دستان چه کسی باید قطع شود؟

   
http://bit.ly/2qj8vuj
روز سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۹۶ دادستان جنایتکار نظام جمهوری اسلامی! در تهران حکم ضدانسانی قطع دست یک زندانی را صادر کرد. این زندانی یک پسر جوان و مربی کشتی بود.
این خبر و خبرهایی مشابه این، بسیار تکان دهنده و دردناک است. فکر کنید دست جوانی قطع می‌شود بعد زندان و... این جوان دیگر نامش جوان نیست، بلکه انسانی است که به طور کامل به لحاظ جسمی و روحی از بین رفته است. اگر از جناب دادستان! بپرسید که جرم این جوان چه بوده، حتما می‌گوید؛ دزدی و بعد شروع می‌کند به استناد کردن به قوانین جزای اسلام! و شریعت! و هزار ادعای دیگر که به همه‌ی ما بقبولاند دست این جوان حتما باید قطع می‌شده و شاید هم در ادامه بگوید، تازه جزایش بیش از این بوده اما نظام جمهوری اسلامی! رأفت به خرج داده و به این جوان لطف! هم کرده است.
آیا این اسلام! همان اسلام محمدی و واقعی است که نظام ولایت فقیه این گونه خود را پرچمدار آن می‌داند؟ اصلا و ابدا، کجای اسلام واقعی گفته شده است که دست ببرید، سنگسار کنید، شلاق بزنید، به دختر باکره تجاوز کنید و بعد خونش را بکشید و اعدام کنید، چشم درآورید و... ولی فقیه و آقایان به اصطلاح مجتهد! لطفا یک نمونه از محمد حبیب خدا (ص) و مولای متقیان علی (ع) بیاورید که در دوران ایشان این چنین جنایاتی صورت گرفته باشد، فقط و فقط یک نمونه بیاورید.
در اسلام واقعی، اجتهاد یعنی انطباق قرآن با شرایط روز جامعه، یعنی پویایی و دینامیزم قرآن و الا گفتن آداب نماز و روزه و نحوه‌ی وارد شدن به سرویس بهداشتی که هنر نیست. ولی فقیه و آقایان فقها! و مجتهد! از یک طرف نان تشیع و اجتهاد را می‌خورند و از طرف دیگر وقتی به شرایط اجتماعی و حقوق جزای اسلامی! که می‌رسد انگار نه انگار اسلام و قوانین جزای اسلامی دینامیزم و پویایی دارد. اگر دین اسلام و قوانین آن برای هزاره‌های پیش است پس آنرا ول کنیم. اگر اسلام این است، پس بفرمایید بنیادگرایی و جاهلیت چیست؟ اصلا کدامیک از این جزاهایی! که شما از ولی فقیه گرفته تا فقها و ... احکام آنرا صادر می‌کنید در اسلام واقعی آمده است؟ هیچ کدام از این جزاها در اسلام واقعی نیست، همه‌ی این قوانین ضد انسانی و ضد بشری در قبل از اسلام بوده و محمد (ص) آمد و همه‌ی آنها را مغایر با روح و جوهره‌ی اسلام که دین رحمت و رهایی است خواند.
چطور است که در این نظام و به دستور شخص ولی فقیه از آخرین دستاوردهای علمی و تخصصی روزگار برای ساخت سلاح‌های کشتار جمعی مانند بمب اتمی و شیمیایی یا برای ساخت موشکهای بالستیک استفاده می‌کنند اما از آن طرف که به سنگسار و دست قطع کردن و این گونه جنایات ضدبشری می‌رسد، تابع قوانین ۱۴۰۰ سال پیش می‌شوند؟
عجیب نیست! چون این نظام! هیچ ریشه‌ای در دین و در جامعه و اجتماع ندارد، بالاجبار باید خود را با این قوانین نگه دارد قوانینی که یک روح و یک جوهر بیشتر ندارد، دست قطع کن، اعدام کن، سنگسار کن، تجاوز کن تا بتوانی حکومت کنی.
نکته جالب اینجاست که الان ما طی سه هفته شاهد سه سیرک و نمایش مسخره در مناظرات! انتخاباتی! بوده‌ایم. حالا به نظر شما با اتکا‌ء به قوانین خود همین آقایان! صدور حکم قطع دست شامل حال چه کسانی می‌شود؟ آیا اول از همه شامل آقایانی که مشغول دزدیهای میلیاردی هستند، نیست.
واقعیت چیست؟ آیا واقعا نظام ولایت فقیه دلش میخواهد دزدی نباشد؟‌ پس با تناقض عمومیت دزدی و اختلاس در تمامی کارگزاران نظام از کشوری و لشگری چه می‌گوید؟ ایا واقعا میخواهد فساد اخلاقی نباشد؟ پس با امثال سعید طوسی در پشت عبای مقام عظمای ولایت و ۱۹ شاکی تجاوز جنسی به کودکان دانش‌آموز کلاس قرآن توسط وی چه می‌گوید؟
واقعیت این است که ما با یک فاشیسم مذهبی مواجهیم که به دلیل تهی بودن از ماهیت مردمی و برقراری یک حاکمیت غاصب، باید با اهرم مذهب، ایجاد رعب و وحشت در جامعه و برای فروخواباندن وضعیت انفجاری جامعه خود را نسبت به احکام قرون گذشته دگم و غیر قابل انعطاف نشان بدهد. تا دکور مذهبیش فرو نریزد. این نظام برای بقای خودش باید دست ببرد، سنگسار کند، اسیدپاشی به روی چهره زنان کند، هزاران گشت ارشاد برای سرکوب زنان راه بیندازد، وقتی هم اعتراض می‌کنند زیرشان بگیرد (نمونه ای که در هفته گذشته در اردکان یزد اتفاق افتاد و فیلمهایش در فضای مجازی گذاشته شد) همانطور که برای بقای نظام با صراحت و با وقاحت می‌گویند خط خودشان را در سوریه می‌بندند تا در تهران خط نبندند و امنیت نظامشان را با کشتار مردم سوریه تأمین می‌کنند، در مورد نقض وحشیانه حقوق بشر و این قبیل دست و پا بریدنها و اعدامهای بی وقفه هم خط بسته‌اند. خط در برابر مردمی که به خوبی آکواریوم سراپا فساد و تبهکاری آنان را در مناظره‌های تلویزیونی دیدند. مردمی که تا انفجار علیه بنیان ستم ولایت فقیه یک گام بیشتر ندارند. به نوشته روزنامه جوان ارگان بسیج در روز ۱۹ اردیبهشت: «آقای روحانی... شما را از لشکرهای مملو از خشم و عقده در پشت دروازه‌های شهرهایتان... پشت کاخ‌هایتان؛ همسایه دیوار به دیوار تجارتخانه‌هایتان می‌ترسانم... از میلیون‌ها پیر و جوان و کودک ورشکسته و آسیب‌دیده که در پی جرقه‌ای برای سوزاندن تر و خشک لحظه‌شماری می‌کنند, می‌ترسانم. بترسید و بدانید زمانی که طوفان آید فرصت فرار ندارید. همه راه‌ها بسته خواهد بود... حتی مانند شاه به پلکان هواپیما هم نمی‌رسید...... تهدید واقعی آشوب کور و سوزنده داخلی‌ است.»
بنا بر این باید گفت
ولی فقیه و سران حکومت هر چقدر هم که دست ببرید، سنگسار و اعدام کنید، شما را از سرنگونی راه گریزی نیست چون اندیشه‌ی شما برای این دوران نیست، لاجرم شما نیز محکوم به فنا هستید و این بشارت تاریخ و تکامل است، «نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد».