کاوه مدنی تمام شد؛ حضوری نابههنگام، پایانی بههنگام!
کاوه مدنی تمامی شد؛ ماجرایی که در طول ۷ ماه رقم خورد و کاوه مدنی را از معاون معاون رئیس جمهور در نظام ولایت فقیه به یک جاسوس فراری تبدیل کرد.
علامت خروج داده شد
روز ۱۱ فروردین ۹۷ عکسهایی از حضور کاوه مدنی – معاون بینالملل، نوآوری و مشارکت فرهنگی – اجتماعی سازمان حفاظت محیط زیست ایران – در یک میهمانی منتشر میشود. [دویچهوله ۲۷ فروردین ۹۷] انتشار این عکسها توسط بخش رسانهای خامنهای صورت میگیرد.
به نظر میرسد پروندهای که برای کنار زدن کاوه مدنی از بهمن سال گذشته فعال شده بود وارد مرحلهی نهایی خود شده است و در حالیکه او برای شرکت در پنجمین مجمع آسیا و اقیانوسیه در تایلند به سر میبرد، با انتشار این عکسها به او علامت داده میشود که دوران مأموریتش در ایران به پایان رسیده است.
او بلافاصله در چند توئیت به اعلام موضع میپردازد؛ نخست منکر هرگونه سفری به کشور مالزی در طول عمرش میشود؛ محلی که عکسهای انتشار یافته به آن منصوب شده بود. [توئیتر کاوه مدنی ۱۲ فروردین ۹۷]
یک روز بعد او تلاش کرد خود را از انتصاب به هر دو جناح نظام مبرا اعلام کند و مسئولیتی که بر عهده داشت را نیز غیر سیاسی توصیف کرد. [توئیتر کاوه مدنی ۱۳ فروردین ۹۷] در همان روز او خود را از نسلی توصیف کرد که «در مدیریت جمهوری اسلامی سهمی نداشت اما میراثی از مشکلات رنگارنگ برای او به جا ماند.»؛ دههشصتیها. [توئیتر کاوه مدنی ۱۳ فروردین ۹۷]
با این همه به نظر میرسید کار برای کاوه مدنی تمام شده است. دانشمند جوانی که برای چند ماه در منصب معاون معاون رئیس جمهور در خلافت اسلامی! خدمت کرده بود اکنون باید صحنهی بازی را در جنگ دو جناح نظام ترک میکرد.
۲۶ فروردین ۹۷، محمود صادقی، نماینده مجلس در توئیتر خود نوشت: «امروز از یک منبع موثق شنیدم #کاوه_مدنی معاون سازمان حفاظت محیط زیست، ایران را ترک کرده است. همسر او نیز که ممنوع الخروج شده بود با رفع ممنوع الخروجی کشور را ترک کرد. درس عبرتی برای نخبگان ایرانی مقیم خارج از کشور!» [توئیتر محمود صادقی ۲۶ فروردین ۹۷]
صعود یک چهرهی ناهمخوان!
اما کاوه مدنی کیست و چگونه با چهره و ظاهری که چندان مشابهتی با مدیران ارشد خلافت اسلامی! ندارد توانست تا منصب معاون معاون رئیس جمهور صعود کند؟؛ اگر جوانانی مشابه او میتوانند به چنین جایگاهی در سلسله مراتب قدرت دست یابند چرا او تنها نمونهایست که جلب توجه کرده است؟؛ الیگارشی خلافت اسلامی! در طول ۴۰ گذشته تقریبا هیچ نفر جدیدی را به عضویت نپذیرفته است و پستهای بالا هنوز بین همانهایی تقسیم میشود که در ۴۰ سال گذشته تقسیم میشده است؛ استثناها این قاعده را نقض نمیکند.
در سوابق انتشار یافته از کاوه مدنی او به عنوان یک چهرهی علمی در سطح جهانی شناخته میشود. کسی که لیسانس مهندسی عمران را از دانشگاه تبریز اخذ کرده بود و سپس برای مقطع کارشناسی ارشد به سوئد رفت و پس از فارغالتحصیلی در سال ۸۴ در رشته منابع آب از دانشگاه لوند راهی آمریکا میشود و در رشته مهندسی عمران محیط زیست از دانشگاه کالیفرنیا، دیویس مدرک دکترا میگیرد. آنگاه برای فوق دکتری به دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید میرود و در رشته اقتصاد و سیاست محیط زیست فارغالتحصیل میشود. سپس راهی دانشگاه امپریال کالج لندن شده و در کرسی استادی قرار میگیرد. [فرارو ۲۸ فروردین ۹۷]
مدرک دانشگاهی و کرسی استادی تنها دستاوردهای کاوه مدنی نبود. او جوایز علمی متعددی نیز کسب میکند که همگی بر اعتبار او میافزاید. در سال ۲۰۱۵ «اتحادیه علوم زمین اروپا»، کاوه مدنی را به عنوان یکی از چهار دانشمند جوان برجسته در علوم زمین در این سال معرفی میکند. پیشتر در سال ۲۰۱۲ او از سوی انجمن مهندسین عمران آمریکا بهعنوان یکی از ده «چهره جدید مهندسی عمران» انتخاب شده بود.[دویچهوله ۱۰ آبان ۹۵]
به تدریج نام او بهعنوان یک دانشمند جوان و دارای دیدگاههایی گرهگشا در زمینه بحران آب و محیط زیست ایران در داخل کشور مطرح میشود. پای او به رسانههای رسمی و ملاقاتهای سطح بالا باز میشود و از مشاورهی او استفاده میشود. کمی شاید جای تعجب دارد؛ هنگامی که حبیبالله بیطرف، در مجلس دهم برای تصدی پست وزارت نیرو دولت دوازدهم رأی نمیآورد، نام «کاوه مدنی به عنوان یکی از گزینههای جوان و مورد حمایت فعالان آب و محیط زیست برای نشستن بر کرسی وزارت نیرو» مطرح میشود. [جماران ۲۸ فروردین ۹۷]
شواهد امر حکایت از آن دارد که او میتواند یکی از برگهای روحانی در دولت دوازدهم باشد؛ یکی از نمادهای او از توجه نشان دادن به جوانان متخصص؛ امری که میبایست پیامی از تغییر رو به داخل و نشانهای از انعطاف رو به خارج باشد. سرانجام کاوه مدنی نه در موضع وزیر که در جایگاه معاون معاون رئیس جمهور وارد دولت دوازدهم میشود.
قرار است حضور او دهان خیلیها را آب بیندازد که گویی تغییراتی در نظام خلافت اسلامی! در راه است؛ یک دانشمند جوان با شناختهشدگی بینالمللی و اقبال بخشهایی از «جامعه مدنی» به رأس هرم قدرت کمی نزدیک میشود؛ او روند اعتماد سازی با نظام یا بخشی از آنرا چگونه طی کرده است؟! بدون ارتباط یا همکاری با سرویسهای امنیتی خلافت اسلامی! چنین صعودی برای کاوه مدنی متصور بود؟! تلاش بسیاری صورت میگیرد تا او را بهعنوان چهرهای مستقل جابیندازند. اما انتخاب او پیامهای مشخصی را میبایست مخابره کند.
پیامهای انتخاب کاوه مدنی
۲۶ شهریور ۹۶ کاوه مدنی با حکم عیسی کلانتری معاون سازمان حفاظت محیط زیست ایران میشود. سه، چهار روز بعد او محل کار و زندگیاش را در لندن ترک و به تهران میآید. او در نخستین مصاحبهی خود عنوان میکند که اکثر آدمهایی که با آنها صحبت کرده بود با رفتن او به ایران مخالف بودهاند و حتی «برخی میگفتند میخواهند از تو سوءاستفاده کنند.» با این همه او به چهار دلیل تصمیم به بازگشت میگیرد.
نخستین دلیل؛ «ما میگوییم متخصص را در دولت در ایران راه نمیدهند. حالا یک نفر پیدا شده که به یک متخصص بفرما زده.» در نتیجه «شاید در باز شد برای خیلیهای دیگر.»
دلیل دوم؛ «ما ناراحت هستیم که میگوییم نسل ما را به دولت راه ندادند. به ما میگویند جوان.» «پس این یک فرصت برای نسل ماست.»
دلیل سوم؛ «این دیدگاه که هرکس از ایران رفت، غیرقابلاعتماد است، شاید برافتد».
دلیل چهارم که مهمترین دلیل برای کاوه مدنیست؛ «همه بچههای ایرانی که به من گفتند نرو، همه آنهایی که از دور نگاه میکردند، مدرک میگیرند، دکترا میگیرند و دنبال کار هستند، نمیدانند جای خوبی هست یا نه، همه آنها ایستادند که ببینند که آیا این باور درست است که ما نمیتوانیم به ایران برویم و کار کنیم یا نه. اگر کاوه مدنی مقداری موفق شود، امید برای آنهایی ایجاد میشود که تمایل برای برگشت آنها ایجاد میشود.» [پایگاه اطلاع رسانی دولت ۱۹ آذر ۹۶]
تمام پیام سرویسهایی که در خلافت اسلامی! کاوه مدنی را برای آن موضع دولتی انتخاب کرده یا به انتخاب او رضایت داده بودند در ۴ دلیل کاوه مدنی عنوان میشود بهخصوص دلیل چهارمش.
شکست یک پروژه
زمان چندان زیادی طول نکشید که کاوه مدنی در توئیترش نوشت: «من برای تصمیم به بازگشت به جمهوری اسلامی و آزمایش این #فرصت دلایل مهمی داشتم و حتی شانس کم برای #موفقیت، بازگشت را توجیه می کرد. خوشبختانه خیلی زود نتایج این #آزمایش و تنگناهای موجود برای کمک به کشور نمایان شد.»؛ [توئیتر کاوه مدنی ۱۶ فروردین ۹۷] این توئیت در ۱۶ فروردین ۹۷ نوشته شد تنها چند ماه پس از انتشار چهار پیام کاوه مدنی برای بازگشت به کشور؛ این توئیت زمانی نوشته شد که هنوز خبر استعفای او در خارج و ممانعتش از بازگشت به کشور اعلام نشده است اما بهوضوح او اعلام میکند؛ پروژهای که قرار بود کاوه مدنی یکی از چهرههای نمادینش باشد به طور کامل شکست خورده است.
سرویسهای امنیتی خلافت اسلامی! که احتمالا مرتبط با جناح روحانی بودند کاوه مدنی را در زمانهای وارد بازی قدرت در ایران کردند که فرصت اینگونه مانورها از نظام سلب شده بود. شاید چنین نمایشی در دوران خاتمی میتوانست کمی برد داشته باشد هرچند نمونههای مشابه آن کمتر دیده شده است. حتی افرادی به مانند هوشنگ امیراحمدی که در نقش همکاران قدیمی سپاه در آمریکا به ایفای نقش برای منافع نظام ولایت فقیه میپردازند نیز هرگز در داخل کشور برای حضور در الیگارشی حاکم به بازی گرفته نشدهاند. [بهعنوان نمونه: کارها را به دست سپاه بسپاریم!؛ توصیه هوشنگ امیراحمدی] اکنون کاوه مدنی بهمثابه برگی سوخته در جدال جناحها به حساب میآید؛ او را در وقتی بد وارد بازی کردند و پیش از آنکه بهعنوان یک سرباز حرکتی از خود نشان دهد در کشمکش وزیر و اسب و فیل، فدا شد.
زمینههای یک شکست
دیماه ۹۶ قیام ایران آغاز شد؛ موجی که بهسرعت ۱۴۲ شهر کشور را در نوردید؛ همزمان در عرصهی بینالمللی ترامپ ضربالاجل خروج از برجام را اعلام کرد؛ اگر تغییراتی اساسی در آن اعمال نشود. [بیانیه ترامپ دربارهی برجام چه میگوید؟] در ماههای بعد اعتراضات در سراسر ایران ادامه پیدا میکند؛ مالباختگان، دراویش، کارگران، شهروندان خوزستان، کشاورزان اصفهان و …
در عرصهی اقتصادی نیز وضعیت برای نظام دشوار است؛ دلار در یک سیر شتابان از آغاز زمستان ۹۶ تا ۲۰ فروردین ۹۷ افزایش مییابد و از مرز ۶۰۰۰ هزار تومان میگذرد. [صعود دلار و احتضار ریال؛ زمینهها و چشماندازها] در عرصهی منطقهای نیز نیروهای سپاه در سوریه هدف قرار میگیرند. [سپاه هدف واقعی حمله آمریکا و متحدانش به سوریه، بود؟] در درون نظام همه به این نتیجه میرسند که سال ۹۷ میتواند آخرین سال خلافت اسلامی! باشد مگر آنکه نظام با همهی وجود بجنگد.
با همهی وجود جنگیدن متصور نیست مگر آنکه چند چیز تعیین تکلیف شود؛ به چند پرسش اصلی پاسخ داده شود؛ دشمن کیست؟ نیروی جنگدهی خودی کدام است؟ هژمونی از آن چه کسیست؟
خامنهای بدون هیچگونه تردید پاسخ به هر سه پرسش را به صراحت بیان میکند: دشمن مجاهدین خلق هستند، [روایت یک شکست نظام؛ سخنرانی خامنهای دربارهی قیام ایران] نیروی جنگندهی خودی سپاه است و هژمونی از آن خامنهایست.
در چنین بستریست که پروژههایی در درون نظام کلیک میخورند و برخی روندها متوقف میشوند. یکی از این پرژوهها دستگیری برخی از فعالین محیط زیست تحت عنوان جاسوس است. شناخته شدهترین فرد از میان دستگیر شدگان دکتر کاووس سیدامامیست که در زندان کشته میشود؛ موضوعی که خبر آن بهعنوان خودکشی منتشر میشود؛ دستگیریها در بهمن ۹۶ صورت میگیرد؛ [قتل کاووس سیدامامی توسط اطلاعات سپاه؛ پیام تضیعف نظام ولایت فقیه که به گوش مردم میرسد] پای کاوه مدنی هم به این پرونده باز میشود.
کاوه مدنی در ۲۲ بهمن ۹۶ در ارتباط با پرونده «جاسوسی فعالان محیط زیست» توسط اطلاعات سپاه بازداشت میشود؛ بازداشتی که هرگز رسما تأیید نمیشود. [دویچهوله ۲۷ فروردین ۹۷] اما روند کنار گذاشتن این مهره وارد مراحل نهایی خود میشود.
فرار نخبه یا جاسوس؟!
پس از اعلام استعفای کاوه مدنی توسط محمود صادقی، وابستگان و هواداران جناح روحانی در حالیکه از فراری دادن نخبگان ناله میکردند کوشیدند تا در فضای مجازی اینگونه جا بیندازند که نظام تحمل و توان به کارگیری نخبگان را ندارد.
