فقر در واقعیت، رشد! اقتصادی روی کاغذ


جمهوری اسلامی! بر روی کاغذ اعلام می‌کند که به رشد اقتصادی دست یافته است اما در واقعیت روزانه زندگی مردم این فقر است که گسترده‌تر و تعمیق یافته‌تر می‌شود.


تولید آمار

تولید آمارهای اقتصادی برای چه کسی صورت می‌گیرد؟ در حالی که مردم روزانه خود را درگیر مشکلات گوناگون اقتصادی می‌بینند و زندگی برای اقشار ضعیف جامعه هر روز سخت‌تر می‌شود، اما بر روی کاغذ، اقتصاد جمهوری اسلامی! در حال پیشرفت است. سال گذشته حتی اعلام شد که بالاترین رشد اقتصادی در دنیا مربوط به خلافت اسلامی! می‌باشد.

غیر قابل مشاهده

محمدقلی یوسفی، «عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی» گفت که آمارهای‌ رشد که از طرف «مرکز آمار» ارائه می‌شود قابل استناد نیست، زیرا آنچه نشان دهنده رشد اقتصاد یک کشور است، عبارت از شاخص‌ها و عواملی‌ست که «در زندگی مردم جاری و ساری و قابل مشاهده است.»


آمارسازان

یوسفی در ادامه این چالش را در برابر آمارسازان نظام قرار می‌دهد و می‌پرسد: «مسئولینی که رشد اقتصادی ۶ یا ۷ درصدی را با نفت یا بدون نفت اعلام کرده‌اند تا کنون از خود پرسیده‌اند که اعلام رشد اقتصادی برای چه کسی مهم است؟ آیا خانواده‌هایی که همچنان با بیکاری فرزندانشان روزگار می‌گذرانند با شنیدن چنین آمارهایی به اشتغال فرزندشان امیدوار می‌شوند؟ آیا با اعلام رشد اقتصادی ۶ یا ۷ درصدی رفاه اجتماعی خانوارها نیز افزایش یافته که از نزدیک آن را به صورت ملموس درزندگی خود حس کنند؟ آیا چنین آمارهایی برای مردمی که در فقر و تنگدستی زندگی می‌کنند اهمیتی دارد؟»


از نسبی به مطلق

یوسفی اعلام می‌کند که فقر نسبی در حال تبدیل شدن به فقر مطلق است. [قدس آنلاین ۲۰ شهریور ۹۶]
پیشتر حسین راغفر «استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا و اقتصاددان» نظام، ادعاهای روحانی و علی ربیعی، «وزیر تعاون و کار» را که وعده ریشه کنی فقر مطلق طی ۴ و دو سال را داده بودند، به چالش کشیده و آنرا در وضعیت موجود خلافت اسلامی! غیر ممکن ارزیابی کرده بود. [غیر ممکن بودن ریشه کنی «فقر مطلق» در خلافت اسلامی!]
اینک محمدقلی یوسفی می‌افزاید که فقر نسبی در حال تبدیل شدن به فقر مطلق است. به عبارت دیگر فقر در جامعه در حال گسترش و تعمیق است، و با توجه به وضعیت عمومی خلافت اسلامی! افرادی که در دایره‌ی فقر مطلق قرار می‌گیرند، به مرحله‌ای ورود می‌کنند که خروج از آن تقریبا غیرممکن است.


شاخص‌های جعلی

محمدقلی یوسفی می‌افزاید: «اقتصاد ایران با بحران جدی بیکاری رو به رو است بنابراین تاسف آور است که مسئولین به جای ارائه راهکارهای مناسب برای رفع بیکاری و فقر به دنبال اعلام شاخص هایی باشند که در زندگی مردم بی معنی و غیر قابل باور است.»
مسعود کرباسیان، «وزیر امور اقتصادی و دارایی»، گفت: «ما در شرایط فعلی سونامی بیکاری را در پیش‌رو داریم.» [مسعود کرباسیان، سونامی بیکاری و نظام بانکی معیوب]


توجیه!

یوسفی تصریح می‌کند که «استنباط مردم از این آمارها تنها توجیه سیاست های غلط اقتصادی مسئولین به جای اجرای سیاست های صحیح است.»
یوسفی افزود: «مسئله مهم این است که آیا افزایش رشد اقتصادی منجر به افزایش اشتغال در کشور شده است؟ آیا درآمد مردم افزایش یافته و رفاه اجتماعی به حدی ارتقاء یافته است که  در شان ملت ایران باشد؟ آیا صادرات صنعتی افزایش یافته است؟ اگر هیچ کدام  از سوال های مطرح شده پاسخی نداشته باشد و سرمایه گذاری و تولید در کشور همچنان در رکود و بحران باشد بهتر است مسئولین آمارها را برای خود نگاه دارند چرا که انتشار چنین ارقامی بسیار گمراه کننده و فریب دهنده است و باید از انتشار آنها پرهیز کرد.»


رشد! اقتصادی

یوسفی سپس به یکی از نحوه‌های آمارسازی می‌پردازد و می‌گوید: «رشد اقتصادی رقم و میانگینی از هزاران قلم کالاست و مشخص نیست این رشد از ترکیب چه عواملی ایجاد شده است. به نظر بنده آن زمان که عده ای ناآگاهانه تمام تمرکزشان را بر روی رشد اقتصادی  گذاشتند تا ارقامی را اعلام کنند وکار خود را به لحاظ رشد دادن اقتصاد ایران تمام کنند به پایان رسیده است.»


جنگ علیه جامعه

منفعت خلافت اسلامی! از اعلام آمارهایی بر روی کاغذ که در زندگی روزانه مردم واقعیت ندارد چیست؟ آیا جناح‌های حکومتی از این آمارها در جنگ علیه یکدیگر استفاده می‌کنند؟ آیا می‌خواهند مردم را به کارآمدی و موفقیت نظام امیدوار نگه دارند؟ آیا ...
در ورای هر فرضی که بتوان در این رابطه اثبات یا رد کرد اما به نظر می‌رسد در یک نقطه تمامی این مانور تبلیغاتی و آمارسازی اقتصادی قابل درک شود؛ جمهوری اسلامی! در همه‌ی پهنه‌ها با جامعه‌ی ایران درگیر نبردی ادامه‌دار و تعمیق شونده است، اعلام آمارهای دروغ بخشی از همین جنگ روانی و تبلیغاتی علیه جامعه است.
آنچیزی که نیست
جمهوری اسلامی! در طول حیات نامبارکش همواره کوشیده است خود را چیزی جدا از واقعیت خود نشان دهد. زمانی خود را نماینده‌ی! مستضعفین نامید و به نبردی دن‌کیشوت وار با استکبار! جهانی برخاست. و زمانی دیگر با نرمش‌های قهرمانانه! تلاش کرد تا رفتاری استکبار پسند در پیش بگیرد. گاهی هم تلاش می‌کند تا خود را نظامی متعارف! و متناسب! با زندگی مدرن معرفی کند. امروز اما آنقدر این کار رسوا شده است که از درون نظام نیز علیه آن اعتراض می‌کنند. آمارهای جعلی اقتصادی بخشی از همین ماجراست که مورد اعتراض نیروهای خودی نیز قرار گرفته است.


در همین زمینه: