روزنامه رسالت و «شنیدن صدای فقرا»!


روزنامه رسالت می‌گوید که باید صدای فقرا را بشنویم و به مسائل آنها پاسخ بدهیم تا جلوی انفجار اجتماعی گرفته شود، اما نمی‌گوید که اقتصاد ورشکسته‌ی نظام، چگونه می‌خواهد پاسخگوی آنها باشد.





گسترش فقر

یکی از نشانه‌های گسترش فقر در جامعه ایران، بر تن کردن لباس عدالت توسط حاکمان است. جناح‌های متعارض جمهوری اسلامی! بر سر این نقطه که باید طبقات فرودست را مخاطب قرار دهند به اشتراک نظر رسیده‌اند. آنها به خوبی می‌دانند که خیزش فرودستان تا چه اندازه می‌تواند برای موجودیت نظام مقدس! خطرناک باشد.
چندی پیش علیرضا علوی‌تبار از جناح خاتمی در مصاحبه‌ای اعلام کرد که حدود نیمی از مردم ایران از بازتوزیع امکانات حمایت می‌کنند. [شرق ۲۲ مرداد ۹۶] پیش از او قالیباف از جناح خامنه‌ای از ۹۶ درصد مردم نابرخوردار از مواهب اقتصادی کشور سخن گفته بود. [طبقه چهار درصدی و جنگ های تجاوزکارانه] در گزارش دیگری که اخیرا روزنامه شرق درباره مشهد منتشر کرده است، تایید می‌شود که تا یک‌سوم مردم مشهد حاشیه نشین هستند؛ [حاشیه نشینی و فقر برای مردم مشهد به سعی «آستان قدس رضوی»] شهری که با توجه به ثروت و امکانات «آستان قدس رضوی» می‌توانست شهری ثروتمند و مرفه باشد.


«رسالت» وارد می‌شود

روزنامه رسالت متعلق به جناح خامنه‌ای نیز به جمع کسانی که می‌خواهند فقرا را مخاطب قرار دهند می‌پیوندد و تلاش می‌کند تا با آسیب شناسی! وضعیت جامعه به ارائه‌ی راهکار بپردازد.


غفلت

رسالت که باید دیدگاه امنیتی نویسنده آنرا بر تحلیل جامعه شناسانه‌اش! رجحان داد، «کلانشهر مدرن» را به عنوان یک آسیب معرفی می‌کند. و می‌افزاید که ساکنان کلانشهر به دلیل «خصلت ادبیات و زبان و ارتباطات و آموزش خود» می‌توانند صدای خود را به حاکمان برسانند، اما این امر نباید منجر به غفلت حاکمان از واقعیتی بزرگتر نشود.


جرقه

رسالت می‌نویسد: «وقتی شکاف میان حاشیه و مرکز، پیرامون و متروپل، شهرستان و کلانشهر، و جنوب شهر و شمال شهر، به نحو مفرطی عمیق شود، در یک جرقه، ناآرامی‌های اجتماعی عظیمی به وقوع می‌پیوندند.»

شنیدن! صدای فرودستان

برای جلوگیری از این تهدید، حکومت باید «به دنبال ایجاد سیستم‌ها و شبکه‌هایی برای انتقال صدای مردم فرو دست باشد».
رسالت می‌افزاید: تنها پاسخ به مطالبات مادی آنها کفایت نخواهد کرد، «آن‌ها بیش از تأمین‌های مادی، می‌خواهند به درستی دیده شوند» و «هویت غنی»شان به رسمیت شناخته شود.
رسالت رهنمود می‌دهد که «باید فرودستان را به طرح صریح خواسته‌ها تشویق کرد» و در گام بعد «مهیای حل و فصل این مسائل باشیم.»


راه حل!

اما رسالت راه حلی برای پاسخ به این مسائل ارائه نمی‌دهد. اخیرا حسین راغفر، از «اقتصاددان»های نظام، اعلام کرد که برخلاف ادعاهای روحانی، در شرایط فعلی، نظام نمی‌تواند فقر مطلق را ریشه کن کند. [غیر ممکن بودن ریشه کنی «فقر مطلق» در خلافت اسلامی!] سایر کارشناسان و مقامات اقتصادی نظام نیز از گسترش بیکاری [مسعود کرباسیان، سونامی بیکاری و نظام بانکی معیوب] و فروپاشی نظام مالی کشور سخن می‌گویند. در نتیجه بعید به نظر می‌رسد، نظام مقدس! بتواند مطالبات فقرا را مهندسی کند.


ناتوانی

رسالت البته خود به ناتوانی نظام در پاسخ به مطالبات فقرا آگاه است و نتیجه می‌گیرد: «وقتی مردم بدانند که حاکمان از مسائل آن‌ها خبر دارند، ولی کاری برای تسکین دردهای آن‌ها نمی‌کنند، یا نمی‌توانند کاری انجام دهند، آنگاه در وضعیت خطرناک‌تری قرار می‌گیرند.» [تسنیم ۲۲ شهریور ۹۶]


گره کجاست؟

خامنه‌ای در ۳۱ خرداد ۹۶ در ملاقاتی با اساتید! وابسته به خود در دانشگاه‌ها، از آنها درخواست کرده بود تا با کار علمی گره فرو بسته‌ی اقتصاد نظام را بگشایند. [دانشگاه؛ آنطور که خامنه ای می‌فهمد!] واقعیت اما آن است که جمهوری اسلامی! از فقدان تئوری یا کمبود کار علمی برای خروج از بن بست رنج نمی‌برد، جمهوری اسلامی! از ساختار متناقض و غیر کارآمد برای این مرحله از تاریخ رنجور شده است و تنها با امحاء آن است که راه برای باز کردن گره مشکلات اقتصادی کشور باز می‌شود.


در همین زمینه: