دراویش گنابادی ـ شکوفه یداللهی از دراویش دستگیر شده در خیابان گلستان در زندان قرچک با خطر مرگ مواجه است

شکوفه یداللهی از دراویش دستگیر شده در خیابان گلستان در زندان قرچک با خطر مرگ مواجه است
وضعیت خانم شکوفه یداللهی، مادر کسری نوری و از بازداشت شدگان اخیر در حوادث حمله به دراویش گنابادی در خیابان گلستان تهران وخیم گزارش شده و در معرض خطر مرگ قرار دارد. با این حال عوامل حکومت ولایت فقیه از اعزام او به بیمارستان برای درمان ممانعت می‌کنند.
خانم شکوفه یداللهی در تاریخ ۱ اسفند۹۶ در خیابان پاسداران بازداشت می‌شود. در زمان بازداشت «نیروی انتظامی»، «بسیج» و نیروهای «لباس شخصی» وی را به شدت مورد ضرب و جرح و شتم قرار می‌دهند. به گونه ای که وی از ناحیه سمت چپ سر بر اثر بخورد سنگ و یا باتوم به شدت مجروح می شود و شدت این ضربه به حدی بوده که باعث شکافته شدن پیشانی وی می گردد. از دهان و گوش و بینی وی نیز خون می آید. ماموران سرکوب با باتوم تمام بدن وی را مورد ضرب و شتم قرار می دهند و دنده های او نیز می‌شکند.
شکوفه یداللهی با همین شرایط جسمی به بازداشتگاه شاپور منتقل می‌گردد. پس از تحقیقات توسط «بازپرس» ابتدا دستور آزادی وی و تعداد دیگری از بانوان صادر می گردد.
 اما بعد از آنکه مشخص می‌شود خانم شکوفه یداللهی مادر کسری نوری است، عوامل حکومت او را در بازداشت نگه می‌دارند.
خانم یداللهی به همراه ده تن دیگر از زنان و دختران درویش، با وضعیت اسفناک و بغرنج؛ سر شکاف برداشته ، سردرد و سر گیجه و درد درناحیه گوش و خونریزی و درد سینه و دنده ها و لباسهای پر از خون، نیمه شب تحویل زندان قرچک داده می‌شوند.
عوامل زندان نیز آنها را با همین وضعیت به بندهای انفرادی بدون هیچ امکانات گرمایشی و وسایل مناسب منتقل می کند.
سر خانم یداللهی شکاف عمیق برداشته بوده و در مراجعه به بهداری زندان بخیه نمی شود و پس از اعتراض وی، پزشک بهداری وی را معاینه و تشخیص می دهد که او باید به بیمارستان اعزام گردد.
اما عوامل زندان، اعزام او به بیمارستان را مشروط به زدن دستبند و پابند می‌کنند. خانم شکوفه یداللهی بعلت برخورد غیرانسانی عوامل زندان و توهین به او، از اعزام با این وضعیت خودداری می‌کند.
خانم یداللهی و دیگر زنان بازداشت شده، با همین وضعیت چندین مرتبه توسط «بازپرس و مامورین» مورد تحقیق، بازجوئی و تحت فشارهای روحی قرار می گیرند.
نهایتاً «بازپرس»،  اتهام وی را «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» اعلام و برای وی قرار وثیقه به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومانی صادر می‌نماید.
پس از گذشت بیش از ۲۰ روز از بازداشت، با دستور «دادیار» ناظر بر زندانیان سیاسی و امنیتی؛ دو تن از وکلا به نام‌های فریبرز یداللهی و خانم اسکندری موفق به اخذ وکالتنامه از خانم یداللهی و ده نفر دیگر می‌شوند، اما هر بار که این وکلا برای اعلام وکالت و ضمیمه نمودن آن به پرونده و پیگیری پرونده موکلین به درب «دادسرای اوین» مراجعه می‌کنند؛ عوامل «دادسرا» اجازه ورود نداده و اعلام می‌کنند، «بازپرس مربوطه نیست» و یا اساسا «بازپرس» دستور ورود این وکلا را صادر نمی‌کند.
این روند تا زمان صدور «کیفرخواست» ادامه پیدا می‌کند.
همچنین، وکلا و خانواده بازداشت‌شدگان، بارها با در دست داشتن سند ملکی به درب «دادسرا» مراجعه و کتباً اعلام می‌کنند که وثیقه برای آزادی زندانیان آورده‌اند اما از پذیرش وثیقه خوددادری می‌شود.
پس از اتمام سال ۹۶ و بعد از تعطیلات نوروزی و مراجعه خانواده‌ها و وکلا؛ «دادسرا» اعلام نمود که کیفرخواست صادر شده و به «دادگاه انقلاب» ارسال گردیده است. اما مراجعه خانواده‌ها به «دادگاه انقلاب» نیز بی‌ثمر بود و تا کنون هنوز پرونده‌ای ثبت نشده و در خصوص قرارهای تأمین نیز هیچ تصمیمی اتخاذ نشده است.
پس از گذشت یک ماه، ۱۱ زندانی زن به بند قرنطینه در یک اتاق منتقل می‌گردند. شرایط بهداشتی این بند وخیم گزارش شده است.
در این مدت خانم یداللهی با سردرد و سرگیجه تنها با برخی قرص های مسکن که آن نیز به سختی دریافت می کردند به سر می برد.
وی پس از مدتی متوجه می‌شود که حس بویایی‌اش را به طور کامل از دست داده است. درد و سرگیجه روز به روز وضع او را وخیم‌تر کرده و پس از مدتی فشار خون او بالا می‌رود و بعد چندین مرتبه پیگیری، پزشک بهداری متقاعد می‌شود که وضعیت وی نامساعد است و دستور اعزام به بیمارستان را می‌نویسد، عوامل زندان یا این با این بهانه که «چون امکانات کم داریم باید در نوبت باشید و از طرفی قاضی پرونده شما در حال حاضر مشخص نیست!»
خانم یداللهی  اکنون با همین وضعیت در زندان به سر می برد.
این در حالی است که خانواده وی با مراجعه به چندین پزشک متخصص و شرح احوال خانم یداللهی، با این نتیجه رسیده‌اند که وضعیت وی بسار خطرناک است.
پزشکان متخصص اعلام کرده‌اند که با این وصف، جمجمه وی آسیب دیده و مغز از جای خود تکان خورده و مایه مغزی دچار آسیب شده و ممکن است در جمجمه و رگها خون لخته شده باشد و نیاز فوری و اورژانسی به بستری شدن در بیمارستان تخصصی دارند.
 اما مراجعه وکیل و خانواده و تقاضای ملاقات با «رئیس» زندان نیز مورد قبول واقع نشده و «رئیس» زندان قرچک، نامه وکیل خانم یداللهی را نیز نمی‌پذیرد و تاکنون از اعزام و بستری نمودن وی به بیمارستان، خودداری شده است.
 محرومیت از خدمات درمانی و پزشکی، ایجاد محدودیت برای زندانیان سیاسی برای اعزام به بیمارستان، از جمله اهرم‌های حکومت ولایت فقیه برای فشار بر زندانیان سیاسی است تا آنها را به تسلیم بکشاند.