منابع حکومتی با ابهام از آمار کودکان بازمانده از تحصیل در سیستان و بلوچستان سخن می‌گویند.
با وجود گذشت نزدیک به چهل سال از حاکمیت خلافت اسلامی! بر ایران، هنوز بسیاری از کودکان از امکان تحصیل برخوردار نیستند. هرچند این انتظار بی‌مورد به نظر می‌رسد زیرا در سایر زمینه‌ها نیز حکومت ولایت فقیه شکست خورده محسوب می شود.
۳۲۷ هزار نفر
در یک گزارش که اخیرا منتشر شد، منابع حکومتی تصریح کردند که در سه‌ماه نخست سال ۹۶ تنها در میان کودکان کار در تهران، ۳۲۷ هزار کودک بازمانده از تحصیل شناسایی شده است. [بازماندن کودکان در ایران از تحصیل به خاطر فقر] وقتی تهران به عنوان پایتخت در چنین وضعیتی قرار داشته باشد، می‌توان تصور کرد که شهرستان‌ها و به خصوص نقاط دورافتاده‌تر در چه وضعیتی خواهند بود.
سیستان و بلوچستان
سیستان و بلوچستان استانی‌ست که نام آن با فقر گره خورده است، تا آنجایی که به جمهوری اسلامی! باز می‌گردد سهم سیستان و بلوچستان، سرکوب، اعدام و اعمال تبعیض مذهبی بوده است. وقتی نوبت به کودکان این استان و برخورداری آنها از حق آموزش و پرورش می‌رسد نیز طبیعی است که با وضعیتی ناخوشایند مواجه شویم.
گزارش ایلنا
در گزارشی از ایلنا درباره تعداد کودکان بازمانده از تحصیل و کمبود مدارس استان که از زبان دو نفر از «مسئولین» امر نقل می‌شود، کلمات و عبارات به غایت ابهام آمیز انتخاب شده است تا اصل موضوع پنهان بماند.
۱۲۰ هزار نفر
علیرضا نخعی، «مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان» گفت: «در سه سال گذشته برای جذب ۱۲۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در سیستان و بلوچستان فعالیت‌های مناسب و مثبتی انجام شده است.»
در این اظهار نظر او تایید می‌کند که ۱۲۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در استان وجود دارد که برای جذب آنها «فعالیت‌هایی» صورت گرفته است. به طور حتم اگر در این میان جذبی صورت گرفته بود منطقی‌تر بود که تعداد جذب شدگان را اعلام می‌کرد.
۷۰ هزار نفر
در ادامه علیرضا نخعی در اظهار نظر پر ابهام دیگری می‌گوید: «با جذب کودکان لازم التعلیم و بازمانده از تحصیل به جمع ۶۳۰ هزار دانش آموز موجود می‌توان شاهد افزایش شمار دانش آموزان استان به ۷۰۰ هزار نفر در سال تحصیلی پیش رو باشیم.»
او از ۷۰ هزار کودک سخن می‌گوید که اگر به آموزش جذب شوند، «می‌توان شاهد افزایش شمار دانش آموزان استان» بود. او به قطعیت نمی‌گوید که جذب شده‌اند یا خیر.
او از ۷۰ هزار کودک سخن می‌گوید که اگر به آموزش جذب شوند، «می‌توان شاهد افزایش شمار دانش آموزان استان» بود. او به قطعیت نمی‌گوید که جذب شده‌اند یا خیر.
مدارس خشتی
البته این نحوه‌ی ارائه‌ی آمار تنها در «مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان» محدود نمی‌ماند. علیرضا راشکی، «مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس سیستان و بلوچستان» نیز به همین میزان با آمار و کلمات بازی می‌کند. او می‌گوید: «شمار مدارس خشتی و گلی سیستان و بلوچستان»، «۷۰۸ مورد» است که «از سال گذشته تخریب و بازسازی ۳۹۰ کلاس درس خشتی و گلی استان در دستور کار قرار گرفته است.»
او می‌گوید: «در دستور کار قرار گرفته است.» که معنی آن می‌شود هنوز کاری انجام نشده است. اما در ادامه اذعان می‌کند که «به پنج هزار کلاس درس در سیستان و بلوچستان نیاز است.» [ایلنا ۲۶ شهریور ۹۶]
به طور حتم اگر قرار بود «مسئولین آموزش و پرورش در استان سیستان و بلوچستان» آمار واقعی از کودکان بازمانده از تحصیل در این استان، و مدارس مورد نیاز آن بدهند، به طور حتم با نتایج دیگری روبرو می‌بودیم.
او می‌گوید: «در دستور کار قرار گرفته است.» که معنی آن می‌شود هنوز کاری انجام نشده است. اما در ادامه اذعان می‌کند که «به پنج هزار کلاس درس در سیستان و بلوچستان نیاز است.» [ایلنا ۲۶ شهریور ۹۶]
به طور حتم اگر قرار بود «مسئولین آموزش و پرورش در استان سیستان و بلوچستان» آمار واقعی از کودکان بازمانده از تحصیل در این استان، و مدارس مورد نیاز آن بدهند، به طور حتم با نتایج دیگری روبرو می‌بودیم.
