گرامیداشت پنجاه ودومین سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق درپاریس-سخنرانی محمد محدثین
گرامیداشت پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران در پاریس
بسم الله الرحمن الرحیم، بهنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران
با عرض ادب خدمت عزیز رضائی، عزیز همه مجاهدین، عزیز مردم ایران که امیدوارم خداوند سایهاش را همیشه بر سر ما نگهدارد. باتشکر و قدردانی از دوستان عزیز فرانسوی مان، ازپره فه ایوبونه از رزمنده قدیمی آزادی و مقاومت آقای برسی و همه دوستان فرانسوی و همسایگانی که به ما افتخار دادند در این جلسه هستند، همسایگانی که زنان و مردان فرانسوی که نه حامیان فرانسوی مقاومت، بلکه جزیی از خانواده مجاهدین و مقاومت ایران هستند، کسانی که کسانی که قبل از ۱۷ژوئن و بعد از ۱۷ژوئن در اشرف و لیبرتی و در آلبانی و در کارزار علیه لیست تروریستی همه جا و همیشه همراه ما بودند. و به واقع افتخار شهروندان افتخاری ایران و دوستان همیشگی مقاومت ایران هستند که نامشان همیشه در تاریخ ایران خواهد ماند. همچنین از دوستان عرب برادران و خواهران عربمان که در اینجا هستند که در این سالها همیشه ما را همراهی کردند و البته سازمان مجاهدین فقط به ما بهعنوان مجاهد اعضاء مجاهدین که من افتخار دارم عضو کوچکی ازش باشم تعلق ندارد بلکه به همه مردم منطقه و همه خواهران و برادرانمان در کشورهای منطقه که از درد مشترکی رنج میبریم و از بنیادگرایی و ارتجاع دینی رنج میبریم که منشأش و قلبش در تهران است به همه آنها هم این سازمان مجاهدین تعلق دارد همچنین بدهید از همرزمان و سروران و دوستان شوراییمان در اینجا که به ما پیوستند و در این جشن، در این شادی در این سالروز با ما هستند قدردانی کنیم، کسانی که در همه دردها و رنجها در طول این سالیان بسیاریشان از زمان شاه و همه در زمان خمینی در زمان ارتجاع مذهبی با هم بودیم.
پنجاه و دومین سالگرد سازمان مجاهدین را در شرایطی جشن میگیریم که از هر نظر شرایط متفاوت است، سازمانی در اوج شکوفایی و آماده و مجهز از هر نظر برای به عهده گرفتن مأموریت نهایی یعنی سرنگونی این رژیم به همراه مردم ایران و همراه همه اعضاء و اجزای این مقاومت. به همین خاطر این پنجاه و دومین سالگرد را که همزمان شده با انتخاب مسئول اول جدید قبل از هر کس باید به حنیف کبیر بنیانگذار این سازمان که این نهال را در دوران سیاه تاریکیها، ۵۲سال پیش کاشت و خودش امروز حتماً شاهد و ناظر هست باید به حنیف کبیر تبریک گفت که همانطوری که خواهر مریم گفتند امروز میراثش اینقدر با شکوه و با عظمت شده است و همینطور اجازه بدهید به مسعود تبریک بگوییم که این امانت بزرگ خلق و ملت ایران را به شایستهترین وجه از همه پیچ و خمها عبور داد تا به اینجا رسید. از پیچ و خمهایی که هر کدامش کافی بود یک جنبشی را برای همیشه نابود کند، از ضربه شهریور سال ۵۰و شهادت بنیانگذاران تا ضربه خیانتبار اپورتونیستی و تا مواجهه با ایلغار سیاسی تشکیلاتی ایدئولوژیکی که خمینی بر ملت ما وارد آورد و مقابله با این بنیادگرای درندهخویی که خمینی با خودش به میهن ما آورد. و بعدها و بعدها در وقایعی دیگر در مقابله با جنگ ضد ملی ضدمیهنی در مقابله با بحران کویت در مقابله با قضایای بعد از آن در جنگ سال ۲۰۰۳ و همه چیزها و وقایع بعد از آن، همه چیزهایی که دیگر خوشبختانه همه ما که در این اتاق هستیم فکر میکنم این قسمتهای اخیرش را دیگر بودیم و شاهد بودیم و از نزدیک دیدیم، کسی که این مقاومت را این سازمان را این جنبش را از درغلتیدن به انحراف از درغلتیدن به اپورتونیسم از نابودی محتومی که هر کدام از این وقایع میتوانست در مقابل ما نابودیهای نابودی محتومی که هر کدام از این وقایع میتوانست مسببش باشد عبور داد و هزار تبریک و درود به خواهر مریم که با انقلاب خودش با تلاش شبانه روزیش با تربیت مسئولان و کادرها و زنان و مردانی که این جنبش را در این سختترین شرایط به پیش ببرند انسجام و استحکام و یکدستی و یکپارچگی این سازمان را آن را حفظ کرد آن هم در دورانی که دوران افولهاست، دوران تجزیههاست، دوران انشعابهاست، دوران افول جنبشهای سیاسی است، در چنین شرایطی سازمان مجاهدین را و این جنبش مقاومتی که مجاهدین در محور و در کانونش قرار دارد از این تیرهراهها و کورهراهها عبور داد و امروز این سرمایه انقلاب و مردم ایران علیه فاشیسم دینی حاکم را به اینجا رسانده است. آنچه که استحکامی که انسجامی که یک دستی یی که همین چند روز پیش یکبار دیگر در انتخاب مسئول اول جدید سازمان مجاهدین شاهدش بودیم. این صحنهها یادآور برای ما مسلمانها یادآور آیات البته شاید این آیات ربطی فقط به مسلمانها نداشته باشد حداقل به اعتقاد من، آیات آخر سوره فتح است که خدا به پیغمبرش میگوید که مؤمنین و مجاهدین و انقلابیونی که در حال بهاصطلاح رکوع و سجود در حال خشوع در مقابل انقلاب، خلق، خالق هستند، به حدی هست به حدی پیشروی کرده این مقاومت و جنبش جملات قرآن هست من دارم نقل به متن ترجمه به مفهوم میکنم که حتی کسانی که آن را کاشتند یعجب الزراع آنهایی که آن راکاشتند آنها را هم به شگفتی و تعجب وامیدارد این شجره طیبهیی که اصلها ثابت و فرعها فی السماء درخت پاکیزهیی که اصلش در زمین است و شاخ و برگش در آسمانهاست. این داستان انقلاب مجاهدین، انقلاب مردم ایران هست و البته باز همانجور که قرآن میگوید این فقط کافران را کسانی که در مقابل راه تکامل قرار دارند کسانی که در مقابل خلق و انقلاب قرار دارند آنها را به غیظ و خشم وا میدارد. به همین انتخابات مسئول اول نگاه کنید این انتخابات در شرایطی برگزار شده این مسئول اول در شرایطی انتخاب شده فراتر از صلاحیتها و شایستگیهای خواهر زهرا که در موردش گفتنیها زیاد است و آن را که عیان است چه حاجت به بیان است، همانطور که قبلاً هم گفتیم در واقع در این چهارده ساله همین نقش را برای مجاهدین در خارج کشور ایفا میکرده است. از شخص خواهر زهرا با همه صلاحیتها و شایستگیها و تواناییها و اخلاق انقلابی که بگذریم خود این انتخابات خود آنچه که گذشت در این صحنهها نشاندهنده صلابت، انسجام، فراوانی، کثرت و در عینحال وحدت تمامعیار سازمان مجاهدین و به تبعش انقلاب ایران است. ما از شرایطی آمدهایم توطئههای دشمن در این سالها کم نبوده، رژیم میخواست ما را بهلحاظ فیزیکی منهدم کند، در اشرف و لیبرتی عزم جزم رژیم این بود که مجاهدین را بهلحاظ فیزیکی نابود کند به رژیم متأسفانه ختم نمیشد، جریانهای منطقهیی و بینالمللی دولت عراق، جریانهایی در سازمان ملل، دولت آمریکا هم آنها هم علاقمند بودند که ما را بهلحاظ تشکیلاتی منحل و بهلحاظ سیاسی لجنمال کنند، این طرحی بود که بهوضوح ما در طول این سالیان دیدیم و باهاش جنگیدیم، مجاهدین در اشرف و لیبرتی در برابرش پایداری کردند و سازمان مجاهدین و مقاومت ایران در خارج کشور اشرفنشانها در سراسر جهان تحت هدایت و رهبری خواهر مریم تحت مدیریت همین خواهر زهرا آن را پس زدند. البته به همینجا تمام نمیشد، رژیم بعد از اینکه در انهدام فیزیکی مجاهدین و در انهدام سیاسی و تشکیلاتی مجاهدین شکست خورد، درصدد برآمد که از طرق دیگر اینرا محقق کند، فکر میکردند، تصور میکردند که مجاهدین با آمدن به فرنگ با آمدن به خارج کشور خودشان را از دست میدهند، خیلی از این حرفها میزدند خیلی از این حرفها مینوشتند. رژیم میگفت که حالا صبر کنید ۴ماه بگذرد، ۶ماه بگذرد، عید بشود، از این چیزها زیاد نوشتند، خوب امروز اتفاقاً امروز که داریم صحبت میکنیم سالگرد هجرت بزرگ است، خیلیها تصور میکنند هجرت بزرگ در این نقطه تمام شد، این نقطه در واقع چی است؟ به عبارتی آغاز هجرت بزرگ بود، از یک طرف مجاهدین باید یک آزمایش جدیدی را پشت سر میگذاشتند که بعد از یک سال باید گفت، با افتخار و سربلندی از این آزمایش با این انتخابات به اتم وجه به بهترین صورت پیروزمندانه و ظفرنمون بیرون آمدند امروز خیلی خوب میبینیم این انتخاب مسئول اول این وحدت و انسجام بعد از اینکه دو پارچهیی یک سازمان بزرگی که چهارده سال از هم جدا بوده به هم رسیده این خودش نشانه بزرگترین بهاصطلاح جنبه تهاجم تو این سازمان است، خیلیها روی این حساب کرده بودند البته رژیم، دشمن اصلی و دشمنان فرعی، اگر کلمه درست باشد، برای این دندان تیز کرده بودند که گویا مجاهدین اینور آب و مجاهدین آن طرف آب با هم فرق میکنند و در تلاقی این دو جریان چون تجارب تاریخی هم تو این زمینه زیاد وجود دارد البته این تصور بر یک مبانی مادی سوار بود، گویا این دو جور مجاهد وقتی بهم برسند ترکیب متفاوتی خواهد بود اما تلاقی این دو گروه از مجاهدین، تلاقی مجاهدین در دو طرف آب یک معجون بسیار مستحکمتر یک سازمان بسیار قویتر که در همین مراسم دیدیم را بهوجود آورده بسا مستحکمتر، بسا کاراتر بسا سازمانیافتهتر، برای خلق و انقلاب ایران این واقعهاین تلاقی و این انتخاب فرخنده، در شرایطی هست که موضوعات مختلفی بهلحاظ تاریخی در نقطه تلاقی عناصر بسیار مهمی قرار گرفتیم، این انتخابات در این شرایط انجام میشود، تلاقی عناصر بسیار مهم، هجرت بزرگ که ازش خیلی اشاره وار رد شدم، تحولات داخلی رژیم، شکستهای رژیم، ضربه بزرگی که رژیم در همین انتخابات ریاستجمهوری از مجاهدین و مقاومت ایران خورد و مجاهدین یکبار دیگر نشان دادند که عنصر تأثیرگذار در تحولات داخلی خود رژیم هم در معادلات داخلی رژیم هستند، یک تحول بسیار مهم تحول دیگر تحول بینالمللی، شکست بزرگی که سیاست مماشات بهش وارد شد، هر چند که نباید سوءتفاهم بشود که وقتی میگوییم سیاست مماشات شکست خورد این به این معنی نیست که از تحول در آمریکا چیزی به ما میرسد، خیر مانع بزرگی که در مقابل ما زد و بند رژیم آخوندی آخوندها با دولت اوباما ایجاد کرده بود این مانع کوتاهتر میشود، این مانع کوتاهتر شده و موانعی که در مقابل ما قرار داشت این موانع کمتر میشود ولی هر چه هست خودمان هستیم و خودمان و خودمان کما اینکه تحولات بعد از این کهکشان هم اگر نگاه کنید تحولاتی که ظاهرش نشان بینالمللی و خارجی دارد در عمقش در واقع خود این مقاومت هست، از نمیدانم داستان حقوقبشر، از دادخواهی، همه این تحولاتی که کم و بیش در جریانش هستید، کما اینکه تحولات اجتماعی و خیزش و خیزشهای مردمی و ابعادش کیفاً با قبل متفاوت است دشمن خودش میگوید که اعتراضات اجتماعی دو برابر یا چند برابر شده، اینها را همه را هر کدامش موضوع بحثهای جدایی است میخواهم بگویم این سالگرد ۵۲مین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین وا نتخاب مسئول اول جدید سازمان و این انسجام و یک دستی در و با این وقایعی که در بیرون خود ما جریان دارد که البته وقایعی هست و تحولاتی است که اساساً و نه همهاش، اساساً و کارکرد و نتایج عملکردهای خود این مقاومت هست، این سالگرد را و این انتخاب مسئول اول را با گذشته متفاوت میکند، پیام این تحولات برای ما این است که سرنگونی در دسترس است، برمیگردم به سخنرانی خواهر مریم در کهکشان، سرنگونی در دسترس است، مقاومتی میخواهد رزمندگانی میخواهد که این پتانسیل را این چیزی که در دسترس هست را محقق کنند، در تاریخ ما نقاط زیادی بوده که این پتانسیل وجود داشته ولی متأسفانه نیروی انقلابی جنبش انقلابی که بتواند این پتانسیل را به فعل تبدیل کند وجود نداشته امروز ما مفتخریم که شورای ملی مقاومت و مقاومتی که این سازمان در کانونش قرار دارد استعدادها و تواناییها و انسجام و یکپارچگی ضروری برای محققکردن این مأموریت بزرگ تاریخی که بر عهدةمان گذاشتند دارند، مجاهدین با این مسئول اولشان، مقاومت ایران با این سازمان مجاهدین، شورای ملی مقاومت با انسجام و وحدت امروزیاش مانند گرز محکمی آماده است که بر فرق این رژیم فرود بیاید و این رژیم و تاریخش را و دودمانش را و بساطش را برای همیشه طومارش را بپیچد و به زبالهدانی تاریخ بسپارد امیدوارم که پنجاه و سومین سال مجاهدین، پنجاه و سومین سال مجاهدین و سال جدیدی که سی و هفتمین سال شورای ملی مقاومت که تقریباً با هم همزمان است، سال پیروزیهای بزرگ برای ملت ایران خلق ایران و سال انهدام و درهم شکستن پیدرپی آخوندهای جنایتکار باشد، موفق باشید
با عرض ادب خدمت عزیز رضائی، عزیز همه مجاهدین، عزیز مردم ایران که امیدوارم خداوند سایهاش را همیشه بر سر ما نگهدارد. باتشکر و قدردانی از دوستان عزیز فرانسوی مان، ازپره فه ایوبونه از رزمنده قدیمی آزادی و مقاومت آقای برسی و همه دوستان فرانسوی و همسایگانی که به ما افتخار دادند در این جلسه هستند، همسایگانی که زنان و مردان فرانسوی که نه حامیان فرانسوی مقاومت، بلکه جزیی از خانواده مجاهدین و مقاومت ایران هستند، کسانی که کسانی که قبل از ۱۷ژوئن و بعد از ۱۷ژوئن در اشرف و لیبرتی و در آلبانی و در کارزار علیه لیست تروریستی همه جا و همیشه همراه ما بودند. و به واقع افتخار شهروندان افتخاری ایران و دوستان همیشگی مقاومت ایران هستند که نامشان همیشه در تاریخ ایران خواهد ماند. همچنین از دوستان عرب برادران و خواهران عربمان که در اینجا هستند که در این سالها همیشه ما را همراهی کردند و البته سازمان مجاهدین فقط به ما بهعنوان مجاهد اعضاء مجاهدین که من افتخار دارم عضو کوچکی ازش باشم تعلق ندارد بلکه به همه مردم منطقه و همه خواهران و برادرانمان در کشورهای منطقه که از درد مشترکی رنج میبریم و از بنیادگرایی و ارتجاع دینی رنج میبریم که منشأش و قلبش در تهران است به همه آنها هم این سازمان مجاهدین تعلق دارد همچنین بدهید از همرزمان و سروران و دوستان شوراییمان در اینجا که به ما پیوستند و در این جشن، در این شادی در این سالروز با ما هستند قدردانی کنیم، کسانی که در همه دردها و رنجها در طول این سالیان بسیاریشان از زمان شاه و همه در زمان خمینی در زمان ارتجاع مذهبی با هم بودیم.
