ایلنا در ۴ مرداد ۹۶ گزارش مصاحبهای با اسدالله حیدری «ریاست کانون بازنشستگان ارتش» را منتشر کرد. وی که جزء ارتش تحت امر ولایت فقیه است در مصاحبه خود با ایلنا انگشت بر اختلافات و تبعیضهای فاحشی میگذارد که نظام ولایت فقیه بین «ارتش» و سپاه پاسداران ـ ارگان اصلی حفظ ولایت فقیه ـ میگذارد؛ آنچه نشان میدهد که پرسنل «ارتش» از تبعیضی آشکار به نسبت سپاه رنج میبرند.
شغل دوم
حیدری «رئیس کانون بازنشستگان ارتش» در مصاحبه با ایلنا با اشاره به مشکلات بازنشستگان این ارگان نظامی از نظر معیشتی «از اینکه از این نیروها همچون نیروهای بازنشسته سپاه در مناصب مختلف استفاده نمیشود» ابراز تاسف میکند و با اظهار اینکه خیلی از بازنشستگان این ارگان مجبور به داشتن شغل دوم برای امرار معاش خود هستند میگوید: «داشتن شغل دوم زیبنده ... نیروهای ارتشی نیست».
حیدری پرسنل ارگانی که خود متعلق به آن است را با سپاه پاسداران مقایسه میکند که، چه در طول دوران کار و چه بعد از آن هیچ مشکل اقتصادی ندارند و بعد از بازنشستگی نیز مجدد توسط حکومت ولایت فقیه در مناصب بالاتری برای سرکوب و غارت ثروت کشور گمارده میشوند.
دست باز
حیدری در این مورد، خطاب به ایلنا میگوید: «این چرا را باید از مسئولان محترم بپرسید نه از من، دست برادران عزیز سپاه در بکارگیری بازنشستگان نیروهایشان در مناصب مختلف دولتی و خصوصی باز است و دست ما بسته است. آنها حتی معتقد هستند که بازنشستگی در سپاه معنی ندارد یعنی بلافاصله پس از بازنشستگی بکار گرفته میشوند که روش پسندیدهای است اما ما محرومیم.» حیدری فراموش میکند که سپاه پاسداران حافظ تمامیت و خاصالخاص ولایت فقیه است و از این مجراست که از همه ثروتهای کشور و از جیب مردم ایران بهرهمند و متمتع هستند. امری که «ارتش» از این منظر در درجات پایین تر در آن به نسبت سپاه قرار میگیرد.
فقر در «ارتش»
حیدری مشکلات معیشتی ارگانش و تبعیض با سپاه را به زبان دیگری نیز گویا میکند. حیدری که میبیند سپاه ولایت فقیه ثروتهای کلانی را با چنگ انداختن به عرصه اقتصادی کشور به دست آورده است لاجرم وارد مقایسه شده و با وجود اینکه میداند «کانون بازنشستگان ارتش مجاز به فعالیت اقتصادی نیست» میگوید: «برای فعالیت اقتصادی آمادگی داریم» و ادامه میدهد «در مجموعه کانون بازنشستگان ارتش، هزاران پزشک، مهندس، خلبان، مدیر و متخصص در امور فناوری و خدماتی بسیاری هستند که میتوان از توانمندیها و تجارب آنها در انجام پروژههای مختلف استفاده کرد...دست سپاه در بکارگیری بازنشستگانش در مناصب مختلف باز و دست ما بسته است»
توسری
حیدری که خوب احساس میکند ارگانش در برابر سپاه تو سری خورده است از در عجز نیز وارد میشود. فقر و تبعیض ارگانهای وفادار نظام به ولایت فقیه را نیز به اعتراض وادار کرده است. حیدری میگوید: «اگر ما میگوییم از نیروهای ارتشی در مناصب مختلف استفاده شود به معنای عدم استفاده از نیروهای کارآمد سپاه نیست. حرف ما فقط این است که از نیروهای ارتش هم استفاده شود و به بیان «ارتش مظلوم است» اکتفا نکنند.»
تجمع دشمن شادکن!
حیدری که میداند اندک صدای اعتراض و تعرضی نسبت به ولایت فقیه و نظام برای او و همکارانش به قیمت شرایط بدتر از این تمام خواهد شد دست به دامن ولایت فقیه میشود و با تکرار ادبیات ولی فقیه میگوید: «هیچ یک از بازنشستگان نیروهای مسلح مایل به تجمع تنشزا و دشمن شاد کن در مقابل مجلس یا هر کجای دیگر نبوده و نیستند.» اما درد فقر ارگانش را، به ادامه بی توجهی حکومت، گره میزند و راجع به اعتراضات پرسنل ارتش در برابر مجلس! حکومت مدعی میشود: «این مشکلات و مسائل معیشتی موجب انجام آن تجمع آرام ... شد تا مسئولان نسبت به وضعیت آنها آگاه شوند» و ناامیدوارانه ادامه میدهد «البته برخی از دولتمردان قولهایی را هم به نمایندگان این تجمع دادند ولی تاکنون آن قولها به طور کامل عملیاتی نشدهاند.»
بی اعتمادی
در تابستان ۶۷ نیروهای مجاهدین خلق که در آن زمان در نوار مرزی مستقر بودند به سمت کرمانشاه حرکت میکنند. سرعت آنها در پیشروی باعث میشود تا خمینی فراخوان به بسیج همه بیعت کردگانش بدهد. یکی از عواملی که در این میان پیشروی مجاهدین خلق را شتاب بخشیده بود عدم ایستادگی نیروهای ارتش در برابر آنها بود.
«پاسدار» محمود شاعری، «قائم مقام عملیاتی لشگر ۷۱ روح الله» در توصیف وضعیت نیروهای ارتش در صحنه میگوید: «ما داشتیم هماهنگیهایی با فرمانده هوانیروز انجام میدادیم یکسری فرمانده هوانیروز گفت آقا که یک سری از خلبانها میگویند ما پرواز نمیکنیم خب برای چی میگویند اینها هموطنان ما هستند ما هموطنان خودمان را نمیکشیم» و سپس درباره ارتش اظهار نظر میکند: «این باز یکی از نکاتی بود که بالاخره جای تأمل داره که هموطنان خودمان را نمیزنیم.»
شاید راز بی اعتمادی به ارتش در جمهوری اسلامی! در همین صحنه و صحنه های مشابه آن نهفته باشد. با وجود آنکه ارتش در صحنه های مختلف برای ولایت فقیه جنگیده است اما هرگز آن نوع فداکاری که در سپاه نسبت به خلیفه وجود دارد در ارتش نبوده است و در اساس نظام مقدس! ارتش را همواره تحت هژمونی و تسلط سپاه نگهداشته است. تبعیض و تحقیر علیه هر جمعی، به مانند آتشی زیر خاکستر است که وقتی زمینهی بروز پیدا میکند تعادل گذشته را بر هم میزند و رابطه ارتش و سپاه نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.