خامنهای در محاصره بحرانهای متعددی قرار دارد؛ از یک طرف سیاستهای او در سوریه و منطقه با شکست مواجه شده است و از سوی دیگر قادر به حل معضلات اقتصادی واجتماعی کشور نیست. در همین رابطه علیرضا معدنچی طی کنفرانسی در شبکه تصویری ایران آزادی به برخی از پرسشها پاسخ میدهد.
خیلی خوشحالم از اینکه در خدمت شما هستم. اجازه بدین که براتون آرزوی سالی پر از موفقیت و سرفرازی داشته باشم. بپردازیم به سوالاتی که هموطنانمون از جوانب مختلف مطرح کردن اگر چه بحثمون بحرانهای رژیم بوده اما سئوالات متنوع دیگری هم مطرح کردن که ما سعی میکنیم به این سوالها جواب بدیم.
پرسش : حکومت تلاش میکنه بگه قیام تمام شده و سرکوب شده اما وقتی یک نگاهی به رسانهها بیاندازیم پر است از هشدارهایی که در رابطه با قیام میدهند. میخواستم نظر شما رو در این رابطه بپرسم؟
علیرضا معدنچی: سئوال خیلی خوبی است. ببینید خب همونطوری که این هموطنمون هم در سئوال خودش مطرح کرده در رسانههای حکومتی در حرفهای مهرههای رژیم بحث قیام نه تنها تمام نشده بلکه انگار هرچه میگذره این ترس رژیم از قیام بیشتر و بیشتر میشه این بحث قیام یک بحث پایان ناپذیر هست. خب به چه دلیل؟ بدلیل اینکه همه اونچه که باعث قیام شد اینها هنوز مطرح هست یعنی انگیزههای قیام به قوت خودش باقی است از فقر و سرکوب و تبعیض و اینا همه هست بنابراین هیچ دلیلی نداره که مثلاً قیام بخواد فروکش بکنه یا از بین بره اونطوری که ادعا میکنن و بنابراین همه مهرها و رسانههای رژیم در این نقطه اتفاق نظر دارن علیرغم همه اختلافاتشون که آتش قیام زنده است، گاهی اوقات از اون بعنوان آتش زیر خاکستر نام میبرن و دوباره بسا شدیدتر شعله میکشه. وزیر کشور روحانی؛ رحمانی فضلی گفته بود که فضا پر از فضای مثل پر از گاز میمونه که کافیه منتظر یک جرقه است و با هر جرقهای ممکنه که شعله بکشه. در مورد بنابراین در مورد قیام و این که تمام نشده و دوباره شعله خواهد کشید بر سرش اتفاق نظر دارن ولی اونچه که برسرش بشدت دچار تشتت و دچار سر در گمی هستن این هست که در برابر این خطر، این خطری که موجودیت رژیم رو تهدید میکنه چه باید کرد؟ یکی از مهرههای رژیم چند روز پیش یکی از مهرههای رژیم این قضیه رو اینطور فرموله و بیان کرده بود که موضوع قیام یک معادله ساده است یک طرف مردم هستن یک طرف هم رژیم اما وقتی به پای حل به میون میاد این معادله ساده تبدیل میشه به یک معادله چند مجهولی سخت. واقعیت هم همین است که حل این معادله برای رژیم و کسانی که در رژیم هستند بسیار بسیار سخت و ممتنع هست یعنی نشدنی است اما برای مردم ایران و برای تاریخ که بکرات این معادله رو حل کردن این معادله خیلی ساده و روشن هست.
اجازه بدین من باز هم از خود رژیم براتون بخونم مثلاً یکی از همین اعضای عضو سابق مجلس ارتجاع به نام صفائی فراهانی که همین حرف رو زده بود میگه که «اعتراضات مردم شعار عبور از اصلاح طلب، در میان اعتراضات مردم شعار از اصلاح طلب به اصولگرا بگوش میرسد. (این درواقع اشارهاش هست به همون شعار معروف قیام که اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا) و باعث میشود از خود بپرسیم که وقتی راههای مختلف را میبندند همان اتفاق دیماه میافتد؟ در بحث اصلاح، در بحث اعتراضات شعار اصلاح طلب نه اصولگرا یا عبور از این دوتا طیف را مردم میدادند، این شعارها چقدر نتیجه رفتار این دو جریان است؟ باید به مردم حق داد ۴۰ سال است که یا ارکان حکومتی اصلاح طلب بودن یا اصولگرا کدام یک از اینها را سراغ دارید که در آن دوره به مشکلات مردم بطور بنیادی نگاه شده باشد» ببینید اعتراف صریح به این هست که از اونجایی که این رژیم هیچ مسئلهای در این ۴۰ سال از مردم حل نکرده چه اونهایی که تحت عنوان اصولگرا اومدن – باند خامنهای – چه اونهایی که تحت عنوان اصلاح طلب اومدن که در واقع میخواستن که این جنازه متعفن رو با عطر و ادکلن و … رو به حیات جلوه بدن و این رو بر سر کرسی قدرت نگه دارن. اینها دیگه الان هر دو جناح رسوا شدن و دیگه کاری از اونا برنمیاد. این هم مستقیماً ناشی و نشات گرفته از قیام دیماه است. قیام دیماه یک واقعهای بود در تاریخ معاصر ایران که دیگه یک چیزی رو ورق زد بعد از این دیگه هیچ چیز مثل قبل از قیام دیماه نیست و ایران یک آتشفشان هست و رژیم بر دهانه این آتشفشان نشسته. آتشفشانی که الان ممکنه ما با یک قیام فعال بصورتی که مثلاً در دیماه شاهدش بودیم مواجه نباشیم اما با غرش این آتشفشان هر روز مواجه هستیم. شما نگاه بکنید به قضایای خوزستان به قضایای اصفهان، شعارهایی که میدن در اصفهان شعار مجاهدین رو دادن: «ما زن ومرد جنگیم» یا در خوزستان به همین ترتیب یعنی اینها غرشهای همین آتشفشان، این آتشفشان ممکنه الان فوران باصطلاح قیام نداشته باشه اما این آتشفشان فعال هست گدازههای این رو ما هر روز در گوشه و کنار کشور به صورت حرکتهای اعتراضی میبینیم. باز اجازه بدین از یکی از رسانههای رژیم بخونم سایت حکومتی شفقنا تاریخ ۱۱ فروردین و این البته سایتی هم هستش که متعلق به باند خامنهای و جناح باصطلاح اصولگراست نوشته که: «احساس تبعیض و فقر فراگیر شده و با جمعیت ۱۱ میلیونی حاشیهنشین در کشور مواجه هستیم که روز بروز بیشتر میشود.» همون عوامل قیام که عرض کردم هیچ کدوم اینها از بین نرفته. پس یکی جمعیت ۱۱ میلیونی حاشیهنشین، فقری که مداوما بیشتر و بیشتر میشه، «معضلی که اگر مورد توجه مسئولان قرار نگیره آسیبش دامن همه را خواهد گرفت. مسئولان باید بپذیرند جامعه ایران با بحران اقتصادی اجتماعی روبرو است. شورش نتیجه فقر و فساد است.» بعد اضافه میکنه در یک قسمت دیگر از همین مقاله که «مردمی که به خیابانها میآیند حتی جان خود را بخطر میاندازند آنها میدانند که تحمل مقامات و مسئولان ما برای شنیدن حرف مخالف بسیار کم است. علیرغم این مجبور هستند به خیابان بریزند مردمی که به خیابانها میآیند حتی جان خود را بخطر میاندازند.»
این از شرایط قیام، این وضعیتی که تغییر کرده این است که دیگه مثل سابق رژیم نمیتونه مطالبات مردم رو پشت گوش بیاندازه. البته قادر نیست اونها رو بطور ریشهای حل بکنه ولی نمیتونه اونها رو دیگه کاملاً نسبت بهش بیاعتنا باشه کما اینکه دیدید در قبال همین اعتراضات مستمر غارت شدگان و مالباختگان مؤسسات باصطلاح مالی و اعتباری، و درواقع مؤسسات غارتگر رژیم بهرحال دولت روحانی ناچار شد اگرچه نه همه مطالبات اونها رو بخشی از مطالبات بخشی از اونها رو بپردازه یا مثلاً قادر نیست اعتراضات کشاورزان اصفهان رو مثلاً اونطوری که در سال ۶۰ مردم رو سرکوب میکرد و اینها رو در دهه ۹۰ سرکوب بکنه. اینا کسانی هستن که سابقه همونطوری که ایادی رژیم میگن اینها نیروهای خود رژیم بودن این کشاورزان بقول خودشون خمس و زکات میپرداختن اما الان رو در روی رژیم ایستادن و حتی علیه امام جمعه اصفهان طباطبائی نژاد شعار میدن که طباطبائی حیا کن نمی دونم چی چی رو رهاکن. این ناشی از اینهکه یک چیزهای اساسی در جامعه ایران تغییر کرده یا باز اجازه بدید که از سایت حکومتی دولت بهار براتون بخونم که متعلق به احمدینژاد است و گفته که فاصله امروز ما با آرمان شهری که در بهمن ۵۷ به مردم وعده داده شد چه میزان است؟ آیا اساساً راه را درست آمدهایم؟
این ابراز تردید و ابراز شک نسبت به اینکه این ۴۰ سال اشتباه کردن جنایت کردن این حرف مشترک تمام باندهای رژیم هست از جمله ببینید احمدینژاد اینو میگه حتی از باندهای خود خامنهای، باند باصطلاح روحانی باصطلاح اصلاح طلبها و اینها همین حرف رو میزنن. باز هم اجازه بدین من از همین سایت دولت بهار احمدینژاد بخونم: آیا در این ۴۰ سال بهترین انتخابها را داشتهایم؟ آیا از مرحله آزمون و خطا عبور کردهایم؟ نسبت به آنچه از عملکردها باقی مانده است با آرمانهایی که مردم برای آنها از جان خود گذشتند در چه وضعیتی است؟
خب اینها رو اگر بخوایم ادامه بدیم خیلی زیاد است باز اجازه بدین من به یکی از نمونههای دیگه از آخوند علی یونسی وزیر اطلاعات سابق رژیم اشاره بکنم وزیر اطلاعات دوره خاتمی بود که گفته بود که بعد از ناآرامیهای اخیر اغلب جریانهای سیاسی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا به این فکر افتادهاند که باید کاری کرد. اتفاقاً اصولگرایان بیشتر نگران شدن زیرا از نظر خود احساس خطر جدی کردن. نمیدونم چقدر تونستم به سئوالتون جواب بدم؛ ولی اجازه بدین به سئوالات بعدی بپردازیم.
پرسش: چرا با این همه حرفهایی که احمدینژاد میزنه و این افشاگریهایی که میکنه خامنهای اون رو تحمل میکنه و جلوش رو نمیگیره یا مثلاً زندانیش نمیکنه؟ میگن علتش اینهکه احمدینژاد از دزدیهای خامنهای و پسرش مجتبی پرونده داره و میترسه احمدینژاد اونها رو برملا بکنه؟
علیرضا معدنچی : اینکه احمدینژاد واقعاً پرونده از خامنهای یا سایر آدمهای رژیم یا مجتبی خامنهای داره رو من دقیقاً نمیدونم اما قطعاً دستش در این زمینه پر هست و پرونده داره و به این دلیل هست که اینطور تونست تو روی اینها بایسته و شاخ و شونه بکشه. کما اینکه وزیر اطلاعات رژیم گفت دورهای که باصطلاح یک خلائی بود و دعوایی بود بین احمدینژاد و خامنهای بر سر انتخاب وزیر اطلاعات، احمدینژاد سرپرستی وزارت اطلاعات رو به عهده داشت و اونجا به پروندههای محرمانه دست پیدا کرد و بعضی از این پروندهها رو منتقل کرد به خونه خودش. ولی صرف نظر از این علت یا اون علت، علت اصلی بسیاری از اونچه که در رژیم میگذره ضعف رژیم و ضعف خامنهای است و اینکه نمیتونه در برابر احمدینژاد موضع بگیره بنظر من علت اصلیاش همین هست. همین است که احمدینژاد ۸ سال رئیس جمهور همین خامنهای بوده اونم نه رئیس جمهوری مثل خاتمی و روحانی خب همه میدونن که خاتمی و روحانی مطلوب خامنهای نبودن و نیستن و خامنهای با اونها تضاد داره درحالیکه و به این خاطر است که خاتمی با اینکه ۸ سال رئیس جمهور این رژیم بوده ممنوع التصویر هست و یک جاهایی حتی اجازه نمیدن از خونهاش خارج بشه اما خامنهای خودش گفت که این احمدینژاد از همه به من نزدیکتره و حتی از رفسنجانی هم به من نزدیکتر هست. حالا چطور میشه بیاد مثلاً این رو بخواد دستگیر بکنه یا زندان بکنه؟ یا باهاش هر برخوردی بکنه. احمدینژاد درواقع مثل انگشت ششم هست یا همون شقا قلوس که معروف هست که میگن. اینم انگشت ششم نه میشه خودش بیافته و نه میشه کند و دورش انداخت. یکی از این آدمای رژیم دهقان وزیر دفاع سابق همین کابینه آخوند روحانی گفت که احمدینژاد مثل در مسجد میمونه نه میشه سوزوندش نه میشه کندش یا مثلاً پزشکیان هم حرف مشابهی رو گفته بود که اگر با احمدینژاد برخورد نکنیم بده و اگر برخورد بکنیم بدتره. بهرحال همه چیز در تحلیل نهایی به ضعف خامنهای که در واقع رأس رژیم و سمبل رژیم و نمای رژیم هست برمیگرده یعنی اگر میگیم خامنهای ضعیف هست بخاطر اینهکه رژیم ضعیف هست، چرا رژیم ضعیف هست؟ بخاطر اینکه از همین رژیم احمدینژاد درمیاد رئیس جمهور ۸ ساله نزدیک به خامنهای که اینطور جلو روش میایسته. برای اینکه این رژیم، رژیم ولایت فقیه آخه بنیاداً و ماهیتاً ضعیف هست چرا ضعیفه؟ بخاطر اینکه مال این دوران نیست مال هزار سال پیشه و محکوم به مرگ است.
پرسش: نظرتون در خصوص صحبتهای اخیر خامنهای چیه؟ چون برای امیران سپاه صحبت میکرد اونم پس از موضوع شیمیایی حرف مهمی حداقل در صحبتهایی که پخش شد نداشت.
علیرضا معدنچی: خامنهای یک هفته پیش یعنی دو روز متوالی روز ۱۹ ام و روز ۲۰ فروردین یعنی یکشنبه و دوشنبه ۱۹ و ۲۰ فروردین دوملاقات پیدرپی با سرکردههای لشکری و کشوری رژیم داشت یعنی با همین سرکردههای سپاه و ارتش و روز بعدش با اعضای دولت، دو مجلس و مقامات غیر نظامی رژیم و اینکه دو روز پیدرپی ملاقات داشت با اینها و تلویزیون رژیم و دستگاه تبلیغاتی رژیم خیلی هم از اون پخش نکرد اطلاعاتی که ازش اومده بود خیلی اطلاعات ناچیزی بود انگار که روضهخونی بود مثلاً نصیحت کرده بود که به یاد خدا باشید. نماز شب بخونین و … ولی هیچ اطلاعات مفیدی از این دو دیدار منتشر نشد که این خودش نشون میده که این دیدارها، دیدارهای مهمی بوده همونطور که این دوست ما هم اشاره کرده. ولی اینکه چرا منتشر نکردن خب اولاً باز به همون ضعف رژیم برمیگرده اگر حرفها واقعاً آنقدر مهم و تعیین کننده است که دو روز پیدرپی اونم در این شرایط بحرانی خامنهای با اونها نشست میگذاره خب اگر که اینو منتشر نمیکنن نشانه ضعف خامنهای است و اینهکه نمیتونه همون حرفها رو منتشر بکنه و علناً بگه. یا حساب باصطلاح نیروهای خودش رو میکنه که اگر مثلاً در برابر اون شروط آمریکا و ضربالاجل آمریکا جواب مثب بده و تسلیم بشه؛ اونها ریزش میکنن یا اگر بخواد بایسته و مثلاً شاخ و شونه بکشه و در برابر آمریکا و این شروط رو قبول نکنه، از اون طرف مواجه میشه با تحریمهای بینالمللی و کارش زار میشه. بنابراین خامنهای یا اصلاً نتونسته موضع بگیره و مشکلی حل بکنه در این دو دیدار مهم که عرض کردم یا اینکه تصمیم گرفته ولی بعلت ترسش قادر نیست اون رو علنی و افشا بکنه.
پرسش: در خصوص برجام آیا میشه گفت که بحرانهایی که رژیم الان با اونها درگیر شده مثلاً قیمت ارز یا اختلافات بین جناحهای حکومت، ناشی از ضربالاجل آمریکاست؟
علیرضا معدنچی: قطعاً که ضربالاجل آمریکا و نزدیک شدن به مهلت پایانی این ضربالاجل روی رژیم تأثیر میگذاره و روی بحران عمومی رژیم مؤثر هست. اما خیلی روشن است که رژیم در هرحال باید طی این کمتر از یک ماه از امروز که صحبت میکنیم دراین فاصله ۲۵ روز تصمیم بگیره و الان برای کسی تردید باقی نمانده حتی در داخل رژیم که بخصوص با تغییر و تحولها در دولت آمریکا و کاخ سفید شده و مشخصاً جان بولتون بعنوان مشاور امنیتی ترامپ معرفی شده، اگر رژیم شروطی رو که دولت آمریکا تعیین کرده رعایت نکنه آمریکا از برجام خارج میشه و پیامدهای خروج آمریکا از برجام هم چشمانداز خیلی هولناکی رو در برابر رژیم قرار میده همون داستان تحریمها و خفه شدن براثر تحریمهای اقتصادی و اینها و خلاصه رژیم فرجهای برای مانور و بازی کردن در تضاد بین مثلاً آمریکا و اروپا یا مثلاً تضاد بین اروپائیها و حرفهایی که قبلاً میزدن نداره الان در خود رژیم هم بیش از پیش روشن شده که اروپا بخاطر رژیم در برابر آمریکا قرار نمیگیره و اروپا البته دنبال منافع خودش هست و حجم تبادلات اقتصادی که با آمریکا داره اصلاً اجازه همچین چیزی رو نمیده و مسلم است که رابطه با آمریکا رو فدای رابطه با رژیم نمیکنه. اونچه که از مهرههای رژیم هم میشنویم و در رسانههاشون میخوانیم حاکی از اینهکه هنوز خامنهای اون تصمیمی رو که باید در قبال این ضربالاجل بگیره نگرفته. چون اگر تصمیمی گرفته شده بود بایستی لااقل دستگاه تبلیغاتی رژیم اون رو در جهت توجیه یا لااقل زمینهسازی بهش میپرداخت یعنی روی این کوک میشد که مثلاً نیروهای خودش رو آماده بکنه در حالیکه میبینیم این خبرها نیست و رسانههای دوباند کاملاً از دو جهت متضاد خامنهای رو میکشن رژیم رو میکشن. از یک طرف باند روحانی نگران این هستن که زمان داره سپری میشه زودتر باید پای مذاکره بریم و از برجامهای بعدی صحبت میکنن، برجام های ۲ و ۳ که منظور کوتاه اومدن از موشکی و دخالتهای منطقهای هست و اونطرف میگن که بایستی وایستیم و از برجام خارج بشیم و … اجازه بدین باز هم من یکی دو مورد فاکتهایی رو براتون بخونم مثلاً فلاحت پیشه عضو مجلس ارتجاع در تاریخ ۱۶ فروردین گفته که «ما باید عقلانیت بیشتری را در سیاست خارجیمان حاکم کنیم و نباید وارد فضای انتحاری شویم.» یعنی ایستادن در برابر آمریکا، غرب و جامعه بینالمللی رو یک عضو مؤثر مجلس آخوندی میگه که انتحار و خودکشی. «یک مثلث شوم در قبال ایران شکل میگیرد که در رأس آن رادیکالیزم ترامپی در آمریکا است. الان بیش از پیش نیازمند یک عقلانیت هستیم. مثلث رادیکال شوم سعی بر این دارد که با پاره کردن برجام ایران را وادار کند یک مسیر انتحاری در پیش بگیرد.»
یا یک نفر بنام یک کارشناس سیاسی رژیم بنام حسن مشکیپور گفته بود که «در توافق باید از برخی خواستهها صرف نظر کرد تا توافق بدست بیاد.»
یکی دیگه از کارشناسان رژیم بنام ناصر هادیان گفته بود که «برای ایران درست نیست که بگوید در رابطه با موضوعی با طرفهای بینالمللی مذاکره نمیکند حتی اگر این موضوع بحث موشکی باشد» یعنی اینها همه علائمی هست که حداقل جناحی از رژیم علامت میدن که بایستی از موشکی از دخالتهای منطقهای از اینا کوتاه بیاییم.
یا پاسداری که جانشین اسبق اداره کل سیاسی سپاه هست اون رو که گفتم باصطلاح از باند روحانی بود، این فاکت رو هم از یک پاسداری بنام محمود معلمی بخونم از اون یکی باند که گفته که: «ما معتقدیم که اینها نقشه و کلک است و بدنبال شروع کردن برجام ۲ هستند. اگر همین جا مقاومت نکنیم طبیعتاً باید تا هفتمین برجام هم عقب برویم» و اضافه میکنه که «این ۷ امین برجام اینطور که مشخص است تغییر ساختار رژیم جمهوری اسلامی است اینها میخواهند قدرت دفاعی ایران را بگیرند تا بعد بتوانند حتی حمله نظامی هم بکنند.» خب این چیزی که این پاسدار اشاره کرده همون مسیری است که خود خامنهای هم قبلاً اون رو گفته بود گفته بود که ما اگر که کوتاه بیایم این تنزل بی پایان هست که اگر یک قدم عقب نشینی بکنیم بایستی عقب نشینیهای بیشتری بکنیم. امروز اگر که باصطلاح دست کشیدن از موشکی رو بپذیریم فردا دخالتهای منطقهای رو به ما تحمیل میکنن بعد حقوق بشر و بعد میگن شورای نگهبان نباشه بعد ولایت فقیه نباشه و راه میبره خلاصه به نفی نظام مقدس اسلامی بقول خودش.
پرسش: ارزیابیتون از وضعیت سوریه بعد از حمله آمریکا چیه؟
علیرضا معدنچی: حمله نظامی آمریکا و دو کشور اروپایی به مراکز شیمیایی سوریه یک تحولی بود در باصطلاح وضعیت منطقه و یک چیزی رو در منطقه ورق زد اون هم اینکه باز بقول همین کارشناسان رژیم، آمریکایی که تا الان حضور فعال در سوریه نداشت وارد این معادله شد یا در یک وجه دیگری اگر بخواهیم نگاه بکنیم اگر چه در حال حاضر روسیه نیروی اول و هژمون در سوریه هستش اما حفظ رژیم اسد برخلاف رژیم ایران برای روسیه مسئله استراتژیک یا حیثیتی نیست و این رو به بود و نبودش گره نزده رژیم اسد رو، و بنابراین هست که میبینیم روسیه باز بقول خود رژیم که معتقدند روسیه به ما نارو زد و اینکه سکوت کرده در برابر این حمله و اینا در حالیکه در قبال این حمله بعد از اون باصطلاح دود و دم تبلیغاتی اولیه که میگفتن حمله شکست خورده، موشک بازی بود و… اما الان شاهد این هستیم بعد از گذشت یک روز شاهد اظهارات هیستریک و وحشتآلود از جانب مقامها و مهرهها در رژیم هستیم که توی رسانههاشون تو روزنامهها و سایتها منعکس میشه. واضحتر از همه خود خامنهای بود که همون روز ۲۵ فروردین اومد صحنه و در قبال این واکنش نشون داد و بعد از اون تبلیغات گسترده شبکه تبلیغاتی رژیم گفت که هدف آمریکاییها فقط سوریه و عراق و افغانستان نیست بلکه آنها به دنبال ضربه زدن به امت اسلامی و اسلام هستند. امت اسلام و اسلام هم میدونیم که اسم مستعار رژیم هست که دیگه در فرهنگ رژیم، یعنی همین رژیم فاسد ضد اسلامی بنابراین دولتهای اسلامی نباید خود را در خدمت اهداف آمریکا و برخی کشورهای متجاوز غربی قرار دهند.
در اینکه هدف این حمله نه خود سوریه بلکه رژیم بوده یک اجماعی وجود داره هم در دنیا هم در تحلیلگران خود رژیم. در آمریکا جان بولتون گفت که سوریه یک سایه است و هدف اصلی رژیم است یعنی رژیم رو خیلی وحشت زده کرد بطوری که خبرگزاری سپاه پاسداران بنام فارس نوشت که هدف اصلی از حمله یک ساعته به مراکزی در کشور سوریه چه بود؟ بعد به حرف جان بولتون اشاره میکنه همونطور و بعد گفته که همه میدانیم که بولتون نقش مهمی در قانع کردن ترامپ در ضرورت حمله به سوریه داشته است. اگر از منظری واقعگرایانه هم به صحنه نظامی و سیاسی سوریه نظری بیاندازیم تأیید میکنیم که هرکسی که امروز در سوریه قرار دارد به دعوت و پیگیری ایران در آنجا حضور دارد و منشأ حضور روسیه و حزبالله لبنان و سایر نیروهای مقاومت منطقهای در سوریه، ایران هستن. رژیم اعلام نکرده ولی از سالانه ۶ میلیارد تا ۸ میلیارد حتی ۱۲ میلیارد مخارج برای سوریه ارزیابی کردن. یعنی تا الان ۴۰ میلیارد دلار در سوریه خرج کرده. این مخارج جنگ چیزی نیست که حتی از عهده یک ابرقدرت بربیاد. کمر اتحاد جماهیر شوروی رو دخالتش در افغانستان شکست. من از قول یکی از کارشناسان رژیم بنام مطهرنیا براتون بخونم که گفته بود که در حملات به سوریه ایران چه باید بکند؟ گفته بود توفان سهمگینی در منطقه برخواسته است و امکان وقوع گردبادی افزایش پیدا کرده است. این توفان سهمگین و گردباد بین قدرتهای بزرگ بینالمللی برای محتوا بخشی به آینده نظام بینالمللی شکل گرفته باید کلاه خود را محکم بچسبیم تا توفان آنرا از سرمان برندارد.
میبینید که قضایای سوریه رو به یک توفانی که موجودیت رژیم رو ممکنه برباد بده تشبیه کرده، البته اینجا فرصت نداریم که باندازه کافی این رو توضیح بدیم که چرا موضوع استراتژیک این قضیه سوریه اینقدر برای رژیم تعیین کننده هست. خود رژیم گفته بود سوریه برای ما چیه؟ عمق استراتژیک محسوب میشه و بنابراین اگر سوریه رو از دست بده یکی از پایههای استراتژیک رژیم فرو میریزه. اجازه بدید یک فاکت دیگه هم بگم که باز از یکی از دیپلوماتهای سابق رژیم هست بنام هرمیداس باوند که روز ۲۵ فروردین گفته که واکنش روسیه قابل پیش بینی بود یعنی بیعملی روسیه. درست است که سفیر روسیه در لبنان گفته بود که موشکها رو از بین میبریم ولی از سابقه روسیه قابل پیشبینی بود که غیر از محکومیت لفظی اقدامات دیگری انجام نخواهند داد. هرچند بعداً اعلام میکنند که در قبال پیامدهای آن تصمیماتی خواهند گرفت. آمریکا با این اقدامات … به نحوی خود را بیش از پیش وارد ماجرای سوریه کرد. یعنی درهرحال تصمیم گیری درباره آینده سوریه باید با توافق غرب صورت بگیرد و فکر نمیکنم ضرورتی باشد که ایران فراتر از این موضوع واکنشی نشان دهد در همین حد که محکوم کند و یا بدرستی بگوید این موضوع برای آینده سوریه را مشکلتر و طولانیتر خواهد کرد کافی است. یعنی اعتراف میکنن که باید خیلی دست به عصا حرکت کنن.
پرسش: شما خیلی از ضعف رژیم صحبت میکنید و اینکه رژیم ضعیفه در حالیکه میبینین که رژیم الان این همه نیرو داره و در عراق حضور داره و در سوریه ۶ سال جنگ رو باصطلاح مدیریت کرده و پیش برده چرا میگین که رژیم ضعیف هست؟
علیرضا معدنچی: در اینجا این بحث رو بطور خیلی خلاصه مطرح بکنم که اول باید ببینیم نشانههای عناصر قدرت چی هست؟ و نشانهها و عناصر ضعف چیه؟ چرا میگوییم رژیم ضعیف هست؟
اولاً هر دیکتاتوری یک رژیم ضعیف هست و نشانه ضعف هست اگر یک حکومتی استقلال و ثبات داشته باشه نیازی به دیکتاتوری نداره این یک نظام شفاف خواهد بود و به مردم اجازه اظهار نظر میده. ثانیاً دخالتها و جنگ افروزیهای رژیم علامت قدرتش نیست علامت ضعفش هست چون نمیتونه در داخل مسئله اقتصادی اجتماعی حل بکنه قادر نیست هیچ مسئلهای از مردم حل بکنه بنابراین در داخل به سرکوب متوسل میشه و در خارج به صدور تروریسم و جنگ افروزی. یک مثالی اجازه بدین من بزنم، چرا شوروی با اینکه ابرقدرت بود و بیش از ۱۰ هزار کلاهک اتمی داشت بیشتر از حتی آمریکا، فرو پاشید؟ بخاطر اینکه نتونسته بود تضادهای اجتماعی داخل خودش رو حل بکنه و به این ترتیب از هم پاشید اگر چه بلحاظ نظامی در اوج بود یا یکی دیگه از عناصر قدرت استقلال هست، هر رژیمی هر فردی هر گروهی که استقلال داشته باشه استقلال سیاسی و … داشته باشه این قوی است و اگر وابسته باشه ضعیف هست. شاه به این دلیل ضعیف بود و بسرعت فروپاشید و سرنگون شد. بلحاظ سیاسی وابسته به آمریکا بود ضعیف و شکننده بود. رژیم البته مثل رژیم شاه بلحاظ سیاسی وابسته نیست ولی بعلت شرایط بسیار وخیم اقتصادی بلحاظ اقتصادی وابسته است، هم وابسته به غرب هم وابسته به چین هست هم وابسته به روسیه هست یعنی اون شعار نه شرقی نه غربی که خمینی اول میداد الان تبدیل شده هم شرقی هم غربی و به این دلیل هست که دربرابر تحریمها ناچار هست اینطوری کمر خم بکنه و کوتاه بیاد و بقول خودش با زانوهای خونین پای میز برجام بره پای میز مذاکره بره و همچنین بدلیل شدت نارضایتیهای داخلی بدلیل قیام مردم قادر بایستادن در برابر فشارها نیست چونکه اگر تحریمها صورت بگیره این قیامها رو بیش از پیش شعلهور میکنه. یکی دیگر از نشانههای عناصر نشانهها و عناصر قدرت اینهکه هر فرد و رژیمی یا گروهی چقدر آماده قیمت دادن و فدا کردن هست. چرا اوباما با اینکه ابرقدرت دنیا بود اون قدر ضعیف در عراق ظاهر شد؟ و در برابر رژیم ظاهرشد؟ چرا علیرغم اون همه نیروی نظامی و قدرت اقتصادی عراق رو در سینی طلائی تقدیم رژیم کرد؟ بخاطر اینکه توان تحمل تلفات در جنگ رو نداشت، میترسید که اگر تعداد تلفات بالا بره موقعیت خودش و موقعیت حزب دمکرات در انتخابات به خطر بیفته بنابراین نتیجه میگیریم که نه نیرو نه حتی بتنهایی ذخایر طلا و پول و … اینها هیچ کدوم علامت قدرت نیست علامت قدرت رو اول بایستی در درون هر پدیدهای جستجو کرد. ممکنه که یک رژیمی یک باصطلاح گروهی یا جریانی هیچ کدوم از اینا رو نداشته باشه ولی بدلیلی که گفتم این قوی باشه مثل مورد مجاهدین یا یک رژیمی همه اینها رو داشته باشه ولی بدلیل فساد درونی و بخاطر ترس از قیمت دادن بسرعت ضعیف و شکننده بشه. اجازه بدید که در پایان برگردیم به همین مجاهدین وقدرت مجاهدین و اینکه چرا مجاهدین اینقدر قوی و ضد ضربه هستن؟ لابد اون حرف سردار موسی رو در اون سخنرانیهای معروفش در عاشورا شنیدید که گفت که ممکنه شما ما رو بکشید زندان بکنید ولی نه این فکر از بین رفتنی نیست اگر که این پرچم از دست کسی بیفتد فردا کس دیگری اون رو بدست خواهد گرفت یا مثلاً خود منتظری هم گفته بود که مجاهدین یک سنخ تفکر هستن یعنی منظورش این بود که آرمان دارن این رو نمیشه با کشتن از بین برد اینها از بین نمیرن بلکه ترویج هم میشن که طی این سالیان هم دیدیم. چرا در سختترین شرایط مجاهدین تسلیم نمیشن و خط خودشون رو پیش میبرن؟ بخاطر اینکه اولاً بخاطر مالی و اقتصادی و بلحاظ سیاسی مطلقاً استقلال دارن اگر اونطور که رژیم میگه مثلاً مجاهدین وابسته به عراق بودن وابسته به آمریکا بودن وابسته به شوروی سابق بودن اینها نمیتونستن خودشون رو حفظ بکنن اونم در اون شرایط متلاطم بلحاظ اینکه دولت عراق هم که سقوط کرده بود.
این یکی، یکی هم اینکه مجاهدین بلحاظ قیمت دادن تا دینش آماده هستن که قیمت بدن تا نفر آخرشون بخاطر آرمانشون حاضرن کشته بشن و کوتاه نمیان بخاطر اینکه در داخل تشکیلات خودشون تضاد حل نشده ندارن، بنابراین میبینیم که از شقه و این حرفها که گریبانگیر متاسفانه سایر گروههای ایرانی هست و اونا رو از بین برده در مجاهدین خبری نیست. این بخاطر این است که روابط و مناسبات مجاهدین دمکراتیک و حتی فوق دمکراتیک هست خب اگر غیر از این بود که بایستی تاحالا صدبار از هم میپاشیدن اون هم با این پراکندگی جغرافیایی که الان دارن در تمام آمریکا، اروپا هستن ولی بدلیل همون تشکیلات منسجمشون شکاف ناپذیرن نفوذ ناپذیرن و اینکه رژیم و دشمن و همه دشمنان اینقدر از مجاهدین میترسن و اونها رو آماج این همه حملات قرار میدن. من خیلی خوشحالم از اینکه این دقایق رو در خدمت تون بودم. خدا نگهدار شما.
در همین زمینه:
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
توئیترkhozestan_khoro@
سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org
برای ارتباط با ما @manrakh342