پنجاه و دومین سالگرد سازمان مجاهدین را در شرایطی جشن میگیریم که از هر نظر شرایط متفاوت است، سازمانی در اوج شکوفایی و آماده و مجهز از هر نظر برای به عهده گرفتن مأموریت نهایی یعنی سرنگونی این رژیم به همراه مردم ایران و همراه همه اعضاء و اجزای این مقاومت. به همین خاطر این پنجاه و دومین سالگرد را که همزمان شده با انتخاب مسئول اول جدید قبل از هر کس باید به حنیف کبیر بنیانگذار این سازمان که این نهال را در دوران سیاه تاریکیها، ۵۲سال پیش کاشت و خودش امروز حتماً شاهد و ناظر هست باید به حنیف کبیر تبریک گفت که همانطوری که خواهر مریم گفتند امروز میراثش اینقدر با شکوه و با عظمت شده است و همینطور اجازه بدهید به مسعود تبریک بگوییم که این امانت بزرگ خلق و ملت ایران را به شایستهترین وجه از همه پیچ و خمها عبور داد تا به اینجا رسید. از پیچ و خمهایی که هر کدامش کافی بود یک جنبشی را برای همیشه نابود کند، از ضربه شهریور سال ۵۰و شهادت بنیانگذاران تا ضربه خیانتبار اپورتونیستی و تا مواجهه با ایلغار سیاسی تشکیلاتی ایدئولوژیکی که خمینی بر ملت ما وارد آورد و مقابله با این بنیادگرای درندهخویی که خمینی با خودش به میهن ما آورد. و بعدها و بعدها در وقایعی دیگر در مقابله با جنگ ضد ملی ضدمیهنی در مقابله با بحران کویت در مقابله با قضایای بعد از آن در جنگ سال ۲۰۰۳ و همه چیزها و وقایع بعد از آن، همه چیزهایی که دیگر خوشبختانه همه ما که در این اتاق هستیم فکر میکنم این قسمتهای اخیرش را دیگر بودیم و شاهد بودیم و از نزدیک دیدیم، کسی که این مقاومت را این سازمان را این جنبش را از درغلتیدن به انحراف از درغلتیدن به اپورتونیسم از نابودی محتومی که هر کدام از این وقایع میتوانست در مقابل ما نابودیهای نابودی محتومی که هر کدام از این وقایع میتوانست مسببش باشد عبور داد و هزار تبریک و درود به خواهر مریم که با انقلاب خودش با تلاش شبانه روزیش با تربیت مسئولان و کادرها و زنان و مردانی که این جنبش را در این سختترین شرایط به پیش ببرند انسجام و استحکام و یکدستی و یکپارچگی این سازمان را آن را حفظ کرد آن هم در دورانی که دوران افولهاست، دوران تجزیههاست، دوران انشعابهاست، دوران افول جنبشهای سیاسی است، در چنین شرایطی سازمان مجاهدین را و این جنبش مقاومتی که مجاهدین در محور و در کانونش قرار دارد از این تیرهراهها و کورهراهها عبور داد و امروز این سرمایه انقلاب و مردم ایران علیه فاشیسم دینی حاکم را به اینجا رسانده است. آنچه که استحکامی که انسجامی که یک دستی یی که همین چند روز پیش یکبار دیگر در انتخاب مسئول اول جدید سازمان مجاهدین شاهدش بودیم. این صحنهها یادآور برای ما مسلمانها یادآور آیات البته شاید این آیات ربطی فقط به مسلمانها نداشته باشد حداقل به اعتقاد من، آیات آخر سوره فتح است که خدا به پیغمبرش میگوید که مؤمنین و مجاهدین و انقلابیونی که در حال بهاصطلاح رکوع و سجود در حال خشوع در مقابل انقلاب، خلق، خالق هستند، به حدی هست به حدی پیشروی کرده این مقاومت و جنبش جملات قرآن هست من دارم نقل به متن ترجمه به مفهوم میکنم که حتی کسانی که آن را کاشتند یعجب الزراع آنهایی که آن راکاشتند آنها را هم به شگفتی و تعجب وامیدارد این شجره طیبهیی که اصلها ثابت و فرعها فی السماء درخت پاکیزهیی که اصلش در زمین است و شاخ و برگش در آسمانهاست. این داستان انقلاب مجاهدین، انقلاب