یکی از کارشناسان نظام به بدنهی سپاه و بسیج هشدار میدهد که درباره نقش مجاهدین در قیام ایران نباید غافل بشوند.
بارز شدن تهدید
شروع قیام ایران در ۷ دی ۹۶ بار دیگر خطر مجاهدین را برای نظام ولایت فقیه علنی کرد. فردای همان روز بود که در نماز جمعه مشهد «علمالهدی ضمن اذعان به مشکلات و مصائب اقتصادی شهروندان اما یادآور شد که گردهمآیی آنان در مشهد زمینه را برای مجاهدین خلق فراهم کرده است. علمالهدی از مردم خواست که از مطالبات اقتصادی خود صرفنظر کنند، در غیر اینصورت فرصت برای مجاهدین خلق فراهم میشود تا نظام ولایت فقیه را به زیر بکشند. سخنرانی علمالهدی البته با فحاشی و خشم بسیار نسبت به مجاهدین خلق همراه بود.»[خیزش مشهد و مجاهدین خلق به روایت علمالهدی]
روز ۹ دی در ضد تظاهراتی که در مشهد علیه قیام بهراه افتاد شعار محوری این بود: «جنبش سبز اموی، پیرو راه رجوی» هدف از این شعار نشان دادن این امر بود که ریزشهای درون حکومت تماما به جبههی مجاهدین خلق یعنی نیروی سرنگون کننده افزوده است.[نقش و جایگاه سازمان مجاهدین خلق در قیام ایران به روایت مقامات نظام ولایت فقیه]
در تاریخ ۱۲ دی ۹۶به فاصلهی کوتاهی پس از شروع قیام، مجمع روحانیون مبارز به رهبری محمد خاتمی که از او همچنین بهعنوان رهبر اصلاحات نیز نام برده میشود در بیانیهای درباره نقش مجاهدین در قیام نوشت: «بلافاصله پس از بروز اولین تجمعات و اعتراضات مردمی دشمنان قسم خورده و کینه توز ملت ایران و در رأس آنها آمریکا و عوامل زبون آنان همچون تروریستهای منافق و برخی مزدوران منطقهایی آنان به حمایت و تشویق آشوبگران و اقدامات خشونتبار آنان پرداختند و عمق فریبکاری خود در ادعای دموکراسی و دلسوزی برای مردم ایران را به نمایش گذاشتند.»[محمد خاتمی در اشتیاق حفظ نظام در هنگامهای که همه چیز به پایان نزدیک میشود]
تنها ۷ روز پس از بیانیه مجمع روحانیون مبارز، علی خامنهای بهعنوان رهبر نظام ولایت فقیه در سخنرانی خود به تاریخ ۱۹ دی ۹۶، مجاهدین را فراخوان دهنده و سازماندهنده و هدایت کنندهی قیام ایران نامید. [روایت یک شکست نظام؛ سخنرانی خامنهای دربارهی قیام ایران] سپس این معاون سیاسی سپاه بود که گام را فراتر گذاشت و تایید کرد که فرماندهی صحنه نیز با مجاهدین بوده است بهخصوص آنکه اشاره کرد در شهرهایی زنان مجاهد به طور مستقیم هدایت قیام را بر عهده گرفته بودند.[گزارش معاون سیاسی سپاه از قیام ایران و نقش محوری سازمان مجاهدین خلق در آن]
کار اما به همینجا تمام نمیشود؛ پس از درگیریهای شدید در خیابان پاسداران بین گروهی از شهروندان و نیروهای سپاه در ۳۰ بهمن و ۱ اسفند، مهدی محمدی در تحلیلی نوشت نباید تصور شود که نظام در آن صحنه با دراویش رودررو بوده است بلکه در پشت صحنه مجاهدین هستند. [دست مجاهدین خلق در درگیری خیابان پاسداران؛ مطرح شده در تحلیل مهدی محمدی] مجموع این موضعگیریها هر ناظری را به این نتیجه میرساند که تهدید مجاهدین برای بقای نظام ولایت فقیه تهدیدی از جنس سرنگونیست در نتیجه نظام احتیاج دارد که بدنهی خودش را به طور مستمر در برابر این تهدید هوشیار نگه دارد تا مبادا با کم بها دادن به خطر مجاهدین، ضربهی نهایی را از ناحیه آنها دریافت کنند.
حسینی وارد میشود
یک نمونه از این دست از کوششهای صورت گرفته برای آگاهی بدنهی نظام نسبت به نقش و جایگاه مجاهدین در عرصهی سیاسی ایران؛ در مصاحبهای که ایلنا با فردی بنام رضا حسینی بهعنوان «پژوهشگر و کارشناس مطالعات تروریسم» انجام داده است قابل مشاهده میباشد.
ایلنا در مقدمهی این مصاحبه مینویسد: یکی از موضوعاتی که «متاسفانه از دید بسیاری از رسانهها و نهادهای اطلاعرسانی و حتی مطبوعات مغفول ماند، ایفای نقش «سازمان منافقین» در این رخداد داخلی بود که رهبر انقلاب در فرمایشات اخیر خود به صورت کاملاً واضح و روشن به آن اشاره کردند.»
در ادامه فرد مصاحبه شونده تلاش میکند تا به معرفی روشهای مجاهدین برای بدنهی نظام بپردازد. رضا حسینی درباره نقش مجاهدین در قیام دیماه ۹۶ میگوید: «این گروهگ» «از تغییر تاکتیکها استفاده کرد و بر موجهای حاصل از اعتراضات سوار شد. از این جهت با استفاده از نفاق چند لایه از فضا استفاده کردند».
او سپس با تاکید بر اینکه «تاکتیک آنها همانند گذشته بوده» میافزاید: «یکی از اقدامات منافقین که میتواند به عنوان لایه اولیه مورد اشاره قرار بگیرد، «لایه نفوذ» است.» «به عنوان مثال اولین رئیس جمهور کشور پس از انقلاب اسلامی توسط همین جریان به بیرون از ایران هدایت شد».
حسینی از یک طرف میخواهد تا مخاطبان خود در بدنهی سپاه و بسیج را مطمئن سازد که مجاهدین در داخل کشور جایگاهی ندارند ولی از سوی دیگر نیز نمیتواند منکر حضور مجاهدین در داخل کشور شود در نتیجه پاراگراف خود را اینگونه ارائه میدهد: «جایگاه آنها در داخل ایران به حدی نیست که بتوانند یک تجمع اعتراضی را شکل داده و آنرا هدایت کنند. اما مطمئناً افرادی هستند که فریب میخورند و با آنها ارتباط میگیرند».
حسینی میافزاید: «معتقد نیستم که منافقین به کلی از بین رفتهاند، بلکه آنها به عنوان یک «اپوزیسیون تروریست» همچنان زنده هستند اما خروجی وقایع اخیر نشان میدهد که جایگاه اجتماعی قابل توجه در میان مردم ایران ندارند اما دستگاههای مربوطه باید همچنان نسبت به این قضیه هوشیار باشند.»
حسینی تاکید میکند که خروج مجاهدین از لیستهای تروریستی در اروپا و آمریکا که با یک کارزار حقوقی فشرده توسط مجاهدین صورت گرفت، دست آنها را در عرصهی سیاسی فراختر کرده است.
زمانی نظام ولایت فقیه در دورهی هاشمی رفسنجانی و خاتمی کوشیده بود تا با حراج منابع ملی رو به طرفها در اروپا و آمریکا، مجاهدین را در لیستهای تروریستی جای دهد؛ توطئهای که سرانجام با احکام دادگاههای ذیصلاح در اروپا و آمریکا در هم شکسته شد.
حسینی در همین رابطه گوید: «تا زمانی که نام منافقین در لیست سازمانهای تروریستی قرار داشت، دست و پای آنها بسته بود و به ستوه آمده بودند و موانع مختلفی در عرصههای گوناگون برای آنها ایجاد شد.»
«پس از آنکه نام گروهک منافقین از فهرست گروههای تروریستی خارج شد بسیاری از موانع اقتصادی و خصوصاً اجتماعی آنها برداشته شد و همین موضع موجب شد تا آنها بتوانند با شخصیتها و محافل سیاسی و امنیتی که به دنبال به چالش کشیدن ایران هستند ارتباط بر قرار کنند.»
حسینی به بدنهی نظام توصیه میکند که برای درک خطر مجاهدین به بازخوانی دهه ۶۰ بپردازند. او برای تاکید بر اهمیت این موضوع میگوید: «مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود پس از وقایع دیماه لزوم بازخوانی وقایع دهه شصت و اقدامات گروهک منافقین را گوشزد کردند».
و در پایان رهنمود میدهد: «به نظرم باید یکبار دیگر لایههای دهه شصت را مرور کنیم و این بازخوانی را به تمامی طیفها از اساتید دانشگاه و عوام گرفته تا اصحاب رسانه و شخصیتها توصیه میکنم؛ چراکه پیاده نظام و اشخاصی که در دهه شصت در جریان انقلاب و رویارویی با منافقین فعالیت میکردند آرام آرام در حال هجرت از این دنیا هستند و برخی از اسناد آن دوره نیاز به بازگویی خاطرات این اشخاص دارد. نکته دیگر اینکه نباید بیش از حد نگران تحرکات منافقین بود اما این وضعیت نباید دلیلی شود که فکر کنیم علیه ایران اقدامی نخواهند کرد و نباید آنرا ناچیز بشماریم؛ چراکه فضاسازی و تکثیر اخبار دروغین بدون تردید ادامه خواهد داشت.»[ایلنا ۲۷ اسفند ۹۶]
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
توئیترkhozestan_khoro@
کانال تلگرام khozestan_khorosh@
ادمین کانال تلگرام manouch_ra@ایلنا در مقدمهی این مصاحبه مینویسد: یکی از موضوعاتی که «متاسفانه از دید بسیاری از رسانهها و نهادهای اطلاعرسانی و حتی مطبوعات مغفول ماند، ایفای نقش «سازمان منافقین» در این رخداد داخلی بود که رهبر انقلاب در فرمایشات اخیر خود به صورت کاملاً واضح و روشن به آن اشاره کردند.»
در ادامه فرد مصاحبه شونده تلاش میکند تا به معرفی روشهای مجاهدین برای بدنهی نظام بپردازد. رضا حسینی درباره نقش مجاهدین در قیام دیماه ۹۶ میگوید: «این گروهگ» «از تغییر تاکتیکها استفاده کرد و بر موجهای حاصل از اعتراضات سوار شد. از این جهت با استفاده از نفاق چند لایه از فضا استفاده کردند».
او سپس با تاکید بر اینکه «تاکتیک آنها همانند گذشته بوده» میافزاید: «یکی از اقدامات منافقین که میتواند به عنوان لایه اولیه مورد اشاره قرار بگیرد، «لایه نفوذ» است.» «به عنوان مثال اولین رئیس جمهور کشور پس از انقلاب اسلامی توسط همین جریان به بیرون از ایران هدایت شد».
حسینی از یک طرف میخواهد تا مخاطبان خود در بدنهی سپاه و بسیج را مطمئن سازد که مجاهدین در داخل کشور جایگاهی ندارند ولی از سوی دیگر نیز نمیتواند منکر حضور مجاهدین در داخل کشور شود در نتیجه پاراگراف خود را اینگونه ارائه میدهد: «جایگاه آنها در داخل ایران به حدی نیست که بتوانند یک تجمع اعتراضی را شکل داده و آنرا هدایت کنند. اما مطمئناً افرادی هستند که فریب میخورند و با آنها ارتباط میگیرند».
حسینی میافزاید: «معتقد نیستم که منافقین به کلی از بین رفتهاند، بلکه آنها به عنوان یک «اپوزیسیون تروریست» همچنان زنده هستند اما خروجی وقایع اخیر نشان میدهد که جایگاه اجتماعی قابل توجه در میان مردم ایران ندارند اما دستگاههای مربوطه باید همچنان نسبت به این قضیه هوشیار باشند.»
حسینی تاکید میکند که خروج مجاهدین از لیستهای تروریستی در اروپا و آمریکا که با یک کارزار حقوقی فشرده توسط مجاهدین صورت گرفت، دست آنها را در عرصهی سیاسی فراختر کرده است.
زمانی نظام ولایت فقیه در دورهی هاشمی رفسنجانی و خاتمی کوشیده بود تا با حراج منابع ملی رو به طرفها در اروپا و آمریکا، مجاهدین را در لیستهای تروریستی جای دهد؛ توطئهای که سرانجام با احکام دادگاههای ذیصلاح در اروپا و آمریکا در هم شکسته شد.
حسینی در همین رابطه گوید: «تا زمانی که نام منافقین در لیست سازمانهای تروریستی قرار داشت، دست و پای آنها بسته بود و به ستوه آمده بودند و موانع مختلفی در عرصههای گوناگون برای آنها ایجاد شد.»
«پس از آنکه نام گروهک منافقین از فهرست گروههای تروریستی خارج شد بسیاری از موانع اقتصادی و خصوصاً اجتماعی آنها برداشته شد و همین موضع موجب شد تا آنها بتوانند با شخصیتها و محافل سیاسی و امنیتی که به دنبال به چالش کشیدن ایران هستند ارتباط بر قرار کنند.»
حسینی به بدنهی نظام توصیه میکند که برای درک خطر مجاهدین به بازخوانی دهه ۶۰ بپردازند. او برای تاکید بر اهمیت این موضوع میگوید: «مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود پس از وقایع دیماه لزوم بازخوانی وقایع دهه شصت و اقدامات گروهک منافقین را گوشزد کردند».
و در پایان رهنمود میدهد: «به نظرم باید یکبار دیگر لایههای دهه شصت را مرور کنیم و این بازخوانی را به تمامی طیفها از اساتید دانشگاه و عوام گرفته تا اصحاب رسانه و شخصیتها توصیه میکنم؛ چراکه پیاده نظام و اشخاصی که در دهه شصت در جریان انقلاب و رویارویی با منافقین فعالیت میکردند آرام آرام در حال هجرت از این دنیا هستند و برخی از اسناد آن دوره نیاز به بازگویی خاطرات این اشخاص دارد. نکته دیگر اینکه نباید بیش از حد نگران تحرکات منافقین بود اما این وضعیت نباید دلیلی شود که فکر کنیم علیه ایران اقدامی نخواهند کرد و نباید آنرا ناچیز بشماریم؛ چراکه فضاسازی و تکثیر اخبار دروغین بدون تردید ادامه خواهد داشت.»[ایلنا ۲۷ اسفند ۹۶]