وعدههای انتخاباتی
۲۹ اردیبشهت ۹۶ انتخابات! آزاد! ولایت فقیه پایان میپذیرد، و روحانی از صندوق بیرون میآید. روحانی وعده و وعیدهای زیادی به مخاطبانش داده است که پایبندی و اجرای هر کدام میتواند ستون اصلی را، از زیر خیمه نظام بکشد و خیمه را بر سر نظام واژگون کند. ۱۰ روز از انتخابات! میگذرد. روز ۹ خرداد روزنامه خراسان مطلبی تحت عنوان «آغاز بازرسی حجاب کارمندان ادارات از ماه آینده» منتشر میکند و مدعی میشود «بر اساس ابلاغیه برخی استانداری های کشور به مدیران محلی، اعلام شده است حسب تقویم برنامه های ستاد مرکزی صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت کشور در سال ۹۶، مقرر شده از ماه آینده (تیرماه) بازرسی از ادارات استانی و شهرستانی در حوزه عفاف و حجاب توسط گروه های بازرسی ستاد صیانت استان آغاز شود که شامل اداراتی چون دستگاه های اجرایی، دانشگاه ها و بانک های دولتی و خصوصی خواهد بود.»
بلافاصله موج انزجار عمومی از نشر این خبر منحط و واپسگرایانه در فضای مجازی بالا میگیرد. مردم ایران هیچگاه حاضر نبودهاند، تحقیر را بپذیرند. نشر این خبر در روزنامه خراسان که منتسب به رئیسی است این شائبه را دامن میزند که این یک بازی روانی است. روحانی بلافاصله یک روز بعد در ۱۰ خرداد سخنگوی وزارت کشور را به صحنه میفرستد تا «توضیح» بدهد.
۲۹ اردیبشهت ۹۶ انتخابات! آزاد! ولایت فقیه پایان میپذیرد، و روحانی از صندوق بیرون میآید. روحانی وعده و وعیدهای زیادی به مخاطبانش داده است که پایبندی و اجرای هر کدام میتواند ستون اصلی را، از زیر خیمه نظام بکشد و خیمه را بر سر نظام واژگون کند. ۱۰ روز از انتخابات! میگذرد. روز ۹ خرداد روزنامه خراسان مطلبی تحت عنوان «آغاز بازرسی حجاب کارمندان ادارات از ماه آینده» منتشر میکند و مدعی میشود «بر اساس ابلاغیه برخی استانداری های کشور به مدیران محلی، اعلام شده است حسب تقویم برنامه های ستاد مرکزی صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت کشور در سال ۹۶، مقرر شده از ماه آینده (تیرماه) بازرسی از ادارات استانی و شهرستانی در حوزه عفاف و حجاب توسط گروه های بازرسی ستاد صیانت استان آغاز شود که شامل اداراتی چون دستگاه های اجرایی، دانشگاه ها و بانک های دولتی و خصوصی خواهد بود.»
بلافاصله موج انزجار عمومی از نشر این خبر منحط و واپسگرایانه در فضای مجازی بالا میگیرد. مردم ایران هیچگاه حاضر نبودهاند، تحقیر را بپذیرند. نشر این خبر در روزنامه خراسان که منتسب به رئیسی است این شائبه را دامن میزند که این یک بازی روانی است. روحانی بلافاصله یک روز بعد در ۱۰ خرداد سخنگوی وزارت کشور را به صحنه میفرستد تا «توضیح» بدهد.
«توضیح در باره یک خبرسازی»
سلمان سامانی به میدان میشتابد تا «درباره یک خبرسازی» توضیح دهد. روحانی حتی در ظاهر امر هم که شده، نیاز دارد تا خود را از خامنهای فاصله دهد. سامانی مدعی میشود «این بررسیها، تنها اقدامات دستگاهها در زمینه فرهنگسازی برای عفاف و حجاب را شامل میشود و این بررسیها، به پوشش کارکنان این دستگاهها ورود نمیکند.» سامانی نمیتواند منکر وجود این اقدامات شود و ناچار میشود آنها را «بررسی» قلمداد کرده و برای آن توجیه «فرهنگسازی برای عفاف و حجاب» بتراشد. سامانی برای کمرنگ جلوه دادن این طرح سرکوبگرانه به وضعیت تلخ برخورد حکومت، با نوع پوشش زنان کشورمان در سالهای گذشته دست مییازد و مدعی میشود که «به استناد مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگى، هر ساله اقدامات دستگاههای مختلف در زمینه صیانت از حقوق شهروندی در ادارهها، رضایت و تکریم ارباب رجوع و اقدامات در زمینه ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب در کشور از سوی وزارت کشور بررسی میشود.» سامانی نمیتواند به این حقیقت آشکار اذعان کند که « صیانت از حقوق شهروندی»، «اقدامات در زمینه ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب» دقیقا همان عناصر سرکوب و متحجرانه حکومت طی سالیان گذشته هستند که زنان از آن بیزارند و بارها و بارها اعتراض خودشان را به آن نشان دادهاند.
سلمانی به نیابت از روحانی مجبور است به همین میزان انکار بسنده کند که «آنچه اکنون مطرح شده است، یعنی بررسی بحث پوشش و حجاب افراد در دستگاهها، در دستور کار ما نیست.» روحانی خوب میداند که اگر در مقابل اعتراض مردم به این قوانین متحجرانه، که خود او اولین پیش برنده آن بوده است، واکنش هر چند توخالی نشان ندهد مردم طومار او را به نحو دیگری خواهند پیچید.
بازی فریب ادامه پیدا میکند. سلمانی ناچار است برای اینکه اربابش روحانی بار دیگر از خامنهای سیلی نخورد بر روال سابق برخورد ماموران حکومت با زنان تحت عنوان «حجاب» صحه بگذارد. سلمانی مدعی میشود «آنچه در دستور کار وزارت کشور است، به صورت مشخص رعایت حقوق شهروندی دستگاهها، تکریم ارباب رجوع و رضایتمندی مردم از خدماتی است که از دستگاه دریافت میکنند که بررسی اقدامات دستگاهها در ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب نیز از جمله این موارد است.»
پرسش ها
جملات دوپهلوی سلمانی مخاطبانش را راضی نمیکند. سلمانی یکبار دیگر مورد سوال قرار میگیرد. «بنابراین به مسأله حجاب کارکنان دستگاهها ورود نمیشود؟» سلمانی پاسخ میدهد: «خیر، این امر موضوع وزارت کشور نیست. براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی حدود ۹ سال است که این مسئولیت به وزارت کشور داده شده است و هر سال طبق برنامه زمانبندی شدهای، اقدامات دستگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد.» سلمانی با زیرکی توپ را در زمین «شورای عالی انقلاب فرهنگی» میاندازد. اما کیست که نداند ریاست این نهاد نیز با حسن روحانی است و چنین مصوبهای تحت نظر مستقیم روحانی تصویب و طی این سالیان به اجرا گذاشته شده است.
سلمانی در مقابل سوال دیگری نیز قرار میگیرد «آیا رویکردی وجود دارد که به دستگاهها بگویید به صورت موردی حجاب افراد را بررسی کنند؟» جواب سلمانی دفعتا به رد موضوع میپردازد: «ما صرفاً اقدامات دستگاهها را برای فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب بررسی میکنیم، نه پوشش افراد را.» برای آشکار شدن ماهیت سخنان سلمانی که شتابزده به میدان آمده است باید پرسید نتیجه «اقدامات دستگاهها برای فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب» مورد ذکر توسط سلمانی در این سالیان چه نتیجهای داشته است. سلمانی با فریب! همه آنچه تاکنون درباره حجاب! اجباری و دیگر محدودیتهای حکومت پیرامون پوشش زنان، در جریان بوده است را بار دیگر به مخاطبانش تحمیل میکند. سلمانی بر آنچه تاکنون بوده و باز هم اجرا خواهد شد تاکید میورزد.
برای روشن شدن ماهیت آنچه که در افکار روحانی و دوستانش میگذرد بهتر است به سابقه او در امر اجباری کردن حجاب بپردازیم [خاطرات روحانی، جلد اول، صفحه ۵۷۱-۵۷۳]. روحانی اولین فرد در این نظام بوده است که حجاب را در ادارات حکومت اجباری کرده است. روحانی هیچ گاه دچار دگردیسی نشده است. روحانی نیاز داشت تا برگ حجاب! را برای از صندوق بیرون آمدن رو کند. با پایان انتخابات روحانی سعی میکند موضوع آزادی پوشش در هزارتوی ارگانهای حکومت گم شود. اما تلاطم موج آزادی نوع پوشش، که توسط زنان کشور در این سالیان راه افتاده است کشتی در هم شکسته ولایت را به زودی درهم خواهد شکست.