مردم ایران هست و البته باز همانجور که قرآن میگوید این فقط کافران را کسانی که در مقابل راه تکامل قرار دارند کسانی که در مقابل خلق و انقلاب قرار دارند آنها را به غیظ و خشم وا میدارد. به همین انتخابات مسئول اول نگاه کنید این انتخابات در شرایطی برگزار شده این مسئول اول در شرایطی انتخاب شده فراتر از صلاحیتها و شایستگیهای خواهر زهرا که در موردش گفتنیها زیاد است و آن را که عیان است چه حاجت به بیان است، همانطور که قبلاً هم گفتیم در واقع در این چهارده ساله همین نقش را برای مجاهدین در خارج کشور ایفا میکرده است. از شخص خواهر زهرا با همه صلاحیتها و شایستگیها و تواناییها و اخلاق انقلابی که بگذریم خود این انتخابات خود آنچه که گذشت در این صحنهها نشاندهنده صلابت، انسجام، فراوانی، کثرت و در عینحال وحدت تمامعیار سازمان مجاهدین و به تبعش انقلاب ایران است. ما از شرایطی آمدهایم توطئههای دشمن در این سالها کم نبوده، رژیم میخواست ما را بهلحاظ فیزیکی منهدم کند، در اشرف و لیبرتی عزم جزم رژیم این بود که مجاهدین را بهلحاظ فیزیکی نابود کند به رژیم متأسفانه ختم نمیشد، جریانهای منطقهیی و بینالمللی دولت عراق، جریانهایی در سازمان ملل، دولت آمریکا هم آنها هم علاقمند بودند که ما را بهلحاظ تشکیلاتی منحل و بهلحاظ سیاسی لجنمال کنند، این طرحی بود که بهوضوح ما در طول این سالیان دیدیم و باهاش جنگیدیم، مجاهدین در اشرف و لیبرتی در برابرش پایداری کردند و سازمان مجاهدین و مقاومت ایران در خارج کشور اشرفنشانها در سراسر جهان تحت هدایت و رهبری خواهر مریم تحت مدیریت همین خواهر زهرا آن را پس زدند. البته به همینجا تمام نمیشد، رژیم بعد از اینکه در انهدام فیزیکی مجاهدین و در انهدام سیاسی و تشکیلاتی مجاهدین شکست خورد، درصدد برآمد که از طرق دیگر اینرا محقق کند، فکر میکردند، تصور میکردند که مجاهدین با آمدن به فرنگ با آمدن به خارج کشور خودشان را از دست میدهند، خیلی از این حرفها میزدند خیلی از این حرفها مینوشتند. رژیم میگفت که حالا صبر کنید ۴ماه بگذرد، ۶ماه بگذرد، عید بشود، از این چیزها زیاد نوشتند، خوب امروز اتفاقاً امروز که داریم صحبت میکنیم سالگرد هجرت بزرگ است، خیلیها تصور میکنند هجرت بزرگ در این نقطه تمام شد، این نقطه در واقع چی است؟ به عبارتی آغاز هجرت بزرگ بود، از یک طرف مجاهدین باید یک آزمایش جدیدی را پشت سر میگذاشتند که بعد از یک سال باید گفت، با افتخار و سربلندی از این آزمایش با این انتخابات به اتم وجه به بهترین صورت پیروزمندانه و ظفرنمون بیرون آمدند امروز خیلی خوب میبینیم این انتخاب مسئول اول این وحدت و انسجام بعد از اینکه دو پارچهیی یک سازمان بزرگی که چهارده سال از هم جدا بوده به هم رسیده این خودش نشانه بزرگترین بهاصطلاح جنبه تهاجم تو این سازمان است، خیلیها روی این حساب کرده بودند البته رژیم، دشمن اصلی و دشمنان فرعی، اگر کلمه درست باشد، برای این دندان تیز کرده بودند که گویا مجاهدین اینور آب و مجاهدین آن طرف آب با هم فرق میکنند و در تلاقی این دو جریان چون تجارب تاریخی هم تو این زمینه زیاد وجود دارد البته این تصور بر یک مبانی مادی سوار بود، گویا این دو جور مجاهد وقتی بهم برسند ترکیب متفاوتی خواهد بود اما تلاقی این دو گروه از مجاهدین، تلاقی مجاهدین در دو طرف آب یک معجون بسیار مستحکمتر یک سازمان بسیار قویتر که در همین مراسم دیدیم را بهوجود آورده بسا مستحکمتر، بسا کاراتر بسا سازمانیافتهتر، برای خلق و انقلاب ایران این واقعهاین تلاقی و این انتخاب فرخنده، در شرایطی هست که موضوعات مختلفی بهلحاظ تاریخی در نقطه تلاقی عناصر بسیار مهمی قرار گرفتیم، این انتخابات در این شرایط انجام میشود، تلاقی عناصر بسیار مهم، هجرت بزرگ که ازش خیلی اشاره وار رد شدم، تحولات داخلی رژیم، شکستهای رژیم، ضربه بزرگی که رژیم در همین انتخابات ریاستجمهوری از مجاهدین و مقاومت ایران خورد و مجاهدین یکبار دیگر نشان دادند که عنصر تأثیرگذار در تحولات داخلی خود رژیم هم در معادلات داخلی رژیم هستند، یک تحول بسیار مهم تحول دیگر تحول بینالمللی، شکست بزرگی که سیاست مماشات بهش وارد شد، هر چند که نباید سوءتفاهم بشود که وقتی میگوییم سیاست مماشات شکست خورد این به این معنی نیست که از تحول در آمریکا چیزی به ما میرسد، خیر مانع بزرگی که در مقابل ما زد و بند رژیم آخوندی آخوندها با دولت اوباما ایجاد کرده بود این مانع کوتاهتر میشود، این مانع کوتاهتر شده و موانعی که در مقابل ما قرار داشت این موانع کمتر میشود ولی هر چه هست خودمان هستیم و خودمان و خودمان کما اینکه تحولات بعد از این کهکشان هم اگر نگاه کنید تحولاتی که ظاهرش نشان بینالمللی و خارجی دارد در عمقش در واقع خود این مقاومت هست، از نمیدانم داستان حقوقبشر، از دادخواهی، همه این تحولاتی که کم و بیش در جریانش هستید، کما اینکه تحولات اجتماعی و خیزش و خیزشهای مردمی و ابعادش کیفاً با قبل متفاوت است دشمن خودش میگوید که اعتراضات اجتماعی دو برابر یا چند برابر شده، اینها را همه را هر کدامش موضوع بحثهای جدایی است میخواهم بگویم این سالگرد ۵۲مین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین وا نتخاب مسئول اول جدید سازمان و این انسجام و یک دستی در و با این وقایعی که در بیرون خود ما جریان دارد که البته وقایعی هست و تحولاتی است که اساساً و نه همهاش، اساساً و کارکرد و نتایج عملکردهای خود این مقاومت هست، این سالگرد را و این انتخاب مسئول اول را با گذشته متفاوت میکند، پیام این تحولات برای ما این است که سرنگونی در دسترس است، برمیگردم به سخنرانی خواهر مریم در کهکشان، سرنگونی در دسترس است، مقاومتی میخواهد رزمندگانی میخواهد که این پتانسیل را این چیزی که در دسترس هست را محقق کنند، در تاریخ ما نقاط زیادی بوده که این پتانسیل وجود داشته ولی متأسفانه نیروی انقلابی جنبش انقلابی که بتواند این پتانسیل را به فعل تبدیل کند وجود نداشته امروز ما مفتخریم که شورای ملی مقاومت و مقاومتی که این سازمان در کانونش قرار دارد استعدادها و تواناییها و انسجام و یکپارچگی ضروری برای محققکردن این مأموریت بزرگ تاریخی که بر عهدةمان گذاشتند دارند، مجاهدین با این مسئول اولشان، مقاومت ایران با این سازمان مجاهدین، شورای ملی مقاومت با انسجام و وحدت امروزیاش مانند گرز محکمی آماده است که بر فرق این رژیم فرود بیاید و این رژیم و تاریخش را و دودمانش را و بساطش را برای همیشه طومارش را بپیچد و به زبالهدانی تاریخ بسپارد امیدوارم که پنجاه و سومین سال مجاهدین، پنجاه و سومین سال مجاهدین و سال جدیدی که سی و هفتمین سال شورای ملی مقاومت که تقریباً با هم همزمان است، سال پیروزیهای بزرگ برای ملت ایران خلق ایران و سال انهدام و درهم شکستن پیدرپی آخوندهای جنایتکار باشد، موفق باشید