زن جوان توسط زن پاسدار مورد ضرب و شتم قرار میگیرد درحالی که زن جوان او را «بیشرف مینامد» و از نزاعی دستکم سیساله میان مردم و حکومت سخن میگوید. جناحهای نظام مقدس! به صحنه میآیند و هشدار میدهند که با آتش جامعه بازی نکنید.
«سیساله نابودمان کردید»
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۹۷ تصویری از کتک خوردن یک زن جوان توسط یک پلیس زن در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر میشود. زن جوان در برابر مأمور انتظامی که میخواهد او را بازداشت کند، دست به مقاومت میزند و در برابر فحاشیهای او پاسخ میدهد: «بیشرف»
اطلاق صفت «بیشرف» به یک زن پاسدار کافیست که او را در ادامه اعمال خشونت، از کنترل خارج کند. بقیه این ویدئو صحنههای کتک خوردن زن جوان ایرانیست. در این میان در حالی که او در زیر ضربانت مأمور انتظامی فریاد میکشد در نقطهای با صدایی آغشته به جیغ میگوید: «سیساله نابودمان کردید». [آپارات ۳۰ فروردین ۹۷]
پس موضوع تنها مواجههی یک زن نیروی انتظامی با یک زن جوان بر سر موضوع حجاب نیست. موضوع حکایت از یک دعوای حداقل ۳۰ ساله دارد؛ آنطور که زن جوان ایرانی اعلام میکند؛ بین کسانی که کارشان نابود کردن مردم ایران است با مردم ایران.
انتشار تصویر شکنجهی خیابانی زن جوان ایرانی در یک پارک در فضای مجازی بلافاصله افکار عمومی را معطوف به خود میکند؛ جامعه ملتهبتر و مستعدتر از آن است که نظام بتواند از پیامدهای چنین جنایتهایی در امان بماند.
گزمههای دهه ۶۰
روزگاری در دههی ۶۰ و در زمانهای که پاسداران حدود و ثغوری در برابر جولان خود نمییافتند؛ نام گشتهای کمیته رعشه بر اندام شهروندان میانداخت؛ پاترولهای سبز رنگی با سرنشینان پاسدارش که نهتنها به شکار رزمندگان آزادی مشغول بودند که حجاب زنان و ظاهر مردان نیز از گزند آنها در امان نبود. در آن روزگار بسیاری از مردان و زنان ایرانی در خیابانها از اینان کتک خوردند و دستگیر شدند و مانند امروز نیز شبکههای اجتماعی در دسترس نبود تا تصویری منتشر شود.
بعدها در دههی ۷۰ پس از آنکه شهربانی و ژاندارمری در کمیته منحل شدند اینبار نیروی انتظامی خیابانها را قرق کرد و به سرکوب مردم پرداخت؛ آنچه امتدادش را در همین ویدئو اخیر نیز میبینیم.
جناحهای نظام ترسان از قیام
در برابر انتشار تصویر یاد شده بلافاصله عناصری از درون حکومت به اعتراض بلند میشوند! معصومه ابتکار، معاون معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور نظام نوشت: «دایره عمل یک مامور حتی در صورت اهانت به وی، تا کجاست؟ به شدت این برخورد را محکوم و پیگیری می کنم.» [توئیتر ابتکار ۳۰ فروردین ۹۷]
عارف از فراکسیون امید نیز در کانال تلگرامش مینویسد: «نهادهایی که خود را متولی ارشاد مردم میدانند هنوز به تغییر در رویکردهای فرهنگی باور ندارند و به حاکمیت چوب و چماق در ارشاد!مردم اعتقاد دارند.» او اضافه میکند که «حرمت و ارزش دختران سرزمین من نباید با اعمال سلیقه برخی افراد شکسته شود.» اما از یاد نمیبرد که سهم قربانی را نیز برجسته کند؛ «مطمئنا بانوان فرهیخته کشورمان هم در حفظ این حرمتها بیش از دیگران و مدعیان تلاش میکنند.» [جماران ۳۱ فروردین ۹۷]
