مقاله ای ازسایت فکری ایران آزادی
در جنگ قدرت در درون خلافت اسلامی! خامنهای «مجلس خبرگان» را علیه «دولت» روحانی فعال میکند تا شکافهای درونی نظام را در برابر تهدیدات مردم ایران و جامعه جهانی ببندد.
وارد کردن «خبرگان»
۳۰ شهریور خامنهای در دیدار با «رئیس و اعضای مجلس خبرگان» بهجای آنکه در برابر نهاد نظارتی بر «رهبری جمهوری اسلامی» پاسخگو باشد به ترسیم وظیفهای جدید در جدال درونی قدرت برای آن پرداخت. خامنهای تکلیف کرد که «این مجلس باید با تشکیل یک هیئت اندیشهورز که دارای نگاه کلان و راهبردی و عمیق باشد، به بررسی چگونگی حرکت انقلاب اسلامی در ۳۸ سال گذشته به سمت اهداف اصلی خود و پیشرفتها، توقفها و احیاناً پسرفتها در این مسیر بپردازد و براساس جمع بندی خود از دستگاههای مختلف مطالبهگری کند.»
گامی دیگر
به این ترتیب خامنهای با اعمال بخشی از اختیارات «ولایت مطلقه فقیه» از طریق «مجلس خبرگان» در ادامه بازسازی تعادل از دست داده خود بعد از شکست در «انتخابات ریاست جمهوری» گامی دیگر بر میدارد.
خامنهای برای جلوگیری از تظاهرات ادامهدار و گسترده به مانند سال ۸۸ به «ریاست جمهوری» روحانی تن در داد اما اکنون در نقطهی مقابل حلقهی محاصره را بر بخش کمپرادوری نظام مقدس! تنگتر میکند.
خامنهای برای جلوگیری از تظاهرات ادامهدار و گسترده به مانند سال ۸۸ به «ریاست جمهوری» روحانی تن در داد اما اکنون در نقطهی مقابل حلقهی محاصره را بر بخش کمپرادوری نظام مقدس! تنگتر میکند.
«اقتصاد مقاومتی»
خامنهای میکوشد تا در برابر فشار فزایندهی جامعهی ایران که خواهان نفی ولایت فقیه میباشد، شکافهای درونی نظام را ببندد یا دستکم آنرا در کنترل نگه دارد. از همین روست که به تکرار به موضوع بحرانی اقتصادی نظام میپردازد. نظریه «اقتصاد مقاومتی» که توسط خامنهای ارائه شد در همین جهت بود. نظریهای که البته بیشتر شبیه به تزهای جهان سومی و «عدم تعهد» در دوران جنگ سرد بود و پیش از آنکه اجرایی شود با شکست مواجه شد. خامنهای به همین واقعیت در دیدار با اساتید وابسته به خود در دانشگاهها اذعان کرد و از آنها خواست تا گره علمی آنرا باز کنند. [دانشگاه؛ آنطور که خامنه ای میفهمد!] هرچند سبحانی دیگر اقتصاددان وابسته به خامنهای آنرا غیر ممکن توصیف کرد. [رویاهای بانکداری بدون ربا در متن یک اقتصاد ورشکسته]
«دولت» مقصر است
در این میان تنها راه برای خامنهای انداختن مسئولیت شکستهای اقتصادی نظام بر گردن «دولت» است. دولتها میآیند و میروند و این خلیفه است که بر جای میماند؛ خامنهای میگوید: «از عناصر اصلی اقتدار اقتصادی، «قدرت پول ملی و قدرت خرید مردم» است، بنابراین اگر بر اثر بیمبالاتی و سیاستهای غلط، ارزش پول ملی روز بروز تنزل یافت و در این زمینه عقبگرد و پسرفتی داشتیم، خبرگان باید از دولت، مجلس و دستگاههای مسئول، مطالبهگری کند.»
«روحیه و انگیرههای انقلابی»
هدف خامنهای آن است که از «روحیه و انگیرههای انقلابی» در پیکرهی نظام «حفظ و حراست» کند، زیرا در غیاب آن «اگر حکومتی هم بر سر کار باشد، آن حکومت، جمهوری اسلامی نخواهد بود» در نتیجه ضروری است که به «نیروهای انقلابی و حزباللهی»، «کمک» و از آنها «حمایت» شود و این امر «نوعی مطالبهگری بر اساس نگاه به حرکت انقلابیِ کشور» است.
