سعید حجاریان و خطاهای تاریخی «خط امام»


سعید حجاریان در مصاحبه با تسنیم به اشتباهات تاریخی جناح خود اذعان می‌کند اما چیزی درباره‌ی قتل عام در دهه۶۰ و تابستان ۶۷ نمی‌گوید.


«تئوریسین» گوشه نشین

سعید حجاریان که روزگاری از او به‌عنوان تئوریسین «دوم خرداد» یاد می‌شد، اینک در نقش یک «نظریه پرداز» گوشه نشین برای یک جریان شکست خورده در درون خلافت اسلامی! در‌آمده است. از دوران شکوه! او و جناحش در متن خلافت در خلال سال‌‌های ۷۶ تا ۸۲ دیگر خبری نیست.
آنان که می‌خواستند با نشستن بر اریکه‌ی هژمونی در درون جمهوری اسلامی!، از ولایت مطلقه‌ی خامنه‌ای، یک ولایت مشروطه به معنی تقسیم قدرت بین همه‌ی جناح‌های نظام برپا کنند، اینک به حاشیه نشین‌های سیاست در دارالخلافه تبدیل شده‌اند. روزگاری که خط امام دهه۶۰ و اصلاح طلبان دهه۷۰ در نزاع قدرت سقوط کردند، آنان که ماهیت جریان‌های درگیر در جمهوری اسلامی! را می‌شناختند هرگز متعجب نشدند.

دفاع از جنایات

سعید حجاریان و دوستانش که از پایه گذاران سرکوب در جمهوری اسلامی! بودند، هرگز مرز روشنی با آن جنایات نکشیدند، و بسیاری مواقع در فرصت‌های به دست آمده از آن دفاع کردند [به عنوان نمونه: محمد سلامتی و نقش «مجاهدین انقلاب» در سرکوب] یا آنرا به گردن رقیب انداختند.
کوشکی، از «کارشناسان وزارت اطلاعات»، در توصیف خط امام دهه۶۰ می‌گوید: «زمانی خودشان در مقام مسئول توی قوه قضاییه تو دهه۶۰ بیشترین تعداد حکم اعدام را برای منافقین دادند و دستشون به‌خاطر آن کار درد نکنه.» [کوشکی، افق و قتل عام دهه ۶۰]


چالش تسنیم

سعید حجاریان وقتی در برابر پرسش تسنیم قرار می‌گیرد که از او می‌پرسد: برخی «اساساً معتقدند که «آزادی» یک اعتقاد معرفتی و مبنایی برای اصلاح‌طلبان نبوده بلکه سردادن شعار آزادی برای اصلاح‌طلبان و تبدیل شدن آن به مطالبه محوری آنها، محصول تغییر شرایط سیاسی [و] اجتماعی بعد از سال ۶۸ بوده است. چه آنکه پیش از آن، چپهای آن روز(اصلاح‌طلبان امروز) بیش از هر جریان دیگری شعار ولایت فقیه و عدالت سر می‌دادند و آزادی مدعای اول آنها نبود. عدالت، حمایت از مستضعفین، مبارزه با آمریکا دغدغه‌های اصلی اصلاح‌طلبان در آن روزها بود و حتی جریاناتی مانند تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با محوریت چپ‌های آن روز، مصادیق و دلالتهایی بر این ادعا هستند. یا جریان ۹۹ نفر که چپها، راستها را به دلیل عدم اعتنا به نظر امام درباره آقای میرحسین موسوی تا سالها نواختند و با برچسب ضدولایت فقیه بخش مهمی از آنها را از سیاست کنار زدند یا خود آقای موسوی که روزنامه رسالت تنها روزنامه منتقد در آن دوره را به دلیل خبر ارسال محرمانه بودجه از سوی دولت به مجلس دادگاهی کرد و مسائلی از این دست. این کارشناسان معتقدند که اصلاح‌طلبان بعد از سال ۶۸ و در پی به حاشیه رفتن در سیاست، وضعیت دولت آقای هاشمی (و از نظر به حاشیه رفتن دال آزادی) و... شعار آزادی‌ را به ناچار برای خود برگزیدند تا به موضوعیت آنها در حوزه سیاسی کمک و آنها را احیا کند.»


پشیمانی! سعید

حجاریان پاسخ می‌دهد: «من منکر خطاهای چپ‌های خط‌امامی در زمان حیات امام نیستم؛ خطاهایی که شما به بخشی از آن‌ها اشاره کردید. اما چپ‌های قدیم یا اصلاح‌طلبان امروز بعدها تلاش کردند خطای خود را اصلاح‌ کنند.» سعید حجاریان می‌افزاید: «حال فرض کنید چپ‌های خط‌امامی در سال‌های فعالیت‌شان اشتباهاتی داشته‌‌اند. چرا اصول‌گرایان باید همان اشتباهات را امروز تکرار کنند؟ چپ‌های خط امامی چه ثمری بردند که اکنون اصول‌گرایان می‌خواهند ردپای ۳۰ سال قبل آ‌ن‌ها را دنبال کنند.» [تسنیم ۱۲ شهریور ۹۶]


ملاحظه‌ای کوتاه

هرچند حجاریان و بسیاری از دوستانش در رابطه با ولایت فقیه دچار فروپاشی اعتقادی شده‌اند، اما نه او و نه سایر دوستانش به سخن گفتن از نقش خود در زمینه سازی سرکوب دهه۶۰ و قتل عام تابستان۶۷ ورود نمی‌کنند.
آنها به خوبی می‌دانند که جنایت علیه بشریت مشمول مرور زمان نمی‌شود، در نتیجه باز شدن سر پرونده‌ی دهه۶۰  و تابستان۶۷ منجر به آن می‌شود که تمامی دعاوی اصلاح طلبانه‌ی دلدادگان غرب، بر باد رود. وضعیتی که به اعتقاد بسیاری از ناظران، ناپایدار خواهد بود و با توجه به پیشروی جنبش دادخواهی، بخش مغلوبه‌ی خلافت اسلامی! نیز می‌بایست به نقش خود در اعدام‌ها و پروژه تواب‌سازی، بپردازد.


در همین زمینه: