گرامیداشت پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق در اورسور اواز- آن فرا-عزیزپاکنژاد

گرامیداشت پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق در اورسور اواز
آن فررا، نماینده پیشین پارلمان اروپا از فرانسه:
خانم آن فررا نماینده پیشین پارلمان اروپا از فرانسه در سخنان خود نقش پیشتاز زنان در مجاهدین و شورای مرکزی متشکل از ۱۰۰۰زن مجاهد خلق را بسیار پرمعنا توصیف کرد و درباره آشنایی خود با مجاهدین گفت:
من وقتی که در سال 2000 با دوستان شما در پارلمان اروپا دیدار کردم منقلب شدم. و به همین خاطر بود که در این مسیر برای ایرانی جدید، در مسیر مبارزه‌یی که سالها است شما به پیش می‌برید، خواستم که در کنار شما باشم.

آن فررا در ادامه سخنان خود گفت:
من این همبستگی و برادری میان شما را که فراتر از همه مذاهب و مرزها است و شما را چنین متحد و با انرژی می‌سازد تحسین می‌کنم. دینامیزمی که احساس می‌کنم قادر است کوهها را از جا بکند و هیچ چیزی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد.
پس، آری، این مهم است که امروز با شما باشیم، شما همواره همین شور و همین قدرت را داشتید. من به زودی در کنگره حزبی شرکت خواهم کرد که قطعاً وحدت شما را نخواهد داشت. شما توانستید متحد شوید، ارزشهای خود را باز یابید، محرکی برای ادامه راه به‌رغم موانع پیدا کنید.
من در این مسیر پر رنج در کنار شما هستم و تلاش می‌کنم که دوستانم را در آن شریک کنم. چرا که افراد کمی می‌دانند که شما چه کشیده‌اید، افراد کمی مبارزه شما را می‌شناسند، و برای ما در فرانسه، ما که دوستان شما هستیم، هدفمان این است که این مبارزه را بشناسانیم.
بله این گنگره شما خیلی مهم است چرا که شما ارزشهای خود را یادآور شدید. من به مریم الآن گوش می‌دادم، او می‌گفت که نشان‌دادن این قدرت در مقابل دژخیمان حاکم و مستبدین، چقدر پر معنا است. من شورای 1000زن در مقابل دژخیمان را دیدم در مقابل این افرادی که از زن آزاده متنفرند، نسبت به زنان وقتی به آنها فکر می‌کنند، کینه دارند، از زنانی که آینده کشورشان را حمل می‌کنند منتفرند. من این شورا را فوق‌العاده یافتم.
پس این نیرویی که شما حامل آن هستید، من هم به سهم کوچک خودم می‌خواهم همراهش باشم و به همه شما بگویم زنده باد.
متشکرم

ژان پیر بکه:
ژان پیر بکه نبرد مجاهدین برای آزادی را گواهی از ارزشهای فرهنگ و تمدن و ایران توصیف کرد و گفت:
وقتی به تاریخ ایران می‌نگریم، شما بهترین گواه و بهترین نمایندگان تمدن و فرهنگ ایرانی هستید. شما امروز با امانتداری زیاد تاریخ این مردم بزرگ و این تمدن بزرگ را نمایندگی می‌کنید. ژان پیر بکه در سخنانش گفت:
دوستان عزیز ایرانی، همکاران عزیز،
52سال: سالگرد جنبش شماست. 52سال سن پختگی برای یک جنبش است. 52سالی که به آن فکر می‌کردم و دیدم نصف آن را شما بین ما در این‌جا سپری کردید. این جنبش اساسی برای کشورتان است، اما نه فقط برای کشورتان، بلکه برای همه منطقه جغرافیایی که ایران را احاطه کرده. شرایط حکم کرد که شما به این‌جا بیایید، به یمن همین شرایط رابطه‌های دوستی بین جنبشی که شما نمایندگی میکنید و ما که در فرانسه هستیم برقرار شد. ما خیلی سریع اهداف جنبش شما را دریافتیم.
گرامیداشت پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق در اورسور اواز
ولی من همزمان می‌خواستم درود بفرستم به این 52سال که شما طی آن متشکل شدید و سازمان یافتید و هم‌چنین اذهان و افرادتان را عمیقاً نو کردید. من البته درود می‌فرستم به مسئول اول جدیدتان و به همه مردان و زنانی که پیرامون ایشان هستند. شما با ذکاوت زیاد نوآوری کردید و از افراد جوانتر استفاده کردید، چیزی که خیلی مهم است. هم‌چنین جهانی که همه در آن زندگی می‌کنیم را خوب فهم کردید. و امروز، وقتی به تاریخ ایران می‌نگریم، شما بهترین گواه و بهترین نمایندگان تمدن و فرهنگ ایرانی هستید. شما امروز با امانتداری زیاد تاریخ این خلق، این خلق بزرگ و این تمدن بزرگ را نمایندگی می‌کنید. آخوندهایی که امروز در حکومت هستند این کشور را نمایندگی نمی‌کنند. آنها با کشتارها و اعمال شنیعی که مرتکب شده‌اند نمی‌توانند این کشور را نمایندگی کنند. آنها به‌دلیل وقایع و جنایاتی که در سالهای حکومتشان مرتکب شده‌اند محکوم خواهند شد. و برعکس، شما موفق شدید وارد تاریخ کشورتان شوید و دریابید که در جهان امروز مردم ایران چه مطالباتی دارند.
به این دلیل است که از سالیان پیش این رابطه‌های دوستی بین ما برقرارند. ما با خضوع شما را همراهی می‌کنیم، هر کداممان در جای خودمان و در نهادهایمان، در پارلمان اروپا یا پارلمان ملی یا همینجا در شهر خودم، وقتی شما این‌جا نیز دچار مشکلاتی شدید. اشاره دارم از جمله به سال 2003 که من علیه رفتار شنیعی که بر شما روا داشته شد شوریدم. زمان گذشت ولی به هر حال وقایع اثبات کردند که همان‌طور که ما از لحظه اول و روز اول فهمیده بودیم این حمله بی‌سابقه به خانه‌هایی که ما هنوز در آن هستیم به‌دلیل چیز دیگری بوده. اینها علایمی بود که این یا آن دولت برای مماشات با آخوندها ارسال می‌کرد. همه اینها در تاریخ به ثبت رسیده.
خوشبختانه اثبات کردیم که این‌چنین نیست ولی شما را معطل کردیم و به‌خصوص مردم ایران را معطل کردیم، مردمی که خواهان آزادی و حقوق‌بشر و زندگی در شان این دوران، یعنی زندگی در همبستگی و احترام متقابل و جدایی دین از دولت و همه ارزشهایی بودند که شما امروز از آن دفاع می‌کنید.
در این‌جا می‌خواهم یادی بکنم از دوستانمان؛ قبل از هر کس شهدای شما، همه آنهایی که جان خود را از دست دادند یا به‌شدت مجروح شدند، چه در ایران چه در عراق، در اشرف و لیبرتی، کمپی که با نادرستی لیبرتی نام گرفت و ما فجایعی که در آن رخ داد را دیدیم.

خوشحالم که خواهران و برادرانتان امروز در صلح و آرامش در تیرانا به‌سر می‌برند. اما این پیروزی باید پیروزیهای دیگری را در پی داشته باشد. و این پیروزی فقط از آن شما نیست، فقط از آن مردم ایران نیست. این پیروزی برای تعادل جهانی در این منطقه جهان است. جهان برای تعادلش نیاز به ایرانی آزاد دارد، ایرانی دموکراتیک با حکومتی غیرمذهبی که شما آن را نمایندگی می‌کنید. همان آرمانهایی که به این خوبی نمایندگی می‌کنید. باید بگویم که شما خیلی وقتها برای من الگو هستید و من سازمان شما و شیوه سازماندهی امور توسط شما را خیلی تحسین می‌کنم. به خودمان می‌گوییم اگر ما هم این‌قدر متشکل بودیم و این‌قدر همبستگی داشتیم، می‌توانستیم قله‌ها را فتح کنیم.
من امروز آمده‌ام که پیام امید و شور را برایتان بیاورم. ما هر لحظه در کنار شما هستیم و البته برای ایران و برای کل جهان بهترین آرزوها را داریم. با تشکر از شما دوستان.
محمد دورغان از حزب مرابطون لبنان:محمد دورغان از حزب مرابطون لبنان در سخنانش پایداری و قاطعیت مجاهدین و مقاومت ایران در برابر رژیم و نظم و همبستگی و وحدت صفوف جنبش مقاومت ایران را ستود و آن را امری ضروری برای تغییر در زندگی هر ملتی دانست.
گرامیداشت پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق در اورسور اواز
محمد دورغان در سخنان خود گفت:
این امتیاز بزرگی است که امروز در میان شما باشم. جنبش شما دیگر یک جنبش عادی در جهان نیست، جهانی که دیدیم چگونه خاورمیانه در آن شقه شده است. مجاهدین خلق و مقاومت ایران، یک حزب سیاسی کلاسیک نیست، یک جنبش مقاومت کلاسیک نیست، شما تبدیل به یک اسطوره شده‌اید. همه جهان در مورد قاطعیت شما صحبت می‌کند، درباره نظم شما، درباره همبستگی و وحدت شما، امری که برای تغییر در زندگی خلقها ضروری است.

ما در حال گرامیداشت پنجاه و دومین سال مقاومت مجاهدین خلق هستیم. و من دوست دارم بگویم که از این جنبش که این‌قدر برای خاورمیانه حیاتی است چه انتظاری داریم.
عجیب این است که بسیاری از داعش و القاعده صحبت می‌کنند ولی این واقعیت هم هست که نیروهای ولی‌فقیه و حزب‌الله دارند خاورمیانه را به آتش می‌کشند.

ما در کشورمان لبنان، دهها سال منتظر شدیم که ارتش حافظ اسد خارج شود. ارتش او وقتی که نخست‌وزیر رفیق حریری به‌قتل رسید خارج شد و با تعجب دیدیم که توسط حزب‌الله جایگزین شد، حزب‌اللهی که برای بی‌ثباتی لبنان است، حزب‌اللهی که نقش ارتش بشار اسد را ایفا می‌کند. معنی‌اش این است که در حال حاضر ما شاهد یک فاجعه در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی هستیم.
بیاد بیاوریم که تروریسم و سوءقصدهایی که سالها پیش در پاریس رخ داد کار رژیم خمینی بود و این سیاست خمینی بود که عملیات تروریستی و ترور را در میان شهروندان اروپایی صادر کرد این صدور تروریسم سیاست رژیم ایران بود.
حال می‌بینم که همه مبارزین خاورمیانه و به‌خصوص مبارزین کشورهای عربی روی شورای ملی مقاومت، روی جنبش مجاهدین خلق حساب می‌کنند، چرا که شما نقش بسیار مهمی دارید که صلح را به منطقه باز گردانید.
خداوند روح شهدا را بیامرزد، خداوند مسیر شما را روشن سازد و به شما قدرت ادامه مبارزه‌تان را بدهد.
از شما متشکرم
 
