کولبری می‌کنم تا دوام بیاورم

مقاله ای از سایت ایران آزادی

کولبری
کولبری در مرزهای استان‌های مرزی مانند سیستان و بلوچستان، خراسان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و کردستان، شغل بسیاری از مرزنشینان شده است اما در مرزهای غربی کشور بیشتر و راه هم صعب‌العبورتر است. مرزنشینان کشور همیشه با مشکلات اقتصادی، نبود اشتغال، کمبود امکانات رفاهی و معیشتی و عدم توسعه‌یافتگی روبه‌رو بودند و هستند. اما این روزها کولبر و کولبری در کردستان بیشتر رخ می‌نماید. کولبری خود دردی است که در حاشیه‌اش دردهای غم‌انگیز دیگری نیز به همراه دارد.

زنان کولبر
در بعضی جاها زنان نیز دوشادوش همسران کولبری می‌کنند. مریم اهل یکی از روستاهای مرزی بانه است، می‌گوید: «بارها همراه همسرم شب‌ها کولبری کردم. به دست آوردن لقمه‌ای نان حلال برای بچه‌ها وظیفه هر پدر و مادری است. من نیز به این خاطر که لقمه‌ای حلال بر سر سفره فرزندان بگذارم،‌ همراه همسرم در مرز کولبری کرده‌ام.»
دفترچه کولبری
با وجود کار سخت و دشوار کولبری، کولبران بعضا مجبورند تا ۷۰ درصد همان درآمد ناچیز خود را به صاحبان دفترچه کولبری بدهند. دفترچه کولبری چیست؟ افرادی که در شعاع ۱۵ کیلومتری مرز سکونت داشته باشند و همچنین دارای کارت پایان سربازی و سرپرست خانوار باشند، می‌توانند دفترچه کولبری بگیرند و مقداری کالا بدون پرداخت تعرفه یا با تعرفه کم، وارد کنند، اما دفترچه کولبری به هرکسی تعلق نمی‌گیرد. کولبران مجبورند بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد درآمد را به صاحب دفترچه پرداخت کنند.
کولبر محمود در این باره می‌گوید: «این دفترچه در بسیاری از بخش‌های بانه عادلانه و قانونی توزیع نشده است. خود من دفترچه کولبری ندارم و از افراد دیگر اجاره می‌کنم که باید ۷۰ درصد درآمدم را به صاحب دفترچه بدهم.»
کولبران، غیر شاغل
کولبرانی که خطر مرگ هر لحظه در تنگنای کوهستان سنگینی بار بر پشتشان را دو چندان می‌کند و درآمد ناچیزی از این راه دارند، چند ماه از سال کار و درآمد ثابت ندارند. لذا جزو شاغلان محسوب نمی‌شوند. کولبران نه بیمه‌ای دارند و نه سندیکا. بیمه کردن آنها هم نمی‌تواند دردی را دوا کند، این طرح در عمل پتانسیل اجرایی شدن ندارد و نمی‌تواند آسیب‌های خرد و درشت کولبری را که شغل اول یا دوم بسیاری از مردان پیر و جوان مناطق کردنشین است به حداقل برساند.
کولبران قربانی قاچاق
سپاه پاسداران بر عمده اقتصاد کشور چنگ انداخته است. علاوه بر سیطره آشکار بر کارخانجات، معادن، میدانهای نفتی و گازی، اسکله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مجاز و غیرمجاز در خدمت سپاه پاسداران است تا با وارد کردن اجناس قاچاق بتواند به تامین هزینه‌هایش بپردازد. دخالت در سوریه، عراق، یمن، لبنان، فلسطین، بحرین و... هزینه‌های کلانی دارد که باید از این منابع تامین شود. هیچ گاه در کشف قاچاق به سپاه پاسداران اشاره نمی‌شود اما کمتر روزی ست که خبری از کشته شدن کولبران توسط سپاه به بهانه قاچاق نمی‌شنویم.
در کام بهمن
اواخر سال ۹۵، انتشار اخبار مربوط به حوادث دردناک منجر به مرگ کولبران در گردنه‌های کردستان و آذربایجان غربی، این قربانیان حکومت ولایت فقیه را در صدر اخبار رسانه‌ها قرار داد. چند کاروان از کولبران در گردنه‌های برف‌گیر مدفون شدند و جان خود را از دست دادند. تصاویر و فیلم‌های زیادی پخش شد؛ پیرمردی که با دندان آبسه و پر از عفونت، بار می‌برد، کولبران بسیار جوانی که مدفون شده‌ و مردم محلی و کوهنوردان سعی می‌کردند نجاتشان بدهند و تصاویر متعددی از یخ زدگی در میان برف سنگین زمستان‌های سخت کردستان. فضای عمومی جامعه از این حوادث، بسیار متاثر شد. اظهارات عوامل حکومت اما این بود: «جانباختگان قاچاقچی بودند». در حکومت ولایت فقیه کلمات به بازی گرفته می‌شوند تا از دست رفتن جان انسانها و بی عملی حکومت توجیه شود.
کولبر فوق لیسانس
پدیده‌ای به نام کولبران تحصیل‌کرده درماههای اخیر بر دامنه دردهای کولبران و مردم کردستان افزوده شده است. تصویر باقر احمدی، لیسانس ریاضی محض، فوق‌لیسانس برنامه‌ریزی شهری، رتبه۱۲کشور در آزمون دکتری سال ۹۵، عضو تیم کشتی مریوان، که در کوههای غرب کشور، این روزها مشغول کولبری است درد را بر قلب آدمی بیشتر می‌کند. باقر باشرف البته تک نمود این داستان تلخ نیست.
یکی دیگر از این کولبران فارغ‌التحصل می‌گوید: «برای پیدا کردن شغل به هر دری زدم؛ به بانک‌ها و موسسات برای گرفتن تسهیلات مراجعه کردم، سراغ نماینده مجلس و وزیر و وکیل هم رفتم، اما هیچ حاصلی عایدم نشد. یک سال است که کولبری می‌کنم؛ کولبری می‌کنم تا نان دربیاورم، کولبری می‌کنم تا دوام بیاورم؛ پیدا کردن یک لقمه نان برای کولبر مستاصل و از همه جا رانده کابوس است...»
کولبران و پایان درد
جای شکی نیست که مردم محروم مناطق کردی در نبود یک وضعیت اقتصادی سالم ناچار به کولبری می‌شوند. اما تحمل سختی ناشی از فقر و تن دادن به کارهای پر خطر هم پایانی دارد. رنج کولبران در کنار دردی که بقیه مردم ایران به خاطر ولایت فقیه متحمل می‌شوند، دامن استبداد دینی را خواهد گرفت.