جذب سرمایه خارجی برای معادن ایران با هدف ماندن در قدرت


مقاله ای از سایت فکری ایران آزادی
 کمبود سرمایه و تکنولوژی در بخش معدن کشور زمینه ساز پهنه‌ی دیگری از جنگ قدرت بین دو جناح نظام است.

 
۹ درصد

عبدالله رضیان، «عضو کمیسیون صنایع مجلس» مدتی پیش درباره‌ی بهره‌برداری از ظرفیت‌های معدنی کشور گفت که «براساس آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت، تنها ۹ درصد از ظرفیت‌های معدنی کشور به بهره‌برداری رسیده‌اند و این معادن نیز بیشتر معادن سطحی هستند.»


۱۲۰متری

این درحالی است که در «بسیاری از کشورهای دارای معدن، اکتشافات تا عمق ۳ هزار متری پیش رفته» است، ولی در ایران تنها تا «عمق ۱۲۰ متری زمین» امکان نفوذ وجود داشته است. رضیان علت عمده‌ی آنرا فقدان «تکنولوژی مناسب در این زمینه» دانسته بود.

ضعف تکنولوژیک

ضعف و عقب ماندگی تکنولوژی استخراج معادن در ایران باعث می‌شود تا «بخش قابل توجهی از ظرفیت معادن» بلا استفاده بماند. و از طرف دیگر «قیمت تمام شده محصولات بالا برود‌.»


سرمایه گذاری بلندمدت

نکته مهم سرمایه‌گذاری در معادن، خصلت بلندمدت آن است به طوریکه «یک معدن بزرگ بین ۷ تا ۱۰ سال طول می‌کشد تا به تولید برسد‌.» در نتیجه سرمایه‌گذار باید از توانایی فراهم سازی سرمایه در این مدت برخوردار باشد.


ناتوانی در جذب سرمایه

در حالی که ایران به همراه افغانستان و کره‌شمالی مناطق معدنی دست نخورده در دنیا هستند که می‌توان در آنجاها «کارهای بزرگ کرد و امید است که ذخایر بزرگ کشف شود» اما «به لحاظ ساختاری حوزه معدن کشور در جذب سرمایه‌گذار خارجی ناتوان است‌.»


بخش خصوصی

برای جذب سرمایه خارجی نیاز به سرمایه‌گذار خارجی است. سعید صمدی، «کارشناس اکتشاف معدن‌»، استدلال می‌کند از آنجایی که «مذاکره با سرمایه‌گذاران خارجی توسط بخش دولتی انجام می‌شود و بخش دولتی نیز انعطاف لازم برای مذاکره با سرمایه‌گذار خارجی را ندارد بنابراین جذب سرمایه‌گذاری خارجی در بخش معادن به نتیجه نمی‌رسد‌.» با این وجود «به بخش خصوصی اجازه ورود» برای مذاکرات با سرمایه‌گذار خارجی داده نمی‌شود. [جهان صنعت ۳۰ شهریور]


معدن یا تیول؟

در حالی صاحبان منافع در بخش معدن در درون نظام به کمبودهای این بخش اشاره می‌کنند که در طول ۳۸ سال گذشته معادن کشور به طور عمده در اختیار اجزای ولایت فقیه قرار داشته است. در حالی که معادن می‌توانست زمینه‌ساز اشتغال گسترده و رونق اقتصادی کشور باشد، تبدیل به تیولی شده که به سپاه، بسیج و سایر نهادهای قدرت سپرده شدند، مکان‌هایی که کارگران با شرایطی طاقت فرسا و بدون حداقل حقوق در آن وادار به کار می‌شوند. نمونه‌ی معدن یورت که در مالکیت بسیج قرار دارد و تعدادی از کارگران آن جانباختند از معدود مواردی‌ست که به رسانه‌ها راه یافت، اما بخش پنهان و نشنیده شده‌ی آنچه در معادن بر سر کارگران می‌آید بسیار بزرگ‌تر است.


جنگ قدرت

با این وجود امروزه، موضوع معادن کشور تبدیل به صحنه‌ی کشمکش بین جناح‌های درون حکومت شده است. تا سهم بیشتری از آن به دست آورند و مهم‌تر آنکه نقشه مسیر خود را در درون خلافت اسلامی! به پیش ببرند.


با هدف بقای خلافت اسلامی!

جناح روحانی می‌خواهد تا با جذب سرمایه خارجی و مهم‌تر از آن وارد کردن سرمایه‌گذاری خارجی وجود جمهوری اسلامی! را در توازن موجود جهانی برای جهان سودده معرفی کند تا به این ترتیب بتواند تداوم خلافت اسلامی! را تضمین کند. استدلال‌هایی که در درون نظام برای جذب سرمایه خارجی صورت می‌گیرد با همین هدف است.
ما را در تلگرام همراهی کنید