در نظام بانکی جمهوری اسلامی! بانکها از هیچ پول! تولید میکنند. اکنون که این چرخهی مالی به آستانهی فروپاشی رسیده است، بهای آنرا از سپردهگذاران میستانند.
حسین عبده تبریزی
حسین عبده تبریزی از مقامات اقتصادی نظام مقدس! است که بیستم شهریور در «گردهمایی دانش آموختگان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف» سخنرانی کرد. او تلاش کرد تا توضیح دهد چرا نرخ بالای سود بانکی برای اقتصاد کشور زیانده میباشد.
بانکداری موازی
حسین عبده تبریزی در آغاز سخنرانیاش به سالهای آغازین بعد از انقلاب ۵۷ اشاره کرد و گفت که از آن دوره برخی بر این باور بودهاند که علاوه بر بانکهای موجود در کشور، باید به نهادهای دیگر نیز اجازهی بانکداری داده شود. تبلور این اندیشه به تاسیس صندوقهای مالی منتهی شد. در نقطه مقابل این طرح، مخالفان نگران آن بودند که «این تفکر به یک نظام بانکداری تبدیل شود که درنهایت از کنترل و نظارت خارج شود.»
بخشی از نظام
حسین عبده تبریزی البته تصریح نمیکند که صاحبان چنین صندوقهایی بخشی از نظام جمهوری اسلامی! بودهاند.
خمینی در فروردین ۵۸ فرمان تاسیس «بانک اسلامی ایران» را صادر کرد که بعدها به «سازمان اقتصاد اسلامی ایران» تغییر نام داد. بهشتی و مطهری در راه اندازی بانک مورد نظر خمینی به فعالیت پرداختند. گفته شد که این بانک قرار است ربا را محو! کند و الگویی! برای سایر بانکها باشد. هنگامی که دولت موقت اقدام به ملی کردن بانکها کرد، خمینی با ملی کردن «بانک اسلامی ایران» مخالفت کرده و گفت: «بانک اسلامی ملی نمیشود». اعلام خمینی در روزنامه اطلاعات شماره ۲۶/۳/۱۵۸۸۰ – ۵۸ و کیهان شماره ۱۰۷۳۲ منتشر و از «صدای ایران» نیز پخش شد. [سایت سازمان اقتصاد اسلامی ایران]
یکسال پس از تأسیس «بانک اسلامی ایران»، نشریه مجاهد خبر از سوء استفاده ۲۰ میلیارد تومانی آن که به دلار آن زمان معادل ۳ میلیارد دلار میشد، داد!
همچنین اگر به سالهای اخیر نگاهی بیندازیم، موسسات مالی و اعتباری شکل گرفته در مالکیت سپاه، بسیج، نیروی انتظامی و قوه قضاییه قرار داشتهاند. [به عنوان نمونه: صاحبان موسسات اعتباری و بانک مرکزی] موسساتی که با اعلام پرداخت سودهایی بیش از بانکها، موفق! به جذب سرمایه وسیعی از طرف مردم شدند. یکی از شعارهای ثابت مالباختگان در این روزها این است: «با حیلهی مجوز پولهامون را دزدیدند» [به عنوان نمونه: تجمع مالباختگان کاسپین در ۵ شهریور؛ «زیر بار ستم نمیکنیم زندگی»]
خمینی در فروردین ۵۸ فرمان تاسیس «بانک اسلامی ایران» را صادر کرد که بعدها به «سازمان اقتصاد اسلامی ایران» تغییر نام داد. بهشتی و مطهری در راه اندازی بانک مورد نظر خمینی به فعالیت پرداختند. گفته شد که این بانک قرار است ربا را محو! کند و الگویی! برای سایر بانکها باشد. هنگامی که دولت موقت اقدام به ملی کردن بانکها کرد، خمینی با ملی کردن «بانک اسلامی ایران» مخالفت کرده و گفت: «بانک اسلامی ملی نمیشود». اعلام خمینی در روزنامه اطلاعات شماره ۲۶/۳/۱۵۸۸۰ – ۵۸ و کیهان شماره ۱۰۷۳۲ منتشر و از «صدای ایران» نیز پخش شد. [سایت سازمان اقتصاد اسلامی ایران]
یکسال پس از تأسیس «بانک اسلامی ایران»، نشریه مجاهد خبر از سوء استفاده ۲۰ میلیارد تومانی آن که به دلار آن زمان معادل ۳ میلیارد دلار میشد، داد!
همچنین اگر به سالهای اخیر نگاهی بیندازیم، موسسات مالی و اعتباری شکل گرفته در مالکیت سپاه، بسیج، نیروی انتظامی و قوه قضاییه قرار داشتهاند. [به عنوان نمونه: صاحبان موسسات اعتباری و بانک مرکزی] موسساتی که با اعلام پرداخت سودهایی بیش از بانکها، موفق! به جذب سرمایه وسیعی از طرف مردم شدند. یکی از شعارهای ثابت مالباختگان در این روزها این است: «با حیلهی مجوز پولهامون را دزدیدند» [به عنوان نمونه: تجمع مالباختگان کاسپین در ۵ شهریور؛ «زیر بار ستم نمیکنیم زندگی»]
۱۵درصد
براساس آنچه ساماندهی نظام مالی کشور نامیده میشود، بانک مرکزی براساس دستورالعملی همهی بانکها را ملزم به پرداخت حداکثر ۱۵ درصد سود به سپرده کرده است. دستوری که زمان اجرایی شدنش ۱۱ شهریور اعلام شده بود. [رادیو فردا ۱۱ شهریور ۹۶]
حسین عبده تبریزی میگوید در شرایط فعلی «اقدام بوروکراتیک کاهش نرخ، تنها راهحل است و چارهای دیگر نداریم.»
حسین عبده تبریزی میگوید در شرایط فعلی «اقدام بوروکراتیک کاهش نرخ، تنها راهحل است و چارهای دیگر نداریم.»
خلق پول از هیچ
اما چرا جمهوری اسلامی! نیازمند کاهش نرخ سودها شده است؟
حسین عبده تبریزی میگوید: در سال ۸۶ بانکها «سود واقعی نسبتا بالایی به سهامداران پرداخت» کردند. اما در میزان داراییهای بانکها هیچ افزایشی شاهد نبودیم، تنها کاری که بانکها میکردند عبارت از احضار بدهکاران بود، «بدهکاران هم که پولی نداشتند تا بدهی خود را پرداخت کنند. بنابراین بانکها وام جدیدی را به بدهکار میدادند که البته این وام جدید بهعنوان دارایی جدید به ثبت میرسید و با سود حاصله این وام، نقدینگی ایجاد میشد.»
به عبارت دیگر بانکها از هیچ پول میآفریدند! در نتیجه حجم عظیمی از نقدینگی وارد بازار میشود. حسین عبده تبریزی به عنوان تهدیدی که نظام مالی کشور در معرض آن قرار دارد، میافزاید: «اکنون این ریسک پیشروی ما قرار دارد که اگر ما بخواهیم نرخ سود را کاهش بدهیم، این نقدینگی اضافی روی قیمتها انعکاس پیدا کند و تأثیرگذار شود و در نهایت تورم ایجاد کند.»
حسین عبده تبریزی میگوید: در سال ۸۶ بانکها «سود واقعی نسبتا بالایی به سهامداران پرداخت» کردند. اما در میزان داراییهای بانکها هیچ افزایشی شاهد نبودیم، تنها کاری که بانکها میکردند عبارت از احضار بدهکاران بود، «بدهکاران هم که پولی نداشتند تا بدهی خود را پرداخت کنند. بنابراین بانکها وام جدیدی را به بدهکار میدادند که البته این وام جدید بهعنوان دارایی جدید به ثبت میرسید و با سود حاصله این وام، نقدینگی ایجاد میشد.»
