زیرسایه ساکت شب
چه شکوهی!
صد سینه ستبر
صد رخساره سرخ
شاید بیشتر
انبوه تر
فراوان تر از شبنم صبح
شبنم باریده ز حزن
باریده زابر محزون صد نگاه
از غم ایام سیاه
چه کسی باور داشت
بیداد شبح نفرت فرتوت
بسوزاند ...
زیبایی انتظار کودکی
در پی دیدار عزیزش
چه کنم ؟
این زخم را
گر مرهمی نیست
گر رویان نشود
صد ستاره ی یاد
در ویرانه این خانه
لیک
خواب
آشفته به چشمانم بود
گو منتظر
تا در سرخی شفق
ستاره
سبز
روئید
این شعر تقدیم به ۳۰۰۰۰ هزارگل سرخ قتل عام ۶۷ می باشد که هرقطره خونشان چون ستاره ای دردل ظلمت رویان شده است
هرمز بیرقدار