«آتش به اختیار»ها
به عبارت دیگر خامنهای میخواهد با تقویت «مجلس خبرگان» در راس حکومت به کمک دستههای چماقدار و «آتش به اختیار» در کف نظام یاری رساند؛ نیرویی که قرار است به مانند سابق در درگیریهای خیابانی که در چشمانداز قرار دارد در خیابان برای خامنهای بجنگد.
اجبار! در دین
خامنهای تعارف را کنار گذاشت و برای آنکه مرزبندیاش با قرآن را نیز آشکار کند برخلاف آیه «لااکراه فی الدین» متذکر شد که «این حرف هم که در اسلام هیچ اجباری وجود ندارد، حرف درستی نیست و حدود شرعی در برخی موارد وجود دارد.» البته او بیش از آنکه بخواهد تعارضش را با قرآن آشکار کند، هدفش موضعگیری درباره اظهارات روحانی بود که پیشتر برای خوشایند طرفهای غربی و برای آنکه نشان دهد چیزی از دموکراسی و آزادی در او وجود دارد مدعی شده بود که قصد بردن اجباری مردم به بهشت را ندارد.
فشار از بیرون
شکافهای درونی نظام جایی ظاهر میشود که در برابر فشارهای بیرونی قرار میگیرد. بخشی از این فشارها همان بود که در مذاکرات هستهای تحمیل شده به نظام، دیده شد. خامنهای در آن مرحله ناگزیر از نوشیدن جام زهر شد تا حلقهی محاصرهی اقتصادی را کمی شل کند. با وجود همهی امتیازاتی که در آن مرحله به نظام از طرف آمریکا داده شد، با این وجود تمامیت خلافت اسلامی! در مسیری افتاد، که به سوی چشماندازهای تاریک خواهد رفت. خامنهای همین وضعیت را در این عبارات توصیف میکند: «اشکالی که نسبت به مذاکرات هستهای داشته و داریم و مکرر نیز در جلسات با مسئولان مطرح کردیم این است که مذاکره اشکالی نداشت اما باید در این مذاکره مراقبت و دقت لازم انجام میگرفت تا اینگونه نباشد که هر غلطی که طرف مقابل انجام بدهد، نقض برجام محسوب نشود اما هر اقدام ایران، نقض برجام محسوب شود.»
فحاشی
در این نقطه است که خامنهای نیز به مانند روحانی و سایر مقامات نظام مقدس! در برابر نطق ترامپ رئیس جمهور آمریکا چارهای به جز فحاشی ندارد؛ «علتِ نطق ابلهانه و بسیار زشت و سخیف و با ادبیات گانگستری و کابویی و سراسر دروغ محض و با آشفتگیِ رئیس جمهور آمریکا، عصبانیت و درماندگی و سبک مغزی آنهاست.»
برخلاف دوران اوباما که برای نظام مقدس!، تبدیل به فرصت بقا شد، اکنون بعد از ۳۹ سال یک رئیس جمهور در ایالات متحده با تفکیک بین نظام و مردم، اصلیترین قربانی جمهوری اسلامی! را مردم کشور توصیف میکند. و شهادت میدهد که مردم به دنبال تغییر نظام هستند. [ترامپ در سازمان ملل: حکومت ایران از مردم خودش میترسد]
برخلاف دوران اوباما که برای نظام مقدس!، تبدیل به فرصت بقا شد، اکنون بعد از ۳۹ سال یک رئیس جمهور در ایالات متحده با تفکیک بین نظام و مردم، اصلیترین قربانی جمهوری اسلامی! را مردم کشور توصیف میکند. و شهادت میدهد که مردم به دنبال تغییر نظام هستند. [ترامپ در سازمان ملل: حکومت ایران از مردم خودش میترسد]
مصائب خامنهای
خامنهای با سلسلهای از مصائب در درون و بیرون حکومت مواجه است که او را به نقاط تاریک نزدیک میکند، شاید او به یاد روزهای پایانی شاه میافتد، شاید هم به یاد شاه سلطان حسین میافتد [خامنهای؛ گریز از نقش شاه سلطان حسین] هنگامی که اصفهان محاصره شده بود، اما میتواند مطمئن باشد که با فحاشی مشکل حل نخواهد شد.