آتش به اختیار؛ تبارشناسی چماق

/http://iranfreedom.org/fa

۲۳ تیر
۲۳ تیر ۱۳۷۸ جلوی ورودی دانشگاه تهران، فردی روی سکویی ایستاده بود و با دادن شعار و  تهیج کردن، نیروهایی که برای ضد تظاهرات، عموما، از خارج  از تهران گردآوری کرده بودند را به داخل دانشگاه هدایت می‌کرد. او حسین الله کرم بود که در آن روزها به عنوان فرمانده انصار حزب الله شناخته می‌شد؛ جماعتی که کارشان کتک زدن و سرکوب دانشجویان بود.
نیروهای تحت فرماندهی الله کرم چند روز پیش از آن کوی دانشگاه تهران را در ۱۸ تیر به خون کشیده بودند و بعد از چند روز تظاهرات اعتراضی در دانشگاه ها و نقاط مختلف تهران توسط دانشجویان و مردم، در ۲۳ تیر گرد آمده بودند تا در یک ضد تظاهرات، سرکوب نهایی خود را انجام دهند.

نامه سرگشاده
حوالی ساعت ۳ صبح ۲۷ خرداد، حسین الله کرم متن نامه «سرگشاده شوراى هماهنگى حزب الله به وزیر ورزش و جوانان» را در صفحه اینستاگرامش منتشر ‌کرد.
در این نامه به «ورود غیر قانونی و غیر شرعی زنان به ورزشگاه ها» اعتراض شده و به دلایل ذیل ورود بانوان به ورزشگاه ها تخلف دانسته می‌شود:
۱.«حسب دستور مقام معظم رهبری در هامش گزارش فرماندهی نیروی انتظامی وقت در دولت اصلاحات و ورود زنان به ورزشگاه ها ممنوع و خلاف اعلام شده و هرگونه سرپیچی از آن تخلف محسوب می‌شود».
۲.«بر اساس قانون جمهوری اسلامی ایران دستور وزارت كشور و نیروی انتظامی ورود زنان به ورزشگاه ها غیرقانونی است و مسئولان ورزشگاه ها و مأموران نیروی انتظامی موظف به جلوگیری و برخورد با متخلفان بوده اند».
۳.«نظر صریح آیات عظام بخصوص آیت الله مكارم شیرازی و آیت الله جعفر سبحانی و مخالفت و جائز نبودن ورود زنان به ورزشگاه در زمان بازی مردان لطمه عفت و عفاف زنان است».
نامه اعلام می‌کند که «گروه های فرهنگی و تشكل های تهران و خانواده شهدا، ایثارگران و جانبازان بر اساس بند میم وصیت نامه سیاسی امام خمینی (ره)، امر به معروف و نهی از منكر آن وزارتخانه را در درجه اول اقدامات خود دانسته و بیان می‌دارد انتظار ما عمل به قانون و پرهیز از ایجاد مفسده و حفظ ارزش های انقلاب، منبعد است و در صورتی كه آن وزارتخانه بر موضوع ورود غیرقانونی زنان به ورزشگاه اصرار ورزد بى شك ما امر آتش به اختیار را در دستور كارخود برای محافظت از دین و كیان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی را قرار داده و مرحله دوم بندمیم وصیت نامه امام را اجراخواهیم كرد.»

بند میم
خمینی در بند میم وصیت نامه اش نوشت: «باید همه بدانیم كه آزادی به شكل غربی آن، كه موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است.» در نتیجه «بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود.» در همین رابطه، «مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یكی از امور مذكورنمودند به دستگاههای مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهی نمودند، خودشان مكلف به جلوگیری هستند.»

ریشه ها
حدود ساعت ۵ بامداد ۲۷ خرداد، حسین الله کرم ، «رییس شورای هماهنگی حزب الله»، گام دوم در حرکت آتش به اختیار را بر می‌دارد و در صفحه اینستاگرامش به انتشار «ریشه دانشجویان حزب الله نماز جمعه تهران» می‌پردازد.
توضیحات حسین الله کرم به گوشه ای از پیشینه جریان چماق داری در دانشگاه اشاره می‌کند.
حسین الله کرم علت شکل گیری «دانشجویان حزب الله نمازجمعه» را فعالیت «اپوزیسیون» در «دانشگاه ها» «برای جذب و یارگیری تشکیلاتی» در اوایل انقلاب اعلام می‌کند.

انقلاب فرهنگی!
برجسته ترین دست آورد! «دانشجویان حزب الله نمازجمعه» در اوایل انقلاب، «انقلاب فرهنگی» بود؛ «آنها از اواخر فروردین ١٣٥٩ در پاک‌سازى گروهک‌ها بدلیل کشف رابطه آنان با ضدانقلاب طى سه روز شرکت کردند».
«انقلاب فرهنگی» موجب تعطیل دانشگاه ها شد؛ «دانشگاه ها تا ۲۷ آذر ۱۳۶۱ بسته ماندند و بعد از بازگشایی تنها از طریق تفتیش عقاید و احراز بی خطر بودن دانشجویان و اساتید برای ولایت فقیه، اجازه ورود به دانشگاه داده می‌شد.» [انقلاب فرهنگی! و دانشگاهی که ایستاد]
در زمان تعطیلی دانشگاه ها بسیاری از دانشجویان و اساتید زندانی، کشته یا مجبور به ترک میهن شده بودند.

سال ۷۴
احیاء مجدد «دانشجویان حزب الله نمازجمعه» در سال ۷۴ بود یعنی زمانی که چند سال از شکست نظام در جنگ ۸ ساله می‌گذشت و متعاقب آن دولت سازندگی که قرار بود از یک نظام قرون وسطایی یک ژاپن اسلامی! برپا کند نیز شکست خورده بود. در این مرحله خامنه ای برای کنترل شکاف های درونی نظام، نیاز به باز فعال کردن عناصر آتش به اختیار از نوع الله اکرم را داشت تا بتواند فرماندهی سپاه را به طور مستقیم در محیط های دانشگاهی اعمال کند.
در متن «ریشه دانشجویان حزب الله نماز جمعه تهران» آمده است: «دانشجویان حزب الله باردیگر از اواسط سال ١٣٧٤در برابر اساتید غرب‌گرایى قرار گرفتند که ازسوى بخشى ازدولت وقت حمایت مى‌شدند.» و بعد از دوم خرداد سال ۷۶ نیز «اتحادیه دانشجویان و فارغ التحصیلان حزب الله تشکیل شد».

تجدید سازماندهی
بعد از شکست خامنه ای در انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه، او نیازمند تجدید سازماندهی نیروهایش بود. «ریختن خون بی گناهان» در تهران توسط داعش این فرصت را به خامنه ای داد تا فرمان آتش به اختیار را خطاب به نیروهایش صادر کند تا بتواند تعادل شکننده اش در درون نظام را به تعادلی تثبیت شده تبدیل کند.
حسین الله کرم در «ریشه دانشجویان حزب الله نماز جمعه تهران» در همین رابطه می‌نویسد: «اینک دانشجویان حزب الله نمازجمعه تهران، مانند اول انقلاب شکل گرفته است تا امر آتش به اختیار امام خامنه‌اى را به سان بند میم وصیت نامه به اجرا درآورند. آنها متشکل از دانشجویانى‌اند که درنماز جمعه تهران شرکت مى کنند».
بهانه های جنگ
«دانشجویان حزب الله نمازجمعه تهران» از «وزارت ورزش و جوانان» شکایت دارد «که صدها تماشاگر دختر و زن را بطور غیرقانونى وغیرشرعى به مسابقات اخیر والیبال مردان کشانده است.»
خامنه ای در نزاع درونی قدرت، موضوعات خود را روی میز می‌گذارد تا بتواند نیروهایش را حول آن بسیج کند. خامنه ای موضوع ۲۰۳۰ را مطرح کرد و تمامی نیروهایش را حول آن بسیج کرد تا نقطه ای که روحانی از آن عقب نشست. و اکنون بر روی موضوع عدم ورود زنان به ورزشگاه ها متمرکز شده است.
خامنه ای به این وسیله دارد در برابر جام زهر حقوق بشر که در چشم انداز قرار دارد، صف بندی اش را کامل می‌کند. روحانی نیز که نمی‌خواهد و نمی‌تواند از نظامی که برآمده از آن است گسست کند ناگزیر به تمکین و مانورهای ناموفق است.
مسیری که خامنه ای طی می‌کند همان مسیری است که نظام مقدس! از ابتدای انقلاب ۵۷ پیموده است؛ استفاده از جریان آتش به اختیار یا همان نیرویی که در تاریخ جمهوری اسلامی! اسامی متعدد و محتوای ثابت داشته است؛ چماق دار، امت همیشه در صحنه، حزب الله، لباس شخصی، خودسر و ...
جمهوری اسلامی! به وسیله این نیرو آزادی و حقوق بشر را در ایران سرکوب کرده است، اما تا آنجایی که به شرایط موجود باز می‌گردد نیروی آش به اختیار به مراحل پایانی خود نزدیک می‌شود.