نظام با هدف شکستن محاصره اقتصادی وارد مذاکرات اتمی با آمریکا شد، مسیری که در نهایت به سرکشیدن جام زهر توسط خامنه ای منتهی گشت. خامنه ای و البته روحانی میدانستند که این تنها شروع یک مسیر طولانی است، آنها برای آنکه به طور کامل از محاصره جامعه بین المللی خارج شوند، باید گام های بعد را نیز بر میداشتند، روحانی خود را ناگزیر از این امر میدید و امیدوار بود تا بتواند ولایت فقیه را به عنوان نظامی قابل پذیرش به جامعه بین المللی تحمیل کند؛ برای طی این مسیر، روحانی خود را در برابر پذیرش برجام های بعدی ناگزیر میدید. خامنه ای اما رویکرد دیگری داشت او برجام را پذیرفته بود تا فرصت تنفس به دست آورد و بعد از آن با پولی که به دست آورد به تاخت و تاز بیشتر در سوریه و عراق ادامه داد.
در پشت قدرتنمایی های پوشالی نظام در سوریه و عراق، آنها نیازمند پول و کسب درآمد بودند در نتیجه برجام را خواسته یا ناخواسته در عرصه های دیگر ادامه دادند. تعهدات نظام به FATF در سال گذشته برای مبارزه با پشتیبانی مالی از تروریسم در همین زمینه قابل فهم است.
FATF چیست؟
«FATF یک سازمان بیندولتی است. این سازمان وظیفه دارد بررسیهایی درباره وضع قوانین مبارزه با پولشویی در بازارهای مختلف مالی را در سراسر جهان انجام دهد و نتیجه آن را در جلسات هر چهار ماه یکبار خود به اطلاع کشورهای عضو برساند تا این کشورها بتوانند ریسک سرمایهگذاری در بازارهای مالی هدف را بررسی و در مورد سرمایهگذارانی که به «کشورهای مشکوک» میروند، احتیاط کنند.
کارشناسان FATF بر اساس گزارشهای رسمی کشورهای مختلف ازجمله در مورد شفافیت مالی، قوانین مالیاتی و مانند آن نظرات مشورتی خودشان را در مورد میزان ریسک سرمایهگذاری در آن کشورها اعلام میکنند که مورد استناد سرمایهگذاران بینالمللی قرار میگیرد.» [جهان صنعت ۱ تیر ۹۶]
چه زمانی نظام لیست گذاری شد؟
«در سال ٢٠٠٩ برای نخستینبار نام ایران در کنار نام پاکستان، ازبکستان و ترکمنستان وارد لیست سیاه پیشنهادهای سرمایهگذاری FATF شد. در سالهای بعدی نیز گزارشها ادامه پیدا کرد و نام ایران در راس لیست سیاه به چشم میخورد، در حالی که FATF این حق را برای خودش محفوظ میدانست که در بررسیهای تازه نام بعضی کشورها را از لیست حذف و نام کشورهای دیگری را به آن اضافه کند اما ایران در کنار کرهشمالی در جایگاهی حتی بدتر از «لیست سیاه» و در فهرست کشورهایی قرار میگرفت که توصیه میشد علیه آنها «اقدامات مقابلهای» انجام شود.»
فرصت برجام
پس از برجام FATF به نظام این فرصت را میدهد تا در یک بازه زمانی یکساله، «اقدامات بانکی خود را شفاف کرده و تکلیف تامین یا عدم تامین منابع مالی گروههای تروریستی را روشن کند.» FATF از نظام میخواهد تا «به طور کامل به رفع کاستیها در مقابله با پولشویی و بهویژه فاینانس تروریسم بپردازد.» [جهان صنعت ۱ تیر ۹۶] به این ترتیب نظام مقدس! میپذیرد که نظام پولی آن، درگیر پولشویی و فاینانس برای تروریسم است. متعاقب فرصت اعطا شده به نظام در نشست FATF در کره جنوبی ، آمریکا و ۳۶ عضو دیگر این سازمان از تعهد نظام برای «رسیدگی به کاستیها در مقابله با پولشویی و مبارزه با فاینانس تروریسم استقبال کردند.»
در اجلاس کره جنوبی، نظام نه تنها به «کاستیها در مقابله با پولشویی و مبارزه با فاینانس تروریسم» اعتراف کرد بلکه «خواستار مساعدت فنی در این زمینه» نیز شد. با این وجود FATF «اعلام کرد بانکها باید در روابط تجاری و مبادلات با شهروندان ایرانی، کنترلهای لازم را اعمال کنند.»
بسیار طبیعی بود که این نتیجه گرفته شود که نظام پولی جمهوری اسلامی! برای مقابله با رفع کاستی ها در حمایت مالی از تروریسم، میبایست لیست تحریم آن دسته از شهروندانش که در لیست های تحریم قرار دارند را اعمال کند.
جهان صنعت مینویسد: «با وجود رفع تحریمهای هستهای علیه تهران، آمریکا هنوز برخی افراد و سازمانها را در ایران مورد تحریم قرار داده و همچنین ایران را به پشتیبانی از گروههای تروریستی و انجام فعالیتهای پولشویی متهم میکند.» [جهان صنعت ۱ تیر ۹۶]
تحریم نیروهای خود
«پایگاه خبری رضوان خبر به نقل از فارس» در ۳۰ تیر ۹۵ مینویسد: «بر اساس توافق با FATF جمعا ۸۷ فرد و نهاد از جمله برخی ارکان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وزارت دفاع، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و مقاماتی چون سردار قاسم سلیمانی، سردار حجازی، سردار احمدیان، سردار وحید دستجردی، سردار نقدی و بسیاری دیگر از مقامات نظامی کشور، توسط دولت تدبیر و امید در داخل خاک ایران تحریم خواهند شد.»
فعالیت های تروریستی
۲۵ خرداد ۹۶ سنا با اکثریت قریب به اتفاق آراء رأی به تصویب تحریم های جدید علیه نظام ایران داد[به عنوان نمونه: سنای آمریکا در «مقابله با اقدامات بیثباتکننده»]؛ تحریم هایی که شامل موشک های بالستیک، فعالیت های تروریستی، توسعه تسلیحاتی و نقض حقوق بشر توسط نظام ایران میشد.
تصویب این تحریم ها به روشنی نشان داد که نظام ایران از نظر آمریکا در طول یک سال گذشته نه تنها فعالیت تروریستی را متوقف نکرده است، بلکه آنرا توسعه نیز داده است در نتیجه میتوان به صراحت گفت که در طول یکسال گذشته آنطور که نظام به FATF تعهد داده بود که به پولشویی و فاینانس برای تروریسم نپردازد، وفادار نبوده است.
همچنان که جوزف لیبرمن و مارک کرک، سناتورهای سابق آمریکا طی مقالهیی در وال استریت ژورنال خطاب به FATF نوشتند: «سال گذشته رژیم ایران حمایت مالی و حمایت تسلیحاتی از تروریسم در خاورمیانه را ادامه داده است. در سوریه و عراق از حزبالله و شبهنظامیان وابسته به خود حمایت میکند. وقتی از تروریسم صحبت میکنیم، رژیم ایران با هیچ کجای دنیا قابل مقایسه نیست.»
پایان فرصت ها
به نظر میرسد که روحانی و خامنه ای فرصت اوباما را از دست داده اند؛ خامنه ای زمانی با انتخاب «نرمش قهرمانانه» به روحانی تکلیف کرد که «محاصره» اقتصادی را برای او بشکند، روحانی نیز جام زهر برجام را برای خامنه ای به ارمغان برد، اکنون بعد از سیمان ریختن در قلب راکتور اراک، نظام مقدس! نه تنها چشم انداز روشنی در برابر خود نمیبیند که دست آوردهای مقطعی برجام را نیز به تدریج از دست میدهد؛ خامنه ای آنقدر ناامید شده است که برای پاسخ به تیلرسون، رئیس جمهور آمریکا را «چاقوکش تازهکار و بیتجربه» نامید [به عنوان نمونه: خامنهای؛ گریز از نقش شاه سلطان حسین]، واضح است که در این فحاشی، خامنه ای میخواهد تصریح کند که خودش چاقوکشی کهنه کار است.
روز ۲۴ خرداد ۹۶ رکس تیلرسون در برابر کمیته روابط خارجی سنا شهادت داده بود. تیلرسون در پاسخ به سؤالی از سوی تد پو، جمهوریخواه از تگزاس و یکی از حامیان مجاهدین خلق گفت: «سیاست ما در قبال رژیم ایران، عقب راندن نفوذش، مهار توانایی آنها در توسعه تسلیحات اتمی و تلاش در راستای حمایت از آن دسته عناصر در داخل ایران است که منجر به انتقال مسالمتآمیز قدرت شود.»