خروج «حوزه‌»ها علیه ولی فقیه و نقش «طلاب آتش به اختیار»


دیدار «طلاب» در شش شهریور با خامنه‌ای به تشنج کشیده شد، اکنون تسنیم برای رفع و رجوع موضوع رشاد را به صحنه آورده است.

رفع و رجوع

به دنبال دیدار خامنه‌ای با «جمعی از طلاب حوزه‌های علمیه‌ی استان تهران» به تاریخ ۶ شهریور که با حرکات «آتش به اختیار» برخی از آنها علیه نظم جلسه‌ی خامنه‌ای همراه شد، تسنیم به سراغ «آیت‌الله» رشاد «رئیس شورای حوزه علمیه تهران و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی» رفت تا به نحوی صحنه‌های پیش آمده در آن جلسه را رفع و رجوع کند.
خامنه‌ای عمود خیمه‌ی خلافت است و هنگامی که یک جلسه از «طلاب» را نیز نتواند کنترل کند، واضح می‌شود که در نظامش از چه وضعی برخوردار است.

کانون تئوریک

رشاد «حوزه» را کانون تئوریک خلافت اسلامی! به شمار می‌آورد که وظیفه‌اش تولید تئوری در جهت اثبات ولایت فقیه و راهنمایی سایر بیعت کردگان باخلیفه در صحنه‌ی عمل است. در نتیجه هر آسیب به «حوزه»، آسیب به تمامیت خلافت اسلامی! است.

«بی‌بصیرت‌های نفهم»

رشاد سپس مدعی می‌شود که خامنه‌ای از انتقادات صورت گرفته لذت می‌برد، هرچند نمی‌تواند پنهان کند که برخی در آن جلسه «بی‌بصیرتی و نفهمی» کرده‌اند و حرف هایی رو به خامنه‌ای زده اند. جلسه‌ای که نشان داد بدنه‌ی نظام در «حوزه‌»ها نسبت به کارکردهای خلافت به نقطه‌ی انفجار رسیده‌ است.
رشاد می‌گوید: «در دیدار اخیر رهبر انقلاب اسلامی با جمعی از طلاب، بخش زیادی از صحبت‌های طلاب جوان مربوط به نقد حوزه بود؛ از مدیریت گرفته تا سازمان، برنامه‌ها و سایر امور و شئون» که به طور طبیعی یکی از سوژه‌های «طلاب» «به جان آمده» همین رشاد بوده است.
رشاد سپس می‌افزاید: «اما خوشبختانه طلاب بصیرِ فهیمی حضور داشتند که ضمن انتقاد، پیشنهادات خوبی برای اصلاح حوزه‌ها ارائه می‌کردند» [تسنیم ۱۲ شهریور ۹۶]
تصریحات رشاد، نشاندهنده‌ی حجم به هم ریختگی در آن جلسه است که تنها به کمک برخی از عناصر خاص خامنه‌ای در «حوزه‌»ها توانسته‌اند آنرا جمع و جور کنند.

ناظران

به گفته برخی ناظران، فروریختن جایگاه هژمونیک خامنه‌ای در درون نظام تا عمیق‌ترین لایه‌های بیعت کرده با خلافت او راه یافته است. اکنون نوبت به «حوزه‌های علمیه» رسیده است، امری که نشاندهنده‌ی آن است که خلیفه دیگر اعتبار سابق را در میان نیروهایش ندارد. همچنین بسیاری از «طلاب» و «روحانیون»، دیگر تحمل ضدیت افکار عمومی با آنها، به خاطر هم لباسی‌شان با آخوندهای حاکم را ندارند. به نظر می‌رسد فضا از غر زدن‌های زیر لب و گلایه کردن عبور کرده و به اعتراض، بالغ شده است.

در همین زمینه: