نقش جنبش های کارگری کنفرانسی از عباس داوری درشبکه ایران آزادی |
نقش جنبشهای کارگری درمبارزه علیه دیکتاتوری، عنوان کنفرانسی از عباس داوری (مسؤل کمسیون کار شورای ملی مقاومت ایران) در شبکه تصویری ایران آزادیست. دراین کنفرانس نقش طبقه کارگر وجنبش های کارگری ، تاریخچه مبارزات کارگران وبه ثبت رساندن روز اول ماه مه به عنوان روز کارگر درسطح بین المللی و مبارزات کارگران ایران دردهه های گذشته واکنون را مورد بررسی قرارداده است
با سلام به شما دوستان عزیز و با تبریک پیشاپیش به مناسبت روز اول ماه می یا ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر، لازم است به هزاران کارگر قهرمانی که در مبارزه علیه دیکتاتوری ستم و استثمار و برای احقاق حقوق کارگران جان باختهاند درود بفرستیم. برنامه امروز ما تحت عنوان نقش جنبشهای کارگری در مبارزه علیه دیکتاتوری خواهدبود و ضمن آن به سئوالات شما دوستان هم پاسخ خواهیم داد.
بعد از انقلاب صنعتی و بعد از به وجود آمدن طبقه کارگر، همواره تضادی بین کارگران و کارفرمایان وجود داشت. یک طرف حداکثر بهره برداری از نیروی کارگر را بدون پراخت بهای لازم میخواست و کارگران نیز برای به دست آوردن حداقل خود و در آمدن از شرایطی که واقعاً مثل برده بودند، مبارزه میکردند. در کشوردهای اروپایی و در امریکا اعتصابات و تظاهرات کارگران در شهرهای مختلف برای کم کردن ساعات کار از طرف کارگران دنبال میشد و علیرغم سرکوبهای شدید، اما کارگران دست از خواستهٔ خود بر نمیداشتند.
روز اول ماه مه سال ۱۸۸۶، درآمریکا در شهر شیکاگو بیش از چهارصد هزار کارگر برای کاهش زمان کار روزانهشان، از ۱۴ ساعت به ۸ ساعت، دست به اعتصاب زدند.
روز سوم اعتصاب، پلیس کارگران را به گلوله بست، پنج کارگر کشته و عدهیی مجروح شدند. روز چهارم ماه مه، کارگران به اعتراض دسته جمعی بزرگتری دست زدند که درجریان آن چند تن از افراد پلیس، براثر بمبی که به میانشان پرتاب شد، کشته شدند. پلیس رهبران اعتصاب را دستگیرکرد. چهار رهبر اعتصاب کارگران پس از محاکمه اعدام شدند. اما مبارزه کارگران امریکا میوه داد و آنها در هدف خودشان پیروز شدند و نزدیک به پانصد هزارکارگر حق هشت ساعت کار روزانه را به دست آوردند.
سه سال بعد در ژوئیه ۱۸۸۹، کنگره بینالملل سوسیالیست، درپاریس، تصمیم گرفت روز اول ماه می را روز بینالمللی همبستگی کارگران اعلام کند و هرساله مراسمی به این مناسبت برگزار نماید. از آن زمان روز اول ماه می در کشورهای صنعتی به عنوان روز جهانی کارگر، توسط کارگران جشن گرفته میشود.
در ایران جشن اول ماه می، برای اولین بار، درسال ۱۲۹۹ شمسی (۱۹۲۰ میلادی) برگزار شد. اما دردوره دیکتاتوری رضا شاه، این مراسم اغلب به صورت مخفیانه برپا میشد. بعد از سقوط رضا شاه، دوباره امکان برگزاری علنی این جشنها پیدا شد و اسناد مبارزات کارگران ایران، از تظاهرات بزرگ اول ماه مه درسالهای ۲۴ و ۲۵ حکایت دارند.
درسال ۱۳۳۱، به دستور دکتر محمد مصدق، روز اول ماه می عید کارگران و تعطیل رسمی اعلام شد. اما پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد، مجدداً این مراسم مخفیانه برگزار میشد. چندی بعد شاه روز تولد پدرش – ۲۴اسفند- را روز کارگر اعلام کرد! ولی، با اوجگیری جنبش کارگری در داخل و خارج کشور و افشای ماهیت سرکوبگر و فاسد رژیم درافکار بینالمللی، شاه ناچار به عقب نشینی شد و روز اول ماه می، به عنوان روز کارگر، تعطیل کارگری اعلام شد و کارگران توانستند گرفتن جشن در این روز را به شاه تحمیل کنند. کارگران در شهرهای بزرگ به ویژه تهران خانهای بنام خانهٔ کارگر داشتند.
بعد از سرقت انقلاب ضدسلطنتی، خمینی تمامی سندیکاها و تشکلهای کارگری را منحل کرد. حزب جمهوری رژیم تحت اشراف بهشتی و خامنهای به سردمداری علی ربیعی (وزیر کار آخوند روحانی) و علیرضا محجوب خانهٔ کارگر در تهران را به اشغال خود درآوردند.
در حکومت آخوندی رژیم تلاش میکند که مراسم اول ماه می را زیر نظر خانهٔ کارگر اشغال شده انجام دهد.
سال گذشته (۱۳۹۶) علی ربیعی برای گرم کردن بساط انتخابات ریاست جمهوری رژیم، تعدادی از کارگران را برسر گور خمینی دجال برد. البته کارگران با شعارهای خود این بساط دجالگری روحانی را برهم زدند.
تاریخچه مبارزات کارگران در کشورهای مختلف و از جمله ایران نشان میدهد که مهمترین اهرم و وسیله برای کارگران در مقابل تجاوز به حقوق آنها، تشکلهای کارگری مانند سندیکاها، اتحادیهها، نمایندگیهای کارگران، میباشد.
رژیمهای دیکتاتوری در مواجهه با کارگران، ابتدا تشکلهای آنها را از بین میبرند و یا با شیوههای سرکوب، آنها را خنثی میکنند. برخوردهای شاه و شیخ با این تشکلها بسیار غیرانسانی بوده و هست من اکنون به سئوالاتی که از طرف شما آمده پاسخ میدهم:
پرسش: از چه سالی تشکلهای کارگری در ایران شکل گرفت و چه مشکلاتی را این تشکلها و یا مبارزات کارگری حل کردند؟
عباس داوری : اولین تشکل کارگری ایران دریکی از چاپخانههای تهران شکل گرفت و به دنبال آن در سال ۱۲۹۷ کارگران چاپخانههای تهران و رشت دست به تشکیل یک اتحادیهٔ کارگری با حدود ۲۰۰۰ عضو زدند. به دنبال آن، جنبش اتحادیههای کارگری در ایران و بخصوص در نواحی مرکزی و شمالی و شمال غربی قوت گرفت و تنها در تهران تا سال ۱۲۹۸ پانزده اتحادیهٔ کارگری با حدود هشت هزار عضو وجود داشت. از میان این اتحادیهها میتوان اتحادیههای کارگران چاپخانهها، نانواها، پارچهبافان، قنادها ، رفتگران و بزازها را نام برد.
در سال ۱۲۹۸، اتحادیهٔ کارگران چاپخانة تهران برای نخستین باز به مدت ۱۴ روز دست به اعتصاب زدند. کارگران خواستار اضافه دستمزد و تقلیل کار به ۸ ساعت کار در روز بودند. کارگران در رسیدن به هدف خود پیروز شدند و این امر تأثیر مثبتی بر کارگران سایر رشتهها گذاشت.
سال ۱۲۹۹ کارگران در تشکل خود یک گام بلند دیگری برداشتند و «شورای مرکزی اتحادیهٔ کارگران» متشکل از نمایندگان ۱۵ اتحادیهٔ کارگری تهران را تشکیل دادند. به ابتکار همین شورا برای اولین بار در ایران اول ماه مه بهعنوان روز کارگر جشن گرفته شد و تظاهرات وسیعی به همین مناسبت در تهران و برخی شهرهای دیگر برگزار گردید.
شورای مرکزی کارگران ایران از اعتبار همگانی برخوردار بود و بعداً بینالملل سوم کارگری در کنفرانس خود از نمایندگان شورا دعوت به عمل آورد. سال ۱۳۰۰ شورای مرکزی کارگران سرتاسر ایران تشکیل شد. در سال ۱۳۰۱ اولین مبارزات کارگران نفت جنوب آغاز شد در همان سال نفتگران ایران برای افزایش دستمزد، بهبود وضع مسکن آزادی تشکیل اتحادیهها دست به عمل شد علیرغم سرکوب شدید کارگران توسط استعمار انگلیس، اما کارگران شرکت نفت انگلیسی را مجبور کردند هفتادوپنج درصد به دستمزد کارگران اضافه کند.
پرسش : برخورد رضا شاه با تشکلهای کارگری چگونه بود؟ آیا چیزی به آنها اضافه کرد؟
عباس داوری : سال ۱۳۰۴ وقتیکه رضا خان پایههای قدرتش محکم شد و تاج سلطنت بر سر نهاد به سرکوب و قلع و قمع آزادیخواهان پرداخت و از همین سال فعالیت اتحادیههای کارگری در ایران ممنوع شد و دستور انحلال «شورای مرکزی اتحادیهٔ کارگران» صادر گردید. تا سال ۱۳۲۰ به دلیل اختناق و سرکوبهای وحشیانه رضاشاه، دوره رکود جنبش خلق و بهتبع آن سالهای افول جنبش کارگری فرامیرسد اتحادیههای کارگری یکی پس از دیگری متلاشی میشوند و رهبران آنها در صورت تسلیم نشدن راهی زندان میگردند.
البته کارگران علیرغم فشار و اختناق به مبارزه خود برای ایجاد اتحادیهٔ مخفی و نیمه مخفی ادامه میدادند.
سال ۱۳۰۸ اتحادیهای مخفی کارگران نفت به نام «جمعیت کارگران نفت جنوب» و با عضویت بیش از ده هزار کارگر تشکیل شد و تصمیم گرفت که برای به دست آوردن خواستهای کارگران روز کارگر را یعنی همان ۱۱ اردیبهشت را در سراسر مناطق نفتی اعلام اعتصاب کند. دولت ۲۳ تن از نمایندگان کارگران را دستیگر کردند اما کارگران که حدود ۲۰ هزار نفر میشدند، دست به اعتصاب زدند. اعتصاب با سرکوب نظامی رضاشاه متوقف شد و پانزده کارگر زخمی، بیش از ۲۰۰ نفر زندانی و ۵۰ نفر از کار اخراج شدند. علیرغم این سرکوب شرکت استعماری نفت مجبور شد که به افزایش دستمزد کارگران تن دردهد.
در این سال و سال بعد کارگران قالیباف مشهد نیز دست به تشکیل یک اتحادیهٔ نیمه علنی کارگری زدند . علاوه بر آن در رشت ، انزلی و تبریز اتحادیههای مختلف کارگری دست به یک سری حرکات اعتراضی زدند. اعتصاب کارگران کبریتسازی تبریز در اواخر سال ۱۳۰۸ گسترده و بسیاز قابلتوجه است.
اردیبهشت سال ۱۳۱۰ چهارصد تن از کارگران نساجی «وطن» اصفهان که در شرایطی غیرانسانی و با بیش از ۱۳ ساعت کار روزانه به طرز وحشیانهای استثمار میشدند متشکل گردیدند و خواستههای سیزدهگانه خود را به رئیس کارخانه پیشنهاد کردند پس از چند روز مبارزه، نتیجهٔ این مبارزه افزایش دستمزد کارگران به میزان بیست درصد و برقراری ۹ ساعت کار در روز بود.
رضا شاه در روز ۱۷ خرداد ۱۳۱۰ با وضع قانون سیاه و ضد خلقی ممنوعیت فعالیت احزاب و دستجات، مرحله جدیدی از سرکوب نیروهای آزادیخواه و کارگری آغاز گردید حتی خود ما را هم در زمان شاه با همین قانون محکوم کردند. اتحادیههای کارگری یکی از قربانیان این «قانون» فاشیستی بودند. ازاینپس تا سقوط دیکتاتوری رضاخان (۱۳۲۰) جنبش کارگری در زیر فشار و سرکوب وحشیانة دیکتاتور دچار افت و رکود میشود.
پرسش: سرکوبهای کارگران توسط رضا شاه بعد از سقوط او به چه شکلی درآمد؟
عباس داوری : پس از سقوط دیکتاتوری رضاشاه، جنبش کارگری ایران نیز دوران جدیدی از رشد و اعتلا را آغاز کرد در سال ۱۳۲۱ «شورای مرکزی اتحادیههای کارگران ایران» مجدداً تشکیل گردید و توانست تا پایان همین سال حدود سی هزار کارگر را در شهرها و مراکز صنعتی کشور متشکل کند، در اردیبهشت سال ۱۳۲۳ شورای مرکزی توانست با اتحاد، بین چهار اتحادیه مستقل کارگری تهران، سازمان کارگری نوینی را به نام شورای متحده مرکزی اتحادیههای کارگران و زحمتکشان ایران تشکیل دهد، شورای جدید بهتدریج وهم گام با آزاد شدن نیروهای کارگری گسترش یافت بهطوریکه تا سال ۱۳۲۵ دارای ۴۰۰ هزار عضو گردید.
مبارزات و پایداری جنبش کارگری، به ویژه نفت گران که در مواجهه با استعمار و دربار ۴۳ شهید داده بودند، باعث شد که در سال ۱۳۲۵، تشکیل وزارت کار به تصویب هیأت وزیران برسد. اما عملی شدن آن تا تصویب قانون کار در سال ۱۳۲۸، به تعویق افتاد.
از این نظر میتوانیم بگوییم که از سال ۲۳ تا ۲۸ دوران شکوفایی جنیش کارگری است. تصویب قانون کار و تشکیل وزارت کار، نقطه عطف بسیار مهمی در مبارزات جنبش کارگری است و جنیش کارگری ایران توانسته بود خواستههای خود را تا آن روز قانونی کند و این بزرگترین دستاورد بود که کارگران به آن دست یافتند.
پرسش: وضعیت جنبش کارگری در دوران مصدق به چه صورتی درآمد؟ آیا کارگران همگام با نهضت ملی به رهبری مصدق بودند؟
عباس داوری : با اوجگیری نهضت ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۲۹ جنبش کارگری نیز در پیوند با نهضت ملی اوج تازهای گرفت.
اردیبهشتماه سال ۳۰ مراسم روز کارگر که توسط دکتر مصدق روز تعطیل رسمی اعلام شده بود، با شرکت وسیع کارگران در سراسر کشور، به تظاهرات عظیمی بر علیه استعمار انگلیس تبدیل گردید.
سالهای ۳۱ و ۳۲ مبارزات کارگری در متن مبارزات ضد امپریالیستی تمامی خلق در مقابله با دسایس شرکت استعماری نفت و توطئههای دربار و ارتجاع داخلی جریان داشت به ویژه مردم ایران پایداری نفتگران قهرمان در دوران مصدق را فراموش نخواهند کرد.
پرسش: آیا پس از کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲، جنبش کارگری در ایران ضربه خورد؟ یا پیشرفت داشت؟
عباس داوری : پس از کودتای خائنانه ۲۸ مرداد و سرکوب وحشیانه نیروهای ملی و سازمانها و اتحادیههای کارگری، جنبش کارگری عمدتاً در سطح خواستهای اقتصادی و صنفی متوقف ماند. اعتصاب کارگران در همه صنفهای مختلف ادامه داشت اما رژیم شاه بشدت آنها را سرکوب میکرد. در ۲۳ خرداد ۳۸ بزرگترین اعتصاب کارگری پس از کودتا با شرکت یکپارچة بیش از سی هزار کارگر محروم وستمدیدة کورهپز خانههای تهران آغاز گشت، آنان خواهان سی درصد افزایش دستمزد شدند، جواب رژیم کودتا جز گلوله چیز دیگری نبود پنجاه کارگر به شهادت رسیدند و صدها تن زخمی شدند و خشم سراسر ایران را فرا گرفت.
کارگران در همه شهرها اعتصاب میکردند سال ۴۱، رنجبران کورهپز خانههای تهران بازهم در اعتراض به استثمار وحشیانه غارتگران سر به طغیان برداشتند در این سال و سال ۴۲، اعتصابات کارگری در کنار اعتراضات بقیة اقشار و طبقات مردم در شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، زنجان و خوزستان بهشدت ادامه داشت و البته همه آنها سرکوب میشد.
بعد از خرداد ۴۲ اعتراضات کارگری، اگرچه درمجموع هم چون جنبش خلق دچار افت و نقصان شدیدی گردید اما بازهم بهطور پراکنده از هر سو سرباز میکرد از میان اعتصابات مهم این دوره میتوان به اعتصاب کارگران نساجی زاینده رود اصفهان در آبان ۴۲، اعتصاب کارگران راهآهن و نفت در همین سال، اعتصاب کارگران پشمبافی اصفهان در خرداد ۴۳، اعتصاب ۱۶هزارنفری رانندگان تاکسی در تهران، تحصن معدنچیان راونج قم در اردیبهشت ۴۴و … اشاره کرد. از ابتدای سال ۴۸پس از یک دورة رکود نسبی حرکات کارگری با اعتصاب کارگران کارخانههای پارچهبافی تهران و «کمکاری» کارگران کارخانههای مونتاژ، جان تازهای گرفت. فروردین ما ۴۹سیزده هزار نفتگر آبادانی برعلیه توطئه «طرحبندی مشاغل» که منجر به اخراج عدهای از کارگران میشد اعتصاب کردند.
در آبان ماه ۴۹، اعتصابات کارگران گمرک جلفا با سرکوب مأمورین ساواک روبرو گردید. در همین زمان هزار کارگر «نورد» اهواز اعتصاب کردند. دهم اسفند همان سال، ۵۰۰ کارگر زن کارخانههای قرقره زیبا برای افزایش دستمزد به اعتراض برخاستند و از کرج بهسوی تهران حرکت کردند، در بین راه مزدوران رژیم شاه به آنان حمله کرده وعدهای را مجروح و برخی را دستگیر نمودند.
در همین دوره شاهد اعتصابات کارگران آریا و شاهین و کارخانجات «مقدم» و «فخر ایران» هستیم. سال ۱۳۵۰ روند گسترش مبارزات کارگری ادامه مییابد، مهمترین حرکت کارگری در این سال اعتصابات یکپارجة کارگران جهان چیت حصارک است که با خوندهها کارگر شهید و مصدوم رنگ میگیرد وبر چهرة غارتگران آدمکش گرد سلطنت خواری و ننگ مینشاند!
پرسش: آیا در جنبش مسلحانه مجاهدین و فداییان علیه شاه، کارگران ایران هم شرکت داشتند؟
عباس داوری : بله همزمان با اوجگیری جنبش مسلحانه در دههٔ ۵۰ کارگران انقلابی به صفوف رزمندگان خلق میپیوندند میتوان کارگران شهید حسن نوروزی. علی ولی پور، مراد نانکلی، اسکندر صادقی نژاد، حسن روشن پناه و دهها کارگر دیگر نظیر آنان را نام برد.
اما خاطرة اعتصاب پرشکوه کارگران قهرمان و شریف نفت که پایههای رژیم شاه را هدف قرارداد، در تارک انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران نقش بسته است. این موج توفنده و سدشکن جنبش کارگری، پس از انقلاب ضدسلطنتی، این بار بیشتر به زیر مهمیز و تازیانة خمینی کشیده شد.
پرسش: وضعیت کارگران از چه تاریخی در رژیم ولایت فقیه رو به خرابی گذاشت و کارگران چه چیزهایی از دست دادند؟
عباس داوری : حاکمیت آخوندی با شعارهای فریبکارانه «حکومت کوخ نشین» و «مستضعفین»، دست به سه عمل ضدکارگری زد:
اولا-قانون کار را لغو کرد و با پیش نویسهای ملالآور قانون کار، عملاً تا اواخر سال ۱۳۶۹، قانون کاری وجود نداشت. قانون کار رژیم مشتمل بر ۲۰۳ ماده و ۱۲۱تبصره از تاریخ ۱۴اسفند ۱۳۶۹ لازمالاجرا شد.
ثانیا-کلیه تشکلهای کارگری از جمله سندیکاها و اتحادیههای کارگری را از بین برد.
ثالثا-حزب چماقداران یعنی حزب جمهوری، به خانه کارگر در تهران و شهرهای مختلف هجوم برد و نزدیک به ۴ دهه است که خانه کارگر در اشغال رژیم به سردمداری علی ربیعی وزیر کار روحانی و علیرضا محجوب رئیس خودساختهٔ خانه کارگر میباشد.
نکته مرکزی این است که در نظام آخوندی، هیچ حق و حقوقی برای کارگر به رسمیت شناخته نمیشود و مهمترین حقوقی که در حاکمیت آخوندی از کارگران پایمال شده به شرح زیر است:
امنیت شغلی کارگران از بین رفته است.
حقوق کارگر را ماهها نمیپردازند و کارگران نمیتوانند حداقل معیشت را داشته باشد و اغلب زیر خط فقر هستند.
کارگران فاقد تشکلهای به رسمیت شناخته شده توسط رژیم هستند
کارگران فاقد بیمههای درمانی، بازنشستگی و از کارافتادگی هستند.
کارگران فاقد تجهیزات و وسائل ایمنی در کارگاهها هستند و به این دلیل هر ساله هزاران کارگر در محیطهای کار جان خود را از دست میدهند.
سازمان بین المللی کار:
سازمان بینالمللی کار یا International Labour Organization با علامت اختصاری ILO در سال ۱۹۱۹ پس از پایان جنگ جهانی اول در زمانی که کنفرانس صلح در کاخ ورسای فرانسه بر پا بود، شکل گرفت. سازمان ILO با هدف تدوین مقررات و قوانین بینالمللی در جهت یکسان سازی و بهتر شدن استانداردهای بینالمللی کار و حصول اطمینان از بکار گیری آنها تشکیل شد.
سازمان بین المللی کار، تنها سازمانی است که نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران را در آن شرکت دارند.
اساسنامه سازمان بین المللی کار در ۱۹۴۴در فیلادلفیا به تصویب رسید. هر عضو اصلی ملل متحد و کشوری که با تصمیم مجمع عمومی و طبق مفاد منشور به عضویت ملل متحد درآمده میتواند با اعلام قبولی رسمی خود نسبت به اساسنامه سازمان بین المللی کار به مدیرکل دفتر بین المللی کار, عضو سازمان بین المللی کار شود و یا کنفرانس عمومی سازمان بین المللی کار نیز میتواند با رأی دوسوم از هیئتهای دولتی حاضر و رأی دهنده, اعضای سازمان را بپذیرد.
چنین پذیرشی موقعی اجرا و نافذ خواهد بود که دولت عضو جدید قبولی رسمی خود نسبت به تعهدات اساسنامه سازمان را به مدیرکل دفتر بین المللی کار اعلام نماید.
برنامه شورای ملی مقاومت ایران برای کارگران:
الف-لغو کلیهٔ مقررات ضدکارگری و تدوین قانون جدید کار با نظر خود کارگران
ب- سهیمکردن کارگران در اداره کلیه صندوقها و بانکهای مختلف کارگری و حتیالمقدور سپردن این مراکز به خود آنها.
ج-به رسمیت شناختن حق اعتصاب و هرگونه اعتراض مسالمت آمیز دیگر با اعلام قبلی.
د-لغو تمام کسور دولتی از قبیل مالیات و بیمه و امثالهم از دستمزد کارگران و تأمین تدریجی هزینههای ضروری نظیر بیمه و بازنشستگی.
ه- لغو کلیهٌ مطالبات پیشین از کارگران محروم در کلیه زمینهها.
و- تلاش برای تأمین مسکن، حمل و نقل و بهداشت برای همهٌ کارگران و تهیهٌ شیرخوارگاه و کودکستان برای فرزندان آنها و تقدم حق تحصیل مجانی در دانشگاهها و مدارس عالی.
ز-افزایش تصاعدی حق السهم کارگران از سود کارخانجات به نسبت افزایش سود کل.
ح-تأمین آموزش حرفهای و فنی برای کارگران غیرمتخصص.
ط- تلاش برای تثبیت حداقل سطح زندگی تمام کارگران به نسبت افزایش هزینهها.
درهمین زمینه :