روحانی؛ تبدیل ایران به زرادخانه موشکی، تبدیل عراق به ویرانه


 نخستین قدم!

روحانی۱۹ تیر ۹۶ در جشنواره «عمران سلامت» حاضر شد تا نقشه مسیر «دولت یازدهم» در ابتدای بر تن کردن ردای ریاست جمهوری ولایت فقیه را یادآوری کند؛ «اولین قدمی که لازم بود کشور آن را حل و فصل کند، مساله تحریم بود».

محاصره
دولت او قرار بود «خلیفه» را از محاصره ای که آنرا «بی رحمانه» توصیف کرده بود، خارج کند، زیرا به گفته روحانی «وقتی نفت ما تحریم می‌شود و درآمد کشور کاهش پیدا می‌کند یعنی تاثیر بر همه خدمات دولت که منابع آن مالیات و نفت است وقتی نفت و درآمد و رشد اقتصادی نیست گرفتن مالیات هم خیلی سخت و گاهی ناممکن می‌شود. تصمیم ما بر این شد که ظرف مدت یکسال با مذاکره تحریم را حل کنیم.»

حقوق!
اگر کسی تصور کند که تحریم ها جمهوری اسلامی! را از کارکردهای اصلی اش باز می‌دارد، شاید بشود او را به کم آشنایی درباره ولایت فقیه متهم کرد، زیرا به گفته روحانی «در سخت‌ترین شرایط اقتصادی دولت به ملت عراق کمک کردیم. وقتی می‌گویند کمک به ملت عراق بعضی فکر می‌کنند فقط فداکاری جانی است. درست است عده‌ای فداکاری جانی کردند که باید سپاسگزار باشیم اما حقوق این‌ها و سلاح این‌ها را چه کسی تامین کرد. وقتی دولت عراق با داعش می‌جنگید سلاح این‌ها را در شرایط تحریم چه کسی تامین می‌کرد. همچنین به دولت سوریه هم کمک کرد.»
پول کشور به جای آنکه بر سر سفره مردم قرار گیرد راهی شهرهای عراق و سوریه می‌شد تا به اسم مبارزه! با داعش! یا دفاع! از حرم!، صرف پاکسازی مذهبی و توسعه دامنه خلافت خامنه ای شود؛ در نتیجه اشتباه نیست که نتیجه گیری کنیم که با برداشتن تحریم ها، باز هم پول بر سر سفره مردم نمی‌آید و آتش تهیه برای جنگ های تجاوزکارانه افزایش می‌یابد.

زرادخانه
مشابه همین کارکرد در توسعه فعالیت های موشکی و تبدیل کشور به زرادخانه سلاح های کشتار جمعی است. در همین رابطه روحانی اعلام می‌کند: «آنهایی که موشک را پرتاب کردند و غیره مهم هستند اما موشک را چه کسی درست کرد؟ دولت و وزارت دفاع موشک‌ها را ساخته‌اند. پول آن را بخش اقتصادی کشور تامین می‌کند. کار بزرگی در دولت یازدهم انجام شد. یک بار وزیر دفاع اعلام کرد سلاح‌های راهبردی تولید شده در دولت یازدهم هشتاد درصد کل سلاح‌های دولت‌های قبل است؛ منتها ما در بعضی بخش‌ها نیاز نمی‌بینیم برای مردم توضیح و شرح دهیم.»

سپاه
جمهوری اسلامی! بدون صدور بحرانهای داخلی به وسیله سیاست های توسعه طلبانه اش، دیگر جمهوری اسلامی! نیست؛ زمانی که سپاه تصمیم بگیرد پای را از فراسوی مرزهای کشور پس بکشد، باید در تهران بجنگد، آنهم دربرابر کسانی که فرزندان همین کوچه ها و خیابان ها هستند؛ نبردی عظیم که اعتراضات سال ۸۸ در برابر آن ناچیز جلوه خواهد کرد، در آن صورت وجود سپاه آنقدر به عدم نزدیک می‌شود که فرصت پرسش درباره چیستی خود را نخواهد یافت.
روحانی با وجود همه‌ی دست تکان دادن هایش برای غرب، در دوران تحریم! کشور را به زرادخانه سلاح های راهبردی! تبدیل کرده است و در حالی که طبقه متوسط کشور، شتابناک در حال فروپاشی و سوق به سوی جمیعت عظیم بی چیزها بود، و در حالی که کارگران و حاشیه نشین ها در هستی بی هست خود غوطه می‌خوردند، سپاه با پول مردم ایران، مردم عراق و سوریه را به سوی نابودی هدایت می‌کرد؛ هدف حفاظت از خلافتی بود که برای نگهداشتن تهران نیازمند جنگ در آنسوی مرزهاست؛ طرحی که البته به پایان خود نزدیک می‌شود.