به عبارت دیگر بانکها از هیچ پول میآفریدند! در نتیجه حجم عظیمی از نقدینگی وارد بازار میشود. حسین عبده تبریزی به عنوان تهدیدی که نظام مالی کشور در معرض آن قرار دارد، میافزاید: «اکنون این ریسک پیشروی ما قرار دارد که اگر ما بخواهیم نرخ سود را کاهش بدهیم، این نقدینگی اضافی روی قیمتها انعکاس پیدا کند و تأثیرگذار شود و در نهایت تورم ایجاد کند.»
کسب! سود
با این وجود به گفتهی حسین عبده تبریزی «در این مقطع، تعیین نرخ دستوری تنها راهی است که پیشروی ما باقی میماند؛ چراکه امکان نداشت با نرخ سود بالای بانکها چرخ اقتصاد را راهاندازی کنیم. بهعنوان مثال به بازار بورس نگاه کنیم. این بازار یارای رقابت با سود بانکی را نداشت. از سوی دیگر عملا در بورس سطح فساد بالایی را شاهد بودیم؛ چراکه شرکتها در قالب عمل، هیچگاه چنین بازدهی را تولید نمیکردند. بانکها تا ٢٧ درصد سود میدادند که اگر ما نرخ مالیات ٢٥درصدی را هم در نظر بگیریم، برای اینکه یک بنگاه اقتصادی بتواند رقابت کند، باید حدود ٤٠ درصد سود داشته باشد! که عملا غیرممکن است. در بخش مسکن و ارز هم چنین امکانی وجود نداشت. عمدتا این نرخ بانکی، کسبوکارها را از فعالیت بازداشته بود و افراد صرفا با سپردهگذاری در بانک، به کسب سود راضی بودند.»
تقسیم زیان
حسین عبده تبریزی میکوشد تا استدلال کند که با پایین آوردن نرخ سود بانکی، سرمایههای جمع شده در بانک به سمت تولید خواهند رفت، هرچند در ادامه او همین نتیجه گیری را نیز به چالش میکشد. اما در هر صورت بر این امر اصرار دارد که اقتصاد نظام به واسطه پرداخت سود بالای بانکی در حال زیاندهی بوده است. پس اکنون زمان تقسیم زیان است.
حسین عبده تبریزی این پرسش را مطرح میکند که زیان ناشی از دادن سودهای زیاد به سپردههای بانکی به چه صورتی باید بین سه طرف یعنی «سهامدار، سپردهگذار یا دولت» تقسیم شود. تا آنجایی که در موضوع مالباختگان مشاهده شده است سپردهگذاران باید پرداخت هزینه تغییر سیاست در نظام مالی خلافت اسلامی! را تقبل کنند.
حسین عبده تبریزی در این نقطه در نقش سخنگوی «بانک مرکزی» ظاهر میشود و تاکید میکندکه برای اجرایی کردن نرخ سود ۱۵ درصدی، «بانک مرکزی» به قدرت نظارتی احتیاج دارد.
حسین عبده تبریزی این پرسش را مطرح میکند که زیان ناشی از دادن سودهای زیاد به سپردههای بانکی به چه صورتی باید بین سه طرف یعنی «سهامدار، سپردهگذار یا دولت» تقسیم شود. تا آنجایی که در موضوع مالباختگان مشاهده شده است سپردهگذاران باید پرداخت هزینه تغییر سیاست در نظام مالی خلافت اسلامی! را تقبل کنند.
حسین عبده تبریزی در این نقطه در نقش سخنگوی «بانک مرکزی» ظاهر میشود و تاکید میکندکه برای اجرایی کردن نرخ سود ۱۵ درصدی، «بانک مرکزی» به قدرت نظارتی احتیاج دارد.
۷۰ میلیارد دلار
براساس محاسبات حسین عبده تبریزی اگر از سه سال پیش رقم سود ۱۵ درصد مصوب و اجرایی میشدجلوی ضرری معادل ۷۰ میلیارد دلار گرفته میشد.
آیا میتوان نتیجه گرفت که ضرر ۷۰ میلیارد دلاری میبایست از طرف سپردهگذاران پرداخت شود. تجمعات روزانهی مالباختگان موسسات اعتباری دلیلی بر مقابله با اجرای همین نقشه نیست؟!
برای پیشبرد همین طرح، حسین عبده تبریزی میافزاید: «طبیعی است که تعداد بانکهای ما باید در این وضعیت کاهش پیدا کند.» حرکتی که البته در تعطیل و ادغام موسسات اعتباری در یکدیگر یا در سایر موسسات اعتباری یا بانکها دیده میشود.
آیا میتوان نتیجه گرفت که ضرر ۷۰ میلیارد دلاری میبایست از طرف سپردهگذاران پرداخت شود. تجمعات روزانهی مالباختگان موسسات اعتباری دلیلی بر مقابله با اجرای همین نقشه نیست؟!
برای پیشبرد همین طرح، حسین عبده تبریزی میافزاید: «طبیعی است که تعداد بانکهای ما باید در این وضعیت کاهش پیدا کند.» حرکتی که البته در تعطیل و ادغام موسسات اعتباری در یکدیگر یا در سایر موسسات اعتباری یا بانکها دیده میشود.
سمت! تولید!
حسین عبده تبریزی بر این باور بود که با کاهش نرخ سود بانکی، سرمایهها به سمت تولید خواهد رفت. اما او بهتر از هرکس میداند که زمینهای برای اینکار وجود ندارد و به طور طبیعی حجم نقدینگی سمت دیگری پیدا میکند.
ارز و طلا
حسین عبده تبریزی میگوید: «اینگونه نیست که بلافاصله با نرخ دستوری، سرمایهها به سمت تولید بروند. اولین جایی که این منابع حرکت میکنند، بازار ارز و همچنین بازار طلا است؛ بنابراین مدیریت ارز و طلا در این دوران، یک مدیریت اساسی محسوب میشود.» او سپس میافزاید: «آنچه مهم است این است که نگذاریم ارز وسیله پسانداز شود.» و نتیجه میگیرد: «اگر این مسئله اکنون عملی شود، نسبت به مبحث نرخ سود بانکی، عوارض بسیار بدتری برای اقتصاد کشور در پی خواهد داشت.» [شرق ۲۲ شهریور ۹۶]
معما
به گفتهی حسین عبده تبریزی، بانکها از هیچ پول خلق کرده و بهعنوان سود سپرده پرداخت میکردند. او و نظامش اکنون میخواهند تا با کاهش سود سپرده، نقدینگی را به سمت تولید هدایت کنند، در حالی که به اذعان مقامات اقتصادی نظام مقدس!، تولید در بسیاری از بخشها ورشکسته یا در آستانهی تعطیلیست. از طرف دیگر نیز میخواهند تا مانع از حرکت پول خارج شده از بانکها به سمت بازار ارز بشوند و...
در ورای تمامی این استدلالها به نظر میرسد تنها چیزی که واقعیت سرسخت این صحنه میباشد، استخراج کمبود نقدینگی نظام از حساب سپرده گذاران است؛ آنچه به عنوان یک پروژه گسترده در رابطه با موسسات اعتباری اجرا شد و در نهایت هم سپرده گذاران از طرف حکومتگران به ربا خواری متهم شدند. [رباخواری! مالباختگان «موسسات اعتباری» در کلام موحدی کرمانی]
در ورای تمامی این استدلالها به نظر میرسد تنها چیزی که واقعیت سرسخت این صحنه میباشد، استخراج کمبود نقدینگی نظام از حساب سپرده گذاران است؛ آنچه به عنوان یک پروژه گسترده در رابطه با موسسات اعتباری اجرا شد و در نهایت هم سپرده گذاران از طرف حکومتگران به ربا خواری متهم شدند. [رباخواری! مالباختگان «موسسات اعتباری» در کلام موحدی کرمانی]