آتنا دائمی: به حرف هایتان اعتماد نداریم

/http://iranfreedom.org/fa

بند زنان
آتنا دائمی فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی که چندی پیش در نامه ای انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه را تحریم کرده بود، در نامه دیگری از زندان، به مخالفت خود با حکم اعدام و فعالیت هایش در دفاع از حقوق اقشار گوناگون جامعه می‌پردازد.
در این نامه که به تاریخ ۲۱ خرداد در بند زنان زندان اوین نوشته شده است، آتنا دائمی می‌نویسد هنگامی که در سال ۹۳ با دوستانش تصمیم می‌گیرد که علیه حمله داعش به کوبانی اعتراض کنند، توسط نیروی ضد شورش سرکوب می‌شوند.

کوبانی
«مرداد ٩٣بود كه اولین حملات بی رحمانه داعش بر علیه مردم بی گناه و بی سلاح از مناطق كردنشین سوریه و از كوبانی شروع شده بود.» «صدای زنان و كودكان محبوس در كوهستان های اطراف كوبانی به جایی نرسید، آنقدر بی صدا بودند كه خودكشی را به تجاوز و اسارت ترجیح دادند و خود را از فراز كوه به آغوش مرگ پرت كردند.» «با دوستان تصمیم گرفتیم به جای تماشاچی بودن، برای محكوم كردن این جنایات در مقابل دفتر سازمان ملل و سفارت تركیه در ایران تجمع كنیم. همان روزها رفتیم و تنها سلاحمان چند نوشته روی كاغذ بود، تعدادمان كم بود و قلبمان مملو از درد، درد عدم استقبال از حركتی مردمی و مسالمت آمیز، درد برخورد نیروی انتظامی و امنیتی ها، درد تنها بودن آوارگان، درد سكوت در برابر جنایت ها.»
آتنا دائمی سپس می‌نویسد: «عاقبت این اعتراضات مسالمت آمیز برای من و امثال من بازداشت بود و زندان. از هر دروغ و افترا و اتهام و نقض قانونی استفاده كردند كه محكوممان كنند به اجتماع و تبانی جهت بر هم زدن امنیت كشور!!»

حکم اعدام
سال ها پیش در بهار سال ۶۰، خمینی، جبهه ملی را به خاطر مخالفت با حکم قصاص مرتد اعلام کرد. مجاهدین خلق نیز از ابتدای انقلاب به خاطر مخالفت با اعدام، سنگسار و شلاق مورد غضب خمینی قرار گرفتند. در برنامه «جهان آرا» در «تلویزیون افق»، کارشناس وزارت اطلاعات گفت: مجاهدین خلق «می‌گند احکامی مثل اعدام، سنگسار و شلاق زدن احکامی خشونت‌آمیز قرون‌وسطایی هست و سازمان ما به‌عنوان یک سازمان انقلابی پیوسته اعتراض و مخالفت خود را با چنین روشهایی ضمن اعلامیه‌ها و مقالات متعدد آشکار ساخته است.»
شعارنویسی آتنا دائمی علیه حکم اعدام از طرف ولایت فقیه به عنوان اقدام علیه امنیت ملی به حساب می‌آید؛ «اسپری رنگمان كه روی دیوارها نوشت نه به اعدام، حكم سلاح علیه امنیت كشور را داشت! در برگه های بازجویی می‌نوشتم مخالف اعدامم چون اولین حق هر انسان حق حیات است و چون اعدام بازدارنده ى ارتكاب جرم نیست.»

حرکت های نمایشی
 در حالی که نظام مقدس! هرگونه اعتراض به حکم اعدام را سرکوب می‌کند اما برای حفظ ظاهر در برابر طرف حساب های غربی، نشان می‌دهد که بحث محدود کردن استفاده  از حکم اعدام در مجلسش! در جریان است و برای آن قانون هم تصویب می‌شود!
آتنا دائمی می‌نویسد همان روزهایی که زیر فشار بازجویی بوده است و شاهد اجرای احکام اعدام، در مجلس درباره لغو حکم اعدام برخی، صحبت می‌شد و برای حفظ ظاهر در برخی موارد هم احکام اعدام لغو شد، اما در پشت صحنه و در زندان ها، داستان دیگری در جریان بود؛ «در همان روزها همین حرفها در مجلس شورای اسلامی گفته شد و چند ماه بعد مجازات اعدام در خصوص عده ای لغو شد اما نمیدانم چرا من مى بایست در سلول های انفرادی سپاه، زیر پنجره‌های سیمانی، تحت شكنجه های روانی باشم و به تهدیدهای بازجویان سپاه فكر كنم، نمی‌دانم چرا برای این اعتراضها و حرفها تهدید به اعدام شدم، تهدید به تبعید قرچك، تهدید به بازداشت تك تك اعضای خانواده ام، در آن روزهایی كه فریادهای بازجوهای سپاه در سرم می‌پیچید و با انواع فحش و توهین در دادگاه چند دقیقه ای محاكمه مى‌شدم، در مقابل چشمانم حكم اعدام ده كُرد به آنها ابلاغ شد».

سیرک انتخابات
آتنا دائمی به سیرک انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه اشاره می‌کند و با یادآوری جمله رئیسی که گفته بود «زبان كُردی را خدا آزاد كرد»، می‌نویسد: در همان روزها «فعالان مدنی كُرد با انواع اتهامات امنیتی همچنان در زندان بودند و هستند. همان ها كه خواهان تدریس زبان مادری شان در مدارس هستند!»

داعش در تهران
آتنا دائمی سپس به زمانی اشاره می‌کند که خبر رسیدن داعش به تهران اعلام می‌شود و می‌نویسد: «حالا گفته می‌شود داعش به تهران رسید! آن هم با وجود این همه تدابیر شدید امنیتی !!! با شنیدن این خبر اولین چیزی كه به ذهنم خطور كرد خودزنی و مظلوم نمایی بود برای حذف خود از لیست تروریست و حامی تروریست بودن در جهان! جنایاتی كه در تهران رخ داد ترقه بازی نامیده شد اما برای من همچنان جنایت».

پرونده سازی
آتنا دائمی سپس به پرونده سازی های بازجویان ولایت فقیه اشاره کرده و می‌نویسد: «امروز برای توجیه در زندان بودنم یا آزار خانواده ام، مرا یا حامی تروریست و داعش معرفی می‌كنند یا عضو مجاهدین و بهایی و... شاید منظورشان از تروریست كردهای سرزمینم باشد كه سالها پیش از شكل گیری و اعلام وجود داعش بازداشت شدند و تحت شكنجه های وحشیانه و داعش طور و برای دور نگه داشتن عزیزانشان از تجاوز و اسارت و تهدیدها به هر اعترافی تن دادند تا سربازان گمنام به رهبرشان بگویند آری همین ها بودند كه امنیت كشور را به خطر انداختند وحالا با اعدامشان كشور در امنیت است! همان هایی كه دسته جمعی و با استخوان های شكسته راهی چوبه دار و حالا در گور خفته اند در حالی داعشی معرفی مى شوند كه سال ها پیش از وجود داعش زندانی و بعد اعدام شدند! یا شاید منظورشان از مجاهدین كسانی است كه سال ها پیش بی اینكه حكم اعدام داشته باشند به خاك افتادند و حالا خانواده هایشان بی هیچ سلاحی بازداشت و با اتهام محاربه كه سال ٩٢ از قانون مجازات حذف شد همچنان بی هیچ مرخصی سال هاست كه در زندانند در حالی كه طبق قوانین خودشان می‌بایست آزاد می‌بودند.»
اعتماد نداریم
آتنا دائمی در پایان می‌نویسد: «من چون به عنوان فعال حقوق بشر از آنها یاد كردم خیلی طنز آلود هم بی خدا هستم هم مسلمان هم بهایی هم مسیحی و هم شیعه هم سنی، هم كرد هم ترك، هم مجاهد هم چپ هم اصلاح طلب و... شاید كودك كار هم باشم و بی خبر! شاید بشود عده ای را با این حرفها و دروغها گول زد اما ما كه در چنگ شما هستیم و دروغها و تهمتها و شكنجه ها و تهدیدهایتان را از نزدیك و با تمام وجود لمس كردیم سر سوزنی به حرف هایتان اعتماد نداریم.»