نیروی انتظامی هم که از پیامدهای ماجرا نگران است با انتشار «توضیحاتی» توسط دفتر سخنگوی ناجا که برای رسانهها ارسال میشود، «ضمن ابراز تاسف از اتفاق صورت گرفته» اعلام میکند که «پلیس بههیچ وجه چنین رفتارهایی را تایید نمیکند.» واضح است که نیروی انتظامی نمیخواهد مسئولیت پیامدهای ماجرا را بپذیرد. در نتیجه در ادامه این بیانیه توضیحی تأکید میشود که «بررسیهای اولیه حکایت از وقوع این اتفاق در یکی از پارکهای تهران دارد و فیلم پخش شده بخشی از کل اتفاق است در حال حاضر بازرسی پلیس تهران در حال بررسی موضوع است.»؛ آنچه نتایجش «متعاقبا اعلام میشود». با این همه از یاد نمیبرد که تصریح کند: «انتظار میرود همه دختران و بانوان جامعه نیز شئونات اجتماعی را رعایت کنند.» [دنیای اقتصاد ۳۰ فروردین ۹۷]
جالبتر آنکه رحمانی فضلی، وزیر کشور روحانی در حالیکه در ۴ روز پیش از انتشار این ویدئو اعلام کرده بود: «کسانی که به صورت تشکیلاتی و سازماندهی شده با اقدامات مخرب در حوزه عفاف و حجاب مرتکب تخلف میشوند باید نیروی انتظامی با آنها برخورد کند.»؛ [جماران ۲۶ فروردین ۹۷] حال پس از انتشار ویدئو شکنجه در خیابان، «دستور پیگیری این موضوع را صادر کرد.» و گفت: «قطعا با متخلف این اتفاق برخورد قانونی میشود.»؛ [ایمنا ۳۰ فروردین ۹۷] «متخلف»ی که البته میتواند زن جوان کتک خورده در همین ویدئو باشد!
پیامهای اشراق و دلنگرانی سیاوشی
طیبه سیاوشی از زنان مجلسنشین جناح اصلاح طلب نظام به صورت صریحتری به علل واهمهی نظام از انتشار چنین تصاویری در فضای مجازی میپردازد. او از تماس خودش با «سردار» اشراق، معاون پارلمانی ناجا به دنبال انتشار ویدئو کتک خوردن زن جوان توسط نیروی انتظامی، خبر میدهد. سردار مزبور ضمن تصریح اینکه «کار مامور ما اشتباه شده بوده و نبایـد ایـن اتفاق میافتاده.» در پاسخ به سیاوشی از یک خط کار نیروی انتظامی در برخورد با آنچه پیش از این منکرات خوانده میشد پرده بر میدارد.
اشراق به سیاوشی میگوید که «پیش از این دستور دادهاند که اگر مقاومت شدید از افراد در مواجهه با گشت ارشاد دیده شود باید او را رها کنند. اما متاسفانه همکاران ما زیاد ماجرا را ادامه دادهاند و نباید این اتفاق میافتاد.»
آیا معاون پارلمانی ناجا این پیام را مخابره نمیکند که در برابر مقاومت مردم به نیروهایشان فرمان عقبنشینی داده شده است و پلیس زنی که این کار را نکرده است از فرمان سرپیچی کرده است؟!
در پایان رژیم شاه نیز شلاق در زندانها بر زمین گذاشته شد و اعدام متوقف شد و بر رژیمش آن رفت که عبرت سایر دیکتاتورهای تاریخ شده است؛ هر چند او نیز تا روزی که توانست هم اعدام کرد و هم شلاق زد و روزی که دیگر نتوانست ادامه دهد؛ متوقف شد و از صحنهی تاریخ محو شد.
