مقاله ای از سایت فکری ایران آزادی |
۱۵ خرداد ۹۶، وحید یامین پورکه خود را عضو هیات علمی دانشگاه معرفی میکند در برابر دوربین حاضر میشود تا اعلام کند که میخواهد در برنامه «جهان آرا» از «تلویزیون افق» به بخش دهه ۶۰ از میان صحبت های خامنه ای بر سر قبر خمینی بپردازد.
یامین پور در توصیف دهه ۶۰ آنرا از جمله دهه ترورهای کور میخواند که اغلب سوژه های آن «مردم عادی کوچه و بازار»! بوده اند. او سپس به آن بخش از صحبت های خامنه ای اشاره میکند که «نباید جای شهید و جلاد عوض بشود».
یامین پور در توصیف دهه ۶۰ آنرا از جمله دهه ترورهای کور میخواند که اغلب سوژه های آن «مردم عادی کوچه و بازار»! بوده اند. او سپس به آن بخش از صحبت های خامنه ای اشاره میکند که «نباید جای شهید و جلاد عوض بشود».
نسل جوان
یامین پور سپس به تعریف مخاطبان برنامه اش میپردازد و آنها را نسل جوانی معرفی میکند که با آن دوران آشنایی ندارند. در این هنگام او میهمان برنامه، کوشکی را به عنوان کارشناس «مجاهدین خلق» معرفی میکند.
یامین پور برای آنکه نشان دهد چگونه نسل جوان کشور از تاریخ سازی های ولایت فقیه فاصله گرفته است، از کوشکی اجازه میگیرد تا خاطره ای نقل کند.
یامین پور میگوید: «من یک خاطرهای برای شما بگم ما همکار شمائیم در تدریس در دانشگاه در ایام ماجرای سال ۸۸ من اتاق اساتید دانشگاه نشسته بودم یک جوانی خیلی با هیجان در اتاق اساتید رو باز کرد و آمد کنار من نشست دست من رو خیلی محکم گرفت و خیلی با عصبانیت گفت که ما از تو خیابون خانه نمیریم گفتم حالا چی شده؟ گفت خیال نکنید ما بهخاطر میرحسین موسوی یا انتخابات آمدیم تو این خیابان من کسی هستم که پدرم و مادرم عضو سازمان مجاهدین هستند مادرم بهخاطر این پدرم بهخاطر اینکه عضوه متواریه عموی من عضو سازمان مجاهدین بوده و مجازات شده و ماچیزی برای از دست دادن نداریم و خواهیم ماند و به اهدافمون خواهیم رسید این تازه جوانی است که دهه شصت رو ندیده متولد ۷۰ بود».
ورق برگشت
یامین پور در طرح بحث میگوید یکربع قرن از دهه ۶۰ فاصله گرفتیم و تصور نمیکردیم که این مدت کافی باشه برای وارونه کردن تاریخ، و سپس از «استاد دانشگاه» کوشکی میپرسد که جلاد کیست؟ کوشکی میگوید: به تعبیر «رهبر انقلاب»، جای جلاد و شهید عوض شده است، و «این تعویض، تعویض خطرناکی است».
کوشکی به نقل از خامنه ای از موضوعی که احتمال دارد اتفاق بیفتد سخن نمیگوید، کوشکی از امر واقع شده سخن میگوید: «جای جلاد و شهید عوض شده است».
کوشکی میگوید: «تا ۱۰-۱۵ سال پیش مردم ایران به طور عموم میگفتند که اینها منافق اند» اما در یک دهه اخیر جای جلاد و شهید را آمده اند و عوض کرده اند.
شکاف های نظام
کوشکی میافزاید: کسانی جای جلاد و قربانی را عوض کردند که خودشان در دهه ۶۰ بیشتر احکام اعدام را صادر کرده اند.
کوشکی اذعان میکند که گروهی از جلادها به جرم واقع شده اعتراف میکنند و از کارنامه نظام فاصله میگیرند. کوشکی با حیرت به دنبال این علت میگردد و اینطور وانمود میکند که پاسخ آنرا نمیداند و به آن هم پاسخ نمیدهد.
کوشکی میگوید: «متأسفانه یه تعدادی از کسانی که عوض کردن جای جلاد و شهید کار ایناست. اینا از حدود ۱۰سال پیش این شبهه را مطرح کردند که آقا مجاهدین خلق اصلاً نمیخواست وارد فاز مسلحانه بشه جمهوری اسلامی اینقدر بدرفتاری کرد با اینا که اینا مجبور شدند برای دفاع از خودشون وارد فاز مسلحانه بشن. اصلاً اینا مقصر نبودند. بعد خوشمزهاش اینه کسانی این حرفا را زدند که یه زمانی خودشان در مقام مسئول توی قوه قضاییه تو دهه ۶۰ بیشترین تعداد حکم اعدام را برای منافقین دادند و دستشون بهخاطر آن کار درد نکنه. اما اینکه چرا اون آدمایی که این کار رو کردند. الآن یک دفعه چهره عوض میکنند و میان میگن که جمهوری اسلامی با اینها بدرفتاری کرد.»
مستندات!
کوشکی سپس تلاش میکند از کتابی که در دست دارد و میگوید مستند است نشان دهد که مجاهدین پیش از آنکه در ابعاد هزاران نفر اعدام شوند در اندیشه خشونت ورزیدن با نظام مقدس! بوده اند. او به سندهایی! درباره خشونت! مجاهدین اشاره میکند تا صحت استدلال خود را اثبات کند. در اینجا یامین پور که میخواهد صحت استدلال های کوشکی را تایید کند، میپرسد: نشریه مجاهد در دسترس عموم هست؟ و کوشکی که فردی اهل علم! و تحقیق! است پاسخ میدهد که «در مرکز اسناد انقلاب اسلامی است» و «پژوهشگران میتوانند مراجعه کنند»، البته برای آنکه مخاطبینش دچار این ابهام نشوند که واقعا نشریه مجاهد آزاد شده است، بلافاصله تصریح میکند که البته «آن قسمتش هم که عموم میتوانند مراجعه کنند در این کتاب من است.»
