دهه ۶۰ و تعویض تاریخی

/http://iranfreedom.org/fa

ریختن خون بی گناهان در تهران توسط داعش این فرصت را به خامنه ای و سخنگویانش در نمازهای جمعه داد تا بار دیگر بر کشتارهای دهه ۶۰ توسط نظام مقدس! تاکید کنند.
امام جمعه های خامنه ای فرصت «چنگ انداختن داعش به پدرخوانده‌اش در تهران» را غنیمت شمردند تا برای ثبت در سینه تاریخ ادعا کنند که کشتگان دهه ۶۰ چیزی مشابه فرزند خوانده ولایت فقیه؛ داعش، بوده اند. آنها می‌خواهند با این شبیه سازی از دو منفعت برخوردار شوند؛ نخست آنکه به کشتار دهه ۶۰ مشروعیت ببخشند و آنرا در افکار عمومی اینطور جلوه دهند که برای حفظ امنیت عمومی انجام شده بود.

دوم آنکه امروز، برای دستگیری های گسترده، شکنجه و اعدام دست خود را بازیابند.
اما یک نتیجه سوم نیز برای نظام مترتب خواهد شد؛ آنها برای بارها و بارها اعتراف می‌کنند که همه جناح های ولایت فقیه در آن جنایات مشارکت داشته اند و به قول کوشکی که در برنامه «جهان آرا» از تلویزیون افق در تاریخ ۱۵ خرداد، مدعی شد که تنها کسانی اعدام شدند که خودشان علیه خودشان شهادت دادند، اکنون اجزای جمهوری اسلامی! مشغول به شهادت دادن علیه خود هستند؛ اسنادی که بی تردید در دادگاه های عادلانه با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه و خبرنگاران و افکار عمومی برای آنها تشکیل خواهد شد، دقیقا برخلاف دادگاه هایی! که آنها در دهه ۶۰ تشکیل دادند.
اراده یک ولی فقیه
صدیقی امام جمعه خامنه ای در تهران به برجسته کردن اراده خمینی در اعدام های دهه ۶۰ می‌پردازد و صرف آنکه اراده «یک ولی فقیه» پشت ماجرا بوده است را دلیل صحت آن می‌داند. اما پیشتر، صدیقی نیز اذعان می‌کند که در افکار عمومی، کارگزاران ولایت فقیه به عنوان قاتل شناخته می‌شوند.
صدیقی گفت: «كسانی دهه ۶۰ را گویا نشناختند یا گاهی تغافل می‌كنند تجاهل می‌كنند گویا اونها رو جلاد نمی‌دانند اما اعمال قانون و پیاده كردن اراده یك ولی فقیه دارای مبنا را اون را مورد خدشه قرار می‌دهند جای بسی تاسف است كه بعضی ها چه جور روشون می‌شه خودشون در این جریانات بودند كنار این جریانات بودند مگر از گذشته های خودتون پشیمان شده اید؟ مگر هویت تون تغییر كرده است؟»
صدیقی سپس به نزاع درونی قدرت به عنوان یکی از عوامل رو شدن بسیاری از واقعیت ها از زبان اجزای تشکیل دهنده ولایت فقیه اشاره می‌کند. صدیقی اما از علت اصلی یعنی به حرکت درآمدن کارزار دادخواهی اعدام شدگان دهه ۶۰ از جانب مجاهدین خلق چیزی نمی‌گوید؛ «آن روزی که وارد میدان جنگ و رقابت قدرت می‌شوند، همه هستی انقلاب و اسلام را به حراج می‌گذارند،
خدایا اندیشه های ناپاكی كه در جریانهای سیاسی قدرت یاب در این كشور مثل موریانه نفوذ كرده اند كه باید با آمریكا بسازیم و با آمریكا معامله كنیم، خدایا این اندیشه ها رو و صاحبانش رو خاك و خاكستر و ذلیل بفرما.»
بازگشت مجاهدین خلق
احمد میرعمادی که نقش امام جمعه خرم آباد به او سپرده شده است، صریح تر از صدیقی به علت اصلی پشت ماجرای عوض شدن جای «شهید و جلاد» «در دهه شصت» اشاره کرد.
میرعمادی گفت: ما نباید اجازه دهیم مجاهدین امروز وارد کشورمان شوند... اما اکنون بعد از ۳۰ سال عده ای به دنبال تطهیر آنها هستند.
میرعمادی به درستی به این موضوع اذعان می‌کند که موضوع صرفا اجرای عدالت نخواهد بود، و نتایج سیاسی مشخصی در پی آن خواهد آمد.
امنیت!
ایمانی که نماز! جمعه شیراز را اجرا می‌کرد، گفت: ‌اگر سال ۶۷ مجاهدین سرکوب نشده بودند شما در این بیست سال هر روز این گرفتاری ها را داشتید. خمینی می دانست چه می کند.
او تاکید می‌کند که امنیت و بقای نظام مرهون تصمیم خمینی در کشتار مجاهدین بوده است. امنیت در ولایت فقیه همواره در کنار سرکوب معنی پیدا می‌کند.
جلادها!
سردرگم ترین فرد در میان امام جمعه های خامنه ای موسوی است که نماز جمعه اهواز را اجرا کرد. موسوی خطاب به همه کسانی که نسبت به اعدام های دهه ۶۰ معترض هستند گفت: «نمی‌دانم چه انتظاری دارند که می‌خواستند جلادها آزاد شوند.»
شاید برای نخستین بار در تاریخ باشد که زندانی ها توسط زندانبان جلاد نامیده می‌شوند. افرادی که در تابستان سال ۶۷ اعدام شدند پیشتر توسط دادگاه های! ولایت فقیه محاکمه و به زندان محکوم شده بودند. این افراد تنها به این دلیل اعدام شدند که بنا به گفته کوشکی در برنامه «جهان آرا» در «تلویزیون افق» در ۱۵ خرداد علیه خودشان شهادت دادند، یعنی صریحا گفتند که ولایت فقیه را قبول ندارند و به آرمان آزادی پایبند هستند.
بسیار طبیعی است که موسوی آنها را جلاد بداند، زیرا افرادی که بعد از سال ها زندان و شکنجه هنوز در برابر ولایت فقیه ایستادگی می‌کردند، نوید دهندگان پایان استبداد مذهبی در ایران بوده و هستند.
خامنه ای در محاصره
در برابر جنبش دادخواهی اعدام شدگان دهه ۶۰، خامنه ای خود را در محاصره افکار عمومی می‌بیند، خامنه ای کاملا احساس می‌کند که این جنبش از خیابان ها عبور کرده و تا درون نظام او راهش را گشوده است و تبدیل به یکی از سوژه های نزاع انتخاباتی! اخیر شده بود.
در این شرایط خامنه ای به ناچار به صحنه می‌آید و به لحاظ تاریخی در ۱۴ خرداد بر سر قبر خمینی اعلام می‌کند که جای جلاد و شهید عوض شده است. در اینجا به طور مشخص مخاطب او نیروهای درون نظام و نسل جوان نظام است، زیرا تا آنجایی که به عموم مردم بر می‌گشت کسی در جلاد بودن امثال لاجوردی تردیدی نداشت، اما اکنون این ابهام در بدنه نظام ایجاد شده است؛ در ذهن و ضمیر برخی قاتلان و فرزندان آنها این جا به جایی اتفاق افتاده است و به تعبیر کوشکی «این تعویض، تعویض خطرناکی است».