در ادامهی گفتگوی اشراق با سیاوشی، معاون پارلمانی ناجا میگوید: «انگشت مامور ناجا در این درگیری شکسته» است و سیاوشی هم پاسخ میدهد که «این کاری که گشت ارشاد میکند دو سر باخت است و به هر دو طرف ماجرا ضربه میکند.» زیرا «بحث بر این است که رفتارهای اینچنینی خواسته یا ناخواسته» «به خشونت دامن میزند.» سیاوشی برای آنکه مطمئن شود مخاطب یعنی «سردار» اشراق متوجه علت دلنگرانی این نماینده «اصلاح طلب» شده است میگوید: «تاکید میکنم این رفتارها اعتماد از دولت را بیشتر از بین میبرد و هم به خشونت موجود در جامعه نیز دامن میزند.» [فرارو ۳۱ فروردین ۹۷]
برای بار دیگر میتوان این پرسش را مطرح کرد: آیا نظام ولایت فقیه تصمیم بر زمین گذاشتن شلاق گرفته است؟ یا دستکم این بحث در درون جناحهای آن به جریان افتاده است؟
شهیندخت ملاوردی، دستیار ویژه روحانی در امور حقوق شهروندی، با تشکر از «از ورود و واکنش فوری وزیر کشور»، تأکید میکند که «عمیقا بر این باورم که در عصر ارتباطات باید طرحی نو در انداخت!» [توئیتر ملاوردی ۳۰ فروردین ۹۷]
هنگامی که سخنان طیبه سیاوشی و شهیندخت ملاوردی دو نفر از شناخته شدهترین زنان جناحهای اصلاحطلب و اعتدالی نظام را در کنار یکدیگر میگذاریم متوجه میشویم که نظر آنها دقیقا بر این قرار دارد که انتشار تصاویری از این دست از برخورد نیروی انتظامی با شهروندان میتواند زمینهساز صحنههایی به مانند قیام دی ۹۶ باشد؛ خیزشهایی که احتمال خارج شدنش از کنترل نظام بسیار زیاد است. در نتیجه باید تغییر روش داد و به قول ملاوردی در «عصر ارتباطات»، «طرحی نو در انداخت»؛ عصری که تمام اعمال نظام در کوتاهترین زمان ممکن میتواند در برابر دیدگان مردم ایران قرار بگیرد.
جرقه و حریق با اصل تهاجم
آیا همهی این موارد نشانههای شکنندگی یک نظام رو به پایان نیست؟
در نقطهی مقابل جناحها و دستههای نظام ولایت فقیه، مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت نوشت: «اهانت و ضرب و شتم فجیع یك دختر بیمار به بهانه آخوند ساخته بدحجابی، بار دیگر چهره كریه ضد انسانی و ضد اسلامی آخوندهای حاكم را به نمایش گذاشت.» [توئیتر مریم رجوی ۳۱ فروردین ۹۷]
او سپس در توئیت دیگری افزود: «از جوانان غیور میخواهم با هتك حرمت زنان شریف مقابله كنند و اجازه ندهند خواهرانشان مورد تعرض پاسداران و مزدوران قرار گیرند.» [توئیتر مریم رجوی ۳۱ اردیبهشت ۹۷]
در فصل قیام؛ در روزگاری که تنها یک پردهی آن در دی ۹۶ بر روی صحنه رفت؛ از جرقه، حریق برخواهد خاست. زن جوانی که مورد تهاجم زن پاسدار قرار گرفته بود او را «بیشرف» نامید و افزود: «سیساله نابودمان کردید». آن زن جوان در آن لحظه به عمق فاصله میان مردم ایران و اقلیت حاکم اشاره کرد.
تعارض در دو سوی جبهه اوج میگیرد و کوچکترین تصادم بین دو سوی آن، میتواند به خروجی خشم فرو خورده در درون جامعه راه ببرد؛ علت وحشت گردانندگان نظام از انتشار این تصویر نیز همین است؛ آنها شاید تصور میکنند که با جا زدن خود در جبههی مردم میتوانند بحران را مدیریت کنند اما گستره و تکرار حوادثی از این دست، دست آنها را برای مانور خواهد بست.
هر تصادم با گزمههای استبداد دینی میتواند نقطهی شروع یک قیام باشد تنها به شرط آنکه از تدافع وارد مرحلهی تهاجم بشویم آنگاه گردش توازن قوا در همان صحنه را به چشم خواهیم دید.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
توئیتر https://twitter.com/Iranazadie_سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org
برای ارتباط با ما @manrakh342