه ایران بدنام بود و هست که کمتر کسی ست که از او نام برد و احساس چندش نکند.
هرچند او در اواخر عمر در عرصه جمهوری اسلامی! نقشی برعهده نداشت اما همواره خودش را در جناح اصلاح طلب! حکومت تعریف می‌کرد.
اخیرا مصاحبه ای با دختر او فاطمه صادقی صورت گرفته است تا از زاویه نگاه دختر به بازنمایی «پدر» پرداخته شود.

خیلی زیاد

فاطمه صادقی به انعکاس برخی تصاویر که از پدر او در جامعه وجود دارد پرداخته و می‌گوید: «مدرسه که می‌رفتم تقریباً همه معلم‌های من می‌دانستند که پدر من کیست. این خیلی اذیت می‌کرد.»
خبرنگار از او می‌پرسد: «تا حالا پیش آمده که کسی جلوی تو درباره پدرت تند حرف بزند؟» و فاطمه صادقی پاسخ می‌دهد: «خیلی زیاد... بارها اتفاق افتاده. آن قدر این اتفاق افتاده که دیگر شنیدنش تغییری در من ایجاد نمی‌کند. فقط بعداً حرف‌هایی را که می‌شنوم یادداشت می‌کنم تا یادم بماند و برای اعضای خانواده تعریف کنم.»

فساد اقتصادی

فاطمه صادقی می‌پذیرد که پدرش مرتکب جنایاتی شده است هرچند او لفظ جنایت را به کار نمی‌برد و حتی سعی در توجیه‌ آن اعمال دارد و آنرا به فضای «انقلابی» آن دوران نسبت می‌دهد اما بر سر یک موضوع می‌ایستد و انکار می‌کند؛ وقتی مردم به فساد مالی پدرش اشاره می‌کنند او دیگر طاقت را از دست می‌دهد آنهم در نظامی که به گفته فاطمه صادقی «همه جا را فساد اقتصادی گرفته» است.

دزدی!

فاطمه صادقی می‌گوید: «آدم‌ها حق دارند درباره شخصیت‌های سیاسی قضاوت کنند و برای همین من هر چه بشنوم برایم عجیب نیست اما یکی از مواردی که یادم مانده و خیلی هم غیر منصفانه بود مقاله‌ای بود که از محمد قائد خواندم که جایی در نوشته‌ای به پدر من نسبت دزدی داده بود. بابای من دستور قتل هویدا را داده، کردستان رفته و همه این‌ ها بوده، ولی دزدی نکرده. فکر می‌کنم وضعیت مالی ما فرزندان آقای خلخالی این را نشان می‌دهد که او دزد نبود. هیچ مال مخفی‌ای هم جایی نداشت مگر این که ما بی‌خبر مانده باشیم. آن نوشته را وقتی خواندم خیلی بهم برخورد. جوری بود که برای اولین بار واقعاً دلم می‌خواست آقای قائد را ببینم و بگویم من خیلی نوشته‌های شما را دوست دارم و همه را می‌خوانم. هر حرف سیاسی که درباره پدر من زده‌ای به خودش مربوط است ولی این اتهام را از کجا آورده‌ای؟»

توی تاکسی

فاطمه صادقی در قسمت دیگری از مصاحبه اش می‌گوید: «خیلی وقت‌ها توی تاکسی تا تقی به توقی می‌خورد، نام آقای خلخالی وسط می‌افتد. این‌جور وقت‌ها من هم گوش‌هایم تیز می‌شود تا ببینم ملت چه می‌گویند. یک بار در تاکسی تهران به کرج یکی از این آدم‌های حرصی نشسته بود و شروع کرد به فحش‌های بد دادن به بابای من. بعد هم گفت فلانی را یک بار در یکی از شهرهای جنوب فرانسه با دو گونی طلا گرفتند و زنش هم همراهش بود. آن لحظات به من سخت می‌گذشت اما از تصور این که مادرم یک گونی طلا دستش بوده خنده‌ام گرفته بود.»

خدمتگزار خلیفه

جدا از آنکه شخص صادق خلخالی دچار فساد اقتصادی بوده باشد یا خیر اما او با کشتارهایی که انجام داد به استقرار نظامی کمک کرد که تنها یکی از زیان هایش برای تمامیت جامعه ایران، ویرانی و فساد اقتصادی است.