از جمله صادق زیبا کلام در این رابطه نوشت: «جناب آقای روحانی، مارادونا پیشکشتان، غضنفرو درمیافتید. رفع حصر وآزادی زندانیان سیاسی پیشکشتان. وجودمیداشتید و لااقل کاوه مدنی را برای مملکت نگه میداشتید. افراد نادرست، بیسواد، نالایق و نوکر کم نداریم. لااقل یکنفر را که عالم، مستقل و بدنبال مفاسد اقتصادی نبود نگهش میداشتید. شما ۲۴میلیون رای دارید.» [توئیتر صادق زیبا کلام ۲۷ فروردین ۹۷]
در جبههی مقابل؛ جناح خامنهای و سپاه اما به سبک خود پایان پروژه کاوه مدنی را اعلام کردند. محمد ایمانی از نویسندگان کیهان در کانال تلگرامیاش نوشت: «کاوه مدنی از متهمان اصلی پرونده مربوط به شبکه نفوذ و جاسوسی در پوشش محیط زیست است. در واقع به واسطه او که در جایگاه معاونت سازمان محیط زیست بود که این شبکه نفوذ و جاسوسی وابسته به موساد و سیا توانسته بود در برخی مراکز مهم و حساس مدیریتی نفوذ کنند و ارتباط بگیرند و با همین دستاویزها، سراغ جاسوسی از برنامههای موشکی و نظامی کشور بروند یا نسخههای برنامهریزی ضد محیط زیستی و ضد امنیتی بپیچند.»
ایمانی درباره کاوه مدنی افزود: «او عضو ارشد همان شبکه صهیونیستی است که کاووس سید امامی جزو آن بود و پس از مواجهه با برخی اسناد و مدارک خیانت خویش، خودکشی را بر ماندن و لو دادن همه اعضا و عملکرد شبکه ترجیح داد.» [آفتاب ۲۷ فروردین ۹۷]
روزنامه وطن امروز نیز درباره کاوه مدنی نوشت: «ارتباطات غیرشفاف او در انگلیس بهگونهای است که در یک کالج سلطنتی در لندن مشغول به کار شده بود، در مقابل چشم دستگاه امنیتی به عنوان معاون رئیس سازمان حفاظت محیط زیست انتخاب و مشغول به کار میشود؛ مدتی بعد در یک پرونده بزرگ جاسوسی که در پوشش فعالیتهای محیطزیستی انجام میشد، نام او از سوی متهمان و دستگیرشدگان مطرح میشود و حالا براحتی از کشور گریخته است. نام کاوه مدنی بهمن سال گذشته و پس از دستگیری تعدادی جاسوس که در پوشش فعالیتهای محیطزیستی اطلاعات محرمانه و موشکی کشور را به سرویسهای جاسوسی بیگانه میفروختند، مطرح شد.» [فرارو ۲۸ فروردین ۹۷]
کاوه مدنی بهمثابه یکی از برگهای جناح روحانی در جنگ جناحها در داخل کشور در زمانی نابههنگام به کار گرفته شد و ۷ ماه پس از انتصاب از گردونه خارج شد.
پایان کاوه مدنی
پیش از آنکه خامنهای دریابد که بازی میان اصلاحطلب و اصولگرا؛ میان بدتر و بدترین پایان یافته است؛ قیامآفرینان شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» را در تهران، تودهای کردند؛ شعاری که در اسفند ۹۶ به «رو به میهن پشت دشمن» در کلام کشاورزان اصفهانی فرا روئید. [از سر در دانشگاه تهران تا #رو_به_میهن_پشت_به_دشمن]
به همان میزان که مرزبندی میان مردم و نظام ولایت فقیه تعمیق میشود؛ و به همان میزان که حلقهی محاصرهی منطقهای و جهانی بر خلافت اسلامی! تنگتر میشود به همان میزان نیز مانورهای تاریخ گذشته در درون خلافت اسلامی! برای آب انداختن دهان اصحاب مماشات نیز به بنبست خود میرسد؛ تعبیری دقیق دربارهی پایان کاوه مدنی.
مارا درحساب های زیر دنبال کنید
توئیترkhozestan_khoro@
سایت ایران آزادی /http://fa.iranfreedom.org
برای ارتباط با ما @manrakh342