دولت با تفنگ
حسن روحانی در یکم تیر در «ضیافت افطار با فعالان اقتصادی» گفت: «ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ برای این بود که اقتصاد به مردم واگذار شود و دولت از اقتصاد دست بکشد، اما ما چه کار کردیم؟ بخشی از اقتصاد دست یک دولت بیتفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم، این اقتصاد و خصوصی سازی نیست.» [به عنوان نمونه: داعش اقتصادی از منظر روحانی]
دریافت پاسخ
صبح روز بعد روحانی پاسخ خود را دریافت میکند. عده ای از افراد «آتش به اختیار»، او را با شعار مرگ بر منافق از تظاهرات «روز قدس»! بیرون میکنند. روحانی متوجه میشود که بر روی نقطه حساسی دست گذاشته است؛ مشابه آن زمانی که احمدی نژاد در نزاع با خامنه ای از سپاه به عنوان «برادران قاچاقچی» یاد کرد، آن روز، روز افول یافتن احمدی نژاد در جمهوری اسلامی! بود.
مشابه همین صحنه در ۱۴ اسفند ۵۹ اتفاق افتاده بود، هنگامی که رئیس جمهور وقت خمینی کارت پاسدارانی که برای چماقداری به صحنه آمده بودند را پس از دستگیری توسط مردم حاضر در صحنه، نشان داده و اسامی آنها را میخواند؛ او ناخواسته به سپاه اعلام جنگ کرده بود و کمتر از ۴ ماه بعد او را از منصب ریاست جمهوری پایین کشیدند.
غیر «تمییز»
خامنه ای در خطبه های عید فطر بیرون راندن روحانی از صفوف «روز قدس»! را یک «آتش به اختیار» غیر «تمییز» توصیف کرده بود که موجب «طلبکار کردن مدعیان پوچاندیش و مدیون کردن» شخص خامنه ای شده است. سپس خامنه ای تصریح میکند که زیان نوع غیر «تمییز» «آتش به اختیار»، موجب «سوءاستفادهی دشمنان از وضعیت کشور» میشود.
همان دشمنی که جای «شهید و جلاد» را در اذهان و کلام بسیاری از نیروهای نظام عوض کرده است و در شعارهایی که علیه روحانی در «روز قدس»! داده میشد، آماج محوری بود؛ «مجاهدین خلق» [به عنوان نمونه: خامنهای؛ از آتش به اختیار «تمییز» تا «تنهایی» منطقهای]
ورود جعفری
براساس آنچه سپاه نیوز سه شنبه ۶ تیر ۹۶ ساعت ۱۰:۴۰ منتشر میکند، «سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه جلسه شورای راهبردی سازندگی سپاه» به سخنان روحانی پاسخ میدهد.
جعفری اما نمیتواند زیاد تند برود زیرا خامنه ای روز قبل هشدار داده است که زمینه ای برای «سوء استفاده دشمن» فراهم نشود در نتیجه او در حالی که میگوید: «فعلا برای حفظ وحدت» سکوت میکنم اما به برخی واقعیت ها درباره موقعیت اقتصادی و نظامی سپاه در کنترل کشور، شهادت میدهد.
شهادت جعفری
جعفری شهادت میدهد که ماموریت سپاه در حفاظت از نظام یک تمامیت است و ورود آن به عرصه اقتصادی نیز در همین جهت است و تصریح میکند: تلاش در «اقتصاد کشور، از مصادیق اصلی این حفاظت و حراست است.»
جعفری شهادت میدهد که ورود سپاه به عرصه اقتصادی به «درخواست دولتها و با اصرار آنها» بوده است.
جعفری شهادت میدهد که ورود سپاه به اقتصاد کشور برای «خنثی سازی راهبردهای دشمن برای فشار اقتصادی به کشور است».
جعفری شهادت میدهد پروژه هایی که روحانی به آنها افتخار کرده است توسط سپاه پیش رفته است و روحانی هم هنوز در این رابطه تسویه حساب نکرده است؛ نمیشود که آقایان «به پروژه هایی که سپاه میسازد افتخار کنند، اما در مقابل و در حالیکه هزاران میلیارد تومان بابت پروژهها بدهکارند علیه سپاه با بی انصافی حرف بزنند.» و سپس به برخی از پروژه های سپاه اشاره میکند: «فازهای مختلف پارس جنوبی و پالایشگاه ستاره خلیج فارس و بسیاری از سدهای عظیم کشور و صدها پروژه بزرگ دیگر».
سکوت!
جعفری روحانی را تنها به بدهکار بودن در رابطه با پروژه های سپاه متهم نمیکند، او میافزاید در شرایطی که نظام بیش از هر زمان دیگر به «اقتدار تفنگ ها و موشک هایش نیاز دارد، هجمه غیرمنصفانه به سپاه اهداف دیگری را به ذهن متبادر میکند».
جعفری در حالی که مدعی میشود «فعلا برای حفظ وحدت» سکوت میکنیم اما میافزاید که «هجمه غیرمنصفانه به سپاه» «با هدف ایجاد دو قطبیهای کاذب، فرافکنی و فرار از عمل به تعهدات در زمینه معیشت مردم و اقتصاد کشور انجام میشود».
تحقیر قبل از تسلیم
جعفری موقعیت سپاه را به عنوان «دولت با تفنگ» مورد تایید قرار میدهد و میگوید: «بله صاحب تفنگ که سهل است ما صاحب موشکهای دشمن شکن هستیم» «و معتقدیم دولتی که تفنگ نداشته باشد توسط دشمنان تحقیر و سرانجام تسلیم میشود.»
البته جعفری تلاش میکند تا به عمد اشاره ای به تحقیر سپاه در شکست مهندسی انتخابات! برای بیرون کشیدن رئیسی نکند؛ جعفری اینطور وانمود میکند که آن تحقیر با پرتاب موشک هایی که مدعی شده است به سمت دیرالزور روانه کرده، فراموش خواهد شد. آنچه مسلم به نظر میرسد جعفری و دوستانش در ابتدای مسیر تحقیر شدن قرار دارند.