جمالی پور
سید هدایت الله جمالی پور، «فرماندار شهرری» در ۲۴ تیر گفته بود: «فردی از اراذل و اوباش» به خاطر درگیر شدن با یک «آخوند» با شلیک پلیس کشته شد. در گزارش ها آمده بود که این مرد حدود ۴۰ سال سن داشت. [شلیک در متروی «شهرری» و داستان آن مرد ۴۰ ساله]
چه آخوندی
در ادامه تلاش برای توجیه قتل آن فرد «از اراذل و اوباش»، تلویزیون حکومت نیز به صحنه می‌آید تا اعدام خیابانی آن مرد ۴۰ ساله را مشروع جلوه دهد اما در این میان یک مصاحبه برجسته می‌شود؛ آنجایی که یک شاهد گفت: «ضارب می‌گفت: من با مردم کاری ندارم، من این اسلام را نمی‌خواهم من آخوندها را نمی‌خواهم این چه آخوندی است این چه مملکتی است».
آن فرد از «اراذل و اوباش»، «آخوندها» را نمی‌خواست پس کشتن او مشروع! بود.
چه آخوندی
در ادامه تلاش برای توجیه قتل آن فرد «از اراذل و اوباش»، تلویزیون حکومت نیز به صحنه می‌آید تا اعدام خیابانی آن مرد ۴۰ ساله را مشروع جلوه دهد اما در این میان یک مصاحبه برجسته می‌شود؛ آنجایی که یک شاهد گفت: «ضارب می‌گفت: من با مردم کاری ندارم، من این اسلام را نمی‌خواهم من آخوندها را نمی‌خواهم این چه آخوندی است این چه مملکتی است».
آن فرد از «اراذل و اوباش»، «آخوندها» را نمی‌خواست پس کشتن او مشروع! بود.
غیب پرور
روز بعد یعنی ۲۵ تیر، «سردار» غیب پرور «رئیس سازمان بسیج مستضعفین» به عیادت «حجت‌الاسلام» خلیل ذوالفقاری که آن فرد از «اراذل و اوباش» در برابر «آتش به اختیار» او تسلیم نشده بود، می‌رود. غیب پرور سپس در جمع خبرنگاران حاضر می‌شود تا به محتوای ایستادگی آن فرد از «اراذل و اوباش» بپردازد.
۴درصدی ها
قالیباف در نزاع قدرت در انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه اذعان کرد که ولایت فقیه تنها ۴درصد جامعه را نمایندگی می‌کند، به عبارت دیگر او گفت که تنها ۴ درصد از مردم از مواهب اقتصادی برخوردار هستند. «حجت‌الاسلام» خلیل ذوالفقاری، نیروی پلیس حاضر در مترو و «سردار» غیب پرور از زمره همین ۴ درصد هستند، و آن مرد از «اراذل و اوباش» از گروه ۹۶ درصدی؛ ۴ درصدی ها او را کشتند و اکنون برای توجیه آن، سیرک راه انداخته اند.
روحانیت!
«سردار» غیب پرور که از دست تنهایی پلیس در صحنه دفاع از «حجت الاسلام» خلیل ذوالفقاری راضی نبود در برابر خبرنگاران می‌گوید: «بحث دفاع از آمران به معروف و ناهیان از منکر مسئله‌ای است که باید به‌طورجدی موردتوجه همگان قرار بگیرد» زیرا آن فرد از «اراذل و اوباش» در برابر روحانیت ایستاده است و «روحانیت و لباس مقدس روحانیت نماد مقدسی بوده که همواره به‌عنوان خاری در چشم دشمنان محسوب می‌شود.»
یادآوری
شاید نیاز به یادآوری نباشد که غیب پرور درباره کسی صحبت می‌کند که به همین جرم به صورت خیابانی توسط پلیس یا همان نیروی انتظامی یا همان بخش شهر سپاه پاسداران در مترو اعدام شده است.
غیب پرور برای رفع هرگونه ابهام درباره دلیل اعدام خیابانی آن مرد چهل ساله تصریح می‌کند که «شخصی که به حجت‌الاسلام ذوالفقاری حمله کرده، طبق گفته‌ها از لباس روحانیت کینه داشته».
چرا یک فرد ۴۰ ساله که تمام عمر خود را در جمهوری اسلامی! سپری کرده است «از لباس روحانیت کینه داشته» است؟!
تشکر
پاسخ به این پرسش برای غیب پرور در اولویت قرار ندارد مهم آن است که او از «برادران عزیز»ش «در نیروی انتظامی»، «تشکر» می‌کند «که خیلی مدبرانه و به‌موقع وارد عمل شدند.» یعنی آن فرد را اعدام خیابانی کردند.
در پایان غیب پرور پرده ها را کنار می‌زند تا اذعان کند که یک بخش از نظام مقدس! از پس موضوع «امربه‌معروف و نهی از منکر» بر نمی‌آید. منظور غیب پرور این است که نظام در روزهای آتی با صحنه هایی به مانند عملکرد آن مرد از «اراذل و اوباش»، ممکن است بیشتر مواجه شود، در نتیجه طبقه ۴ درصدی باید منسجم عمل کند.
روزهای سخت
غیب پرور روزهای سختی را که در پیش دارند اینگونه توصیف می‌کند: «مسئله امربه‌معروف و نهی از منکر شوخی‌بردار نیست و دستگاه‌های حاکمیتی باید با قاطعیت و جدیت بیشتری عمل کنند. دشمنان و ضدانقلاب دست‌به‌کار شده‌اند و اتفاقاتی در حال رخ دادن است که در شأن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیستند.»
