مدافعین حرم یا مدافعین جنایت؟!؛ کنفرانسی از شاهرخ توکلی

«مدافعین حرم یا مدافعین جنایت؟!» عنوان کنفرانسی از شاهرخ توکلی در شبکه تصویری ایران آزادی‌ست که طی آن به بررسی سیاست صدور تروریسم و جنگ‌افروزی برای بقای نظام می‌پردازد.
با سلام به شما هموطنان گرامی و با درود به قیام آفرینان و جوانان دلیر و کانون‌های شورشی.
بحث امروز ما در مورد جنگ افروزی‌ها و دخالتهای رژیم در منطقه به خصوص در سوریه است با عنوان «مدافعین حرم یا مدافعین جنایت؟». با این مقدمه اکنون به سراغ سوالاتی که به دستمان رسیده و پاسخ به آن‌ها می‌رویم.
پرسش : شنیدیم که خامنه‌ای روز شنبه در صحبتهایش به مناسبت عید مبعث خطاب به جمعی از مقامات رژیم گفت: جمهوری اسلامی نگاه توسعه طلبی به هیچ نقطه‌ای از دنیا ندارد و حضور ما در سوریه بخاطر حمایت از مظلوم است. معنی این حرف‌هاش چیه؟
شاهرخ توکلی : بله. خامنه‌ای در همین سخنرانی روز قبل خودش هم مفصل علیه حمله‌ای که صبح روز شنبه توسط نیروهای آمریکا و فرانسه و انگلستان صورت گرفته حرف زد و شعار داد اما هیچ حرف ماده‌ای نزد؛ مثلاً این که ما مقابله به مثل می‌کنیم و یا حرفهایی از این قبیل؛ کمااینکه حتی اگر تصمیم بگیرد باید به صورت رسمی آن را اعلام کند و همه‌ی دنیا هم اعلام می‌کنند و حتی قبل از اعلام چنین تصمیمی خودش را در آماده سازی و تدارک سیاسی، نظامی، و اجتماعی نشان می‌دهد که چنین خبرهایی هم نبود؛ اما آنچه که ما می‌بینیم تنها علامت بن بست و تغییر یک دوران است. به نظر می‌رسه که بعد از تهاجمی که به دیکتاتور سوریه صورت گرفته یک چیزی چه در سوریه و چه در ارتباط با رژیم در منطقه عوض شده و پیامدهایی دارد که باید از این پس به دنبال آن بود. از جمله این که خامنه‌ای هم که تا دیروز عمق استراتژیک نظامش را در سوریه می‌دید؛ الان نگاه توسعه‌طلبانه به هیچ کجا ندارد!
پرسش: اینکه خامنه‌ای و سپاه در مورد دلیل حضور خودشان در سوریه می‌گویند: «مدافعان حرم»؛ چیه؟ چون این روشنه که دفاع از حرم یه حرف مسخره است که کسی باور نمی‌کنه؛ اما رژیم در سوریه چه منافعی داره و دنبال چیه؟
شاهرخ توکلی: اجازه بدید در این مورد مقداری به صورت ریشه‌ای و پایه‌ای‌تر به این موضوع بپردازیم. به دنبال انقلاب سال ۵۷ و از آن جا که این رژیم بسیار عقب مانده‌تر و ضعیف‌تر از آن بود که بتواند مسائل مردم را حل کند و توان حل مسائل جامعه پیشرفته ایران بعد از انقلاب را نداشت برای حفظ موجودیت و بقای خودش به دو اهرم سرکوب در داخل و صدور بحران و جنگ افروزی به خارج از مرزهای کشور رو آورد. تمرکز این سیاست هم بر روی سپاه پاسداران یعنی جدی‌ترین اهرم رژیم برای بقای آن و برای سرکوب در داخل و صدور جنگ و تروریسم و بحران به کشورهای دیگر منطقه بود. چون صدور تروریسم و کشور گشایی قبل از آن که نشاندهنده قدرت و توانش باشه ناشی از ضعف رژیم است. برای فرار از بحران‌های داخلی مجبوره زمانی به جنگ خارجی مثل جنگ عراق روی بیاورد و بعد از آن هم با مداخلاتش در کشورهای دیگر؛ بر روی ضعف خودش برای مقابله با معضلات جامعه سر پوش می‌گذارد.
مبتکر استراتژی صدور ارتجاع و تروریسم هم شخص خمینی بود. او در وصیتنامه خودش بر ایجاد «یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل» تأکید کرد و خامنه‌ای نیز همه شرایط و الزامات را برای پیشبرد این استراتژی ویرانگر و خانمانسوز تدارک دید. وی بیست سال پیش در دیدار با اعضای مجمع جهانی موسوم به «اهل بیت»، که ارگان تبلیغاتی ـ تروریستی خلافت اونه گفت: «استکبار می‌داند که امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی، دل‌های مردم با جمهوری اسلامی است؛ می‌داند که عمق سیاسی و استراتژیک نظام جمهوری اسلامی، در داخل کشورهای اسلامی است؛ از شمال آفریقا تا شرق آسیا». [سایت خامنه‌ای، ۱۴ بهمن ۱۳۷۶]
ببینید که رژیم چقدر روشن و مشخص صحبت از صدور سیاست‌های بنیادگرایانه خودش می‌کنه.
ضمن این که در مقدمه قانون اساسی رژیم بر «تشکیل امت واحد جهانی» تأکید شده و وظیفه ارتش و سپاه پاسداران «نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه… جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان» هم هست. اصل ۱۱ این قانون تصریح می‌کند: «همه مسلمانان یک امت هستند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد …».
معنی جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون توسط سپاه پاسداران و کوشش پیگیر را هم البته الان بعد از ۳۹ سال می‌فهمیم که چیه!!
یعنی غارت سرمایه‌ها و پول جیب مردم ایران و کشتار و جنگ افروزی در سوریه و عراق و یمن و لبنان و دیگر کشورهای منطقه و یک قلم در سوریه که طی ۷ سال است بیش از ۵۰۰ هزار کشته در میان کودکان و زنان و مردان بیگناه و بی‌دفاع بجا گذاشته و نیمی از مردم این کشور را آواره کرده و دامنه آن بسا فراتر از مرزهای این کشور رفته است.
ما طی ۳۵ سال گذشته بارها تأکید کردیم که حیات و امنیت رژیم؛ به موازات سرکوب و اعدام و شکنجه در داخل؛ به جنگ افروزی و صدور تروریسم و ارتجاع به خارج از ایران وابسته است.
در واقع؛ بقای رژیم ولایت فقیه به سرکوب در داخل و صدور انقلاب به خارج گره خورده.
چرا اینقدر روی این موضوع کلیدی تاکید می‌کنیم.
چون اگر توسعه طلبی و جنگ افروزی و به قول خود رژیم؛ خط بستن‌های این حکومت مهار شود، تیغ سرکوب هم در داخل کند می‌شود و اگر سرکوب مردم به سمت شل شدن و سست شدن برود موتور صدور بنیادگرایی هم از حرکت باز می‌ماند و متوقف می‌شود. موجودیت سپاه پاسداران هم به عنوان مهمترین نهاد حفظ امنیت نظام، به گسترش سرکوب داخلی و صدور بنیادگرایی تحت نام اسلام بستگی داره.
از آنجا که عصاره قانون اساسی ولایت فقیه بر انکار حق حاکمیت مردم و تئوری صدور انقلاب اسلامی بنا شده است؛ دست برداشتن از سرکوب مردم و صدور بنیادگرایی به عراق و سوریه به عنوان جبهه مقدم، به معنای گام برداشتن در جهت فروپاشی ولایت فقیه است. در واقع؛ رژیم ولایت فقیه نیاز حیاتی به صدور ارتجاع و بنیادگرایی و تروریسم برای حفظ موجودیت خودش داره.
پرسش: اینکه خامنه‌ای و سران حکومت می‌گویند اگر در سوریه خط نبندیم باید در تهران بجنگیم منظورش چیه؛ مگه الان رژیم با کسی در حال جنگه؟
شاهرخ توکلی: ابتدا باید تاکید کنیم که بله رژیم در حال جنگ است ولی در جنگ با مردم و مقاومت ایران برای آزادی و دموکراسی است. اما در مورد سؤال شما؛ سران رژیم بارها گفته‌اند که اگر در سوریه نجنگیم فردا باید در شیراز و اصفهان و تهران و دیگر شهرهای ایران بجنگیم. خودشان خوب می‌دانند که این سیاست هم صرفاً برای بقای رژیم است الان که با این سیاست جدید؛ سپاه پاسداران که هم عامل سرکوب و هم عامل صدور تروریسم است هدف قرار گرفته؛ زیر علامت سؤال رفته است.
در دی‌ماه گذشته، خامنه‌ای در دیدار با جمعی از پاسداران گفت: «اگر جلوی بدخواهان و فتنه گران که دستمایه دشمنی آمریکا و … هستند در آنجا (سوریه) گرفته نمی‌شد، باید در تهران، فارس، خراسان و اصفهان جلو آنها را می‌گرفتیم.» [سایت خامنه‌ای، ۱۷ دی ۹۵]
در اردیبهشت‌ماه امسال، پاسدار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، گفت: «پاسداران اینک با حمایت و همراهی با مقاومت اسلامی سوریه و عراق خود را «سپر امنیت» ملت ایران و بلکه امت اسلامی (بخوانید خلافت خامنه‌ای) قرار داده‌اند» [رسانه‌های رژیم، ۳ اردیبهشت ۹۶]
پاسدار رحیم صفوی، فرمانده سابق سپاه پاسداران و مشاور عالی خامنه‌ای، در آبان گذشته تصریح کرد: «عمق دفاع استراتژیک ایران، سوریه و عراق است. امروز متأسفانه به صحنه‌های دفاع استراتژیک ایران آن چنان که باید و شاید کمک نمی‌شود». [روزنامه آرمان ۱۶ آبان ۱۳۹۵]
همزمان، آخوند مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار، وابسته به بیت خامنه‌ای، درباره حضور نظامی و هدفها و ابعاد دخالت خامنه‌ای در یمن گفت: «خدا یک نعمتی را برایتان فرستاده به نام یمن… یک میلیون هم رزمنده دارند… اما همه اینها را بدانید، تمام آن سوریه، آن یمن، آن بحرین، تمام اینها نفسشان به شماها (پاسداران) است». [تلویزیون افق ۱۷ آبان ۱۳۹۵]
و این هم اظهارات حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، که درباره نقش رژیم در منطقه خاورمیانه چنین می‌گوید: «بودجه حزب‌الله از ایران می‌رسد و هیچ طرفی ارتباطی با این موضوع ندارد. پول از ایران می‌رسد، مانند موشکها … از خامنه‌ای، دولت ایران و رئیس جمهوری آن به خاطر حمایت بی‌دریغ از ما در سالهای گذشته تشکر می‌کنیم. ما حقوقها را می‌پردازیم و مشکلی در این زمینه نداریم. تا زمانی که ایران پول دارد ما هم پول داریم. بودجه حزب‌الله از همان طریقی به وسیله ایران به دست ما می‌رسد که تجهیزات نظامی و دیگر نیازمندیها. ما در خصوص بودجه حزب‌الله شفاف هستیم، درآمدهایش، هزینه‌هایش، هرآنچه که خورده و نوشیده می‌شود، موشک‌ها و راکتهایش همه از ایران دریافت می‌شود». [خبرگزاری ایسنا، ۴ تیر ۱۳۹۵]
بله. پس می‌بینید که سپاه پاسداران ابزار اصلی حفظ نظام ولایت فقیه و ارگان محوری اعمال قهر و سرکوب نظامی است. دینامیسم و موتور محرک سپاه و روح حاکم بر آن هم به گفته خودشان بر اساس نظریه ولایت جهانشمول رژیم است. این در زمینه اقتصادی و شرکت‌های داخلی رژیم هم در مورد سپاه صدق می‌کند.
چنانکه روزنامه لوموند از گزارش تحقیقی فرستاده خود به ایران نتیجه گرفته است: به جز شرکتهای تحت کنترل سپاه پاسداران و بنیادهای مذهبی تحت کنترل خامنه‌ای، در ایران شرکت مهم دیگری وجود ندارد. [روزنامه لوموند ۲۲ آوریل ۲۰۱۶]
سپاه پاسداران برای بسط نفوذ خود در منطقه به طور سیستماتیک گروههای جنایتکار شبه نظامی ایجاد کرده است. علاوه بر حزب‌الله لبنان، عراق کانون توجه ویژه رژیم است و دهها گروه شبه نظامی را در این کشور سازمان داده است. ضمن اینکه گروه‌های شبه نظامی عراقی از مهمترین منابع تأمین نیروی انسانی برای کشتار مردم سوریه‌اند. گروه‌های موسوم به انصارالله در یمن، و فاطمیون افغانستانی و زینبیون پاکستانی که به کشتار مردم سوریه مشغولند در این شمارند.
پرسش : با این نیروهایی که رژیم به سوریه و بقیه جاها به قول خودش برای دفاع از حرم و خط بستن می‌فرسته؛ پول اینها از کجا تأمین میشه؟ چون همین الان دولت روحانی مرتب از نداشتن پول و بودجه حتی برای پرداخت حقوق کارگرها و بازنشسته‌ها و مؤسسات غارتگر مردم صحبت می‌کنه؟
شاهرخ توکلی: اجازه بدید اول به این سؤال پاسخ بدیم که آنچه از تصاحب دارایی هنگفت مردم ایران از جمله پول نفت؛ عاید شده، کجا رفته؟ روشنه که بخشی از این درآمدها در خلال اختلاسها، رشوه خواریها، و به طورکلی در چرخه فسادی که ذاتی اقتصاد تحت سلطه ولایت فقیه است، به غارت رفته؛ اما فسادهای مالی با آنکه یک فهرست طولانی و گاه شوکه کننده را تشکیل میده، بازهم جزو بخش اندکی از هزینه‌های نجومی سه دهه اخیره رژیم محسوب میشه. در حقیقت، ولایت فقیه تمامی هست و نیست اقتصاد ایران را در تنور سرکوب داخلی و جنگ افروزی خارجی و مشخصاً در جنگهای سوریه و یمن و عراق و برنامه اتمی هدر داده تا بتواند بقای خودش را حفظ کند.
محاسبات نشان می‌دهد که پروژه بقای ولایت‌فقیه هرسال دست‌کم ۶۰ میلیارد دلار هزینه بر اقتصاد ایران تحمیل می‌کند؛ و این مبلغ بسا بیشتر از بودجه عمومی سالانه برای مصارف غیرنظامی است.
در استدلالها و محاسبات زیر تلاش می‌کنیم به تخمین معقولی در این زمینه دست پیدا کنیم:
– هزینه جنگ سوریه:
در خصوص هزینه‌های جنگ سوریه با کنار هم قرار دادن گزارشات می‌توان به ابعاد نجومی این هزینه‌ها پی برد:
حقوق ماهیانه پنج هزار نفر اعضای جیش الشعبی سوریه بر عهده بیت خامنه‌ای و پرداخت حقوق بخش مهمی از ارتشیان سوریه بر عهده سپاه پاسداران است و با در نظر گرفتن هزینه کمکهای نظامی و لجستیکی بر طبق یک فرضیه محتاطانه، برآورد می‌شود که هزینه جنگ سوریه برای اقتصاد ایران هرسال دست‌کم ۲۴ میلیارد دلار می‌باشد.
در ۴ سپتامبر ۲۰۱۴ روزنامه فرانسوی فیگارو از گشوده شدن یک اعتبار چهار میلیارد دلاری برای رژیم اسد از سوی تهران خبر داد.
در ماه دسامبر ۲۰۱۴ رویتر به نقل از یک مقام تجاری سوریه می‌نویسد که اگر حمایت‌های ایران نبود حکومت بشار اسد امکان جان به دربردن از این بحران را نداشت. این گزارش اضافه می‌کند که ایران در ماه ژوئیه سال گذشته بیش از چهار و نیم میلیارد دلار اعتبار به حکومت سوریه داده است. [دویچه وله ۶ ژانویه ۲۰۱۵]
در ۲۷ آوریل ۲۰۱۵ روزنامه کریستین ساینس مانیتور به نقل از «منابع دیپلماتیک در بیروت» گزارش داد که «برآورد می‌شود که ایران هرماه بین یک الی دو میلیارد دلار در سوریه هزینه می‌کند».
و اما صحبتهای استفان دمیستورا نماینده سازمان ملل در سوریه. او در یک جلسه در واشنگتن گفت: ایران هرسال ۳۵ میلیارد دلار در سوریه هزینه می‌کند [کریستین ساینس مانیتور، ۲۷ آوریل ۲۰۱۵]
بله. بیخود نیست که در هر تجمع و تظاهرات و اعتراضی مردم محروم میهنمان که از فقر و تهیدستی به فروش اعضای بدن رو آورده‌اند؛ رو به رژیم و ولی فقیه آن فریاد می‌زنند که: «سوریه رو رها کن؛ فکری به حال ما کن»
– کمک‌ها به حزب الله لبنان:
به اینهمه باید هزینه سایر فعالیتهای تروریستی و بنیادگرایانه رژیم در منطقه و بیش از همه هزینه گروه حزب‌الله لبنان را که از سال ۲۰۱۴ در جنگی تمام عیار در داخل سوریه فرورفته است، اضافه کرد… کمک مالی رژیم ولایت فقیه به این گروه در هرسال دست کم یک میلیارد دلار است.
روزنامه فرانسوی فیگارو ۸ اکتبر ۲۰۱۳: «ایران در سی سال گذشته سی میلیارد دلار به گروه حزب‌الله لبنان پول داده است».
به سخنرانی حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله لبنان توجه کنید: «خامنه‌ای، با صراحت گفت جمهوری اسلامی از جنبش‌های مقاومت در لبنان و فلسطین حمایت می‌کند و در مقابل چیزی از آن‌ها نمی‌خواهیم بلکه وظیفه شرعی خودمان را انجام می‌دهیم، در پی این موضع‌گیری، من درباره حزب‌الله صحبت می‌کنم. بله ما حمایت معنوی و سیاسی و مادی به شکل‌های مختلف از ایران از سال ۱۹۸۲ دریافت می‌کنیم. قبلاً می‌گفتیم که نیمی از حمایت را دریافت می‌کنیم و نصف بعدی را بیان نمی‌کردیم، می‌گفتیم که حمایت معنوی و سیاسی وجود دارد ولی وقتی درباره حمایت مادی و مالی و نظامی از ما سؤال می‌شد سکوت می‌کردیم و پاسخ نمی‌دادیم و نمی‌خواستم برادران در ایران را در محذوریت قرار بدهیم. حالا که بالاترین مقام می‌گوید که ما حمایت می‌کنیم دیگر بایستی حرف ما نیز روشن باشد.»، [تلویزیون عرب‌زبان العالم، ۷ فوریه ۲۰۱۲]
در این جا دیگر از هزینه‌های سرسام آور برای جنگ افروزی و دخالت در عراق و یمن و بقیه کشورهای منطقه به دلیل کمبود وقت و اختصار در بحث می‌گذریم.
و- برنامه موشکی رژیم:
اجازه بدهید که در این مورد به پایه و ریشه موضوع اشاره کنیم؛ چرا کشوری که ۳۳ درصد مردم آن در خط فقر قرار دارند به دنبال برنامه‌های موشک بالستیک با هزینه‌های سرسام آوره؟
و اما پاسخ:
به دلیل ناتوانی نیروی زمینی و کمبود نیروی جنگنده مکفی در سپاه پاسداران و هم‌چنین به دلیل ضعف شدید نیروی هوایی که از هنگام سقوط شاه در سال ۱۳۵۷ بازسازی نشده، گسترش زرادخانه موشکی جای مهمی در استراتژی رژیم در راستای همان سیاست حفظ بقا و ماندگاری ولی فقیه که در ابتدای بحث به آن پرداختیم؛ پیدا کرده است. در حال حاضر رژیم ایران به تولید انواع موشک‌ها مشغول است. ازجمله موشک‌های بالستیک کوتاه برد؛ بالستیک میان برد؛ ضد کشتی؛ بالستیک ضد کشتی و … به‌علاوه ولی فقیه و سپاه پاسداران یک زرادخانه موشکی پرهزینه برای گروه حزب‌الله تحت حمایت خود ایجاد کرده و گروه حماس را به موشک‌های فاتح مجهز کرده‌اند.
صنایع موشکی، به واسطه‌ی تولید انواع موشکها، هرسال هزینه‌های هنگفتی ایجاد می‌کند. مانند این نمونه: قرارداد یازده میلیارد دلاری سپاه پاسداران برای دریافت موشکهای بالستیک قاره پیما از کره شمالی در سال ۲۰۰۹.
پرسش: ارزیابی شما از وضعیت کنونی با این کارهایی که رژیم می‌کنه؛ چیه؟
شاهرخ توکلی : الان روشنه که این رژیم هرکاری که در منطقه تا الان می‌کرده؛ برای حفظ بقای خودش بوده و دلایل این لشکر کشی به منطقه با این همه هزینه‌های سرسام آور و کشته‌های بسیار آن هم از کیسه مردم ایران اکنون برای مردم و جامعه بین‌المللی افشا شده است. البته رژیم قطعاً تمام تلاش خودش را برای ادامه این سیاست کرده و این بارهم می‌کند. به عنوان مثال می‌خواست از شکاف اروپا و آمریکا استفاده کند ولی با بن‌بست مواجه شد و اکنون در معرض تحریمهای جدید و جام زهرهای بعدی است. رژیم به دلیل سیاست مماشات و باج دادن به این رژیم، قدرت مانور داشت و ماکزیمم استفاده را از این شرایط برای ادامه حیاتش داشت ولی الان این سیاست تمام شده است و الان هر کاری که رژیم در گذشته می‌کرد و جواب می‌گرفت الان به عکسش تبدیل می‌شود.
به عنوان مثال قبلاً با موشک قدرت نمایی می‌کرد ولی الان یک موشک که حوثی‌ها می‌زنند؛ کار به شورای امنیت می‌کشد و آمریکا و اروپا و کشورهای منطقه را وادار به رودررویی با این رژیم می‌کند. حتماً موضعگیری‌های اخیر سفیر آمریکا در ملل متحد و کنفرانس مطبوعاتی و افشاگری او را یادتان می‌آید. پس می‌توانیم نتیجه بگیریم که به دلیل شرایطی که در آن قرار داریم قدرت بازی رژیم قطعاً به صفر نرسیده ولی بسیار محدودتر از گذشته شده است.
اکنون رژیم در منطقه زیر ضرب است و باید بساط خودش را جمع کرده و برود که در این صورت مانند اختاپوسی که وقتی دستهایش قطع شود امکان ارتزاق را از دست داده و به قول خامنه‌ای باید گام به گام تا سرنگونی عقب نشینی کند و اگر هم بخواهد به سیاستهایش مانند سابق؛ ادامه بدهد، اولاً دیگر توانی برای چنین کاری ندارد در ثانی باید پای تمام عواقب آن در چنین شرایطی بخوابد.
جالب است که همین دیروز؛ ۲۵ فروردین ۹۷؛ خبرگزاری فارس؛ سپاه پاسداران، در مقاله‌ای به تحلیل حمله اخیر آمریکا و متحدینش به دیکتاتور سوریه تحت عنوان «هدف اصلی از حمله یک ساعته به مراکزی در کشور سوریه چه بود؟»؛ پرداخته و نوشته است: اگر پنداشته شود هدف اصلی حمله سنگین ۳ قدرت غربی … به سوریه، ارتش و دولت بشار اسد بوده، به نظر درست نمی‌آید. اگر سوریه را خارج از موضوع حملاتی که در خاک او شده ارزیابی کنیم … به «ایران» می‌رسیم. جان بولتون، مشاور امنیتی رئیس جمهور آمریکا دقایقی پس از آغاز حمله نظامی به عمق خاک سوریه نوشت: «سوریه یک سایه است، هدف اصلی ایران است». خبرگزاری فارس در ادامه نوشته: ایران مهمترین عامل بقاء کشور سوریه و دولت آن به حساب می‌آید! در واقع در این حمله همان‌گونه که بولتون با صراحت بیان کرد، ترساندن ایران و واداشتن آن به رها کردن سوریه… است.
در همین زمینه:
مارا درحساب های زیر دنبال کنید توئیترkhozestan_khoro@ سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org برای ارتباط با ما @manrakh342