خمینی با زمینه سازی و ادامه جنگ هشت ساله، محیط سرکوب و حذف مخالفان را به بهانهی ستون پنجم «دشمن خارجی» فراهم کرد.
نیاز به جنگ
بعد از تسلط خمینی بر انقلاب ایران، او تصمیم گرفت تا خلافت خود را بر عراق نیز مسلط کند. جمعیت وسیع شیعیان عراق این تصور را برای خمینی فراهم کرده بود که زمینهی خلافتش در آنجا فراهم است. اما هدف مهمتر خمینی از زمینهسازی جنگ با عراق مهار بحرانهایی بود که خلافت نوپا در تهران و سراسر ایران با آن مواجه بود.
دخالتهای خمینی در عراق به سرعت آغاز شد. خمینی بارها وعدهی سرنگونی نظام حاکم بر عراق را داد. با نگاهی به مطبوعات فارسی آن روزگار به روشنی میتوان یک تصویر از حجم دخالتهای نظام مقدس! در عراق بهدست آورد.
دخالتهای خمینی در عراق به سرعت آغاز شد. خمینی بارها وعدهی سرنگونی نظام حاکم بر عراق را داد. با نگاهی به مطبوعات فارسی آن روزگار به روشنی میتوان یک تصویر از حجم دخالتهای نظام مقدس! در عراق بهدست آورد.
سلسله مراتب سرکوب
خمینی به عنوان نمایندهی اقشار مادون سرمایهداری جامعه ایران، ابتدا به سرکوب و اعدام نمایندگان بورژوازی کمپرداور در ایران پرداخت. وقتی خیالش از آن جهت آسوده گشت مسیر حذف مؤتلفین بورژوایش در قدرت و اپوزیسیون انقلابی را آغاز کرد. خمینی نمیتوانست به این سرکوب، جامهی مشروعیت بپوشاند مگر آنکه درگیر یک جنگ خارجی باشد. در این صورت او میتوانست هرنوع مخالفتی را بهعنوان ستون پنجم «دشمن خارجی» سرکوب کند.
حمام خون
تنها نه ماه از شروع جنگ در پایان شهریور ۵۹ گذشته بود که خمینی رئیس جمهور خودش را به جرم نزدیکی به اپوزیسیون انقلابی عزل کرد و در ایران حمام خون به راه انداخت. در حالی اولین سالگرد جنگ را خمینی جشن میگرفت که تابستان سال ۶۰، با خون هزاران نفر از نوجوان، جوانان و فرهیختگان جامعه رنگین شده بود. خمینی تا ۷ سال بعد نیز به کشتار مخالفان ادامه داد.
آخرین فرصت!
بعد از آنکه خمینی ناچار به سرکشیدن جام زهر آتش بس شد، دریافت که به مانند سابق دیگر امکان اعدامهای گسترده را نخواهد داشت. پیش از آنکه جام زهر آتش بس آثار خود را بر پیکرهی خلافت اسلامی! برجای بگذارد او فرصتی محدود داشت تا باقی ماندهی زندانیان سیاسی را نیز از زندانها پاکسازی کند. اگر زمان میگذشت، خمینی دیگر نمیتوانست در آن ابعاد به اعدام دست بزند و او فرصت را دریافت و بعد از شکست در جنگی که خود آنرا زمینه سازی کرده و ادامه داده بود، به سراغ زندانیان سیاسی رفت، و آنها را به جرم بودن بر سر موضع دفاع از آزادی، کشت.
تغییر معادله
خمینی تنها زمانی در مسیر شکست و عقب نشینی در جنگ قرار گرفت که مجاهدین خلق به جنگ ورود کردند، و برخلاف آنکه خمینی تمایل داشت که جنگ تجاوزکارانهاش را به عنوان جنگ اسلام و کفر جلوه دهد، مجاهدین خلق آنرا به جنگی آزادیبخش برای بازگرداندن حق حاکمیت به ملت ایران قرار دادند. خمینی برای آنکه قدرت سیاسی را از دست ندهد، آتش بس را پذیرفت.
نتیجه جنگ
نتیجه جنگ برای خمینی حفظ قدرت بود، اما برای جامعهی ایران انبوهی کشته و معلول و آبادی قبرستانها بود. وقتی خمینی در جنگ شکست خورد برخلاف تبلیغاتی که در طول جنگ ۸ ساله داشت و آنرا بهعنوان «فتح قدس از طریق کربلا» معرفی میکرد، از جنگ هشتساله بهعنوان دفاع مقدس! یاد کرد.