سلمان سامانی به میدان میشتابد تا «درباره یک خبرسازی» توضیح دهد. روحانی حتی در ظاهر امر هم که شده، نیاز دارد تا خود را از خامنهای فاصله دهد. سامانی مدعی میشود «این بررسیها، تنها اقدامات دستگاهها در زمینه فرهنگسازی برای عفاف و حجاب را شامل میشود و این بررسیها، به پوشش کارکنان این دستگاهها ورود نمیکند.» سامانی نمیتواند منکر وجود این اقدامات شود و ناچار میشود آنها را «بررسی» قلمداد کرده و برای آن توجیه «فرهنگسازی برای عفاف و حجاب» بتراشد. سامانی برای کمرنگ جلوه دادن این طرح سرکوبگرانه به وضعیت تلخ برخورد حکومت، با نوع پوشش زنان کشورمان در سالهای گذشته دست مییازد و مدعی میشود که «به استناد مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگى، هر ساله اقدامات دستگاههای مختلف در زمینه صیانت از حقوق شهروندی در ادارهها، رضایت و تکریم ارباب رجوع و اقدامات در زمینه ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب در کشور از سوی وزارت کشور بررسی میشود.» سامانی نمیتواند به این حقیقت آشکار اذعان کند که « صیانت از حقوق شهروندی»، «اقدامات در زمینه ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب» دقیقا همان عناصر سرکوب و متحجرانه حکومت طی سالیان گذشته هستند که زنان از آن بیزارند و بارها و بارها اعتراض خودشان را به آن نشان دادهاند.
سلمانی به نیابت از روحانی مجبور است به همین میزان انکار بسنده کند که «آنچه اکنون مطرح شده است، یعنی بررسی بحث پوشش و حجاب افراد در دستگاهها، در دستور کار ما نیست.» روحانی خوب میداند که اگر در مقابل اعتراض مردم به این قوانین متحجرانه، که خود او اولین پیش برنده آن بوده است، واکنش هر چند توخالی نشان ندهد مردم طومار او را به نحو دیگری خواهند پیچید.
بازی فریب ادامه پیدا میکند. سلمانی ناچار است برای اینکه اربابش روحانی بار دیگر از خامنهای سیلی نخورد بر روال سابق برخورد ماموران حکومت با زنان تحت عنوان «حجاب» صحه بگذارد. سلمانی مدعی میشود «آنچه در دستور کار وزارت کشور است، به صورت مشخص رعایت حقوق شهروندی دستگاهها، تکریم ارباب رجوع و رضایتمندی مردم از خدماتی است که از دستگاه دریافت میکنند که بررسی اقدامات دستگاهها در ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب نیز از جمله این موارد است.»
پرسش ها
جملات دوپهلوی سلمانی مخاطبانش را راضی نمیکند. سلمانی یکبار دیگر مورد سوال قرار میگیرد. «بنابراین به مسأله حجاب کارکنان دستگاهها ورود نمیشود؟» سلمانی پاسخ میدهد: «خیر، این امر موضوع وزارت کشور نیست. براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی حدود ۹ سال است که این مسئولیت به وزارت کشور داده شده است و هر سال طبق برنامه زمانبندی شدهای، اقدامات دستگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد.» سلمانی با زیرکی توپ را در زمین «شورای عالی انقلاب فرهنگی» میاندازد. اما کیست که نداند ریاست این نهاد نیز با حسن روحانی است و چنین مصوبهای تحت نظر مستقیم روحانی تصویب و طی این سالیان به اجرا گذاشته شده است.
سلمانی در مقابل سوال دیگری نیز قرار میگیرد «آیا رویکردی وجود دارد که به دستگاهها بگویید به صورت موردی حجاب افراد را بررسی کنند؟» جواب سلمانی دفعتا به رد موضوع میپردازد: «ما صرفاً اقدامات دستگاهها را برای فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب بررسی میکنیم، نه پوشش افراد را.» برای آشکار شدن ماهیت سخنان سلمانی که شتابزده به میدان آمده است باید پرسید نتیجه «اقدامات دستگاهها برای فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ عفاف و حجاب» مورد ذکر توسط سلمانی در این سالیان چه نتیجهای داشته است. سلمانی با فریب! همه آنچه تاکنون درباره حجاب! اجباری و دیگر محدودیتهای حکومت پیرامون پوشش زنان، در جریان بوده است را بار دیگر به مخاطبانش تحمیل میکند. سلمانی بر آنچه تاکنون بوده و باز هم اجرا خواهد شد تاکید میورزد.
برای روشن شدن ماهیت آنچه که در افکار روحانی و دوستانش میگذرد بهتر است به سابقه او در امر اجباری کردن حجاب بپردازیم [خاطرات روحانی، جلد اول، صفحه ۵۷۱-۵۷۳]. روحانی اولین فرد در این نظام بوده است که حجاب را در ادارات حکومت اجباری کرده است. روحانی هیچ گاه دچار دگردیسی نشده است. روحانی نیاز داشت تا برگ حجاب! را برای از صندوق بیرون آمدن رو کند. با پایان انتخابات روحانی سعی میکند موضوع آزادی پوشش در هزارتوی ارگانهای حکومت گم شود. اما تلاطم موج آزادی نوع پوشش، که توسط زنان کشور در این سالیان راه افتاده است کشتی در هم شکسته ولایت را به زودی درهم خواهد شکست.