ماه می؛ ولایت فقیه شکنجه می‌کند


حکومت ولایت فقیه تا کنون طی ۶۳ قطعنامه، از سوی مجمع عمومی ملل متحد، به خاطر نقض حقوق بشر، مورد محکومیت قرار گرفته است. بخشی از این قطعنامه‌ها به خاطر استفاده نظام ولایت فقیه از شکنجه صادر شده است. از شکنجه همچنان در زندانهای حکومت به عنوان یک روش متداول استفاده می‌شود. نظام ولایت فقیه از شکنجه برای ارعاب مردم و مخالفان سیاسی استفاده می‌کند. تاریخچه ۳۹ ساله این حکومت نشان داده است که به رغم شکنجه های وحشیانه‌ای که حکومت ایران اعمال می‌کند اما نتوانسته به هدف خود که خاموش کردن صدای اعتراض مخالفان است دست یابد. شکنجه همچنان ادامه دارد اما مقاومت در برابر آن بیشتر و بیشتر می‌شود.
در ماه می جاری [۱۱اردیبهشت تا ۱۱ خرداد]، مواردی از شكنجه جسمانی، شكنجه روحی و روانی و گرداندن در شهر، در کل کشور وجود داشته است.
شكنجه جسمانی
علی شهسواری، اسحاق کریم پشته، علیرضا بهرامی و حسن طالع میرشاه مورد شکنجه قرار گرفته و به سلول انفرادی منتقل شدند.
علی اصغر فنچولی که موقع رفتن به دادگاه فرار کرده بود از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته و هنگام دستگیری مجدد با باتوم، مشت، لگد و سنگ مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.
یکشنبه شب ۱۷ اردیبهشت  ۹ تن از زندانیان بند «کانون تعلیم و تربیت» زندان مرکزی زابل، که نوجوانان زندانی هستند به وضعیت و کیفیت غذای زندان اعتراض کردند. آنان بعد از این که از گرفتن غذای نامناسب خودداری کردند، از طرف رئیس! زندان، حسن میر و سرکرده حفاظت اطلاعات زندان به نام غلامرضا رضایی مورد مواخذه و سپس ضرب و شتم قرار گرفتند.
کامران جعفری، زندانی سیاسی محبوس در بند ۱۳ زندان مرکزی ارومیه، در روز شنبه ۱۶ اردیبهشت‌، به دلیل بیماری به همراه چند زندانی دیگر در لیست اسامی زندانیان اعزامی به بهداری بود. اما به هنگام مراجعه به بهداری، ۲ تن از مأموران زندان به نام‌های رسول غنی زاده و بهروز قلی زاده، بدون ارائه دلیل خاص اسم او را از لیست خط زده و خواستار بازگشت وی به داخل بند شدند. در پی اعتراض این زندانی سیاسی به این رفتار غیرقانونی، این دو مأمور به بهانه گستاخی، با باتوم به ضرب و شتم شدید این زندانی سیاسی پرداخته و او را به سلول انفرادی منتقل کردند.
۲۹ اردیبهشت علی شهسواری بعد از دومین خودزنی، به دلیل فشارهای وارده از سوی زندانبانان، به جای انتقال به بهداری، با دستبند و پابند به قرنطینه زندان فرستاده شد و در آنجا به ستون معروف به ستون شکنجه، بسته شد.
هیوار خضری زندانی کرد توسط «شورای انضباطی» زندان گوهردشت به بند۶ زندان که متعلق به زندانیان خطرناک است منتقل شد و در آنجا  به وسیله  افراد وابسته به این نهاد امنیتی، مورد ضرب و شتم قرار گرفت که بر اثر این ضربات از ناحیه بینی و دندان‌هایش دچار شکستگی شد.
۷خرداد ۱۷زندانی اهل سنت کُرد که در اعتراض به عدم رعایت «اصل تفکیک جرائم»، از ۳خرداد در زندان مرکزی ارومیه اقدام به اعتصاب غذا کرده‌ بودند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ۳ زندانی به نامهای ابراهیم غلامی، عبدالله چم و یوسف قادرپور به اتهام سازماندهی این اعتصاب، در هواخوری مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و به دستور مسئولین! زندان به بند نظامی منتقل شدند. این زندانیان از حق تماس و ملاقات با خانواده خویش محروم شده‌ بودند.
دیاکو هاشمی اهل روانسر و ساکن کرج، بعد از دستگیری توسط اطلاعات کرج زیر شکنجه کشته شد. نیروهای اطلاعات اجازه انتقال پیکر دیاکو هاشمی را به زادگاهش کرمانشاه ندادند. از پدر دیاکو، امیر هاشمی تعهد گرفته شده که خبر قتل پسرش در رسانه ها منتشر نشود. دیاکو از سال۲۰۱۱ به فنلاند رفته و به تازگی جهت دیدار پدر مریضش به ایران بازگشته بود.
شكنجه روحی و روانی
۱۹ اردیبهشت رسول حردانی و فرهنگ پورمنصوری برای اعمال فشار، به بند۱۰ منتقل شدند. در این بند باندهای مافیایی زندان حضور دارند و مردانی رئیس زندان این باندهای مافیایی را برای سرکوب و حتی حذف فیزیکی زندانیان معترض به کار می‌گیرد.
۱۰ اردیبهشت شیراحمد شیرانی پس از توهین و ناسزا، به قرنطینه زندان که محل نگهداری زندانیان روانی است، منتقل شد.
۱۹ اردیبهشت علیرضا گلیپور در هواخوری زندان اوین بیهوش شد و به بیمارستان منتقل شد و بدون طی دوره درمان و انجام آزمایشات ضروری به زندان بازگردانده شد.
۲۰ اردیبهشت یک سرباز رئیس حفاظت زندان زابل یکی از سربازان گارد حفاظت زندان به نام محمد خلیل پور را زیر مشت و لگد و ضربات سنگین خود قرار داد و روی ران پای راست او آنقدر ایستاد که سرباز بیهوش شد ولی وی را برای درمان به بیمارستان منتقل نکردند. رئیس حفاظت زندان زابل، فردی به‌نام غلامرضا رضایی است.
گرداندن در شهر
یک زندانی را در حالی که روسری بر سرش کرده بودند در شهر مریوان گرداندند.
پایان شکنجه!
شاه زمانی سقوط کرد که شکنجه را متوقف کرد. سران جمهوری اسلامی! در ابتدای تسلط بر ایران اعلام کرده بودند که اشتباه شاه را تکرار نخواهند کرد. تجربه تاریخ نشان داده است که با شکنجه یا بی شکنجه، استبداد نمی‌تواند دوام بیاورد؛ ولایت فقیه نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.