دفاع از اعدام ها
کوشکی بر این نظر است که نظام اسلامی! از موضع رافت با مجاهدین خلق برخورد کرده است. کوشکی استدلال میکند که «اگر ببینید ما میخواستیم فقهی برخورد کنیم با اینها هر کسی که عضو سازمان بود وقتی سازمان وارد فاز بغی میشد حتی اگر آدم نکشته بود باغی تلقی میشد...» پس هرکس که اعدام نشده است به خاطر رافت اسلامی است!
کوشکی سپس به سراغ قتل عام تابستان ۶۷ میآید و در مورد حکم قتل عام خمینی میگوید: «امام گفتند» هرکس «خودش میگه من میخواهم باز هم با این سازمان همکاری کنم اون رو فقط اعدام کنید...» کوشکی میافزاید: کسانی در سال ۶۷ اعدام شدند که خودشان علیه خودشان شهادت دادند.
از نظر کوشکی خود اعدام شده ها مقصر بودند، زیرا تسلیم نشدند.
تحریف تاریخ
کوشکی چیزی درباره دسته جات چماقدار که حد فاصل سال های ۵۷ تا ۶۰ به میتینگ های سیاسی مسالمت آمیز حمله میکردند، نمیگوید. کوشکی چیزی درباره دختران و پسران جوانی که به خاطر فروش نشریه یا کتاب کتک میخوردند یا کشته شده اند، نمیگوید. کوشکی چیزی درباره به گلوله بستن تظاهرات مسالمت آمیز ۳۰ خرداد ۶۰ و اعدام های متعاقب آن نمیگوید. کوشکی از اعدام های دسته جمعی در تابستان ۶۰ بدون طی یک پروسه قضایی واقعی، چیزی نمیگوید. کوشکی از شکنجه های هولناک در زندان های ولایت فقیه که گوشه کوچکی از آن در کتاب خاطرات آقای منتظری جانشین وقت خمینی مورد اشاره قرار گرفت، نمیگوید. کوشکی نمیگوید که اعدام شدگان در تابستان ۶۷ پیشتر در دادگاه های! خمینی به زندان محکوم شده بودند. کوشکی به این پرسش پاسخ نمیدهد که کدام نظام سیاسی اجازه دارد که مخالفانش را بدون یک دادگاه صالحه که وکیل مدافع، هیات منصفه و ... در آن حضور داشته باشند به صرف آنکه خود را وابسته به یک گروه مشخص سیاسی میدانند، اعدام کند.
دموکراسی!
در نزاع منطقه ای، خامنه ای و روحانی برای آنکه خود را برای غرب قابل عرضه کنند، مدعی میشوند که در ایران دموکراسی! [به عنوان نمونه: دموکراسی! سپاه و سرکوب اهل سنت] وجود دارد اما وقتی به قتل عام مخالفان میرسد به قوانین دوران قبیله ای باز میگردند و هرگونه نشانه ای از تمدن را انکار میکنند.
وجدان عمومی
در ۱۸ اردیبهشت روحانی در همدان اعلام کرد که مردم «آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند را قبول ندارند». [به عنوان نمونه: روحانی و قتل عام ۳۸ ساله] در ۱۴ خرداد نیز خامنه ای گفت: «مراقب باشیم تا در دهه شصت، جای شهید و جلاد عوض نشود». [به عنوان نمونه: دهه ۶۰؛ جلاد و شهید]
روحانی به یک صف بندی تاریخی در جامعه ایران اشاره میکند. روحانی از درصدی از جامعه سخن نمیگوید، وقتی روحانی میگوید «مردم»، کاملا واضح است که از اکثریت یا اکثریت قریب به اتفاق سخن میگوید. روحانی به گفته خودش، امنیتی ترین فرد نظام است و اظهار نظرش در این رابطه به طور حتم مبتنی بر داده های قابل استناد است.
کوشکی نیز اظهار نظر روحانی را به بیان دیگری تایید میکند. کوشکی اذعان میکند که از ۱۰-۱۵ سال پیش موقعیت اعدام شدگان دهه ۶۰ در افکار عمومی به عنوان شهید مطرح شده است و از طرف دیگر کشندگان آنها به عنوان جلاد شناخته شده اند.
روحانی و کوشکی هر دو با وجود آنکه همه عمر خود را در خدمت به خلافت سپری کرده اند و هر کدام از موضعی و به میزانی در قتل عام ۳۸ ساله دخالت داشته اند، تایید میکنند که نگاه افکار عمومی به موضوع اعدام ها برخلاف دیدگاه و خواست نظام است.
خامنه ای در ۱۴ خرداد هنگامی که از جا به جا شدن جلاد و قربانی سخن گفت به یک اعتراف تاریخی وادار شده است؛ خامنه ای رهبر نظام است. خامنه ای خلیفه و ولی امر مسلمین جهان است! وقتی خامنه ای سخن میگوید یعنی نظام به زبان آمده است، و خامنه ای اذعان میکند که به لحاظ اجتماعی شکست خورده است و مردم بعد از ۳۸ سال او و نظامش را قاتل میدانند و کشندگان این سالها که عاشق ترین زندگان بوده اند را شهید.