عزیز پاک‌نژاد
گرامیداشت پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق در اورسور اواز
قبل از هرچیزی پنجاه و دومین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران و همین طور این رویداد جدید یعنی انتخاب مسئول اول سازمان خانم زهرا مریخی را در درجه اول به رهبران، کادرها و اعضا و هواداران سازمان مجاهدین تبریک می‌گویم، و در درجه دوم به همه مردم ایران به‌خاطر حمایتی که از مجاهدین کردند و نیروهایی که به مجاهدین دادند و ارزشهایی که به‌وجود آمده در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران همراه با خلق ایران. اما چند لحظه پیش همرزم عزیزمان آقای محدثین نسبت به شوراییها لطف کردند و فکر می‌کنم که تشکر کردند که این دوره طولانی را همراه با مجاهدین آمدند تا این‌جا، پایدار و استوار، من به‌عنوان یک شورایی از یک افق دیگری آمدم، می خواستم خدمت ایشان بگویم که احتیاجی به تشکر نیست، من یک افتخاری بوده که برای خودم، قائل بودم، در درجه اول که توانستم تشخیص بدهم، که جنبش آزادیخواهانه مردم ایران و الآن جنبش سرنگونی این رژیم ددمنش بدون مجاهدین اصلاً امکان ندارد. تشخیص همین مسأله در سالهای گذشته بسیار بسیار مشکل بود، و کسی که موفق می‌شد به این نکته و به این نتیجه برسد، این سعادت را داشته که در کنار مجاهدین باشه و مجاهدین هم با آغوش باز آنها را پذیرفتند، بنابراین، این یک افتخار است. به‌عنوان یک شورایی، اما آشنایی من با مجاهدین به حدود فکر کنم 46-47سال پیش برمی گردد، دوستان خیلی صحبت کردن از همین تجربه که چطوری مجاهدین را شناختند، من اولین بار وقتی دستگیرشدم مرا تهران آورند ساعت چهار نصف شب بود، توی زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری که پشت میدان توپخانه و مرکز شکنجه بود، مرا هل دادند افتادم توی سلول، دو، سه نفری آنجا بودند، سلولی بود ظاهراً دومتر در دومتر، که چند نفر تویش بودند، منتها چیزی ما نمی‌دیدیم تاریک بود، ساعت چهار نصف شب، یکی از آنها پرسید که تو کی هستی، گفتم من فلانی هستم، یک کمی مکث کرد و گفت ا ِ ، من هوادار مجاهدینم، متأسفانه نه چهره‌اش را دیدم و نه اسمش را به من گفت، بلافاصله شروع کرد به تجربه‌اش را به من منتقل کرد، بعد از مدتها که رفتیم به سلولهای عمومی، من آنجا چند تا از مجاهدین را آنجا دیدم، کسانی که در رابطه با مجاهدین دستگیر شدند، از همان موقع هم دوستی ما شروع شد و یک رابطه قلبی بین ما وجود آمده بود، از همان موقع شروع شد بود، من قبلاً این قدر برایم قوی نبود، ولی در صحبتهای ایشان و این‌که همیشه یک چیزی در آنها وجود داشت، آن هم نگاه‌های مهربانشان بود، به همرزمانشان و کسانی که مقاوم بودند و چهره‌های مصمم، این من تا الآن در چهره همه مجاهدین می‌بینم تا الان، در یک جمله بگویم من مجاهد ناامید ندیدم کسی که چهره‌های آنها را نگاه می‌کند هیچ وقت نمی‌تواند نتیجه بگیرد یا به نظرش برسد چیزی به جز مهربانی و در عین حال صلابت و اراده برای پیروزی وجود دارد، همین است که مجاهدین هیچ کدامشان برای من، چه آنهایی که سن‌شان یک کمی بیشتر، چه آنهایی که توی سلول دیدم، هیچ‌کدامشان با هم دیگر فرقی نمی‌کنند، یعنی همان جوانهایی هستند که آن موقع بودند الآن جاهد داشت صحبت می‌کرد از تجربیات خودش و این‌که مجاهدین را شناخته، سخنرانی می‌کرد من که نگاهش می‌کردم باور کنید همان نگاه، همان صلابت و همان صمیمیتی که توی آن نگاه است من دیدم، اینها چیزهایی هست که وقتی من صحبتش را می‌کنم باور کنید همینها را در لحظات از همان ابتدای انقلاب که آمدیم بیرون از زندان و من مجاهدین را گوشه و کنار می‌دیدم همیشه شاهد بودم، در کوهنوردیهای هفتگی جمعه‌ها، خیلی‌ها می‌رفتند کوهنوردی شمال تهران، هرگروهی را شما می‌دیدید، آنجا بودند می‌رفتند، ولی مجاهدین منظم‌تر از همه بودند، یک خواهری بود، به اضافه یک صفی، که اینها مرتب می‌رفتند بالا، آن خواهر شعار می‌داد، من یادم است اولین شعاری که در این مورد شنیدم، راجع به سعادتی بود، درود بر زندانی دو نظام، همین طوری می‌رفتند یک لحظه از هم منفک نمی‌شدند، یک صف منظم، احتمالاً میلیشیا بودند، ولی همیشه این مسأله بود، بنابراین وقت نگیرم از دوستان، در یک جمله فقط بگویم که جنبش آزادیخواهانه مردم ایران با همان تحلیلی که 40سال پیش بوده، با همان تحلیلی که 30سال پیش بوده، با همان تحلیلی که از اول انقلاب بوده، بدون سازمان مجاهدین به هیچ جا نمی‌رسد، همان‌گونه که الآن در حال حاضر جنبش سرنگونی قاعدتاً مقدم بر جنبش آزادیخواهانه است بدون مجاهدین اصلاً میسر نیست، بنابراین در کنار مجاهدین بودن که سهل است همراهی کردن با آنها که سهل است، دنباله‌روی کردن ازآنها، حتی کمک کردن به آنها یک چیزی است که لازمه سرنگونی و پیروزی این جنبش و رهایی مردم ایران است. باتشکر از شما