خامنه‌ای؛ سیلی و دست نوازش


وظیفه! رئیس جمهور!

حسن روحانی در «همایش گرامیداشت هفته قوه قضاییه» گفت: «اگر وظیفه رئیس جمهور اجرای قانون اساسی است، بخشی از آن اجرای وظایف قوه قضاییه است. اگر رئیس جمهور دغدغه اجرای قانون اساسی را دارد باید‌‌ همان دغدغه را درباره قوه قضاییه داشته باشد چون آن هم جزو اصول قانون اساسی است.» [ایلنا ۱۱ تیر ۹۶]

نقشه مسیر
خامنه ای اما در ۱۲ تیر به میدان آمد تا علاوه بر آنکه پاسخ روحانی را داده باشد، نقشه مسیر جدید خود برای قوه قضاییه را نیز بیرونی کند.

پرچمدار حقوق عمومی
خامنه ای در جلسه ای که در آن «رئیس و مسئولان قوه‌ی قضائیه و رؤسای کل دادگستری‌های سراسر کشور» حضور داشتند با به چالش کشیدن «منشور حقوق شهروندی» روحانی، به قوه قضاییه تکلیف کرد که «باید پرچمدار حقوق عمومی در جامعه شود و در هر زمینه‌ای که لازم بود، از حقوق مردم با قدرت دفاع، و با متخلفان و قانون‌شکنان مقابله کند.»

جایگاه! قضاییه!
خامنه ای سپس ادعای «اجرای قانون اساسی» توسط روحانی را به چالش کشید و گفت: «در قانون اساسی تصریح شده است که نظارت بر حُسن اجرای قوانین و نظارت بر حُسن اجرای امور بر عهده‌ی قوه‌ی قضائیه است و دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور به‌عنوان دو بازوی اصلی قوه، مسئولیت این دو وظیفه‌ی مهم را بر عهده دارند.»

ترس
پیش از آنکه روحانی دولت جدید خود را تشکیل بدهد، خامنه ای می‌کوشد تا به هر ترتیب او را به زیر مهمیز بکشد. آیا خامنه ای از روحانی می‌ترسد؟ آیا خامنه ای نگران است که روحانی در شتاب گرفتن به سمت غرب جام های زهر بعدی را برای او به ارمغان بیاورد؟
بله، خامنه ای می‌ترسد اما نه از روحانی بلکه از شکاف هایی که در رأس قدرت بیش از پیش تعمیق می‌شود، و در شرایطی که بالایی ها ـ خامنه ای و روحانی ـ دیگر نمی‌توانند مانند سابق حکومت کنند، راه برای پایینی ها ـ مردم به جان آمده ـ باز می‌شود.

کنترل!
خامنه ای از لاریجانی می‌خواهد که در کنترل قوا نقش بیشتری ایفا کند؛ «حضور رئیس قوه‌ی قضائیه در مجامع فراقوه‌ای همچون شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی را از دیگر ظرفیت‌های قانونی این قوه برشمردند و تأکید کردند: آیت‌الله آملی لاریجانی به‌واسطه‌ی شخصیت و فضل علمی قطعاً می‌توانند در این مجامع تأثیرگذاری بالایی داشته باشند.»

دیپلماسی
برگ برنده! روحانی در برابر خامنه ای دیپلماسی! اوست، روحانی می‌گوید: او با دیپلماسی، نظام را از مهلکه جنگ نجات داده است در حالی که سیاست های قبلی نظام، تمامیت آنرا در خطر نابودی انداخته بود.
خامنه ای می‌خواهد اکنون بخش خارجی قوه قضاییه را فعال کند؛ خامنه ای دارد حوزه عملکرد «دولت با تفنگ» را گسترش می‌دهد. [به عنوان نمونه: داعش اقتصادی از منظر روحانی]
«قوه‌ی قضائیه باید در موضوعاتی همچون تحریم‌ها، مصادره‌های آمریکایی‌ها، تروریسم و یا حمایت از شخصیت‌های مظلوم دنیا همچون شیخ زکزاکی و یا حمایت از مسلمانان میانمار و کشمیر، از جایگاه حقوقی وارد شود و نظر حمایتی و یا مخالفت خود را قاطعانه اعلام کند تا در دنیا منعکس شود.»

آتش به اختیار
روز ۱۷ خرداد خامنه ای فرمان «آتش به اختیار» را صادر کرد. [خامنه ای: آتش به اختیار] نیروهای خامنه ای برای اجرای این فرمان روز ۲ تیر، روحانی را از صفوف «روز قدس»! بیرون کردند، خامنه ای هرچند در قلب خود آنها را تحسین کرد اما چاره ای نداشت جز آنکه در ۵ تیر آنرا نوع غیر «تمییز» از «آتش به اختیار» توصیف کند زیرا او را مدیون کرده و «مدعی پوچ اندیش» ـ روحانی ـ را طلبکار کرده بود. [خامنه‌ای؛ از آتش به اختیار «تمییز» تا «تنهایی» منطقه‌ای] اکنون خامنه ای در این رابطه به قوه قضاییه مسئولیت مشخصی می‌دهد، او از قوه قضاییه می‌خواهد که نیروهای «آتش به اختیار» را تنها نگذارد تا «مدعی پوچ اندیش» ـ روحانی ـ فرصت طلبکاری پیدا کند.
خامنه ای در دیدار با «رئیس و مسئولان قوه‌ی قضائیه و رؤسای کل دادگستری‌های سراسر کشور» ضمن یادآوری «حمایت بیانی و عملی» خودش از «آمران به معروف»، «این کار را وظیفه‌ی قوه‌ی قضائیه» می‌خواند.

توتال
در حالی که روحانی و نیروهایش امضای قرارداد با توتال را در ۱۲ تیر، جشن می‌گرفتند و خواستار ارسال این پیام بودند که با وجود همه بحران ها، نظام راهی! به جلو! یافته است، خامنه ای با نواختن یک سیلی بر چهره روحانی و کشیدن دست نوازشی بر سر آملی لاریجانی به همه طرف ها یادآوری کرد که هژمونی! خلافت در دست کیست؛ یک یادآوری که البته از اعتبار لازم برخوردار نیست زیرا خامنه‌ ای با رها کردن آملی لاریجانی حتی در امور بین الملل، بیش از هر زمان دیگر این پیام را ارسال می‌کند که نظامش در شرایط تعمیق شکاف ها به نقطه ای رسیده است که «رهبر معظم»! دیگر کنترلی بر قوه مجریه ندارد.