کارکرد
روزنامه جوان وابسته به سپاه در نزاع با جناح رقیب به برجسته کردن واقعیت تیراژ مطبوعات در خلافت اسلامی! پرداخته است که البته رسوا کننده هر دو سوی ماجراست. در دنیای معاصر، مطبوعات یکی از ارکان دموکراسی محسوب میشوند که طی آن احزاب و جریانات سیاسی و اجتماعی به بیان دیدگاه های خود میپردازند؛ مطبوعات منابع درج اخبار و تحلیل های مختلف هستند که هرکس میتواند با مراجعه به آنها از نظرات و اطلاعات مکفی در زمینه های مورد علاقه و نیاز خود برخوردار شود. اما در جمهوری اسلامی! مطبوعات کارکرد دیگری دارند.
ابزار
در جمهوری اسلامی! مطبوعات در وهله نخست تأمین کنند نمای دموکراتیک! نظام مقدس! هستند تا با به راه انداختن سر و صدا به همه ـ به خصوص ـ دنیای بیرون نشان دهند که در اینجا «آزادی» وجود دارد.
در جمهوری اسلامی! همچنین مطبوعات ابزار جنگ اجزاء ولایت فقیه هستند تا در نزاع قدرت و ثروت بتوانند به انحاء مختلف حریف را تحت فشار قرار دهند.
ابزار
در جمهوری اسلامی! مطبوعات در وهله نخست تأمین کنند نمای دموکراتیک! نظام مقدس! هستند تا با به راه انداختن سر و صدا به همه ـ به خصوص ـ دنیای بیرون نشان دهند که در اینجا «آزادی» وجود دارد.
در جمهوری اسلامی! همچنین مطبوعات ابزار جنگ اجزاء ولایت فقیه هستند تا در نزاع قدرت و ثروت بتوانند به انحاء مختلف حریف را تحت فشار قرار دهند.
دستمایه
آنچه دستمایه نوشتار «جوان» شده است اطلاع رسانی «معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد» است که گفته «۲۰۰ روزنامه در کشور داریم که مجموع شمارگان آنها کمتر از ۹۰۰ هزار نسخه در روز است.»
تیراژ
جوان در ادامه مینویسد این در حالی است که در نظر داشته باشیم که ۱۰ روزنامه اصلی حکومت در مجموع بیش از ۶۰۰ هزار تیراژ دارند. به عبارت دیگر ۱۹۰ روزنامه باقی مانده در مجموع بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نسخه در روز تیراژ دارند که بنابر محاسبه «جوان»، «تقریباً هر کدام هزار نسخه در روز! کمتر از تعداد دکهها و یكچهارم تعداد کتابخانههای عمومی كشور و یكصدم تعداد دستگاههای پركارمند و پرمسئول دولتی و حكومتی!» تیراژ دارند.
صدتا
از همین ۱۹۰ روزنامه، ۳۰ عنوان آن در تهران منتشر میشود یعنی «باید یک رقم متعارفی تیراژ داشته باشند که به روابط عمومی چهار تا دستگاه دولتی و چند تا دکه شهر، سهمی برسد» در نتیجه «اوضاع خیلی بدتر میشود» زیرا به این مفهوم است که «برای استانیها باید تیراژ زیر صد نسخه را فرض کرد.» و از آنجایی که «چاپ صد تا نسخه روزنامه در روز به صرفه نیست و چاپخانهها زیر بار نمیروند. به خاطر همین روزنامهها پول چاپ ۱۰ هزار نسخه را به چاپخانهها میدهند، اما صد تا چاپ میشود تا دستکم در هزینه کاغذ صرفهجویی شود.»
مدعی
در این نقطه روزنامه «جوان» که خودش نیز از تیراژ قابل اعتنایی برخوردار نیست و همان تیراژ محدودش نیز در بین پاسدارها توزیع میشود، مدعی جناح روحانی شده و در توضیح کارکرد روزنامه هایی که فقط صد نسخه چاپ میشود میپرسد: «اما صد نسخه از یک روزنامه به چه درد جامعه و به چه درد صاحب روزنامه میخورد؟» و پاسخ میدهد: «ساده و خلاصه میگویم؛ در تهران با صد یا هزار نسخه روزنامه سیاسی، میتوان دکهها را پر كرد، طوری که هرکس رد میشود مثلاً ۲۰ تا تیتر درشت «خداحافظ همه تحریمها» را روی دکه ببیند و بگذرد و این خاطره را با خود همراه داشته باشد. این کارکرد زنجیرهایوار روزنامهها در پایتخت است.» [روزنامه جوان ۱۹ تیر ۹۶]
مقایسه
براساس آخرین آمار اعلام شده جمعیت کشور در حال حاضر در حدود ۸۰ میلیون نفر است. در سال ۱۳۶۰ جمعیت کشور در حدود نصف جمعیت فعلی آن بود با این وجود تیراژ نشریه «مجاهد» متعلق به مجاهدین خلق بنا به گفته تاج زاده، «معاون وزیر کشور» در «دولت خاتمی» تا ۳۰ خرداد ۶۰ به ۷۰۰ هزار نسخه رسیده بود. [۳ بهمن ۹۵]
چرا؟
سوژه اصلی اعدام هایی که از ۳۰ خرداد سال ۶۰ توسط ولایت فقیه آغاز شد مجاهدین خلق بودند. نخستین پرسشی که به ذهن متبادر میشود این است که چطور جریانی که به تنهایی در ۳۶ پیش که جمعیت کشور حدود نصف جمعیت فعلی آن بوده است، نشریه اش ۷۰۰ هزار نسخه تیراژ داشته است؟ این در حالی بود که مجاهدین خلق در اپوزیسیون بودند و فروش نشریه مجاهد برای فروشنده آن خطر کتک خوردن، چاقو خوردن، دستگیر شدن و بعضا کشته شدن توسط چماقدارهای خمینی را به همراه داشت.
اکنون اما در ایران ۸۰ میلیونی روزنامه هایی که علی العموم در نهادها و ادارات خاص توزیع میشوند و توزیع بخشی از تیراژشان تضمین شده است و از پشتیبانی های دولتی نیز برخوردار هستند همه روی هم ۹۰۰ هزار تیراژ دارند.
آیا میتوان گفت کسانی که در پشت این روزنامه ها هستند و مواضع خود را توسط این روزنامه ها نشر میدهند مردم ایران را نمایندگی میکنند؟ آیا رقابت بین این افراد برای کسب کرسی های حکومتی به معنی وجود دموکراسی در ایران است؟